به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 17 , از مجموع 17
  1. #11
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 04 دی 97 [ 09:08]
    تاریخ عضویت
    1388-1-24
    نوشته ها
    88
    امتیاز
    8,262
    سطح
    61
    Points: 8,262, Level: 61
    Level completed: 38%, Points required for next Level: 188
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    123

    تشکرشده 113 در 55 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام....نمی دونم با چه جمله بندی به حرفم برسم ولی بهتر راحت باشم...
    به نظر من هر کسی مختاره زندگی خودش درست کنه و آباد کنه و میتونه زندگی دنیاش آتیش بکشه و نابود کنه...حرف من نیست حرف همه بزرگان و خردمندانه.....
    شما هم از این قاعده مستثنا نیستین....
    شما با شرح حالی که گفتین دارین یک زندگی پر ریسک آغاز میکنین که شانس موفقیتش برای شخص شما خیلی پایینه(حداقل فعلا!) پس مختارین که زندگی شخص "خودتون" رو نابود کنید یا اصلاحش کنین....
    میدونم خیلی حرفم خوشایند نیست ....ولی واقعیته....
    من جای شما بودم در همچین موقعی یک توقف خیلی بزرگ به زندگیم و ازدواج میدادم و ازدواج منوط به تایید روانشناس و حتی روانپزشک و در صورت اصلاح ایشون میکردم....
    سعی کنید در زندگی برای خودتون باشین تحت هر شرایطی و در هر سنی....زندگی هر انسانی یک شخصیت و هویتی باید داشته باشه و گرنه بردگی میشه ! محکم و قاطعانه و محترمانه به نامزدتون هشدار بدین که با این کار ها شما باهاش ادامه نمیدین و اگر میخواد باهاتون زندگی کنه و شانسش داشته باشه باید با شما پیش مشاور بیاد....
    هیچ انسانی از اشک شما خوشحال نیست و دعا میکنم که خدا بهتون قدرت و استحکام بیشتر بده...انشالا....

  2. #12
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 20 دی 02 [ 06:41]
    تاریخ عضویت
    1394-10-27
    نوشته ها
    433
    امتیاز
    16,845
    سطح
    82
    Points: 16,845, Level: 82
    Level completed: 99%, Points required for next Level: 5
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    10000 Experience PointsTagger First ClassVeteran
    تشکرها
    1,911

    تشکرشده 947 در 322 پست

    Rep Power
    99
    Array
    اینکه فکرکنید سنتون داره بالامیره اصلا ایده خوبی برای ازدواج نیست.الان که نامزدین اینجوره وای به بعد از عقد.بنظرم بهتره بهش بگین اگه واقعا منو میخوای باید بیای مشاوره وگرنه شمارا به خیر ومارا به سلامت.مشاوره رفتن به تنهایی هیچ فایده ای نداره چون مشاور حرفای آقا رانمیشنوند که بگن شما مشکل داری یاایشون یا هردوتون.
    اگه میخوای به هرقیمتی ازدواج کنی آیا توانشو داری بشی مثل من یاخیلی از همدردیای دیگه؟؟؟
    یک راه حل دیگه هم دارم برات.درشهر ماخیلیا جشن نامزدی میگیرن بدون عقد.شماهم میتونی به خونوادت بگی من ازعقد به این زودی خوشم نمیاد.بذارین جشن عقد وعروسی باهم باشه

  3. کاربر روبرو از پست مفید tavalode arezoo تشکرکرده است .

    ستاره زیبا (چهارشنبه 25 فروردین 95)

  4. #13
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 09 مرداد 96 [ 12:17]
    تاریخ عضویت
    1395-1-15
    نوشته ها
    112
    امتیاز
    2,270
    سطح
    28
    Points: 2,270, Level: 28
    Level completed: 80%, Points required for next Level: 30
    Overall activity: 46.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    81

    تشکرشده 99 در 49 پست

    Rep Power
    25
    Array
    دارم میرم پیش مشاور احتالا بتونم راضیش کنم اونم بیاد باهام. margearezooha دوست عزیز من خیلی از خانوادم خواسته بودم که این کارو نکنن و اصلا عقد عقبتر بیفته یا اینکه من جشن نمیخوام. ولی خب مامانم شروع کرد ناراحت شدن و غصه خوردن که یعنی تو حاظر نیستی بخاطر دل ما دو ساعت جشن بگیری و کلا ناراحت شد... یا وقتی قبل بله برون حرفمون شد و من گریه میکردم. بابام نگران بود نکنه اونا نیان. نذر کرده بود که بیان یه موقع بهم نخوره.
    فکر نکن که خانوادم نمیدونن. میدونن و خودشونم میگن نمیدونیم کارمون درسته یا اشتباه. ولی خب واسه ابروشون حاضر هستن تن به این ریسک بدن.
    همسرم وقتایی که از زمین و زمون و ترافیک کلافه نیست خیلی هم ادم یه دنده ای نیست. بگم از این کار ناراحت شدم یا اینجوری میکنی من دلخور میشم قبول میکنه و فقط میگه چشم من ملاحظه میکنم.
    ولی یه مشکل دیگه که الان هست و مطمعنا داره دامن میزنه اینه که من خودم نا امید شدم و حساس. و خیلی نمیتونم بهش محبت کنم. سختمه بهش حرف محبت امیز بزنم. وقتی که ناراحتم ازش و میاد عذر خواهی میکنه همون روز خوبم ولی فرداش که بیدار میشم بازم ناراحتم. برا همین نمیتونم باهاش مهربون باشم. اونم میخواد مهربون باشه همش میاد تو ذهنم که فیلمه و الکیه و الان که ناراحتم اینی.. و همه اینا باعث میشه نتونم خوب باشم.
    مطمعنا رفتارای خودم هم داره دامن میزنه به دور شدن ما. من اینو قبول دارم ولی اینقد از کارای کوچیک ناراحتم که انگار پر شدم از کینه. نمیدونم چطوری میتونم اینجوری نباشم.
    اون یه ادم برونگراست یه احظه عصبی میشه یه چیزی میگه بعدم میاد عذرخواهی میکنه و فردا دیگه بهش فکر نمیکنه.
    ولی من اینجوری نیستم اون لحظه عذرخواهیشو قبول میکنم. مبدونم دوس نداره ناراحتم کنه. ولی فرداش باز تو ذهنمه و باعت میشه جای یه صب بخیر خوب و پر محبت یه صب بخیر تقریبا خشک بگم. و هر باری که باز ناراحت میشم همه قبلی ها بیاد جلو چشمم..

  5. #14
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 09 مرداد 96 [ 12:17]
    تاریخ عضویت
    1395-1-15
    نوشته ها
    112
    امتیاز
    2,270
    سطح
    28
    Points: 2,270, Level: 28
    Level completed: 80%, Points required for next Level: 30
    Overall activity: 46.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    81

    تشکرشده 99 در 49 پست

    Rep Power
    25
    Array
    نامزدم قبول کرد بیاد پیش مشاور. فکر نمیکردم بیاد واسه خودم وفت گرفته بودم. ولی وقتی بهش گفتم و خواستم بیاد موافقت کرد.
    فقط شاکی شد که چرا در نظر نگزفتی من سرم شلوغه این روزا و باهام هماهنگ نکردی قبل وقت گرفتن.
    که قرار شد از دفعات بعد باهاش هماهنگ کنم. امیدوارم بعد جلسه مشاوره نگه مزخرف میگفت و دیگه نمیریم
    الان به نظرتون من جلو خودش به مشاور بگم چیا ناراحتم میکنه و احساسم چیه؟
    میترسم واکنش نشون بده و ازم ناراحت شه.
    چی باید بگم به مشاور؟

  6. #15
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 05 آذر 95 [ 12:43]
    تاریخ عضویت
    1394-11-12
    نوشته ها
    98
    امتیاز
    1,231
    سطح
    19
    Points: 1,231, Level: 19
    Level completed: 31%, Points required for next Level: 69
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    71

    تشکرشده 58 در 35 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    به نظرم مشاوره رفتين بكين كه اومدين از هم شناخت بيدا كنين و براي مساعل كذشته نيومدين اومدين تا خواسته هاي هم برا يه زندكي خوب رو بدونين
    و تا ما از اين خواسته ها اطلاع بيدا نكنيم مشكلات قبل ما تكرار ميشه و قصد كلكي نداريم جون زندكي خوب حق ماست

  7. #16
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 09 مرداد 96 [ 12:17]
    تاریخ عضویت
    1395-1-15
    نوشته ها
    112
    امتیاز
    2,270
    سطح
    28
    Points: 2,270, Level: 28
    Level completed: 80%, Points required for next Level: 30
    Overall activity: 46.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    81

    تشکرشده 99 در 49 پست

    Rep Power
    25
    Array
    متاسفانه پیام شما رو دیر دیده بودم.
    نظر مشاور هم این بود که خیلی مناسب هم نیستین و حداقل الان ازدواج نکنید. ولی وقتی با خانوادم مطرح کردم که عقب بندازین به این دلایل. دیدم حال پدر مادرم داره بد میشه.
    کاری از دستم بر نمیاد. دیشب دیدم حالشون بده کلا از گفتنش پشیمون شدم چه برسه به اصرارش

  8. #17
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 09 مرداد 96 [ 12:17]
    تاریخ عضویت
    1395-1-15
    نوشته ها
    112
    امتیاز
    2,270
    سطح
    28
    Points: 2,270, Level: 28
    Level completed: 80%, Points required for next Level: 30
    Overall activity: 46.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    81

    تشکرشده 99 در 49 پست

    Rep Power
    25
    Array
    من هفته بعد ازدواج میکنم. و با خوندن تایپیک رها مطمعنم میتونم زندگی خیلی خوبی داشته باشم و از کمک های بچه های سایت همدردی استفاده کنم.
    درسته نامزدم زود واکنش نشون میده. ولی من هم با کارهام بهش دامن میزنم مثل لج بازی و زود گریه کردن.
    اگه بتونم جلوی لج بازی ها و قد بازی هامو بگیرم حتما خیلی زندگی خوبی میتونیم داشته باشیم چون همدیگرو دوس داریم.
    من از همین امروز با گوش دادن کلید مرد دکتر حبشی شروع میکنم


 
صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. (توهم همه چیز دانی ) استفاده نادرست از شبکه های اجتماعی و توهم دانش
    توسط مدیرهمدردی در انجمن مهارتهای ارتباطی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: شنبه 10 بهمن 94, 17:26
  2. در برابر رفتار های بد و توهین امیز مادرم چه کنم؟لطفن کمکم کنید ،خیلی داغونم
    توسط مادر خانومی در انجمن طــــــــرح مشکلات خانواده: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 9
    آخرين نوشته: یکشنبه 01 شهریور 94, 22:34
  3. جواب نه توهین آمیز
    توسط مهدی سبز95 در انجمن خواستگاری
    پاسخ ها: 12
    آخرين نوشته: دوشنبه 22 تیر 94, 23:59
  4. قشنگ ترین سوپرایز که ازهمسرتون دریافت کردید؟
    توسط سارابختیاری در انجمن شوهران و زنان از یکدیگر چه انتظاراتی دارند
    پاسخ ها: 65
    آخرين نوشته: جمعه 24 آذر 91, 18:04

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 01:16 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.