مشکل دوست داشتن زیاد واویزون شدن

[یه دوست]

ما الان فقط نامزد هستیم هنوز زن و شوهر نشدیم
و تا بعد سربازی هم ازدواج نمی کنیم
ویکی هم این ک احساس می کنم هنوز دوستم داره ولی خیلی هم دلخور هست ازم برا همین یه فرصت دیگه بهم داده خدا رو شکر ولی خانوادش به شدت مخالف هستن
یکی از مشکلاتی ک من دارم نمی تونم یه چیزی رو خوب براش توضیح بدم کقانع بشه مث قضیه معلمش ک هر چی گفتم ولی بازم اخرش نشد

در یک کلام فقط میتونم بگم باید علمت رو ببری بالا
تا میتونی مهارتت رو بالا ببر
نیاز به گذشت زمان و تغییر و تحول داری
الان میشه بم بگی تو این چند روز اخیر چیا کردی ؟ چه تصمیماتی گرفتی ؟

[esteghlal]

در یک کلام فقط میتونم بگم باید علمت رو ببری بالا
تا میتونی مهارتت رو بالا ببر
نیاز به گذشت زمان و تغییر و تحول داری
الان میشه بم بگی تو این چند روز اخیر چیا کردی ؟ چه تصمیماتی گرفتی ؟

تصمیم گرفتم یه کاری برا خودم جور کنم فعلا سزم گزم بشه بعدش سعی کنم کمتر تماس بگیزم پیام بدم کمتر برم
تا جایی ک بتونم ازادش بزارم(البته به جز قضیه معلم و گرم گرفتن با جنس مخالف ک واقعا اذیتم می کنه ک اگ لطف کنین یه راه حل خوب بدین که بتونم بدون این که ناراحتش کنم توجیهش کنم نه فقط در مورد این در همه موارد بتونم خوب توجیهش کنم)البته از راهنمایی شما هم ب خوبی استفاده کنم ان شاالله

[anisa]

ینی از اول تاپیک فقط دارم فکر میکنم یه بچه 16 ساله چی از زندگی مشترک میفهمه
شما کجا زندگی میکنین که دختر به این سن شوهر میدن ؟ دوستاشم همینن ؟؟؟
این دختر الان فقط با احساساتش وارد زندگی میشه اصلا منطق حالیش نمیشه ... چرا پدر مادرش این ظلمو در حقش میکنن

تا یه سری تجربیات تو زندگیش کسب نکنه در واقع نوجوونی نکنه دست از کاراش بر نمیداره شما هم تورو خداا دست از سرش بردار

[esteghlal]

همین الان ک نمی خوایم ازدواج کنیم دوست عزیز تا سه سال دیگ طول میکشه

[یه دوست]

خب برادر جان
گزارشی بده . وصف حالی کن.

[esteghlal]

خب برادر جان
گزارشی بده . وصف حالی کن.

سلام ببخشید من منتظر شما بودم
الان ک فعلا هیچ خانوادش مخالف هستن و هیچ گونه ارتباطی با هم نداریم نه پیام نه تلفن از حال خودش هم خبری ندارم فقط منتظرم اگ خدا بخواد خانوادش کمی اروم بشن