به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 14
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 04 اردیبهشت 95 [ 09:36]
    تاریخ عضویت
    1395-1-19
    نوشته ها
    7
    امتیاز
    103
    سطح
    2
    Points: 103, Level: 2
    Level completed: 6%, Points required for next Level: 47
    Overall activity: 15.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class7 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    شوهرم من را همیشه به خاطر جاری و خانواده جاری و خانواده خودش کتک میزند

    سلام من از سال 1392 تا 1394 عقد بودم خانواده شوهرم بین من و عروس اولی خیلی تفاوت میزارن اون رو خیلی دوست دارن چون هم فرهنگ خودشون است راحت تر میتونه کنار بیاد باهاشون در دوران عقد بیش از 20 بار کتک خوردم و هیچی نگفتم تا عروسی کردیم مامانش گفت اگه زنگ بزنی به جاری همه باهات خوب میشیم من زنگ زدم ولی فایده نداشت من با خانواده جاریم اصلا راحت نیستم دوست ندارم برم و بیام باهاشون تو عید شوهرم گفت میای بریم دیدن اینا من گفتم نه حالا بزار تا ببینم روز 13 بدر هم مامانش گفت فردا اینا میان بازدید من میای من گفتم نه خونه پسر عمه ام دعوتم مامانش گفت اون که مهم نیست و دعوا سر گرفت و کتکم زد .
    چون شب اومدیم خونه من به مامانم گفتم و اونا اومدن تا باهاش حرف بزنن ولی شوهر من گفت برای چی اومدین تو خونه من من گفتم به تو ربطی نداره اومدن به من سر بزنم بعد بابام به شوهرم گفت چرا میزنیش گفت میزنم خوب کاری میکنم بازم میزنم بابام رو زد من و داداشم هم زدیمش بعد زنگ زد به خانوادش که بیاین اینا اومدن دعوا اونا هم ریختن تو خونه ما و مامانش هنوز نیمده تو سیلی زد به من منم زدمش بعد داداشش در خونمون رو شکست اومد تو من و زد منم ی دل سیر همشون رو زدم . حالا هم از 13 بدر تا حالا خونه مامانم اینا هستم . به نظرتون باید چیکار کنم ؟؟؟؟

  2. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 02 اردیبهشت 98 [ 12:25]
    تاریخ عضویت
    1392-5-25
    نوشته ها
    49
    امتیاز
    4,615
    سطح
    43
    Points: 4,615, Level: 43
    Level completed: 33%, Points required for next Level: 135
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    2

    تشکرشده 61 در 26 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    من از حرفاتون احساس کردم شما زندگی رو با میدون جنگ اشتباه گرفتی عزیزم
    یعنی چی اون زد منم زدم همشونو زدم و....
    این اصلا روش خوبی واسه شروع زندگی ات نیست راستش من حدس میزنم ارتباطات با خانواده همسرت از ابتدا خوب شکل نگرفته نمیدونم بعد از این کتک کاریا واقعاً چطور میشه دوباره ارتباطات رو احیا کرد ولی واقعا کارسختی پیش رو داری اگه هدفت از این تایپیک درست کردن روابطت با همسرت و خانواده اش باشه

  3. 6 کاربر از پست مفید بهار480 تشکرکرده اند .

    Ashab (پنجشنبه 19 فروردین 95), mordad (پنجشنبه 19 فروردین 95), skyzare (پنجشنبه 19 فروردین 95), آرامش خیال (پنجشنبه 19 فروردین 95), ستاره زیبا (جمعه 20 فروردین 95), شادی ظهوریان (دوشنبه 23 فروردین 95)

  4. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 04 اردیبهشت 95 [ 09:36]
    تاریخ عضویت
    1395-1-19
    نوشته ها
    7
    امتیاز
    103
    سطح
    2
    Points: 103, Level: 2
    Level completed: 6%, Points required for next Level: 47
    Overall activity: 15.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class7 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array
    بهار جونم اصلا خوب نبوده از اول چون تفاوت خیلی میزاشتن
    من و شوهرم باهم مشکل نداریم تا اینکه حرف از جاری و خانواده آن می شود
    من جاریم خیلی راحته جلو همه سینه رو میده بیرون و بچش رو شیر میده من دوست ندارم و بهش میگم
    من واقعا نمیدونم باید چیکار کنم ؟
    من این خونه که توش هستیم مال شوهر خاله شوهرمه من 1 سال تمام مقاومت کردم نرم ولی کتک خوردم و رفتم
    خیلی رو خانوادش حساسه و تعصب داره انقد که هوا زن داداشش رو داره هوا زنش رو نداره
    ویرایش توسط L.T : پنجشنبه 19 فروردین 95 در ساعت 10:06

  5. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 09 اسفند 95 [ 00:12]
    تاریخ عضویت
    1393-1-25
    نوشته ها
    152
    امتیاز
    4,004
    سطح
    40
    Points: 4,004, Level: 40
    Level completed: 27%, Points required for next Level: 146
    Overall activity: 63.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points1 year registeredTagger First Class
    تشکرها
    223

    تشکرشده 333 در 122 پست

    Rep Power
    32
    Array
    بسیار بسیار بی سیاست عمل کردی هم خودت هم خانوادت.از خوندن مطالبت واقعا تعجل کردم.التیام این رابطه کار بسیار سختیه
    دلیل اینکه از جاریت خوشت نمیاد چیه؟؟چون اون راحته؟خب این ی مسیله شخصی هست.شما وقتی میبینی شوهرت رو خانواده تعصب داره باید هزار برابر هوای خانوادشو داشته باشی.نه اینکه اینطور رفتار کنی دوست عزیز
    معمولا بین جاری ها حس رقابت هست.چ اشکالی داشت حالا شما میرفتی سر میزدی؟؟تو زندگی مشترک لجبازی و خوشم میاد و نمیاد مفهومی نداره.شما نباید خانواده تو مشکل خودت و شوهرت دخالت میدادی ک شوهرت به پدرت بی احترامی کنه.ببخشید رک حرف زدم عزیزم شما به شوهرت میگی ب تو ربطی نداره پیش خانوادت کوچیکش کردی توقع داشتی چ رفتاری داشته باشه؟؟؟؟من شما رو خیلی بیشتر از همسرت مقصر
    میدونم چون میتونستی کمی سیاست به خرج بدی و دل همسرت و خانوادش. ب دست بیاری.اما شما بسیار بی سیاست و بچگانه رفتار کردی.یادت باشه به خاطر شخص سومی زندگیت و تلخ نکن
    شما و همسرت چند ساله هستین؟؟
    فامیل مشترکی دارین بزرگتری تا بین شما وساطتت کنه و مزه دهن همسرت و بفهمه که میخاد چیکار کنه؟
    تو رفتارت حتما تجدید نظر کن حتما

  6. 4 کاربر از پست مفید mordad تشکرکرده اند .

    Ashab (پنجشنبه 19 فروردین 95), نارجیس (پنجشنبه 19 فروردین 95), آرامش خیال (پنجشنبه 19 فروردین 95), ستاره زیبا (جمعه 20 فروردین 95)

  7. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 13 اردیبهشت 96 [ 22:34]
    تاریخ عضویت
    1392-2-27
    نوشته ها
    126
    امتیاز
    4,516
    سطح
    42
    Points: 4,516, Level: 42
    Level completed: 83%, Points required for next Level: 34
    Overall activity: 5.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First ClassVeteran
    تشکرها
    49

    تشکرشده 97 در 48 پست

    Rep Power
    26
    Array
    زدم زدی زد یعنی چی اخه ؟؟؟؟

  8. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 04 اردیبهشت 95 [ 09:36]
    تاریخ عضویت
    1395-1-19
    نوشته ها
    7
    امتیاز
    103
    سطح
    2
    Points: 103, Level: 2
    Level completed: 6%, Points required for next Level: 47
    Overall activity: 15.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class7 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array
    إلهه جون من متولد ١٣٦٧ و شوهرم ١٣٦٢
    من مادر شوهرم از اول ما دو تا رو نسبت به هم كينه اي و بد كرد من باهاش خوب بودم ولي نشد ديگه

    - - - Updated - - -

    ببخشيد ١٥ فروردين ١٣٩٣ نوشتم ٩٢

  9. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 08 دی 95 [ 03:07]
    تاریخ عضویت
    1394-10-27
    نوشته ها
    26
    امتیاز
    904
    سطح
    16
    Points: 904, Level: 16
    Level completed: 4%, Points required for next Level: 96
    Overall activity: 1.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 28 در 13 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام دوست عزیز،واقعا شماالان تصمیمتون چیه میخواید آشتی کنید با شوهرتون؟؟چرا با جاریتون مشکل دارید لطفا بگید که بهتر بتونیم کمک کنیم؟؟ آیا جاریتون با شما رفتار خوبی نداره؟؟؟لطفا بیشتر توضیح بدید

  10. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 04 اردیبهشت 95 [ 09:36]
    تاریخ عضویت
    1395-1-19
    نوشته ها
    7
    امتیاز
    103
    سطح
    2
    Points: 103, Level: 2
    Level completed: 6%, Points required for next Level: 47
    Overall activity: 15.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class7 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array
    باران جان من الان میخوام آشتی کنم ولی نمی خوام من برم جلو اونا باید بیان دنبال من .
    چون من آسیب دیدم ، بابام رو زده ، داداشم مینیسک و رباط صلیبی و ای سی ال پاش پاره شده
    جاریم خیلی با سیاسته از خانواده شوهر خیلی متنفره ولی تو روشون یه جوره دیگس
    جاریم بیش از حد با شوهره من صمیمیه و من اصلا این رابطه رو دوست ندارم چون من خودم اصلا به برادر شوهرم زنگ نمیزنم مگر برای تولدش و یا برای عید همین ولی اون مدام تماس داره

  11. #9
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 07 شهریور 98 [ 03:46]
    تاریخ عضویت
    1395-1-30
    نوشته ها
    9
    امتیاز
    2,651
    سطح
    31
    Points: 2,651, Level: 31
    Level completed: 34%, Points required for next Level: 99
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    2

    تشکرشده 17 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط L.T نمایش پست ها
    بهار جونم اصلا خوب نبوده از اول چون تفاوت خیلی میزاشتن
    من و شوهرم باهم مشکل نداریم تا اینکه حرف از جاری و خانواده آن می شود
    من جاریم خیلی راحته جلو همه سینه رو میده بیرون و بچش رو شیر میده من دوست ندارم و بهش میگم
    من واقعا نمیدونم باید چیکار کنم ؟
    من این خونه که توش هستیم مال شوهر خاله شوهرمه من 1 سال تمام مقاومت کردم نرم ولی کتک خوردم و رفتم
    خیلی رو خانوادش حساسه و تعصب داره انقد که هوا زن داداشش رو داره هوا زنش رو نداره
    اینطور که به نظر میاد مشکل شما مشکل با همسرتون و یا خانوادش نیست مشکل با اعتقادات اونهاست. اونها خانواده راحتی هستند (در مورد حجاب و روابط بین همدیگه و .... ) ولی شما اینطور نیستی و این قضیه کار رو سخت میکنه .
    اینکه چطور رفتار کنید به خودتون مربوطه چون واقعا چیزی نمیشه گفت هر کس اعتقاداتش محترم هست. هر چند بحثی که شما فرمودید (شیر دادن بچه ) زیاده روی هست و حتی اروپایی ها هم جلوی دیگران انجام نمیدن!!!! . کسان زیادی رو میشناسم که اینطور هستند . دوستانی رو دارم که با همسراشون با هم به سفر دسته جمعی میرن و با هم خیلی راحت هستند (از نظر پوشش و .....) هیچ مشکلی هم نداشتن . اما اینکه شما اینطوری نیستنید هم شما رو اذیت میکنه هم اونها رو . فکر نکنید که فقط شما اذیت میشید.

    مشکلتونرو میتونید با همرنگ اونها شدن حل کنید چطور که خودشون اشاره هم کردن
    مامانش گفت اگه زنگ بزنی به جاری همه باهات خوب میشیم من زنگ زدم ولی فایده نداشت من با خانواده جاریم اصلا راحت نیستم
    البته منظور اونها این نبوده شما زنگ بزنید !!!! منظور این بوده که کمیمثل اونها بشید .

    مشکل شما مشکلی هست که باید خودتون حلش کنید (یا باید به اونها بقبولونید که پوشش شما بد نیست و یا مثل اونها بشید ) ، این اختلاف فرهنگی رو قبل از عقد باید میدیدید .
    کتک کاری - داد و بیداد و خونه اونها نرفتن و.... مشکل رو حل نمیکنه

  12. کاربر روبرو از پست مفید MK000 تشکرکرده است .

    anisa (چهارشنبه 01 اردیبهشت 95)

  13. #10
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 04 اردیبهشت 95 [ 09:36]
    تاریخ عضویت
    1395-1-19
    نوشته ها
    7
    امتیاز
    103
    سطح
    2
    Points: 103, Level: 2
    Level completed: 6%, Points required for next Level: 47
    Overall activity: 15.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class7 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array
    عزیزم اونا حمله کردن به خونه من نه ما

    شوهرم من رو جلوی همه کوچیک میکنه و این درست نیست

    من نمیگم من حذب الهیم ، من در حد خودتم اعتفاداتی دارم و احترام میزارم

    ولی از نظر من شوهر من نباید همسرش و تو جمع آدم شوهر کوچیک کنه
    ویرایش توسط L.T : چهارشنبه 01 اردیبهشت 95 در ساعت 10:40


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 14
    آخرين نوشته: سه شنبه 05 فروردین 93, 08:09
  2. من نفرت انگیزم
    توسط shilaa در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 50
    آخرين نوشته: پنجشنبه 17 بهمن 92, 15:14
  3. هدف و انگیزه؟!!؟از کجا بیارم؟!؟
    توسط tanin-91 در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 19
    آخرين نوشته: دوشنبه 16 دی 92, 21:16
  4. خیلی تنهام انگیزه ای واسه بودن ندارم
    توسط مرمر تنها در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: شنبه 09 آذر 92, 18:44
  5. مردایی که می گن دختر باید ریزه میزه و کوچولو باشه ،دروغ می گن؟؟؟؟
    توسط نازنین آریایی در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 55
    آخرين نوشته: پنجشنبه 01 تیر 91, 16:44

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 23:05 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.