به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 9 , از مجموع 9
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 23 شهریور 95 [ 12:59]
    تاریخ عضویت
    1394-6-07
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    669
    سطح
    13
    Points: 669, Level: 13
    Level completed: 38%, Points required for next Level: 31
    Overall activity: 4.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    16

    تشکرشده 3 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array

    بر هم خوردن نامزدی به دلیل اختلاف فرهنگی

    سلام دوستان
    من 29 سالمه نامزدم 18 سالشونه به صورت سنتی و معرف خواستگاری رفتیم همه چی خوب پیش میرفت
    واسه ازمایش خون که رفتیم به خاطر اختلاف سنی به اجبار رفتیم مشاوره تکمیلی
    مشاورم گفت شش ماه با هم در ارتباط باشید که الان 1 ماه میگذره
    ما گفتیم یه انگشتری نشون بخریم ببیریم واسشون تا رسمی تر باشه
    مشکل من از چهار روز بعد از نشون بردن پیش اومد که پدر نامزدم به من تماس گرفتن و گفتن 500 هزارتومن بدم قرضشون من که متعجب بودم گفتم جان که گفتن اره 500 تومن میخاد که البته بیست روزه بهم برگردوند ولی به شدت تو ذوقم خورد که چرا اینقدر زود از کسی که تازه چهار روزه وارد خانوادشون شده همچین خواسته هایی دارن ولی من به خاطر نامزدم چشمپوشی کردم و به هیچ کسیم نگفتم حتی به خود نامزدم
    گذشت تا چند روز پیش خونشون بودیم پدر نامزدم در اومد گفت اره ما که پول نداریم یا باید قسطی جهاز بخریم یا وام بگیریم اینم بگم خیلی اهو ناله میکنه از لحاظ مالی که من دیگه خیلی بدم اومد از این رفتارا تازه قرار نصف جهازم خودم بخرم
    ایشون خانوادش جوری هستن زیاد اهل ابرو داری نیستن یعنی انگار بلد نیستن من از ادمی که عزت نفس نداشته باشه بدم میاد دوس دارم افتخار کنم به خانواده نامزدم ولی اینجوری نیستن احساس نمیکنم پدر خانومم یه فرد قدرتمنده
    یه جورایی از خانوادشون خوشم نمیاد یه بار مهمون بودیم خونه مادر بزرگشون من که وارد شدم هر کدومشون یه جا لم داده بودن بلند که هیچی حتی نیم خیزم نشدن اخه ناسلامتی اولین حضورم بود تو خونوادشون
    اینم بگم من پدرم واسه خاهر بزرگم که خواست جهاز بگیره خونمونو فروختیم نزاشتیم کسی خبر دار بشه به شدت ابرو داری میکردیم
    کلا خیلی اهل رودروایسی حرمت نگه داشتن واین جور چیزا نیستن
    یا دایی که یه باز نشسته هست عمل قلب بازم کرده تو دوسال دوتا دختر شوهر داد با جهاز کامل و الانم که دخترش بارداره سیسمونی کامل گرفته هیچ کسم نفهمید بنده خدا وام گرفته یا چیز دیگه
    ایشون پدرشون 40 سالشونه جوونم هستن همین یه دخترم بیشتر ندارن باید این رفتارو بکنه
    نداره بگه نمیخرم هی بیاد جلو من بگه کاسه ی چه کنم چه کنم دست بگیره حرمت خودشو خدشه دار کنه
    فرداش به نامزدم صحبت کردم گفتم بنده دوست ندارم پدر شما 24 ساعت جلو من هی دم از نداری بزنه ادم باید جوری زندگی کنه هیچ کس خبر دار نشه چجوری زندگیش میگزره همه حسرتشو بخورن
    اصلا گفتنش چه فایده ای داره تو اصل موضوع بعدم شما تو این مدت کم چقدر منو شناختین نمیگید فردا همین چیزا رو شاید ادمی باشم بزنم تو چشمتون البته با لحن نرم تر و حالت نصیحت گونه
    که ایشون ناراحت شد و سریع گفت دیگه قصد ازدواج ندارم و بیاین انگشترتونم ببرید
    که منم این نتیجه رو گرفتم کسی که به این سرعت همچین تصمیمی بگیره کلا میشه یه عمر روش حساب کرد؟
    اینم بگم من وضع مالی خودم خوبه کاملانم مستقلم از همه لحاظ از ایشون و خانوادشون دو پله بالاتریم
    که البته رفتارش بیشتر برام مهم بود تا وضع مالیشون
    حالا به نظر شما من باید چکار کنم
    ممنون

  2. کاربر روبرو از پست مفید amin7474 تشکرکرده است .

    هلیاجون (چهارشنبه 12 خرداد 95)

  3. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 15 اردیبهشت 98 [ 18:50]
    تاریخ عضویت
    1394-2-31
    نوشته ها
    777
    امتیاز
    14,904
    سطح
    79
    Points: 14,904, Level: 79
    Level completed: 11%, Points required for next Level: 446
    Overall activity: 15.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdrive10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    700

    تشکرشده 1,168 در 528 پست

    Rep Power
    144
    Array
    سلام..همین اول کار دومادو فراریش دادن..منتظر بمونین ببینید از طرف خونواده دختر چه عکس العملی نشون میدن.. عجله ای برای هیچ کاری نداشته باشید و اگه تونستید با یه مشاور مشورت داشته باشید .. اما معمولا این چیزها بعد یه مدتی براتون کم رنگ خواهد شد..

  4. کاربر روبرو از پست مفید جوادیان تشکرکرده است .

    amin7474 (جمعه 14 خرداد 95)

  5. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 15 تیر 98 [ 21:00]
    تاریخ عضویت
    1394-4-11
    نوشته ها
    156
    امتیاز
    7,418
    سطح
    57
    Points: 7,418, Level: 57
    Level completed: 34%, Points required for next Level: 132
    Overall activity: 66.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    808

    تشکرشده 404 در 138 پست

    Rep Power
    44
    Array
    عدم پختگی دختر به خاطر سن کم...

    اختلاف سنی...
    اختلاف فرهنگی...
    احتمالا خیلی اختلاف های دیگر...
    برید دست کسی رو که اجبار کرد، برید مشاوره تکمیلی رو ببوسید!!
    ویرایش توسط هلیاجون : چهارشنبه 12 خرداد 95 در ساعت 18:16

  6. 7 کاربر از پست مفید هلیاجون تشکرکرده اند .

    amin7474 (جمعه 14 خرداد 95), Ashab (چهارشنبه 12 خرداد 95), sara 65 (چهارشنبه 12 خرداد 95), نیکیا (چهارشنبه 12 خرداد 95), بابک 1369 (چهارشنبه 19 خرداد 95), سمیراه (پنجشنبه 20 خرداد 95), صبا_2009 (چهارشنبه 12 خرداد 95)

  7. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 15 شهریور 98 [ 10:44]
    تاریخ عضویت
    1395-2-21
    نوشته ها
    176
    امتیاز
    4,752
    سطح
    44
    Points: 4,752, Level: 44
    Level completed: 1%, Points required for next Level: 198
    Overall activity: 10.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    0

    تشکرشده 319 در 122 پست

    Rep Power
    41
    Array
    سلام

    دختر بچه 18 ساله به قول یکی از کاربرهای همدردی؛ دنبال عجقم و عجیجم بازی هستش و هنوز امادگی "همسر" شدن رو نداره.

    جدا از اختلاف فرهنگی که به شدت مهمه، سن کم ایشون هم میتونه فاجعه باشه. دنیای امروز شما یه دنیای منطقی با دید منطقی به پیچ و خمهای زندگیه اما دنیای دختربچه 18 ساله سرشار از شلوغ بازی و شیطونی و خوش گذرونی های اول جوونی هست.

    خانم هلیا درست گفتند؛ برید دست کسی که گفت فعلا تا 6 ماه عقد نکنید رو ببوسید وگرنه چه بسا مجبور به پرداخت مهریه هم ممکن بود بشید.

    موفق باشید

  8. 4 کاربر از پست مفید سوشیانت2 تشکرکرده اند .

    amin7474 (جمعه 14 خرداد 95), نیکیا (پنجشنبه 13 خرداد 95), هلیاجون (پنجشنبه 13 خرداد 95), بارن (جمعه 21 خرداد 95)

  9. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 19 مهر 96 [ 22:17]
    تاریخ عضویت
    1395-2-17
    نوشته ها
    18
    امتیاز
    1,084
    سطح
    17
    Points: 1,084, Level: 17
    Level completed: 84%, Points required for next Level: 16
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    1

    تشکرشده 13 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام، این موضوع دقیقا برعکسش اتفاق افتاد، خانواده نامزد سابق منم همین جوری بودن، اختلاف سنی هم داشتیم 12 سال، ولی باز خداروشکر به عقد نکشید، همین بهتر که به جایی نرسیده تموم شده، واقعا دوره نامزدی دوره خوبیه برای شناخت طرفین، با هلیای عزیز هم موافقم

  10. 4 کاربر از پست مفید Banoye sorkh. تشکرکرده اند .

    amin7474 (چهارشنبه 19 خرداد 95), نیکیا (شنبه 15 خرداد 95), هلیاجون (شنبه 15 خرداد 95), بارن (جمعه 21 خرداد 95)

  11. #6
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 13 دی 96 [ 22:59]
    تاریخ عضویت
    1392-11-30
    نوشته ها
    297
    امتیاز
    6,423
    سطح
    52
    Points: 6,423, Level: 52
    Level completed: 37%, Points required for next Level: 127
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    625

    تشکرشده 345 در 183 پست

    Rep Power
    51
    Array
    کاری به اشتباهت پدر نامزدت ندارم ولی خودتم کم نپخت نیستی با این سنت
    جای این که تکیه گاه زنت که تو سن خیلی حساسیه باشی اومدی هرچی که بین خودتو پدر نامزدت بوده رو گزاشتی کف دستش خب منم بودم همین تصمیمیو که نامزدت گرفته میگرفتم و برعکس دوستان دیگه من فک میکنم نامزدت از تو پخته تر عمل کرده اخه چه معنی داره این طوری غرور دختر بیچاره رو بشکنی لابد اینارم نمیفهمی که اون دختر ازت انتظار حمایت داره حالا 4 تا تیکه وسیله (جهیزیه)چیه که این همه حرف و حدیث و رسم به وجود میاره تو این مملکت ما نمیدونم
    بعدشم تو میخای با این دختر زندگی کنی یا خونوادش که میگی نمیدونم نیم خیز و دور خیز برات نکردن ؟
    یه آقایی تو تاکسی یه حرفیو زد یعنی این جملرو روی بدنم تتو کنم بازم کمه میگفت مقایسه خود خوده شیطانه تو هم کم مقایسه کن این خونوادرو با خونواده خودت و داییت اینا
    و در کل اگه واقعا دوسش داری ازش معذرت خواهی کن و بگو منظورتو بد رسوندی و فقط خاستی با زنت درد و دل کنی و خودتم میگی که مستقل هستی اگه توانشو داری چرا نتونی به زنت و خونوادش تو تهیه جهاز کمک کنی؟اصلا هرچقد توانشو داشتین تهیه کنیین بابا زندگی ارزش این 4 تا تیکه آشغالو نداره آدم بخاد بخاطرش همدیگرو ناراحت کنه

  12. #7
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 16 اردیبهشت 03 [ 15:43]
    تاریخ عضویت
    1394-4-10
    نوشته ها
    498
    امتیاز
    11,820
    سطح
    71
    Points: 11,820, Level: 71
    Level completed: 43%, Points required for next Level: 230
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    120

    تشکرشده 542 در 278 پست

    Rep Power
    85
    Array
    کلا بعضی ها سیستمشون آه و ناله هست
    شاید این خانواده هم از اون دست باشن
    جاری من معلمه . دیروز با آه و ناله و اشک به چشم داشت تعریف می کرد که سحری درس کردم و کلی ظرف شستم و ...
    .
    در حالیکه من خودم سحر پا میشم غذا درس میکنم تا همسرم غذای تازه بخوره(آه و ناله هم نداره !!!!!!!)

    و یا خاله من میلیاردرن .ولی همش میگن پول نیست کو پول و......

    تحقیق کن شاید سیستمشون اینجوریه

    این جور آدمها هر چی جلوشون میگی یه حالت بدترشو به رخت می کشن که تو که خوبه ما رو بگو و...

    هر وقت دوباره جلوتون گفتن بهش بگو خدا به همه کمک می کنه آدم باید نیازشو فقط به درگاه خدا بگه.

  13. 3 کاربر از پست مفید حیاط خلوت تشکرکرده اند .

    amin7474 (چهارشنبه 19 خرداد 95), baitollah-abbaspour (چهارشنبه 19 خرداد 95), بارن (جمعه 21 خرداد 95)

  14. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 23 شهریور 95 [ 12:59]
    تاریخ عضویت
    1394-6-07
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    669
    سطح
    13
    Points: 669, Level: 13
    Level completed: 38%, Points required for next Level: 31
    Overall activity: 4.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    16

    تشکرشده 3 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط baitollah-abbaspour نمایش پست ها
    کاری به اشتباهت پدر نامزدت ندارم ولی خودتم کم نپخت نیستی با این سنت
    جای این که تکیه گاه زنت که تو سن خیلی حساسیه باشی اومدی هرچی که بین خودتو پدر نامزدت بوده رو گزاشتی کف دستش خب منم بودم همین تصمیمیو که نامزدت گرفته میگرفتم و برعکس دوستان دیگه من فک میکنم نامزدت از تو پخته تر عمل کرده اخه چه معنی داره این طوری غرور دختر بیچاره رو بشکنی لابد اینارم نمیفهمی که اون دختر ازت انتظار حمایت داره حالا 4 تا تیکه وسیله (جهیزیه)چیه که این همه حرف و حدیث و رسم به وجود میاره تو این مملکت ما نمیدونم
    بعدشم تو میخای با این دختر زندگی کنی یا خونوادش که میگی نمیدونم نیم خیز و دور خیز برات نکردن ؟
    یه آقایی تو تاکسی یه حرفیو زد یعنی این جملرو روی بدنم تتو کنم بازم کمه میگفت مقایسه خود خوده شیطانه تو هم کم مقایسه کن این خونوادرو با خونواده خودت و داییت اینا
    و در کل اگه واقعا دوسش داری ازش معذرت خواهی کن و بگو منظورتو بد رسوندی و فقط خاستی با زنت درد و دل کنی و خودتم میگی که مستقل هستی اگه توانشو داری چرا نتونی به زنت و خونوادش تو تهیه جهاز کمک کنی؟اصلا هرچقد توانشو داشتین تهیه کنیین بابا زندگی ارزش این 4 تا تیکه آشغالو نداره آدم بخاد بخاطرش همدیگرو ناراحت کنه

    سلام
    دوست عزیز ممنون
    چرا متنو کامل نمیخونید ؟
    من خودمم گفتم اصلا واسم جهاز مهم نیست اگه بیاره ارزش خودشو برده بالا اگه نیاره باید اماده تیکه های اطرافیان باشه که دست من نیست وگرنه خدارو شکر اینقدر خدا بهم لطف کرده که بتونم بهترین لوازم منزلو بگیرم در ضمن از همون اولم قرار شد نصف وسایلو خودم بگیرم
    2 نمیدونم شما چه چیزی براتون مهمه ولی من برام مهمه که بهم احترام بزارن بلند شدن یه نوع احترامه اونم اولین ملاقات حتما که نباید بهت فحش بدن تا بهت بی احترامی بشه
    3 من غرورشو نشکستم خیلی محترمانه بهش گفتم تازه قضیه پول قرض کردنو هم اصلا بهش نگفتم
    4 کسی اگه یکیو دوست داشته باشه سریع نمیاد بگه بیاین انگشترتونو ببرین نهایتش یه سال قهر میکرد محلم نمیذاشت و......
    منم کاری که کردم گفتم باشه میایم میبریم که رفتیم و پس گرفتیم و همه چی تمام شد که فکر میکنم بهترین راهو انتخاب کردم

  15. #9
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 18 بهمن 95 [ 18:24]
    تاریخ عضویت
    1395-2-05
    نوشته ها
    61
    امتیاز
    1,222
    سطح
    19
    Points: 1,222, Level: 19
    Level completed: 22%, Points required for next Level: 78
    Overall activity: 20.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    19

    تشکرشده 43 در 33 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نامزدی را برای آشنایی گذاشتن دیگه، میبینی نمیتونی رها کن ،

    البته شما کار درستی نکردی که همون اول انگشتر بردی و فامیل های دختر هم در جریان گذاشته شدن، البته اینجوری که خودت گفتی، حداقل دوماه با دختر و خانوادش آشنا میشدی، بعد که دیدی تا اینجا مشکلی نداری و خانوادش خوبن بعد به فامیل و... میگفتی، البته شاید هم خانواده ی دختر گفتن، به هر حال گذشته دیگه، مهم تصمیمی که از این به بعد میگیری

  16. کاربر روبرو از پست مفید persiangirl تشکرکرده است .

    amin7474 (یکشنبه 23 خرداد 95)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 08:39 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.