بیبشتر از 6 ماه
تشکرشده 23 در 15 پست
بیبشتر از 6 ماه
تشکرشده 431 در 213 پست
هنوزم نمیدونید چرا میخواد دور از شما باشه؟ کلا طلاق نمیخواد؟ نمیخواد دوباره ازدواج کنه؟ برنامه زندگیش چیه؟خانواده مقیدی هستن؟
یه بنده خدا (جمعه 27 فروردین 95)
تشکرشده 23 در 15 پست
چرا اخرین بار که دیدمش گفت طلاقم بده و بخشی از مهریه را هم بده که کامل تو این لینک نوشتم
http://www.hamdardi.net/thread40564-7.html
یه جا مشغول به کار شده آخرین بار که دیدمش گفت من قصد ازدواج مجدد ندارم و اگه طلاقم ندی باید مهریمو بدی که البته دیگه راست و دروغشو نمیدونم
نه چندان مقید نیستن اصلا یکی از دلایل اختلافاتمون همین تفاوت فرهنگی و بی قیدی اونها بود...
آخیش (جمعه 27 فروردین 95)
تشکرشده 309 در 147 پست
سلام
در مورد راهنمایی که خواستید ازم به روی چشم..
اینو بدونید شرایط هرکس منحصر به خودشه و باید طبق این تصمیم بگیری.
درباره شکایت و اقدام قانونی این رو بدونید توی اختلافات اینچنینی که زن ناسازگاره و بی علت طلاق میخاد اخر سر همه چی باید توافق بشه و شکایت کردن فقط اتلاف وقت و پوله
بنظر من صرفنظر از قصدتون طلاق و یا اشتی با هم توافق کنید
محترمانه و بالغانه
اگر راضی نشدن دادخواست تمکین بدید ولی بدونید راه سخت و پر تنشی در پیش دارید
خیلی دروغها و تهمتها زده میشه و حق ناحق میشه
قبلش چیزی به اسمتون نباشه و خونه و وسایل فراهم کنید و اقدام واسه اشتی بکنید چون تو دادگاه لازمه
مدارک و فاکتور خریداتون واسه همسرتون رو داشته باشید و .....
اگر نیم دانگ خونه بنامش باشه الانم مالکه و شکایت نمیخاد!!
اگرم نیست که بهش ندید و بگید مهرتو طبق نظر دادگاه قسطی میدم
نترسید اخر باید بیان واسه توافق
فقط صبور باشید.....
فعلا مجردی و همسری وجود نداره
چون خودش خاسته پس اون باید تلاش کنه به هدفش برسه
شمام فعلا فراموشش کنید و کاری نکنید
البته اگر فقط حرفش طلاقه و بر نمیگرده
بنظر من شما اول شکایت نکنی بهتره
زنی که بی دلیل طلاق میخاد حقی به مهریه نداره مگر شوهر بخاد بزرگی کنه و بهش چیزی ببخشه
فقط سعی کن ذهنتو از فکر کردن بهش دور نگه داری و فکر کنی اصلا نبوده
بزرگترین سلاح و اهرم فشار صبر و حفظ ارامشه
بازم میگم اگر میبینی راهی هست واسه اشتی کوتاهی نکن تا بعدا حسرت نخوری اما التماسش نکن...
موفق باشی
یه بنده خدا (جمعه 10 اردیبهشت 95)
تشکرشده 23 در 15 پست
خیلی ممنونم دوست من
راستش خودمم تصمیم دارم بازم صبرکنم
به قول شما همه چی توافق بشه بهتره
بازم ممنونم از راهنماییت
خدا به هممون صبر بده و گره از مشکلاتمون باز کنه
- - - Updated - - -
یعنی میفرمایید اونقدر میتونم نگهش دارم و طلاقش ندم که حاضر به بخشش اون نیم دنگ هم بشه؟؟؟
تشکرشده 23 در 15 پست
سلام دوستان خسته نباشید بالاخره سغه صدر و تحمل من باعث شد همسرم خسته بشه و رفته علیه من دادخواست نفقه داده حالا حدود 10 12 روز دیگه باید برم دادگاه و از خودم دفاع کنم اما چیزی که معلومه علاقه ای به ادامه زندگی نداره
التماس دعا
تشکرشده 742 در 286 پست
نفقه به شرط تمکینه.خانومی که تمکین نکنه نفقه هم بهش تعلق نمیگیره
ماده ۱۱۰۸ قانون مدنی
یه بنده خدا (جمعه 21 خرداد 95)
تشکرشده 3 در 3 پست
ای کاش قبل از اینکه خانمتون خسته میشد و طلاق میخواست تلاش میکردید براش ایده ال باشید.من خودم باشوهرم خیلی مشکل داشتم دلیلشم این بود هیچوقت منو ندید هرچقدر کوتاه اومدم اون بیشتر عذابم داد ولی من جنگیدم تا زندگیم از دست نره که ای کاش تلاش نمیکردم چون هیچوقت ادما عوض نمیشن شاید تا چند وقت تغییر کنن ولی باز به حالت اول برمیگردن.به شوهرم فرصت دادم وقتی فکر کردم تغییر کرده تصمیم گرفتیم بچه دار شیم ولی به محض اینکه باردار شدم دوباره همون ادم سابق شد.الان فقط افسوس میخورم ای کاش بهش فرصت نمیدادم که حالا انقدر عذاب بکشم و هر روز ارزوی مرگ کنم
نیکیا (جمعه 21 خرداد 95)
تشکرشده 431 در 213 پست
برزخ خوب نیست دارین از بلاتکلیفی در میاین
یه بنده خدا (جمعه 21 خرداد 95)
تشکرشده 225 در 72 پست
سلام دوستان هزیز
من دیدم توی این تاپیک اقایون هستند
خواستم ازتون سوالی بپرسم چون توی تاپیک خودم کسی جوابم رو نداد
اگه تاپیک منو بخونید متوجه اصل موضوع میشید
که همسرم چقدر منو تحقیر کرد و من سوختم و ساحتم
چند ماهه بیکاره و اصلا پولی نداشت یعنی تا این لحظه یه هزار تومان هم به من نداده
قسط داشت که من قسطش رو پرداخت کردم و از اول نامزدی و عقد جوری جلوی من گارد گرفته بود و
خلاصه یه مدتی باهام مهربون شده
امروز ازم پرسید از ازدواج با من پشیمونی ؟
گفتم چطور ؟
گفت با این همه اذیتی که کردم و برات کم گذاشتم
منم در جوابش گفتم نه چه سوالهایی میپرسی
گفت بالاخره
منم گفتم درستدمیشه همین
حالا سوالم از اقای صاحب تاپیک و اقایون دیگه : اینه که به نظرتون.من اشتباه کردم به شوهرم پول دادم
نداشت بهش دادم حالا حقیقت اینه که حس درونیم میگه اون منو به خاطر اینکه هر وقت پول کم میاره بهش پول بدم دوست داره و الان یه ذره مهربون شده
خیلی مستاصلم میگم کاس نمیدادم بهش خریت کردم
من پول دار نیستم از پس اندازی که واسه جهارم بود بهش دادم تا امروز حدود یک.میلیون لهش دادم
میگه جلران میکنم
خدا شاهده ادم.پول دوستی نیستم
به نظرتون زن ها نباید به شوهراشوتن پول بدند کار اشتباهیه؟؟
اقای صاحب تاپیک بازم معذرت میخوام توی پست شما پرسدم
ناراحت شدید حذفش کنید
خیلی مستاصل هستم شما هم اقا هستید اگه حوصله تون اومد منو راهنمایی کنیید خیلی دعاتون میکنم ممنونتونم
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)