سلام
من با توجه به اینکه مثل همسرتون آقا هستم، از روی یکی از صحبتهایی که فرمودین ایشون بیان کردن، حدس خودم رو از اونچه که در ذهن ایشون میگذره بیان میکنم و امیدوارم بتونه کمی شما رو با فضای ذهنی ایشون آشنا کنه.
ولی قبلش یه سوال دارم و اون اینه که آیا همونطور که همسرتون گفتن سهم حقوق و درامد شما در تهیه هزینه خرید خونه و ماشین خیلی کمتر از درامد ایشون بوده؟
آیا به نظر خودتون این به نام شما زدن خونه و ماشین با رضایت کامل ایشون انجام شد یا خیر؟
من فکر میکنم ایشون در حال حاضر یک احساس ضرر و غبن بزرگ مالی در زندگیشون دارن که حاصل عمر شغلیشون رو به هدر داده...
این احساسشون هم به شکل متواتر و با تلنگرهای مختلف به خلق و خوی ایشون غلبه میکنه و باعث اونطور رفتارها میشه که نمونه هاییش رو اینجا مثال زدین.
تلنگرهایی که شما هم هیچ تقصیری در ایجاد اونها ندارید مثل دیدن اوضاع اقتصادی افتضاح جامعه در رسانه ها، شنیدن صحبتهای دوست یا همکاری که درست برعکس ایشون عمل کرده و خونه و ماشینش رو به نام خودش نگه داشته و ...
در این مواقع یکدفعه اون احساسات به سراغش میاد و باعث ایجاد حس "تنفر شدید" در ایشون نسبت به شما میشه، این وضعیت هم چیزی نیست که با چند جمله آرام کننده شما و یا ابراز پشیمانیتون از یه صحبت خاصی که کردین برطرف بشه. چون دلیل ناراحتیشون اصلا اون صحبت شما نبوده و نیست بلکه دلیل اصلیش واقعی بودن صحبت شماست و این موضوعه که در واقع امر ایشون با اینکه درامد زیادی رو برای خرید خونه و ماشین صرف کردن اما الان هیچ چیز از خودشون ندارن و شما قانونا همه چیزشون رو در اختیار دارید. ایشون همه این صحبتها و تلاش شما برای آرام کردنشون رو یه گول زنک بی ارزش تلقی میکنه که اصل دردشون رو نمیتونه برطرف کنه.
حتی ممکنه ایشون به علت غرور مردانه هرگز ازتون نخوان و نخواسته باشن که خونه و ماشین یا سهمی از خونه و ماشین رو که حق خودشون میدونن دوباره به ایشون برگردونین و فقط با این ابراز تنفرهای عملی بخوان که مقدار ناراحتیشون رو بهتون اعلام کنن.
پس من این رو که شما بخواهید با رفتن پیش مشاور یا با صحبت منطقی و یا احساسی و دعوت از ایشون برای شروع یه زندگی نو و... بتونید ایشون رو اروم کنید با عرض پوزش غیر محتمل میدونم و فکر میکنم تنها چیزی که ایشون رو الان میتونه پای میز گفتگو و مذاکره بکشونه صحبت در مورد همین مالکیت خونه و ماشینه که نظرات خودتون رو به ایشون بگین، مثلا اگر هزینه خونه و ماشین برخلاف صحبت ایشون بیشترش با درامد شما به دست اومده این موضوع رو رک و راست به ایشون بگید و اگر حرف ایشون درسته و اینطور نبوده هم فقط همین بحث رو براشون توجیه کنین. حتی اگر به دلیل اون غرور مردانه شون به شما گفتن که نه بحث من اصلا خونه و ماشین "نیست" شما توجه نکنین و بدونین که اتفاقا "هست" و هر طور شده ازشون بخواهید که در این مورد حتما با هم صحبت کنین و اینقدر به این حرفها که "با مردها نباید از روی منطق صحبت کرد و فقط باید 4 تا جمله احساسی براشون ردیف کرد و..." بها ندید که مخصوصا در مورد مشکل خاص شما اصلا این حرفها صادق
نیست.
اگر در مورد موضوعی که عرض کردم هر چه زودتر ذهن همسرتون رو روشن نکنین و توجیهشون نکنین من فکر میکنم این واگرایی شما و همسرتون بیشتر و بیشتر میشه و خیلی زود کار به مراحل غیر قابل بازگشت میرسه.
من پیشنهادی برای اینکه چه جوابی به ایشون در مورد مالکیت خونه و ماشین بدین ندادم و این رو به عهده خودتون میذارم که چه کار میخواهید بکنید فقط آدرس محل ایجاد مشکل رو دادم تا مسیر انحرافی در پیش نگیرین و بدونین که خرابی در کجا ایجاد شده.
اما فقط در پایان یه پی نوشت اضافه میکنم و اون هم اینه که از بزرگترین اشتباهات ممکن در زندگی زناشویی همین زدن خونه و ماشین و بقیه اموال بسیار ارزشمندمون(که مالکیتشون رو با درامد شخصی خودمون یا از طریق ارث و ... به دست آوردیم) به نام طرف مقابلمونه، چه زن باشیم و چه مرد، این کار اشتباه بزرگیه که برعکس اونچه که فکر میکردیم باعث ایجاد صمیمیت میشه دقیقا باعث ایجاد سردی و کدورت میشه. نمونه بارز دیگه از این ایجاد کدورت رو در تاپیکهای آقای بهزاد 10 هم دیدیم...
تنها باید حقیقت را بیان کرد، نه دروغی را که حقیقی انگاشتنش خوب است.
"بخشی از پیام برتراند راسل برای آیندگان"
علاقه مندی ها (Bookmarks)