به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 8 , از مجموع 8
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 19 خرداد 96 [ 18:05]
    تاریخ عضویت
    1395-3-09
    نوشته ها
    63
    امتیاز
    1,600
    سطح
    22
    Points: 1,600, Level: 22
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 100
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 62 در 33 پست

    Rep Power
    0
    Array

    New2 چطوری رفتن به خانواده همسرم رو کم کنم که همسرم هم ناراحت نشه

    سلام طاعات وعباداتتون قبول
    تو تایپیک قبلی خودم رو معرفی کرده بودم یه کوچولو میگم تا برسیم به الان
    34سالم دانشجوی دکترای یه رشته مهندسی.شاغل.دو فرزند دارم.همسرم استاد دانشگاهه.دوازده ونیم ساله ازدواج کردیم.از ابتدا زندگی دانشجویی داشتیم.خیلی به خاطر شرایط اقتصادی سختی کشیدیم اما خب خداروشکر الان خوبیم.همسرم بخاطر پروژه های سنگین ودرسش وشرکت خیلی تایم کاری بالایی داشت وداره...ومن هم بعد از زایمان دومم خیلی حساس شده بودم وفشار کاری وبچه وخونه داری اذیتم میکرد.این اواخر بحث زیاد داشتیم.تا اینکه همسرم دو هفته ای رفت خونه پدرش که خسته شدم وتو اصلا همکاری نمیکنی وتوقعت خیلی زیاده......
    با مشاوره دوستان الان خوبیم ودارم از متدهایی که فراموش کرده بودم پیش میرم و خداروشکر نتیجه داشته.....
    یه مساله مهم اینه که همسرم تمام وقایع ریزو درشت این چندسال رو به خانوادش گفته و اونا هم تو اون دوهفته خیلی پرو بال دادن و خیلی حرمتها شکسته شد مادرشوهرم دوهفته بچه چهارده ماهه منو نگه داشت این در حالیه که من تو این مدت با اونا حتی بحث الکی هم نداشتم وخیلی سعی میکردم با توجه به اختلاف فرهنگی اما احترامشون رو نگه دارم.....
    حالا همسرم خیلی اصرار داره که ما یه روز افطاری بریم اونجا...
    من میدونم اونا پدرمادر همسرم هستیم واخلاقا درست نیست من بخوام مانع شم اصلا واصلا دوست ندارم....اما در حال حاضر میدونم رفتن ما اونجا شرایط رو روحی هر دون رو بدتر میکنه...دوست دارم یکم فاصله باشه....من اصلا در حال حاضر کار همسرم رو نمیتونم هضم کنم ایشون میتونست بجای رفتن پیش پدرش بره پیش مشاور اما چون اعتقادی به مشاوره نداره اینطوری این چند سالمون رو زیر سوال برد....
    الان میخوام کمکم کنید چطوری ایشون رو راضی کنم که حالا نریم....یکم زمان بدیم....
    یا اصلا ازش بخوام بره با یه مشاور بعد از این بحران بزرگ صحبت کنه تا شرایطمون پایدارتر بشه

  2. کاربر روبرو از پست مفید دنیای یاسی تشکرکرده است .

    Shadi2 (سه شنبه 01 تیر 95)

  3. #2
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 19 خرداد 96 [ 18:05]
    تاریخ عضویت
    1395-3-09
    نوشته ها
    63
    امتیاز
    1,600
    سطح
    22
    Points: 1,600, Level: 22
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 100
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 62 در 33 پست

    Rep Power
    0
    Array
    من اصلا مخالف عدم رفت وآمد با خانواده همسر هستم...میدونم داشتن ارتباط برای همسرم وخودم وفرزندانم لازمه....اما الان...نه....دوست دارم خودم از لحاظ روحی قوی شم واون تکنیک ها برام نهادینه شه تا اگه برخورد بدی باهام شد زود بهم نریزم....

    مدیر خوب سایت فرشته مهربان....مشاورین محترم...اعضای فعال میشه لطفا اینبار هم منو راهنمایی بفرمایید

  4. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 19 اردیبهشت 96 [ 09:19]
    تاریخ عضویت
    1395-3-04
    نوشته ها
    150
    امتیاز
    2,234
    سطح
    28
    Points: 2,234, Level: 28
    Level completed: 56%, Points required for next Level: 66
    Overall activity: 20.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    78

    تشکرشده 156 در 94 پست

    Rep Power
    30
    Array
    برای ایشان توضیح دهید دلیل نیامدنتان را و به این شکل شروع کنید
    من بابا و مامان را خیلی دوست دارم حتی دلم برایشان تنگ شده ولی یک مسئله ای هست که احساس ناراحتی را در من بوجود می اورد
    و عنوان کنید که ما هر دو بالغ هستیم هردو پدر مادریم بهتره مشکلات را با خودمون حل کنیم درست نیست انها در این مر حله از زندگیشان در گیر مشکلات ما باشند و موجب ناراحتیشان شویم به همین راحتی
    بعد دیگر ادامه ندهید ان وقت ایشان سعی میکند شمارا راضی کند و به اشتباهی که قبلا پیش امده اظهار ناراحتی کند
    ان وقت اگر دوباره از شما درخاست کرد بپذیرش و با هم بروید
    در منزل پدرش هیچ جیزی اضافه نگویید با کمال احترام برخورد کنید حتی از دستپخت مادرش در جمع تعریف کنید
    قدرت کلام خیلی بالاست مخصوصا اگر درست و به جا کلام به کار برده شود در جمع احترام همسرتان را دو برابر قبل حفظ کنید مثلا ان سبزی که دوست داره را جدا کنید و. در بشقابش بگذارید
    یک اصل مهم را فراموش نکنید هر جا که میروید با هم ان قدر خودت را خوشحال و خرسند نشان دهید تا طرف مقابل نتواند نقطه ضعفی از شما بگیرد

  5. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 19 خرداد 96 [ 18:05]
    تاریخ عضویت
    1395-3-09
    نوشته ها
    63
    امتیاز
    1,600
    سطح
    22
    Points: 1,600, Level: 22
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 100
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 62 در 33 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ممنون اسما جان.
    در حال حاضر من وهمسرم خوبیم خداروشکر....ایشون میگن که تو شرایط بحران کاری بالایی قرارداشتم تو منو درک نمی کردی ومن هم میگفتم من با دوبچه وکار ودرس شما منو درک نمیکنی...خلاصه الان بعد از صحبت های زیاد با منطق ودرک متقابل به توافقاتی رسیدیم که خیلی عالیه خداروشکر....ایشون ساعت هشت میان خونه یعنی دو ساعت زودتر از قبل...ومن هم دیگه همه نکات روز وبچه ها رو در بدو ورود بهش نمیگم واون اصلی اصلی ها رو میگم

    اما حالا مساله خانودشونه...من اصلا دوست ندارم تو این شرایط که ما تازه راه افتادیم با دیدن اوان دوباره همه چی سخت بشه.....دوست دارم یه مدت دیگه بریم....اما ایشون دیروز به مادرشون اصرار میکرد که خواهش میکنم مارو دعوت کن تا ما بیایم....
    ناراحت شدم چرا اینقدر اصرار داره ما بریم اونجااونم با خواهش....قبلا اصلا اینطوری نبود....شاید میخواد زود روابط خوب بشه....
    نمیدونم برم این هفته افطاری یا نه.؟؟
    اگه همسرم تنها بره چی؟؟؟خیلی بده؟؟؟خودش بره یکم شرایط رو مهیا کنه؟؟؟
    میشه دوستان راهنمایی بفرمایید

  6. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 20 خرداد 96 [ 00:08]
    تاریخ عضویت
    1391-2-16
    نوشته ها
    139
    امتیاز
    6,293
    سطح
    51
    Points: 6,293, Level: 51
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 57
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second Class5000 Experience Points
    تشکرها
    312

    تشکرشده 273 در 107 پست

    Rep Power
    38
    Array
    عزیزم رفتن شما اشکالی نداره و این موضوع شاید خودش بهانه ای باشه برای بهبود روابط!
    اگر شما همسرت رو از رفتن پیش خانودش منع کنی و یا خودت اصلا با اونا رفت و آمد نکنی، همسرت نسبت به شما سرد میشه و این یعنی همان آتش زیر خاکستر!
    بنظرم به مهمانی افطاری برو اما قبلش به همسرت بگو باهاشون صحبت کنه و بگه اصلا و ابدا راجع به مشکلات شما و قضایای اون دو هفته هیچ صحبتی نکنن
    بهشون بگه شما دوتایی راجع به مسائلتون صحبت کردید و درحال کردن موضوع هستید و لازم نیست کسی واسطه گری کنه یا بخواد موردی را یادآوری کنه!
    شما هم وقتی رفتی خیلی عادی مثل همیشه باهاشون رفتار کنه. نه خیلی سرد و نه خیلی صمیمی...خیلی عادی انگار هیچ اتفاقی نیفتاده
    مطمئن باش همسرت از اینکه برید و با سربلندی خانوادش همراهش هستند احساس شادی و غرور میکنه و متعاقبا بانک عاطفی شما رو شارژ خواهد کرد...!!!

  7. کاربر روبرو از پست مفید Shadi2 تشکرکرده است .

    شمیم الزهرا (چهارشنبه 02 تیر 95)

  8. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 19 خرداد 96 [ 18:05]
    تاریخ عضویت
    1395-3-09
    نوشته ها
    63
    امتیاز
    1,600
    سطح
    22
    Points: 1,600, Level: 22
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 100
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 62 در 33 پست

    Rep Power
    0
    Array
    مرسی شادی جون.با توجه به شناختی که ازشون دارم میدونم رفتار خوبی نخواهند داشت.تا حالا که اصلا تو جریان زندگی ما نبودن وگل وبلبل بود رفتارشون خیلی مناسب نبود....حالا هم با توجه به چیزهایی که به همسرم گفتن میدونم خیلی بدتر شده.....
    نمیدونم چه کار کنم....
    همسرم هم دیشب همش دیشب اظهار پشیمونی میکرد که چرا بهشون گفته.....اما خب دیگه کار از کار گذشته .....

    مدیر محترم تا حالا خیلی خوب وکاربردی منو راهنمایی کردید.....کجایید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ خیلی دوست دارم نظرتون رو بدونم......خودم تصمیم دارم اگه دعوت کردند برم....اما نمیدونم کمکی میکنه به

  9. #7
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    معمولا فضای افطاری با مهمانی های دیگه کمی متفاوته

    تا اذان بگن و چیزی بخورید و جون بگیرید برای حرف زدن ... نصف زمان گذشته :)

    هر جا احساس کردید ممکنه مشکلی
    پیش بیاد، پسر کوچولوتون را برای شیر دادن، خوابوندن، سر زدن ... بهونه کنید و از فضا دور بشید.
    تا جایی که ممکنه جواب طعنه و کنایه و ... را ندید و خوددار باشید.

    این جلسه را خنثی رد کنید عالیه. هم شما آرومتر می شید و هم اونا. جلسات بعدی بهتر خواهد بود.
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  10. 2 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    Eram (چهارشنبه 02 تیر 95), Shadi2 (چهارشنبه 02 تیر 95)

  11. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 19 خرداد 96 [ 18:05]
    تاریخ عضویت
    1395-3-09
    نوشته ها
    63
    امتیاز
    1,600
    سطح
    22
    Points: 1,600, Level: 22
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 100
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 62 در 33 پست

    Rep Power
    0
    Array
    مرسی شیدای عزیز
    راست میگید نکته مهمیه تایم کمتری داریم....

    جالبه حالا امروز همسرم میگه نمی خواد شما بیای...بذار خودم تنهایی با پسر بزرگم میریم.....نمیدونم....البته واقعا میگفت ها
    بازم ممنون دوستان خوب.....
    شماها همگی با رفتن موافقید بله؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 07:50 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.