به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 9 از 11 نخستنخست 1234567891011 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 81 تا 90 , از مجموع 108
  1. #81
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 05 آبان 00 [ 02:20]
    تاریخ عضویت
    1393-4-25
    نوشته ها
    357
    امتیاز
    17,344
    سطح
    83
    Points: 17,344, Level: 83
    Level completed: 99%, Points required for next Level: 6
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,156

    تشکرشده 742 در 286 پست

    Rep Power
    77
    Array
    سلام...
    گاهی فکر میکنم حساب کاربری خانوم شیدا هک شده... واقعا از شدت بهت و تعجب نمیدونم چی باید بگم؟؟

    شیدای گرامی... کی گفته توی عرف خانواده های مذهبی یه مرد متاهل حق داره به نامزد برادرش که اون برادر قصد ازدواج باهاش رو داشته پیشنهاد دوستی بده؟؟؟
    از عرف گفتی... من توی یک خانواده ی مذهبی بزرگ شدم و توی عرف خانواده ی من نگاه مشکوک یک مرد متاهل به یه خانوم غریبه قبیحه... پدر من جایی که خانومها نیمه برهنه باشن حضور پیدا نمیکنه... اگر مردی با داشتن زن و بچه چشم به یه دختر غریبه(اینکه نامزد برادرشون بوده به کنار) داشته باشه بابام اونو توی حریم خانواده اش راه نمیده... چطوری به خودت اجازه میدی بگی این مساله که مردی به نامزد برادرش نظر داشته باشه توی خانواده های مذهبی پذیرفته شده است؟؟؟؟؟
    از حقوق گفتی...
    توی قانون مدنی رابطه ی آشنایی قبل از عقد رسمی تحت عنوان نامزدی شناخته شده. و در مورد هدایایی که توی این رابطه ی رسمی دختر و پسر و خانواده ها به هم میدن صحبت شده...کتابخونه ام و قانون مدنیم همراهم نیست وگرنه با ذکر ماده قانونیش بهت میگفتم

    شیدا جان عقود من جمله عقد ازدواج دو نوع آثار دارن آثاری که ذات عقد هستند و آثاری که اطلاق عقد هستند... جالبه بدونید که رابطه ی جنسی توی قانون به نظر اکثریت حقوقدانها ذات عقد ازدواج نیست... منطور از ازدواج رحمت و مودت و موانستی هست که بین یک زن و مرد شکل میگیره و به خاطر همین اگر رابطه ی جنسی ناممکن بشه عقد ازدواج قابل فسخه و نه باطل اما اگر طرفین در شخصیت همدیگه اشتباه کنن(شخصیت از نطر حقوقی منطورمه نه عرفی) عقد ازدواج باطل میشه...شما همه ی اینا رو ول کردید میگید مهریه برای رابطه ی جنسیه؟( نمیخام از کلمه ای که استفاده کردید و ممکنه باعث فیلتر شدن سایت بشه استفاده کنم)
    چرا تاپیکها و حرفهای این اقا رو نمیخونی چرا فقط میخای جواب بدی؟ ایشون توی چند تا پست اخیرشون گفتن که خانومشون بهشون گفته خودت میتونی بری فقط من نمیام... توی خوشی و پیکنیکی هم که رفته بودن به این آقا گفته نه توی دعوا...
    گاهی وقتا ادم از شدت بهت و تعجب نمیدونه چی باید بگه...
    ویرایش توسط نیکیا : یکشنبه 04 مهر 95 در ساعت 14:44

  2. 3 کاربر از پست مفید نیکیا تشکرکرده اند .

    Amina (یکشنبه 04 مهر 95), shahrouz (یکشنبه 04 مهر 95), میشل (یکشنبه 04 مهر 95)

  3. #82
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط نیکیا نمایش پست ها
    سلام...
    گاهی فکر میکنم حساب کاربری خانوم شیدا هک شده... واقعا از شدت بهت و تعجب نمیدونم چی باید بگم؟؟

    شیدای گرامی... کی گفته توی عرف خانواده های مذهبی یه مرد متاهل حق داره به نامزد برادرش که اون برادر قصد ازدواج باهاش رو داشته پیشنهاد دوستی بده؟؟؟
    عرف نه.
    شرع.
    مرد مسلمان متاهل می تونه با زن دیگه ای عقد یا صیغه بشه. فکر نمی کنم اشتباه کردم. مرد متاهل مسلمان می تونه درخواست ازدواجش را با زن مجرد! مطرح کنه.


    از عرف گفتی... من توی یک خانواده ی مذهبی بزرگ شدم و توی عرف خانواده ی من نگاه مشکوک یک مرد متاهل به یه خانوم غریبه قبیحه... پدر من جایی که خانومها نیمه برهنه باشن حضور پیدا نمیکنه... اگر مردی با داشتن زن و بچه چشم به یه دختر غریبه(اینکه نامزد برادرشون بوده به کنار) داشته باشه بابام اونو توی حریم خانواده اش راه نمیده... چطوری به خودت اجازه میدی بگی این مساله که مردی به نامزد برادرش نظر داشته باشه توی خانواده های مذهبی پذیرفته شده است؟؟؟؟؟
    من در مورد عرف صحبت نکردم. گفتم شرع ! وقتی صحبت از مذهب می شه، ادامه صحبت در مورد شرع هست نه عرف!

    آقا شهروز می گن دوست دخترم
    شما به زور می گی نامزد


    ایشون دوست دخترشون بودن. کجای قانون و عرف و شرع ایران دوست دختر رسمیت داره؟ می شه بفرمایید کدوم نیم بندی و نیم خطی در قانون ایران در مورد دوست دختر نوشتن؟


    از حقوق گفتی...
    توی قانون مدنی رابطه ی آشنایی قبل از عقد رسمی تحت عنوان نامزدی شناخته شده. و در مورد هدایایی که توی این رابطه ی رسمی دختر و پسر و خانواده ها به هم میدن صحبت شده...کتابخونه ام و قانون مدنیم همراهم نیست وگرنه با ذکر ماده قانونیش بهت میگفتم

    خب؟ بله نامزدی رسمیت داره
    منظور؟
    مگه من چیزی گفتم؟

    طبق عرف ما وقتی اولین بار برای آشنایی بعد خواستگاری میرن خونه داماد طلا هدیه نمی دن.
    حالا آقا شهروز دوست داشته و خواسته طلا بده و خواهرش گفته زوده ... این قدر اهمیت نداره که این خانم خواستگارش را به خاطر صحبت خصوصی با خواهرش توی اتاق بازجویی می کنه و بعد هم دستور قطع رابطه صادر می کنه. آقا شهروز می گه خیلی باهوشه فهمید خواهرم تو اتاق چی گفته !!! آره نابغه است.
    به این نمی گن هوش.
    اگر باهوش بود اصلا به روی خودش نمی آورد چی شده. آدم باهوش روابطش را مدیریت می کنه. نه این که همه را قلع و قمع ( املاش را مطمئن نیستم) که من از همه بهترم و بقیه یا باید جلوی من سجده کنن یا ... مدیریت روابط هوش می خواد نه پررویی و طلبکاری از خانواده خواستگار


    شیدا جان عقود من جمله عقد ازدواج دو نوع آثار دارن آثاری که ذات عقد هستند و آثاری که اطلاق عقد هستند... جالبه بدونید که رابطه ی جنسی توی قانون به نظر اکثریت حقوقدانها ذات عقد ازدواج نیست... منطور از ازدواج رحمت و مودت و موانستی هست که بین یک زن و مرد شکل میگیره و به خاطر همین اگر رابطه ی جنسی ناممکن بشه عقد ازدواج قابل فسخه و نه باطل اما اگر طرفین در شخصیت همدیگه اشتباه کنن(شخصیت از نطر حقوقی منطورمه نه عرفی) عقد ازدواج باطل میشه...شما همه ی اینا رو ول کردید میگید مهریه برای رابطه ی جنسیه؟( نمیخام از کلمه ای که استفاده کردید و ممکنه باعث فیلتر شدن سایت بشه استفاده کنم)

    من همه اینها را ول نکردم و رابطه جنسی را بچسبم. ولی شما به هر مردی که از نظر جنسی سالمه بگو بیا با این خانم عقد شو برای محبت و موانست و بهش دست نزن احتمالا به عقل هر دوی ما شک می کنه. مگه ازدواج بدون رابطه جنسی هم داریم؟
    این که بعدها در اثر شرایطی رابطه جنسی کم یا حتی قطع بشه بله. ولی به جرات می گم هیچ کس ازدواج نمی کنه که یه خواهر یا برادر داشته باشه برای موانست !! ازدواج شروعش با جذابیتهای جنسی همراه هست اما معمولا بعد از سه چهار سال که حرارت جذابیت جنسی کم بشه، شخصیت و موانست و محبت و دوستی و ... هست که زوجین را کنار هم نگه می داره.


    چرا تاپیکها و حرفهای این اقا رو نمیخونی چرا فقط میخای جواب بدی؟ ایشون توی چند تا پست اخیرشون گفتن که خانومشون بهشون گفته خودت میتونی بری فقط من نمیام... توی خوشی و پیکنیکی هم که رفته بودن به این آقا گفته نه توی دعوا...
    گاهی وقتا ادم از شدت بهت و تعجب نمیدونه چی باید بگه...
    ایشون گفتن از ترس خانمم و دعوا عروسی برادر زاده ام نرفتم

    برو ولی وقتی برگشتی پدری ازت دربیارم که پشیمون بشی، با برو عزیزم خوش بگذره فرق داره.


    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  4. 3 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    danger (دوشنبه 05 مهر 95), Mr DaNi (دوشنبه 05 مهر 95), sarvenaz (یکشنبه 04 مهر 95)

  5. #83
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 03 آذر 95 [ 11:32]
    تاریخ عضویت
    1395-2-09
    نوشته ها
    193
    امتیاز
    2,947
    سطح
    33
    Points: 2,947, Level: 33
    Level completed: 32%, Points required for next Level: 103
    Overall activity: 44.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    179

    تشکرشده 278 در 136 پست

    Rep Power
    42
    Array
    آقا شهروز من داشتم پست های قبلی رو نگاه می کردم و متوجه شدم که سوالی که از من پرسیدین رو ندیدم. شرمنده.

    زوج درمانی باید به همراه همسرتون تشریف ببرید. من اینجا نمی تونم کسی رو معرفی کنم چون خلاف قوانین انجمن هست ولی تماس بگیرید با پژوهشکده خانواده شهید بهشتی. معرفی پژوهشکده خانواده و راهنمایی بخواهید.


    ********

    شیدا خانم کار برادر آقا شهروز انقدر زشته که این توضیحاتی که می کنید به هیچ وجه درستش نمی کنه. به شخصه من نمی تونم چنین کاری رو ببخشم. خانم آقا شهروز نبودند که رابطه ی برادری رو خدشه دار کردند بلکه این برادر بود که با شکستن حرمت برادرش این کار رو کرد. این نهایت پستی و نامردی است که آدم با برادر خودش چنین کاری بکند. حالا صحبتی از همسر و فرزند خودشون نمی کنم .

    اینکه رابطه دوستی رسمیت داره یا نداره از نظر قانونی مهم نیست. از نظر اجتماعی و اخلاقی تعهدات و عرفیاتی رو با خودش به همراه میاره.

    رابطه جنسی به همه شکل و برای همه ی سلیقه ها فراهم است! اینکه آقایی بعد از دو سال عاشقی با یک خانم ازدواج می کنه یعنی دنبال چیزی دیگه هم بوده.

    بخش دردناک همه ی این حرف ها اینه که اگر آقا شهروز خانم بود و با همسرشون سر برخوردهای این چنینی خانواده شون به اختلاف می خوردند مطمئنم که توصیه هایی که تو این انجمن بهشون می شد خیلی متفاوت بود.

    خانم ها هم غرور دارند. حق دارند که برای خودشون ارزش و احترام قائل داشته باشند. حق دارند به داشته های خودشون افتخار کنند. حق دارند مرزهای زندگی مشترکشون رو تعیین کنند. چرا به قول Sphinx باید برخوردهای غیرانسانی رو تحقیر آمیز رو تحمل کرد؟ مگه خواهر و مادر و برادر ایشون توان کنترل رفتارهاشون رو ندارند؟ مگه انسان های بالغ و عاقل نیستند؟ چرا مسئولیت قطع رابطه رو به دوش ایشون می ذارید در حالی که کسایی که رابطه رو به گند کشیدن خانواده ی آقا شهروز بودند؟ چطور می شه که یک زن بزرگسال به اینکه پسرش/ برادرش به زنش محبت می کنه حسادت کنه؟! به اینکه مانتو رو براش نگه می داره حسادت کنه؟! این رفتارها شاید به نظر خیلی ها عادی باشه ولی به نظر من بسیار ناپسند هستند. چرا باید با کسی که انقدر تنگ نظره رابطه داشت؟

  6. 2 کاربر از پست مفید Amina تشکرکرده اند .

    shahrouz (یکشنبه 04 مهر 95), نیکیا (دوشنبه 05 مهر 95)

  7. #84
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 20 مهر 95 [ 00:24]
    تاریخ عضویت
    1395-6-27
    نوشته ها
    41
    امتیاز
    924
    سطح
    16
    Points: 924, Level: 16
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 76
    Overall activity: 86.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class7 days registered500 Experience Points
    تشکرها
    81

    تشکرشده 56 در 29 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط شیدا. نمایش پست ها
    کسانی که اینجا پست می ذارن از گروههای سنی مختلف و با تجربیات مختلف هستند. اکثرمون ناخواسته تجربیاتمون را در نظراتمون وارد می کنیم.
    هر کدوم هم یه جای این فیل را در تاریکی لمس می کنیم و بر اساس اون نظر می دیم

    آقا شهروز

    لابد شنیدید که می گن هیچ مردی در رختخواب نامهربان نیست
    در ادامه اش می خوام بهتون بگم که
    هیچ زنی هم در پاساژ و شاپینگ سنتر نامهربان نیست. خانم شما عشقش را در بخشیدن خانواده تون و بزرگوار رفتار کردن می تونست نشون بده، نه ذوق کردن در پاساژ


    آقا شهروز گفتن که خانواده شهید هستند و مذهبی
    که بی تاثیر در بقیه مسائلی که گفتند نیست.

    1- جهیزیه

    خانمهایی که می گن جهیزیه وظیفه مرد هست. به جز نقاط خاصی از ایران، تا جایی که من می دونم در عرف ایران جهیزیه بر عهده زن هست، تا جایی که حتی در قانون برای برگرداندن این جهیزیه زمان جدایی اقدام می شه ( که نشون می ده قانون هم این عرف را در نظر گرفته و پذیرفته) ... شمایی که فقط همین یک خط اسلام را پذیرفتید که جهیزیه شرعا به عهده مرد هست باید بدونید که اطاعت بی چون و چرای زن از شوهر ( نه آقا شهروز از خانم و دستور قطع رابطه با مادر از سمت خانم ) هم وظیفه خانم هست. در ضمن شما دیگه لازم نیست به بچه و خانواده ات هم رسیدگی کنی. مهریه و شیربها و جهیزیه می گیری برای تامین نیاز جنسی آقا. تا این حد خودتون را ناچیز می بینید؟ یا فقط قسمت جهیزیه اش را قبول دارید؟

    همه جای دنیا ساختن زندگی مشترک مشارکتی هست. هر جا یه رسم و رسومی داره اما در نهایت مشارکتیه. این که شما مهریه بگیری، جهیزیه هم نگیری، بچه داری و خانه داری هم نکنی، نقشت فقط تامین سکس باشه ... دیگه با خودتونه. من با این اصول پستم را ننوشتم. اگر شما به این اصول معتقدید حسابمون جداست.

    2- اس ام اس برادر آقا شهروز

    ایشون از دوست دخترشون جدا شدن. از یک خانواده مذهبی که دوست دختر براشون طور دیگه ای تعریف شده ( اعتقاد شخصی من نیست)
    همون خانواده مذهبی مرد می تونه اگه از زنی خوشش اومد درخواستش را مطرح کنه ( چه مجرد و چه متاهل)
    و احتمالا همون خانواده مذهبی با توجه به رابطه دوست دختر - پسری ... تصور کردن می شه اینطوری درخواستشون را به اطلاع این خانم برسونن ( نمی گم درسته، می گم زمینه اش این بوده و با اون زمینه کار اشتباهی نکرده)

    اگه به نبردن جهیزیه طبق دین اسلام ( نه عرف ایران و حتی تا حدودی قانون) معتقدید، پس درخواست رابطه از سمت این آقا چیز عجیبی نبوده. چرا اینقدر تعجب کردید؟
    هنوز هم در عرف ایران دوست دختر، دوست دختر هست و رسمیتی ندارد. قانون که بماند
    چرا یه جا می رید در اوج یک کشور اروپایی و دوست دختر براتون می شه همسر و مادر و محترم و مکرم ... یه جا می رید در اوج قوانین عرب و مشارکت زن و مرد در ساختن زندگی یادتون می ره؟

    اما ...
    این خانم که ظاهرا 32 ساله به نظر نمی رسن. نهایت رفتارشون به یک دختر 23 ساله لوس و رشد نیافته می خوره که با لجبازی هر چی می خواد باید بهش بدن و با رفتار نابالغش جدا کردن یک مرد را از خانواده و هویتش پیروزی در زندگی مشترک می دونه.
    اگر یک خانم بالغ و عاقل بود مطمئنا متوجه بود که هر کسی در زندگیش اشتباه می کنه. برادر شما تا حالا هیچ اشتباه زشتی نکرده؟ معصومه؟
    من به شخصه اعتراف می کنم که اشتباهاتی در زندگیم داشتم که حتی خودم دوست ندارم باور کنم که اون کار را من کردم و اون حرف را من زدم ... همه ما اشتباه می کنیم و هر کس می گه نه دروغ می گه

    من اون آقا را مثل برادر خودم می دیدم که اشتباه بسیار زشتی کرده ( کسی به من اس ام اس بده بگه خوشگله ... خیلی برام متفاوته تا بگه سلام. منظورم اینه که نوع اس ام اس بسیار برخورنده هست، حتی اگر به قصد ارتباط باشه)

    اما می بخشیدمش. بعد از ازدواج سعی می کردم فراموش کنم. اون را مثل برادر خودم ببینم که اشتباه بسیار بدی کرده
    اما با رفتار متشخص و درست خودم بهش می فهموندم چققققققدر در مورد من اشتباه کرده
    شرمنده اش می کردم
    ولی رابطه اش را با برادرش به هم نمی زدم. هیچوقت

    برادر، خواهر، پدر و مادر من ... با همه ی اشتباهاتشون و بدیهاشون، بخشی از هویت من هستن. خانواده ی من هستند. هر چی که زمان بیشتر می گذره بیشتر حس می کنید که چقدر به این مجموعه نیاز دارید و زندگی بدون اونها یه چیزی کم داره.

    منظورم اصلا بی اهمیت جلوه دادن ازدواج یا رابطه همسری نیست. اما ما طبق یک قرارداد زن و شوهر می شیم و با یک امضا این رابطه فسخ می شه. ولی رابطه با والدین و خانواده هیچ جور گسستنی نیست. حتی اگه سالها از هم دور باشید همیشه ته دلتون یه جایی یه جوری به اونها تعلق و وابستگی دارید. اگه از همسرتون جدا بشید شاید بعد دو سه سال کاملا همه چی فراموش بشه.

    به آقا شهروز می گم به خانمت بگو منم رابطه ام را به خاطر اشتباه برادرت می خوام قطع کنم ... می گه نه، دل خانمم می شکنه
    اما دل مادرش چی؟ خیلی راحت چون مادر ایشون ( با سن بالا و داغ یک فرزند و شرایط خاصش) شاید برای تعریف از پسرش یا هر اشتباهی، دو تا جمله کنایه آمیز به عروس خانم گفتن ( پسرم اینقدر خوب بود همه دخترها دنبالش بودن !) ایشون دستور قطع رابطه با مادرش را براش صادر کرده !!!

    نمی گه من نمی آم ببینمشون
    می گه تو حق نداری بری ببینیشون ...

    ضمن این که با یه لبخند و یه جمله محبت آمیز می شد ثابت کنی که پسرت اشتباه نکرده در انتخاب این عروس ...

    خانواده ای که نگران ازدواج پسر کوچیکشون با دختری با این شرایط هستند، الان دارن مطمئن می شن که پسرشون واقعا زندگیش را خراب کرد با این ازدواج
    رفتار درست این عروس خانم می تونست بهشون بگه اشتباه کردید
    اما غیبت آقا شهروز در عروسی برادرزاده به همه این اطمینان را داد که عروس خانم بدجوری مهار زندگی آقا شهروز و اختیار و آزادیش را ازش گرفته

    3- دوستی گفتند که فرزندان عصای پیری نیستن
    یادم نمی آد آقا شهروز از وابستگی مالی یا ... خانواده اش حرفی زده باشه یا از عصای پیری و ...
    این یک رابطه عاطفی هست. فرزندان متعلق به خانواده و والدین هستند. چرا فکر می کنید فرزندان آدم، مثل حیوانات به بلوغ که رسیدند باید راهشون را بکشن و برن؟
    فرق جامعه انسانی و حیوانی چیه؟

    ازدواج نباید ما رو از خانواده قبلیمون جدا کنه و تمام !
    در اونصورت آیا ما متعلق به همسرمون هستیم؟ کسی اینجا صحبت از تعلق مادی و فیزیکی نکرد. ولی ما تا ابد به هویتمون و ریشه مون و خانواده مون تعلق داریم و نیاز داریم.

    4- این قسمت را نمی خواستم بنویسم چون احساس کردم شاید به دوستان دندانپزشک تالار بر بخوره ( سحر و ستاره و کسانی که نمی شناسم)
    امیدوارم حرفم را اشتباه برداشت نکنید
    اما دندانپزشک عمومی فاصله تحصیلی خیلی زیادی با لیسانس نداره که مرتب تکرار کردید بخاطر اختلاف تحصیلات حتما آقا شهروز اینقدر مطیعه و خودش را کم می بینه.
    تقریبا مثل فاصله فوق لیسانس و لیسانس هست. شاید از نظر درآمدی متفاوت باشه ولی از نظر تحصیلات آکادمیک ....؟؟

    به هر حال رشته و تحصیلات مخصوصا در بعضی رشته ها تاثیر چندانی روی رفتار فرد نداره. شاید تاثیر معکوس هم داشته که این خانم اینقدر خودشون را باور کردن

    یک زمانی قبول شدن در بعضی رشته ها سخت بود و کسی که مدرک دندانپزشکی داشت حتما دوران دبیرستان و کنکور را با نمرات عالی و تلاش زیاد پشت سر گذاشته بود
    اما الان توی اکثر رشته ها شرایط دیگه ای حکمفرماست که مدرک تحصیلی نشان دهنده چیز خاصی نیست.

    این قسمت فقط یه توضیح کوچولو بود. فرق دندانپزشکی دانشگاه تهران که با کنکور وارد شده با دندانپزشکی که یک سال اوکراین درس خونده و سال بعد ایران با شهریه و ... ادامه داده را می فهمم. در همه رشته ها خوب و بد و بالا و پایین هست.


    5- ازدواج با دختر بزرگتر نه از بخاطر مسائل عرفیش بلکه از نظر روانشناسی هم رد شده است.
    مسائلی بیولوژیکش هم که بماند

    تا یک سنی دخترها عاقل تر و جلوتر از پسرها هستند.
    برای همین در شرایط عادی ازدواج اختلاف سن با فاصله 5-4 سال بزرگتر بودن آقا توصیه می شه
    البته معنیش این نیست که هر کس با دختر بزرگتر از خودش ازدواج کنه، زندگیش به فنا می ره
    استثنا هم وجود داره. هیچ چیز عجیبی هم نیست ...
    اگر بر اساس این قانون که در علم هم ثابت شده بخواهیم صحبت کنیم آقا شهروز 28 ساله باید با یک خانم 23-4 ساله ازدواج می کرد.
    همسر ایشون از همسر نرمال برای ایشون حدود هشت سال بزرگتر هست. اما رفتار نابالغ و کودکانه اش نشون می ده که خیلی هم بزرگتر نیست و این اختلاف سن اشکالی نداره.

    این پست در جواب هیچ کس نیست. به خودتون نگیرید


    شما چرا هر چیزی رو مینویسم می چرخونید و برعکسش رو مینویسید. چرا فکر میکنید هر فکر و قضاوت منفی توی ذهن شماست همان واقعیته درصورتیکه این شکلی نیست.
    آیا من درباره عشق و علاقه همسرم موقع خرید و شاپینگ چیزی نوشتم که شما مینویسید موقع خرید و... نباید عشقش رو ابراز کنه ؟درباره فکرخوشایندم در موقع خرید وسایل نوشته بودم.
    شما در ذهن برادر من بودید میدونستید از قبل خبر داره من و دوست دخترم با هم قهرکردیم؟ برادرم از کجا میدونسته؟شما از کجا ذهنیت اون رو خوندی؟
    عرف و حق و حقوق به کنار حرف من جنبه اخلاقیه موضوعه.برای من از قانون و حق و حقوق ننویسید!!
    من نوشتم همسرم به من گفته با برادرم ارتباط نداشته باش؟برای چندمین دفعه به خواسته خودم رابطه با برادرم رو محدود کردم.خانمم بعد اینکه پیام برادرم رو به من نشان داد و اون جمله رو گفت دیگه حتی خجالت کشید در این رابطه صحبنی داشته باشه.
    خانم من دانشگاه سراسری درس خوانده نه اوکراین.... جالبه شما از هر مورد بی ربطی که ارتباطی به تایپیک و مشکل من نداره برای پیچاندن حرفها و اعمال نظرات خودتان استفاده میکنید.
    باشه همسر من لوسه سواد هم نداره چهارسال از من بزرگتره اصلا هشت سال بزرگتره نه بیست سال بزرگتره ... خوب شد؟ مشکل شما این وسط چیه با این موضوع؟
    بله عروسی خواهرزاده ام ( برادرزاده رو از کجا آوردید ) رو من نرفتم. شرایطی بود دعوای شدید و رفتنم به آن فضا دامن میزد.شما اسمش رو ترس بگذار یا پدرم رو درمی آورد یا هرچی ( الفاظ شما در این فضای عمومی جدا" جای تحیر داره ).
    اگر بنا بود رفتن من به عروسی به قیمت رفتن همسرم از خانه منجر بشه معلوم بود نمیرفتم و نرفتم.در آن شرایط فوق العاده بی ریخت رفتن من ممکن بود باعث از هم پاشیدگی رابطه من و خانمم بشه.من در آن فضا بودم شما که نمیتوانید قضاوت و درک کنید وقتی نبودید.چقدر قضاوت منفی و نادرست!!!؟؟؟
    برای دیدن مادرم اینکه خانمم گفت نباید دیدنش برم زیاده روی کرد و به همین علت کاری که فکرمیکردم درسته رو انجام میدادم نه تنها دیدنش میرفتم اگر خریدی کاری داشت انجام میدادم الان هم همینطور وظیفم هست من تا جایی که تونستم در قبال پدرومادرم از وظایفم کوتاهی نکردم.


    نقل قول نوشته اصلی توسط Amina نمایش پست ها
    آقا شهروز من داشتم پست های قبلی رو نگاه می کردم و متوجه شدم که سوالی که از من پرسیدین رو ندیدم. شرمنده.

    زوج درمانی باید به همراه همسرتون تشریف ببرید. من اینجا نمی تونم کسی رو معرفی کنم چون خلاف قوانین انجمن هست ولی تماس بگیرید با پژوهشکده خانواده شهید بهشتی. معرفی پژوهشکده خانواده و راهنمایی بخواهید.


    ********

    خانم amina متشکرم. به نظر شما الان در این شرایط مناسبه به خانمم بگم برای زوج درمانی بریم؟


    بعضی دوستان نوشتند اگر خانم من قاطعیت نشان نمیداد من جلوی بعضی مسائل رو نمیگرفتم .این هم بستگی به شرایط داشت.از هردو سو تحت فشار بودم همینطور الان. اگه اطرافیانم نتونستند مدیریت کنند من سعی میکنم توازن برقرار کنم ولی واقف هستم زمان میبره.

  8. کاربر روبرو از پست مفید shahrouz تشکرکرده است .

    نیکیا (دوشنبه 05 مهر 95)

  9. #85
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 29 بهمن 01 [ 12:00]
    تاریخ عضویت
    1391-12-24
    نوشته ها
    1,690
    امتیاز
    42,348
    سطح
    100
    Points: 42,348, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteranOverdrive25000 Experience Points
    تشکرها
    6,932

    تشکرشده 6,903 در 1,648 پست

    Rep Power
    348
    Array
    سلام

    آقا شهروز اگه فکر می کنید گفتنی ها گفته شده و حرف جدیدی نیست، می تونید درخواست بسته شدن تاپیک رو بدید. و بعد از فکر کردن به صحبت های دوستان و بازبینی دوباره ی زندگیتون، برای خودتون یه جمع بندی داشته باشید و یافته هاتون رو در بستر زمان اجرایی کنید، تا همه چی با صبر و درایت شما و همسرتون رو به بهبودی بره. اگه بعدا باز هم نیاز به همفکری و مشورت بود، می تونید تاپیک دیگری ایجاد کنید.

    هر اتفاق بدی، یه اتفاق خوبه...



  10. 2 کاربر از پست مفید میشل تشکرکرده اند .

    shahrouz (یکشنبه 04 مهر 95), نیکیا (دوشنبه 05 مهر 95)

  11. #86
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 24 تیر 97 [ 17:25]
    تاریخ عضویت
    1393-7-06
    نوشته ها
    129
    امتیاز
    5,905
    سطح
    49
    Points: 5,905, Level: 49
    Level completed: 78%, Points required for next Level: 45
    Overall activity: 14.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    369

    تشکرشده 377 در 121 پست

    Rep Power
    38
    Array
    سلام و عرض ارادت خدمت همه دوستان


    شما در كنار خصوصيات مثبت زيادى كه داريد ( ادب، احترام، معرفت، ...) يه ضعف كوچيكم داريد و اون اينه كه دنباله يه حرف رو زياد ميگيرى. ميخاى حرفتو إثبات كنى كه حرف و كار من تو چارچوب اصول بوده و به اين دلايل كار و رفتار ديگران اشتباه بوده
    نمونش رو تو همين تاپيك ديديم
    خانم شيدا اومد يه نظر داد در خصوص پيغام برادرتون ،كه شما هم تو پست بعدى جوابشونو داديد.( كه البته لازم هم بود كه پاسخ بديد و جوابتون هم كاملا منطقى بود)
    بعدش خانم شيدا اومدن گفتن منظورم اونى كه شما برداشت كرديد نبود منظورم اين بود كه مثلا شما بريد زن سابق دوست و ... رو بگيريد.. ( منظور اين كه اكه حتى تو پست قبليشون هم اشتباهى كرده بودن با اين جواب موضوع رو جمش كردن)
    منتهى شما اومديد گفتيد نه وقتى شما اين جمله رو ميگيد دقيقا همين منظور رو داشتيد ......
    چه لزومى داشت همچين جوابى بديد و دوباره موضوع رو باز كنيد و يه جورايى فضا رو به سمت كل كل و... اينا ببريد ؟؟ و نتيجه بشه حاشيه هاى بعدى كه تو اين تاپيك ديديم


    خب حالا منظورم اينه كه همين طور كه تو اين تاپيك از يه حرف حاشيه درست شد . تو زندگى هم از يه مشكل بحران ميسازيد .




    اين مشكلاتى كه گفتيد شايد به مراتب بدترش تو زندگى ديگران هم بوده ولى اينقدر حاشيه ساز نشده .
    نه كتك كارى بوده نه قطع رابطه ....
    چرا حالا يه تعداد تونستن اون مشكلات رو بهتر از شما مديريت كنن ؟
    دليلش اين ميتونه باشه كه ديد درستى نسبت به مسير و مشكلات آينده داشتن ، و در نتيجه مشكلات رو بزرگتر از واقعيت نديدن. و از يه مشكل بحران نساختن.
    قبول كردن اين دست مشكلات تو زندگى هست بايد مديريتش كرد. اونا هم اينقدرى متوجه ميشن كه تو فلان موضوع مادر پسر يا پدر دختر مقصر بوده .
    منتهى سياست به خرج دادن . از همون اول كار دشمن تراشى نكردن. دنباله هر حرفى رو نگرفتن . خيلى جاها يه گوش در كردن و اون يكى رو دروازه .
    فرض شما بريد خيلى محكم به مادرتون بگيد كه تو اين ماجرا شما مقصر بوديد نتيجه كار چى ميشه ؟؟؟؟
    مادر شما متحول ميشه ؟ يا احتمالا ميره يه فاميل رو هم با خودش همراه ميكنه كه عروس من لايق خانوده ما نبود
    نهايتش اينه كه پيش شما به ظاهر مراعات خانمتون رو بكنه
    ميخام بگم گره مشكلات شما پيدا كردن مقصرو اين موضوعات نيست . نداشتن سياسته .


    با اين ديدگاه جلو برى ٤ ماه ديكه ورق برميگرده . و اون وقت اين خانم شماست كه مقصر مشكلات ميشه . اون زمان مادر شماست كه به شما فشار مياره . حالا ميخاى بياى يه تاپيك بزنى خانمتو محكوم كنى ؟
    ٦ ماه ديگه عيد ميشه اقا شهروز منتظره فاميل در خونشو بزنه، ميبينه هيج كى نيومد . چرا ؟ چون فاميل ميگن اينا وقتى مادر و خواهر خودشونو پسند نميكنن . عروسى خواهرزادشون نميان .ما رو كه أصلا به حساب نميارن بريم خونه اقا شهروز چيكار!!!


    اون موقع خانمت بر ميگرده ميگه فاميل شما احترام و آداب معاشرت بلد نيستن ، ما رفتيم خونه عمو و خاله ... اونانيومدن.
    فاميل منو بببين اومدن به ما سر زدن


    جمع بندى اينكه مشكلات شما اون قدر بزرگ و حاد نبوده . خودتون الكى بزرگش كرديد و بحران درست كرديد . يكى از دلايلشم همين روحيه شماست كه دنباله هر حرفى رو ميگيريد. و دنبال مقصر هستيد . در صورتى كه از خيلى از موضوعات بايد گذر كنيد.


    حالا با توجه به شرايط شما
    فعلا اصرار نكن كه با شما بياد خونه مادر و خواهرت...
    ولى باهاش صحبت كن بگو هيچ اجبارى نيست كه با من بياى ولى تا كى ؟ خودتم ميدونى يه روز به اين نتيجه ميرسى كه با خانواده من رفت و اومد كنى منتهى هر چقدر اين فاصله بيشتر بشه كار برات سخت ميشه ، خودتم ميدونى اوايل زندكى اين دست مشكلات هست كه به مرور زمان كمرنك ميشه و اخلاق دو خانواده دست هم مياد .


    الانم سعى كن از اين فضا دور شى يه مسافرتى ... بريد تا يه انرژى بگيرى
    این همه لاف زن و مدعی اهل ظهور

    پس چرا یار نیامد که نثارش باشیم!

    سالها منتظر سیصد و اندی مردانیم ...

    آنقدر مرد نبودیم که یارش باشیم

    اگر آمد خبر رفتن ما را بدهید

    به گمانم که بنا نیست کنارش باشیم!!!

  12. کاربر روبرو از پست مفید امیر مسعود تشکرکرده است .

    shahrouz (یکشنبه 04 مهر 95)

  13. #87
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 28 اردیبهشت 96 [ 11:33]
    تاریخ عضویت
    1393-4-29
    نوشته ها
    89
    امتیاز
    2,403
    سطح
    29
    Points: 2,403, Level: 29
    Level completed: 69%, Points required for next Level: 47
    Overall activity: 5.0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    7

    تشکرشده 58 در 38 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ازدواج غير پزشک با خانم پزشک اشتباه است.
    آقا شهروز عزيز ، اگه شما از زندگي با عشق صحبت مي کني، چرا توي اون کتک زدن همسر و خط و نشون کشيدنه؟؟
    اول همه چيز گل و بلبله بعدا دادگاه و 110.
    آفرين بر نيکتا.
    ما مردهاي مزخرف رو همين زنهايي بزرگ کردن و تحويل جامعه دادن!!!!!

  14. #88
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 03 آذر 95 [ 11:32]
    تاریخ عضویت
    1395-2-09
    نوشته ها
    193
    امتیاز
    2,947
    سطح
    33
    Points: 2,947, Level: 33
    Level completed: 32%, Points required for next Level: 103
    Overall activity: 44.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    179

    تشکرشده 278 در 136 پست

    Rep Power
    42
    Array
    آقا شهروز به نظرم خودتون اوضاع رو بسنچید. لازم نیست بگین می خوایم بریم زوج درمانی. بفرمایید به همسرتون که برای اینکه پایه های زندگیمون محکم تر بشه دوست دارم بریم و از جایی کمک بگیریم. یا اگر قصد فرزنددار شدن دارید می تونید این طور عنوان کنید که بریم اینجا تا آماده ی این مسئولیت باشیم و از این حرفا. به هیچ وجه نگین که مشکل داریم . موقع دعوا هم صحبتش رو نکنید.

    اگر اوضاع خوب نیست، یه مدت صبر کنید. ولی حتما زود تماس بگیرید چون ممکنه دیر وقت بدن یا شرایطش طوری باشه که اصلا نتونید برید. خودتون پیگیری کنید بعد با خانمتون در میون بذارید.

  15. کاربر روبرو از پست مفید Amina تشکرکرده است .

    shahrouz (دوشنبه 05 مهر 95)

  16. #89
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 23 مهر 95 [ 20:44]
    تاریخ عضویت
    1395-4-14
    نوشته ها
    34
    امتیاز
    762
    سطح
    14
    Points: 762, Level: 14
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 38
    Overall activity: 43.0%
    دستاوردها:
    500 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    24

    تشکرشده 75 در 30 پست

    Rep Power
    0
    Array
    متاسفانه بعضی دوستان زندگی مشترک رو نه یک رابطه انسانی که مسابقه ای به قصدِ "کَندن" می بینن و خودشون رو هم جزو تیم.نتیجه این مسابقه رو بذارید پیشاپیش اعلام کنم:باخت-باخت.

  17. 2 کاربر از پست مفید sphinx تشکرکرده اند .

    shahrouz (دوشنبه 05 مهر 95), نیکیا (دوشنبه 05 مهر 95)

  18. #90
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 03 آذر 95 [ 16:34]
    تاریخ عضویت
    1393-3-18
    نوشته ها
    44
    امتیاز
    2,315
    سطح
    29
    Points: 2,315, Level: 29
    Level completed: 10%, Points required for next Level: 135
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    2

    تشکرشده 55 در 27 پست

    Rep Power
    0
    Array
    من اصلا نمي گم بايد سوخت و ساخت. من مي گم بايد تلاش كرد كه بسازي. وقتي همسر شما هيچ تلاشي نمي كندچطور شرايط تغيير كند. اصلا بحثم تعريف كردن نيست. من نفر سوم كنكور ارشد مهندسي كامپيوتر بودم. همسن همسر شما هستم. همسرم از لحاظ مالي عالي است. ولي هيچ وقت از بالا به زندگي نگاه نكردم. كه (من در شان اين حرف نبودم. به من نبايد اين را مي گفتند)خانواده همسرم خيلي من را زجر دادند. خيلي خوبي ها هم داشتند كه نبايد منكر شوم. همسرم طرفدار من است چون من رها نكردم. . . دوستان صميمي من همه از خانواده همسرم هستند. خيلي وقت ها از دستشان گريه كردم چون ما زن ها بسيار حساس هستيم ولي ياد گرفتم كه حرف ها برايم اهميتي نداشته باشد. آقا شهروز نمي دانم با چه لفظي از همسر شما خواسته شده ظرف ها را بشويد. ولي آن كسي كه ظرف ها را شست كلفت نبوده صد در صد. براي كمك به خواهر شما اين كار را كرده. چون خيلي سخت است هم پذيرايي كني. هم آشپزي كني و در كنارش كسي كمكت نباشد. مادر خود من هم بارها در مهماني هايش از من خواسته كه من ظرف ها را بشورم تا كسي به زحمت نيفتد. (همه ظرف ها در ماشين ظرفشويي جا نمي شود)
    من هم گفتم لفظ بيان خيلي مهم است و اينكه از چه ديدي به آن نگاه كنيم. وقتي براي بار اول مادر همسرم از من خواست قهوه درست كنم خيلي به من برخورد آن هم در جمع. ولي دفعات بعد خودم اين پيشنهاد را مي دهم.
    من نمي گم راهي كه من رفتم درست بوده. اصلا هم نمي توانم نسخه بپيچم. خودم خيلي مشاوره رفتم. در مورد خانواده همسر من جواب نداده. چون بسيار خود را برتر از ديگران مي دانند. شايد در مورد خانواده شما جواب بده.برايم جالب است. چون مردها خيلي به اين موضوع ها توجه نمي كنند. ولي شما خيلي توجه داريد. چيزي كه بيشتر خانم ها به آن توجه مي كنند. جزئيات. . ببخشيد اگر زيادي در تاپيك شما صحبت كردم. موفق باشيد و اميدوارم مشكل شما با درايت شما حل شود. فقط رها كنيد حرف هاي خاله زنكي را. خيلي وسيع تر نگاه كنيد. نه موشكافانه.صحبت هاي آقاي امير مسعود خيلي منطقي بود و كاملا به دلم نشست. اين متن از مدير همدردي را در مورد رابطه عروس و خانواده شوهر برايتان ارسال مي كنم.

    یکم: ما برای اینکه در زندگی آرام و شاد باشیم ، بهتر اینست که این موهبت الهی را وابسته به یک چیزی در بیرون خود نکنیم. چرا که هزاران متغیر در بیرون از ما هست که لزوما همه آنها را نمی توانیم کنترل کنیم و در دست بگیریم. مثلا شما نمی توانید چنان خانواده همسرتان را تغییر دهید که رفتار و اعمالی انجام دهند که موجب شادی شما بشوند. بهتر است شاد بودن خود را به درون خود ببرید و نسبت به توانایی ها، اعتقادات، علائق ، استعدادها و رشدهای خود احساس شادمانی داشته باشی. اینطور هر وقت هم که ناشاد بشوی ، کلیدش دست خودت هست و می توانی با کمی تلاش شادی را بدست بیاوری. نیاز نیست که منتظر بمانی تا دیگران این شادی را به تو پیشکش کنند.
    دوم: بهتر است خانواده ها مرزهای خود را با اطرفیان برجسته کنند به این معنی که کمتر دخالت درکار یکدیگر داشته باشند. و این بهترین قاعده ارتباط عروس و مادر شوهر هست. این به معنی قطع رابطه نیست. این معنای کاهش توقعات ، انتظارات و مداخلات هستم.
    سوم: هیچ گاه همسرت را به عنوان قاضی بین خودت و خانواده اش قرار نده. چون همسرت باید تعارض احساس همسری ومادری را حل کند که سنگین تعارضی هست. و این به مرور حساسیتش را نسبت به شما کاهش داده و به قول عوام ، رویش به شما باز می شود.
    چهارم: شما نیاز نیست هر کاری برای خانواده همسرت بکنید. تا توقع تحویل گرفتن از سوی آنها داشته باشی. شما به وظایفی که فکر می کنی بر گردن داری عمل کن و بابت آنها به خودت پاسخگو باش.
    پنجم: به هر حال کاهش تنش بین این گونه ارتباط ها به 2 عامل مهم بستگی دارد.
    الف) به کارگیری مهارتهای ارتباطی ( که خود بحث گسترده و عمیقی هست که به مرور ما در سایت همدردی به آن می پردازیم.
    ب) گذشت زمان
    یعنی با استفاده از مهارتهای زندگی و مهارتهای ارتباطی در بستر زمان می توانید ارتباط خودتون وخانواده همسرتان را بهبود بخشید.

  19. کاربر روبرو از پست مفید روياي آبي تشکرکرده است .

    shahrouz (دوشنبه 05 مهر 95)


 
صفحه 9 از 11 نخستنخست 1234567891011 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. میل به ازدواج در کنار ترس از آن ، راه حل چیست ؟
    توسط یه آدم در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 8
    آخرين نوشته: چهارشنبه 10 تیر 94, 15:02
  2. همسرم پشت من نیست
    توسط hamdard20 در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: دوشنبه 27 مرداد 93, 09:00
  3. چک لیست بهداشت روانی = چک لیست مسلمانی
    توسط مدیرهمدردی در انجمن دین و روانشناسی
    پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: دوشنبه 26 خرداد 93, 03:00
  4. در مسابقه ی زندگی گل زدن هنر نیست بلکه گل شدن هنره !
    توسط مو طلایی در انجمن سرگرمی و تفریح
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: یکشنبه 09 مرداد 90, 10:40

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 22:53 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.