نوشته اصلی توسط
Maleka
سلام ممنون بابت راهنمايتون خيلي سخته من اصلا نميدونم چرا يكدفعه اينطوري ميشه زود ميريزه بهم ديشب كه اون كارو كرد بعدش صبح اومده ابراز پشيموني ميكرد و عذر خواهي هميشه بهم ميگفت تو كه داد ميزني منم ميزنمت من خودم ميدونم كه وقتي فوش هاي بد بهم ميده يا حرفايي ميزنه كه انگار من دشمن خودشو خانوادشم من ميريزم بهم و صدام بالا ميره اما ديشب من هيچي نگفتم تازه با مهربوني داشتم غصشم ميخوردم كه معدش درد ميكنه اما نفهميدم كه چش شد و منو زد منم هيچي بهش نگفتم تا صبح گريه كردم اونوقت اون آقا راحت خوابيد اوني كه ميگفت درد دارم نميفهمم مردا حق دارن راحت دست باند كنن بهم ميگه تو داد ميزني من هرچيم بگم تو حق نداري داد بزني بايد تحمل كني يه حرفا و فوشايي تو دعوا ميده كه دلم ميخواد بميرم اون لحظه بهش گفتم ديشب و بقيه روزايي كه يهو ميزنه به سرت منو ميزني اون موقع كه من دادم نزدم چرا زدي ميگه نميدونم حالم بد بود
علاقه مندی ها (Bookmarks)