به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 14
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 20 فروردین 96 [ 13:53]
    تاریخ عضویت
    1395-1-26
    نوشته ها
    12
    امتیاز
    507
    سطح
    10
    Points: 507, Level: 10
    Level completed: 14%, Points required for next Level: 43
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 4 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array

    Gadid چطور همسرم را متقاعد کنم که قضاوتش در مورد صحبتهایم اشتباه است

    سلام امروز اومدم تا کمی با شما درد دل کنم و منو راهنمایی کنید 10 ساله که ازدواج کردم و 3 بچه دارم شوهرم خیلی عصبی و پرخاشگره به بهانه های مختلف با بچه ها دعوا می کنه و حتی انها را می زند و مرتب یا دعوا می کند یا قهره واقعا موندم چکار کنم یک روز من از پسرم درس سوال می کردم و در همان حین توی آشپزخانه غذای فردا را آماده می کردم من به پسرم می گفتم تو چرا درس بلد نیستی چرا درس نمی خونی و از این مسائل که یک دفعه از خونه اومد بیرون و کتاب پسرم رو پاره پاره کرد بعد منو گرفت تا جایی که تونست زد و ناسزا گفت اما من سکوت کردم وهیچی نگفتم فقط بهش گفتم از خونه برو بیرون و به پدرش زنگ زدم که بیان اینو ببرید او باز دوباره مرا زیر حرف و کتک گرفت خلاصه پدرشان آمد و گفتند من این زنو نمی خوام این مثل خاری در گلویم در این چند ساله بوده و پدرشون هم فقط خواستند تا ساکت باشیم من اون روز هم صبر کردم و بعد که آروم شد گفت میخوای چکار کنی یا باید ازهم جدا شیم یا من انتقالی بگیرم برم شهر دیگه و تو وبچه ها رو هر چند وقت یکبار ببینم من هم گفتم من شما و زندگیم رو دوست دارم و حاضر نیستم جدا از هم باشیم و چند روزی خوب شد و من مرتب بهش می گفتم بیا بریم پیش یک مشاور تا مشکلاتمان را مطرح و ما را راهنمایی بکنه و تا الان قبول نکرده تا اینکه باز چند روزه بهم ریخته بدون اینکه بین ما حرفی رد و بدل شده باشه یا مشکلی پیش اومده باشه و باز همان داستان قبلی قهر و کتک بچه ها و دعوا و من سکوت کردم تا اینکه خونه خواهرش هم که رفتیم مرتب به من تیکه می انداخت که زن اگرفرشته روی زمین هم باشه بهتره که زن نگیره و من توی این خونه کارگرم و یا اینکه آدم دستشو پیش یک نفر غریبه دراز کنه بهتره تا پیش زنش که هر روز طلبکار جلوی چشم ادم باشه و هزار تا حرف بیخود و بی پایه در حالی که من سرکار هستم غذای خونه را هم آماده می کن به درس بچه می رسم و کارهای دو بچه کوچکترم را هم انجام می دهم خیلی ناراحت شدم فقط بهش گفتم ایشون تازگی ها خودش برای خودش خیالبافی می کنه و الا هرچی داریم با هم هست این بگم که خونه و ماشین به نام من هست آن روز هم وقتی خونه آمدم چیزی نگفتم دیروز بهش گفتم چرا ناراحتی من حرفی زدم یا کاری کردم که شما را نارحت و عصبی کرده اول که امتناع کرد اما بعد به زور شروع کرد به حرف زدن که تو حقوق و خونه تو به رخ من کشیدی در صورتی که خدا می داند چنین چیزی نبوده یکبار در طول زندگی من به ایشان گفتم از خونه ی من برو بیرون انهم بعد از دعوا که ایشان فحش داده و منو کتک زده بعدش من ازش عذرخواهی کردم و دفعه قبل هم کهجریانش رو برای شما نوشتم فقط منظور من این بوده که از خونه بره بیرون تا اعصابش راحت بشه و به بچه ها نزنه در مورد حقوق هم باید بگم که ایشان همش به من میگویند حقوق شما که چیزی نیست و این خونه با حقوق من درست شده که من گفتم پس حقوق من چی می شه من که تمام حقوقم دست شماست و هر چی براش توضیح دادم که منظورم این ها بوده قبول نداره حالا شما بگویید چیکار کنم تا این پندار و ذهنیت اشتباه را از ذهنش پاک کنم و ثابت کنم که اشتباه برداشت کرده و ضمنا به من گفته دیگه ازت بدم اومده و فقط زیر یک سقف دارم تحملت میکنم اون بخاطر بچه هام در صورتی که خدایش اخلاق اون همیشه خرابه و داد و بیداد می کنه و بچه ها رو دعوا می کنه و حتی میزنه

  2. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 22 اردیبهشت 02 [ 23:36]
    تاریخ عضویت
    1393-10-26
    نوشته ها
    357
    امتیاز
    15,299
    سطح
    79
    Points: 15,299, Level: 79
    Level completed: 90%, Points required for next Level: 51
    Overall activity: 91.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    526

    تشکرشده 1,129 در 328 پست

    Rep Power
    101
    Array
    سلام دوست عزیز


    به نظر من اشتباه شما همون منت گذاشتن مساله درآمد و خونه نسبت به همسرت بوده.



    من طبق چیزایی که خوندم میدونم اعتماد به نفس یه آقا بیشتر از همه به دو تا عامل بستگی داره:توانایی مالی و توانایی جنسی اون آقا در رابطه زناشویی.وقتی یه خانم تو این دو زمینه بیاد عیب همسرش رو به شکل بدی به روش بیاره یا تو این زمینه ها بهش سرکوفت بزنه زندگی خودش رو تو مسیر پسرفت قرار میده.

    مشکل ما خانمها اینه که فکر میکنیم عواطف و احساسات آقایون هم مثل خودمونه.مثلا شما فقط یه بار بدون منظور خاصی به همسرتون گفتید از خونه من برو بیرون و به نظر خودت یه حرفی از رو عصبانیت زدی و تموم شد رفت دیگه ولی این حرف برای یه مرد خیلی سنگینه.

    یا همین رفتار اخیرت که با پدرهمسرت تماس میگیری و میگی بیا پسرتو ببر مگه همسرت یه پسربچه دبستانیه؟بازم غرور شوهرت رو با این کارت نشونه گرفتی.


    به نظر من برای بهبود رابطه خودت و همسرتون:

    1-دیگه از تماس با پدرش و بقیه فک و فامیل تو مواقع بحث هاتون خوددداری کن.
    به نظر من تو زندگی مشترک، رازداری یکی از فاکتورهای مهم موفقیت هست.لزومی نداره ما اختلاف و بحثامون رو به خونواده های دو طرف انتقال بدیم.این مساله فقط باعث میشه ذهنیت خونواده ها نسبت به زن و شوهر منفی بشه و غرور همسران پیش خونواده هاشون آسیب ببینه و گاها هم خونواده ها از رو ناآگاهی ممکنه توصیه هایی بکنن که وضعیت رو بدتر کنه.اطلاع دادن مسایل به خونواده ها از آخرین راه حلها برای حل مشکلات همسران هستش.



    2-تو موقع عصبانیت لازم نیس طرف مقابل رو به زور بنشونیم مقابل خودمون و بگیم بیا منطقی حرف بزنیم.تو اون مواقع بهتره سکوت کنیم و بعدا که دو طرف آروم شدیم حرفامون رو بزنیم و حتما به طرف مقابل هم اجازه بدیم توضیحاتش رو بگه.



    3-تو مواقعی که همسرت خسته هست،گرسنه هست،خوابش میاد یا از سرکار برگشته نه خواسته ای ازش داشته باش نه بذار بچه ها زیاد دور و برش باشن چون بیان خواسته ها و حرفها تو این جور مواقع میتونه باعث یه دعوای شدید بشه.



    4-به هیچ دیگه درآمد و خونه شخصیت رو به روی همسرت نیار.


    5-من جای شما بودم شاید تو یه نامه خیلی مختصر حرفامو میزدم.مثلا می نوشتم همسر عزیزم تو این چند سال زندگی مشترک شاید حرفی یا رفتاری داشتم که شمارو ناراحت کرده ولی بدون به هیچ وجه عمدی نبوده و بیشتر از رو بی تجربگی بوده. بیا از امروز فکر کنیم که تازه ازدواج کردیم و تلاشمون رو برای درست کردن یه زندگی شیرین انجام بدیم.یه شام خوشمزه هم درست میکردم و منتظر می موندم آقامون از سرکار بیاد و با دادن این نامه به همراه یه ادکلن مردونه شیک از دلش در می آوردم.

    موفق باشی دوست عزیز.
    ویرایش توسط آی تک : یکشنبه 19 اردیبهشت 95 در ساعت 20:44

  3. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 14 دی 00 [ 03:07]
    تاریخ عضویت
    1391-12-05
    نوشته ها
    214
    امتیاز
    12,870
    سطح
    74
    Points: 12,870, Level: 74
    Level completed: 5%, Points required for next Level: 380
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,421

    تشکرشده 552 در 189 پست

    Rep Power
    55
    Array
    سلام
    من با توجه به اینکه مثل همسرتون آقا هستم، از روی یکی از صحبتهایی که فرمودین ایشون بیان کردن، حدس خودم رو از اونچه که در ذهن ایشون میگذره بیان میکنم و امیدوارم بتونه کمی شما رو با فضای ذهنی ایشون آشنا کنه.
    ولی قبلش یه سوال دارم و اون اینه که آیا همونطور که همسرتون گفتن سهم حقوق و درامد شما در تهیه هزینه خرید خونه و ماشین خیلی کمتر از درامد ایشون بوده؟
    آیا به نظر خودتون این به نام شما زدن خونه و ماشین با رضایت کامل ایشون انجام شد یا خیر؟
    من فکر میکنم ایشون در حال حاضر یک احساس ضرر و غبن بزرگ مالی در زندگیشون دارن که حاصل عمر شغلیشون رو به هدر داده...
    این احساسشون هم به شکل متواتر و با تلنگرهای مختلف به خلق و خوی ایشون غلبه میکنه و باعث اونطور رفتارها میشه که نمونه هاییش رو اینجا مثال زدین.
    تلنگرهایی که شما هم هیچ تقصیری در ایجاد اونها ندارید مثل دیدن اوضاع اقتصادی افتضاح جامعه در رسانه ها، شنیدن صحبتهای دوست یا همکاری که درست برعکس ایشون عمل کرده و خونه و ماشینش رو به نام خودش نگه داشته و ...
    در این مواقع یکدفعه اون احساسات به سراغش میاد و باعث ایجاد حس "تنفر شدید" در ایشون نسبت به شما میشه، این وضعیت هم چیزی نیست که با چند جمله آرام کننده شما و یا ابراز پشیمانیتون از یه صحبت خاصی که کردین برطرف بشه. چون دلیل ناراحتیشون اصلا اون صحبت شما نبوده و نیست بلکه دلیل اصلیش واقعی بودن صحبت شماست و این موضوعه که در واقع امر ایشون با اینکه درامد زیادی رو برای خرید خونه و ماشین صرف کردن اما الان هیچ چیز از خودشون ندارن و شما قانونا همه چیزشون رو در اختیار دارید. ایشون همه این صحبتها و تلاش شما برای آرام کردنشون رو یه گول زنک بی ارزش تلقی میکنه که اصل دردشون رو نمیتونه برطرف کنه.
    حتی ممکنه ایشون به علت غرور مردانه هرگز ازتون نخوان و نخواسته باشن که خونه و ماشین یا سهمی از خونه و ماشین رو که حق خودشون میدونن دوباره به ایشون برگردونین و فقط با این ابراز تنفرهای عملی بخوان که مقدار ناراحتیشون رو بهتون اعلام کنن.
    پس من این رو که شما بخواهید با رفتن پیش مشاور یا با صحبت منطقی و یا احساسی و دعوت از ایشون برای شروع یه زندگی نو و... بتونید ایشون رو اروم کنید با عرض پوزش غیر محتمل میدونم و فکر میکنم تنها چیزی که ایشون رو الان میتونه پای میز گفتگو و مذاکره بکشونه صحبت در مورد همین مالکیت خونه و ماشینه که نظرات خودتون رو به ایشون بگین، مثلا اگر هزینه خونه و ماشین برخلاف صحبت ایشون بیشترش با درامد شما به دست اومده این موضوع رو رک و راست به ایشون بگید و اگر حرف ایشون درسته و اینطور نبوده هم فقط همین بحث رو براشون توجیه کنین. حتی اگر به دلیل اون غرور مردانه شون به شما گفتن که نه بحث من اصلا خونه و ماشین "نیست" شما توجه نکنین و بدونین که اتفاقا "هست" و هر طور شده ازشون بخواهید که در این مورد حتما با هم صحبت کنین و اینقدر به این حرفها که "با مردها نباید از روی منطق صحبت کرد و فقط باید 4 تا جمله احساسی براشون ردیف کرد و..." بها ندید که مخصوصا در مورد مشکل خاص شما اصلا این حرفها صادق
    نیست.
    اگر در مورد موضوعی که عرض کردم هر چه زودتر ذهن همسرتون رو روشن نکنین و توجیهشون نکنین من فکر میکنم این واگرایی شما و همسرتون بیشتر و بیشتر میشه و خیلی زود کار به مراحل غیر قابل بازگشت میرسه.
    من پیشنهادی برای اینکه چه جوابی به ایشون در مورد مالکیت خونه و ماشین بدین ندادم و این رو به عهده خودتون میذارم که چه کار میخواهید بکنید فقط آدرس محل ایجاد مشکل رو دادم تا مسیر انحرافی در پیش نگیرین و بدونین که خرابی در کجا ایجاد شده.
    اما فقط در پایان یه پی نوشت اضافه میکنم و اون هم اینه که از بزرگترین اشتباهات ممکن در زندگی زناشویی همین زدن خونه و ماشین و بقیه اموال بسیار ارزشمندمون(که مالکیتشون رو با درامد شخصی خودمون یا از طریق ارث و ... به دست آوردیم) به نام طرف مقابلمونه، چه زن باشیم و چه مرد، این کار اشتباه بزرگیه که برعکس اونچه که فکر میکردیم باعث ایجاد صمیمیت میشه دقیقا باعث ایجاد سردی و کدورت میشه. نمونه بارز دیگه از این ایجاد کدورت رو در تاپیکهای آقای بهزاد 10 هم دیدیم...
    تنها باید حقیقت را بیان کرد، نه دروغی را که حقیقی انگاشتنش خوب است.

    "بخشی از پیام برتراند راسل برای آیندگان"

  4. #4
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    جمعه 07 اردیبهشت 03 [ 00:31]
    تاریخ عضویت
    1392-4-02
    محل سکونت
    ایران
    نوشته ها
    1,968
    امتیاز
    33,342
    سطح
    100
    Points: 33,342, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.1%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    4,392

    تشکرشده 6,389 در 1,793 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام

    گاهی اوقات جواب مسائل یه جوابهای منطقی ومحاسباتی نیست.یعنی اینکه که فکر کنی داری خونه رو سروسامان میدی به بچه ها میرسی و زحمات شوهرت روکمتر میکنی و... این کارها قابل تحسینه ولی شاید شوهرت آرزو کنه کاش خودش این کارها رو انجام میداد اما بانک عاطفیش از طرف تو خالی یا کم نمیشد.من فکر میکنم شوهرت بعد از ده سال زندگی الان احساس میکنه نیاز به تامین عاطفی بیشتری از جانب تو داره.داروی اثربخش همون دوست دارم های ساده گذشته هست.


    شوهرت نیاز به این داره تو فکر کنی هست، ارزشمنده منهای تمام داشته ها ونداشته هاش.فکر کنه بدون هیچ دلیلی دوسش داری نه به این دلیل که بعد ده سال وداشتن فرزند ناچاری مصلحتی دوسش داشته باشی یا هرچیز دیگه.
    ای بامن وپنهان چودل ،از دل سلامت میکنم.

  5. #5
    سرپرست سایت

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,056
    امتیاز
    146,983
    سطح
    100
    Points: 146,983, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,661

    تشکرشده 36,005 در 7,404 پست

    Rep Power
    1093
    Array
    با سلام

    هرقدر شما قوی ظاهر بشی و مرد صفت عمل کنی باعث خلاء تامین حس حمایت و تأمین کنندگی همسرت می شوی .... به نظر میرسه زنانگی شما در رابطه با همسرتان ضعیف هست و شما بیشتر با قوتی مردانه در برابر او هستی حتی سکوتتان و صبرتان در برابر پرخاش های ایشان زنانه نیست .... زن هرقدر هم قوی باشد در برابر همسرش نیازمندیش به او را با لطافت و ظرافت زنانه باید نشان دهد و طالب حمایت و تأمین امینت از ابعاد مختلف از سوی او باشد .... زن لازمه که به مردش بفهمانه هرقدر هم توانمند باشد و بتواند از پس زندگی بر بیاید این را زیر سایه مرد زندگیش و تحت ولایت او مایل است خرج کند نه مستقل از او و همطراز با او و .... البته اینها فیلم نیست واقعاً زن نیاز به این موقعیت دارد که مردش تکیه گاهش باشد هرقدر هم زن توانمندی باشد .... نیاز دارد تحت حمایت روحی ، معنوی ، و عاطفی و مالی مردش باشد ..... برای تخریب مرد کافیه وقتی او بد رفتاری میکند شما بدون درک علت آن ، نگاه عاقل اندر سفیهی داشته باشی و حتی ناراحتی و گله مندیت را با استدلال منطقی بیان کنی و برای تقویت مرد بودن در مرد زندگیت کافیه نارحتی و دلگیریت را عاطفی و با رنجیدگی زنانه ات که نشان از نیازت به او و تأمین شدن روحی و حتی دریافت محبت و دلداری و آرامش از سوی خود او دارد نشان دهی .... مثل کودکی که از تنبیه مادرش به آغوش خود او پناه می برد و لذت و آرامش یک زن اگر زنانگی داشته باشد در همین است نه در مقابله ای هماورد طلب ، که می شود عامل انزوای مرد و تضعیف قدرت مردانه اش ،زن به حس قدرتمندی در مرد نیاز دارد و تضعیف قدرتمندی اوتیشه به ریشه خود زدن است ....

    کمی بیشتر از رویه و رفتار خود بگویید تا بهتر بتوانیم کمک به واکاوی داشته باشیم .... آنچه بیان داشتم با توجه به آنچه از روح کلام شما دریافت کردم است .... که در یک کلام رویه و روند شما را نشان می دهد که طوری هست که همسر شما در مقابل شما و حتی همکاریهایتان حس می کند مرد بودن و قوت داشتنش جایگاهی ندارد و در دید شما کمرنگ است ...





  6. کاربر روبرو از پست مفید فرشته مهربان تشکرکرده است .

    یاصاحب زمان ادرکنی (دوشنبه 20 اردیبهشت 95)

  7. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 20 فروردین 96 [ 13:53]
    تاریخ عضویت
    1395-1-26
    نوشته ها
    12
    امتیاز
    507
    سطح
    10
    Points: 507, Level: 10
    Level completed: 14%, Points required for next Level: 43
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 4 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array
    فرشته مهربون و همه دوستان محترمی که لطف کردید و پاسخ منو دادید حقیقت امر اینه که این خونه را من قبل از ازدواج در تعاونی مسکن اداره ثبت نام کردم و تا الان هرچی دادیم دو نفره دادیم و علتی که خونه به نان من هست بخاطر امتیاز تعاونی مسکن اداره بوده ضمنا من این ماشین را با وام و مبلغ بیشترشو خودم دادم و شوهرم هم کمکم کرده خودش هم ماشین داشت که بخاطر خرید امتیاز یک واحد آپارتمانی اونو فروخت و الان دو ساله ماشین نداره و توخرید اون امتیاز آپارتمان کمک من هم بوده و تا چند ماه پیش کل حقوقم دست شوهرم بوده ومن مبلغی رو به عنوان پول توجیبی میگرفتم اما حالا سر همان بحثهایی که به شما گفتم و برداشت اشتباهی که ایشون کرده حقوق منو نمی گیره و من فقط چند تا قسط خونه را پرداخت می کنم . فرشته مهربون اگه می بینی صبر و سکوت می کنم چاره ای ندارم بخاطر اینه که من هرچی بگم ایشون فریاد می زنه داخل مجتمع آنهم جایی که همسایه هات همکارت باشند بعد هم اون چند روز قهر می کنه و من هم هیچ چیز نمیگم ولی غذا و چایی براش درست می کنم و معمولی به زندگیم ادامه می دهم و خیلی وقت ها هم خودش می بینه که من از شدت ناراحتی گریه می کنم ولی انگار براش اهمیتی نداره و آخر سر هم من باهش به بهانه های مختلف آشتی میکنم و تازگی هادر مورد رفتارش با او صحبت می کنم قبلا با اینکه اون همیشه مقصر بود و سرچیزهای الکی که مثلا چرا تو سالن از بچه درس پرسیدی دعوا می کرد و من هم چیزی نمی گفتم یا اگر یه چیزی رو دو بار بهش می گفتم می گفت تو غرغر می زنی یا اگر بچه ها دوربرش میرقتند و سرو صدا می کردند آنها را دعوا می کرد و میزد و من فقط سکوت می کردم اگر بچه ها رو تعطیلاتی به روستا می بردم می گفت توبچه ها رو مریض کردی به قولی احساس میکردم در برابر پرخاشگری اون منفعل بودم البته از وقتی مطالب کارگاه جرات مندی رو خوندم سعی میکنم رفتارم رو تغییر بدم و کمی جرات داشته باشم اینو بگم روز پدر برای قدردانی از زحماتش براش یه ساعت مچی خریدم وقتی با اصرار از من قیمت ساعت رو پرسید شروع کرد به داد و بیداد که چرا همچین چیزی گرفتی درحالی که من واقعا یه چیز متوسط در حد 350 گرفته بودم و باز بهانه ای شد تا قهر کنه و بچه ها رو بزنه و فریاد بزنه باز من در اون لحظه سکوت کردم روز بعد که بچه ها نبودند و از بیرون اومدم بهش گفتم واقعا چیزی که خریدم گرون نیست و قیمتها حالا خیلی تغییر کرده و من این کادو رو درنظر داشتم از روز تولدت بخرم و به نظر شما آیا مغازه دار این رو پس میگیره اگه دوست نداری متونی عوض کنی ولی نمی تونیم پس بدیم و کم کم آروم شد و حسابی از دلش درآوردم و این رو از کارگاه جرات مندی یاد گرفتم نمی دونم درست رفتار کردم یا نه اما واقعا تو این موضوع موندم و بارها بهش گفتم من خیلی شمارو دوست دارم و با هیچی عوض نمی کنم حتی اگر گاهی بداخلاقی بکنی من به تو احتیاج دارم و تو تکیه گاهم هستی اما نمی دونم چطور قانعش کنم که در این دو مورد اشتباه می کنه چون به گفته آقای اثر راشدمون می بینم باعث فاصله و ناراحتیه و مثل یک آتش زیر خاکستره که تو ذهنش پرورش میده ممنون میشم بازهم منو راهنمایی کنید.

  8. #7
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 14 دی 00 [ 03:07]
    تاریخ عضویت
    1391-12-05
    نوشته ها
    214
    امتیاز
    12,870
    سطح
    74
    Points: 12,870, Level: 74
    Level completed: 5%, Points required for next Level: 380
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,421

    تشکرشده 552 در 189 پست

    Rep Power
    55
    Array
    سلام مجدد
    همونطور که در پست قبلیم عرض کردم و با پاسخ شما در موردش بیشتر مطمئن شدم مسیر حل مشکل شما رو فقط همون روشن کردن ذهن ایشون در مورد خونه و ماشین میدونم.
    آیا شما همین صحبتهایی که اینجا در مورد امتیاز مسکن و پرداخت اقساط خونه و ماشین و... داشتین رو تا بحال به همسرتون هم گفتین؟ اگر آره آیا ایشون استدلالهای شما رو پذیرفتن یا خیر؟ بنده نمیخوام شما در مورد ریز موارد و دلایلی که بینتون ردو بدل شده به ما هم گزارش بدین فقط میخوام بگم باید با چنین صحبتهایی سعی کنین یا شما ایشون رو قانع کنین یا با استدلال ایشون قانع بشین.
    حتی "شاید" شما فقط با قبول صحبت ایشون در مورد خونه و ماشین آتشی رو که در دل و ذهن ایشون در این باره برپاست رو بتونین خاموش کنین بدون اینکه لازم باشه سهمی رو که ایشون حق خودشون میدونن بهشون برگردونین. (باز هم تاکید میکنم شاید).
    این رو هم بدونین که در مورد مشکل شما، صحبتهای احساسی و گفتن جملاتی مبنی بر نیاز شما به حمایت مردانه ایشون در زمینه های مختلف مالی و عاطفی و ...، بدون اینکه این حس غبن و ضرر بزرگ مالی از ذهنشون پاک بشه، همشون مثل "فحش و ناسزا" در ذهن ایشون ترجمه خواهند شد و کمکی برای اصلاح نخواهد کرد.
    همونطور که خودتون هم فرمودید و من هم در پست قبلیم عرض کرده بودم ایشون با تلنگرهای مختلفی احساس تنفر در وجودشون شعله ور میشه و این احساس تنفر رو با بهانه های گوناگون و بیربط بهتون ابراز میکنه مثلا همون سرو صدای بچه ها یا قیمت ساعتی که شما برای هدیه و خوشحال کردن ایشون از پول خودتون براش خریده بودین و... شاید موقعی هم برسه که به قول قدیمی ها با ترک روی دیوار هم ایشون دعوایی رو راه بندازه. من فکر میکنم شما از نظر عاطفی و احساسی چیزی برای ایشون کم نمیگذارین و به همین دلیل هم راه حل مشکل شما اینطور مسیرها نیست.
    تنها باید حقیقت را بیان کرد، نه دروغی را که حقیقی انگاشتنش خوب است.

    "بخشی از پیام برتراند راسل برای آیندگان"

  9. #8
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 01 اردیبهشت 97 [ 02:14]
    تاریخ عضویت
    1390-1-11
    نوشته ها
    1,700
    امتیاز
    16,289
    سطح
    81
    Points: 16,289, Level: 81
    Level completed: 88%, Points required for next Level: 61
    Overall activity: 16.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    4,578

    تشکرشده 5,967 در 1,568 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    201
    Array
    آیا همسرتون محیط کار پر استرسی داره؟
    تعداد ساعات کاری شما چطوره؟ تعداد ساعات کاری همسرتون؟
    میزان سرمایه شما بیشتره یا همسرتون؟ (سرمایه شامل خونه و ماشین هم میشه)
    میزان حقوق شما بیشتره یا همسرتون؟
    هر آنچه را برای خود می پسندی برای دیگران هم بپسند
    و هر آنچه را برای خود نمی پسندی برای دیگران هم نپسند

  10. #9
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 05 آذر 95 [ 12:43]
    تاریخ عضویت
    1394-11-12
    نوشته ها
    98
    امتیاز
    1,231
    سطح
    19
    Points: 1,231, Level: 19
    Level completed: 31%, Points required for next Level: 69
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    71

    تشکرشده 58 در 35 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    من نظرمو ميكم
    شما هرجه تلاش كنين اونو متوجه كنين كه رفتارتون اون جور كه اون تلقي كرده نبوده راه رو اشتباه رفتي جون بجه نيست ميكه دارهماست مالي ميكنه و كلي هم دورتر ميشه بعدشم سوار ميشه زندكيت ميباشه از هم
    خودت باش اونجور كه خودت دوست داري باش

    وقت بزار يك سري جملات و كلمات ناب بيدا كن جايكزين كلماتت كن مشكلت مثل اب خوردن حل ميشه باور كن

    من خودم تست كردم جهار تا حروف فارسي داريم كه تو عربي نيست كلماتشو بيدا كن بزار تو كلامت
    كلمات مترادف استفاده كن

  11. #10
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 20 فروردین 96 [ 13:53]
    تاریخ عضویت
    1395-1-26
    نوشته ها
    12
    امتیاز
    507
    سطح
    10
    Points: 507, Level: 10
    Level completed: 14%, Points required for next Level: 43
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 4 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array
    شوهرم نظامیه و من هم کارمند رسمی هستم حقوق شوهرم از من بیشتره سرمایه هم هیچکدوم هیچی نداشتیم و با کمک هم هرچی داریم بدست آوردیم .


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. خواستگار قد بلند و اعتماد بنفس پایین من ...( ادامه ی قدم کوتاه است.)
    توسط sima.aass در انجمن سایر سئوالات مربوط به ازدواج
    پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: شنبه 21 شهریور 94, 00:03
  2. برای گرفتم تصمیم نهایی برای جدایی دور شدن کوتاه مدت مفید است یا مضر؟
    توسط فرخ رو در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: چهارشنبه 21 خرداد 93, 22:39
  3. ادامه قدم کوتاه است
    توسط sima.aass در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 11
    آخرين نوشته: شنبه 12 بهمن 92, 22:07
  4. قدم کوتاه است
    توسط sima.aass در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 29
    آخرين نوشته: سه شنبه 07 آبان 92, 11:52
  5. پاسخ ها: 35
    آخرين نوشته: سه شنبه 19 شهریور 92, 02:53

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 21:46 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.