به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 10 از 11 نخستنخست 1234567891011 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 91 تا 100 , از مجموع 104
  1. #91
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 18 مرداد 99 [ 22:16]
    تاریخ عضویت
    1393-7-18
    نوشته ها
    223
    امتیاز
    9,079
    سطح
    64
    Points: 9,079, Level: 64
    Level completed: 10%, Points required for next Level: 271
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    130

    تشکرشده 285 در 148 پست

    Rep Power
    45
    Array
    سلام
    من با نظر کیمیا موافقم ، و اینکه شما میگی آیا هنوز در دل ایشون جایی دارید یا نه ، من فکر میکنم خیلی بعیده آدم بتونه خاطرات 6 ساله با یه نفرو فراموش کنه و از دلش بیرونش کنه ، اونم با این سرعت ! شما باید آخرین تلاشت و بکنی ، تا بعدا نگی ای کاش زودتر اقدام میکردم و دوباره تلاش میکردم ! این نظر من هست که اون دختر از محکم نبودن شما واقعا خسته شده و خواسته با اینکارش ، شما خود واقعیت و نشون بدی ! شاید بقول بعضی دوستان صبر واسه شما لازم باشه ، اما من پیشنهاد میکنم زودتر مادرتون و راضی کنید ، نه اینکه بخوای خیلی عجله کنی ولی اگه خیلی هم وقفه بندازی شاید خواستگار براش بیاد و اون دختر مجبور بشه برای فراموش کردن شما و فشار خانوادش جواب مثبت بده ! شما خیلی منطقی و محکم و عاقلانه ، مادر رو راضی کن تا اقدام کنند ، اگر پس از اقدام جدی شما ، جواب نه شنیدید ، اون موقع دیگه خیالت راحت میشه که مردانه عمل کردی و هم حرف دلتو گوش کردی و هم مهم بودن اون دختر و بهش اثبات کردی ! اگر شما رو نخواست دیگه نباید ناراحت باشی ، و براش آرزوی خوشبختی کنی چون شما وظیفت و انجام دادی ... امیدوارم بهترین اتفاق براتون بیفته ، بخدا توکل کنید

  2. کاربر روبرو از پست مفید نجمه چ تشکرکرده است .

    mgbs1990 (دوشنبه 16 فروردین 95)

  3. #92
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 05 بهمن 96 [ 14:55]
    تاریخ عضویت
    1394-12-28
    نوشته ها
    62
    امتیاز
    2,138
    سطح
    27
    Points: 2,138, Level: 27
    Level completed: 92%, Points required for next Level: 12
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    64

    تشکرشده 27 در 21 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط نجمه چ نمایش پست ها
    سلام
    من با نظر کیمیا موافقم ، و اینکه شما میگی آیا هنوز در دل ایشون جایی دارید یا نه ، من فکر میکنم خیلی بعیده آدم بتونه خاطرات 6 ساله با یه نفرو فراموش کنه و از دلش بیرونش کنه ، اونم با این سرعت ! شما باید آخرین تلاشت و بکنی ، تا بعدا نگی ای کاش زودتر اقدام میکردم و دوباره تلاش میکردم ! این نظر من هست که اون دختر از محکم نبودن شما واقعا خسته شده و خواسته با اینکارش ، شما خود واقعیت و نشون بدی ! شاید بقول بعضی دوستان صبر واسه شما لازم باشه ، اما من پیشنهاد میکنم زودتر مادرتون و راضی کنید ، نه اینکه بخوای خیلی عجله کنی ولی اگه خیلی هم وقفه بندازی شاید خواستگار براش بیاد و اون دختر مجبور بشه برای فراموش کردن شما و فشار خانوادش جواب مثبت بده ! شما خیلی منطقی و محکم و عاقلانه ، مادر رو راضی کن تا اقدام کنند ، اگر پس از اقدام جدی شما ، جواب نه شنیدید ، اون موقع دیگه خیالت راحت میشه که مردانه عمل کردی و هم حرف دلتو گوش کردی و هم مهم بودن اون دختر و بهش اثبات کردی ! اگر شما رو نخواست دیگه نباید ناراحت باشی ، و براش آرزوی خوشبختی کنی چون شما وظیفت و انجام دادی ... امیدوارم بهترین اتفاق براتون بیفته ، بخدا توکل کنید

    بله چشم، امیدوارم تا زمانی که مادرم رو راضی میکنم از دستش ندم، هرچی فکر میکنم میبینم نمیتونم باهاش ازدواج نکنم، فقط امیدوارم منتظرم باشه و بدونه اینور من به فکرم

  4. #93
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 05 بهمن 96 [ 14:55]
    تاریخ عضویت
    1394-12-28
    نوشته ها
    62
    امتیاز
    2,138
    سطح
    27
    Points: 2,138, Level: 27
    Level completed: 92%, Points required for next Level: 12
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    64

    تشکرشده 27 در 21 پست

    Rep Power
    0
    Array
    دوستان با مادرم صحبت کردم گفت شنبه هماهنگ میکنه بره خونوادشون رو ببینه، نمیدونم چرا استرس گرفتم، یعنی اتفاق بدی نمیوفته؟ نمیدونستم انقدر استرس زاست، به نظرتون چی میشه؟

  5. #94
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 16 تیر 95 [ 00:51]
    تاریخ عضویت
    1394-11-08
    نوشته ها
    53
    امتیاز
    935
    سطح
    16
    Points: 935, Level: 16
    Level completed: 35%, Points required for next Level: 65
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class500 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    19

    تشکرشده 65 در 39 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام … اصلا نگران نباشید… به خدا توکل کنید خودش درستش میکنه… لااقل از بلاتکلیفی در میاین… استرس طبیعیه تو این موارد اما خودتون رو کنترل کنید و از خدا بخپاید آنچه که خیر هست رو براتون پیش بیاره… ما هم دعاتون میکنیم… ما رو از نتیجه خواستگاری بی خبر نذارید…

  6. کاربر روبرو از پست مفید n@f@s تشکرکرده است .

    mgbs1990 (چهارشنبه 18 فروردین 95)

  7. #95
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 05 بهمن 96 [ 14:55]
    تاریخ عضویت
    1394-12-28
    نوشته ها
    62
    امتیاز
    2,138
    سطح
    27
    Points: 2,138, Level: 27
    Level completed: 92%, Points required for next Level: 12
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    64

    تشکرشده 27 در 21 پست

    Rep Power
    0
    Array
    چشم، یعنی درست میشه به نظرتون یا مخالفت میکنن؟!

  8. #96
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 18 مرداد 99 [ 22:16]
    تاریخ عضویت
    1393-7-18
    نوشته ها
    223
    امتیاز
    9,079
    سطح
    64
    Points: 9,079, Level: 64
    Level completed: 10%, Points required for next Level: 271
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    130

    تشکرشده 285 در 148 پست

    Rep Power
    45
    Array
    همین که مادرتون راضی شدن قدم بزرگیه ، شما با این اقدام خودت و به ایشون و خانوادش اثبات میکنی . ازینجا ببعد تصمیم اوناست و شما دیگه نباید نگران باشی . امیدوارم بهترین اتفاق بیفته براتون .

  9. کاربر روبرو از پست مفید نجمه چ تشکرکرده است .

    mgbs1990 (پنجشنبه 19 فروردین 95)

  10. #97
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 05 بهمن 96 [ 14:55]
    تاریخ عضویت
    1394-12-28
    نوشته ها
    62
    امتیاز
    2,138
    سطح
    27
    Points: 2,138, Level: 27
    Level completed: 92%, Points required for next Level: 12
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    64

    تشکرشده 27 در 21 پست

    Rep Power
    0
    Array
    واقعا" متاسفم، حتی حاضر نشدن من رو ببینن و بعد رد کنن، خانوادش مانع خواستگاری شدن، واقعا" حالم بده، اگر میخواستن ردم کنن چرا بعد از شش سال؟!! مادرشون که میدونستن همون سال اول جدامون میکردن که کسی ضربه نخوره، این چه فرهنگیه؟؟؟؟ من با تمام وجودم آماده بودم ببینن منو و من بگم که میخوام جبران کنم، چرااا

  11. #98
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 20 دی 02 [ 06:41]
    تاریخ عضویت
    1394-10-27
    نوشته ها
    433
    امتیاز
    16,845
    سطح
    82
    Points: 16,845, Level: 82
    Level completed: 99%, Points required for next Level: 5
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    10000 Experience PointsTagger First ClassVeteran
    تشکرها
    1,911

    تشکرشده 947 در 322 پست

    Rep Power
    99
    Array
    برادرعزیز اینوقبول کنیدشش سال پیش شمافقط19سالتون بود دراون موقع به هیچ وجه آمادگی ازدواج نداشتین اگه منصف باشیم هردوتون اون زمان به قصدازدواج به هم نگاه نمیکردین همینطور مادرایشون.
    بنظرم مادرشون میبایست به عنوان یک بزرگتر جلوی شمارا میگرفت که متاسفانه بی سیاستی کردن وباعث وابسته ترشدن شما شدند.
    یکی از اقوام من همینطور بود وقتی پدردختر فهمید آشوب به پاشد خانواده پسررفتند خواستگاری ولی همون اول بشدت برخوردشد باهاشون.خلاصه بعداز کمک گرفتن از بزرگترای فامیل باهم ازدواج کردن ولی متاسفانه زندگیشون دوام نیاورد اوناکه قبل ازعروسی عاشق ومعشوق بودن شدن کاردوپنیر.همش به هم شک داشتن که نکنه همونطور که بامن بودی باکس دیگه هم بوده باشی.درآخرهم باوجود یک بچه ازهم جداشدند.

  12. 2 کاربر از پست مفید tavalode arezoo تشکرکرده اند .

    maryam240 (دوشنبه 23 فروردین 95), mgbs1990 (یکشنبه 22 فروردین 95)

  13. #99
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 05 بهمن 96 [ 14:55]
    تاریخ عضویت
    1394-12-28
    نوشته ها
    62
    امتیاز
    2,138
    سطح
    27
    Points: 2,138, Level: 27
    Level completed: 92%, Points required for next Level: 12
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    64

    تشکرشده 27 در 21 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نمیدونم، واقعا" شوکه شدم، انتظار داشتم حد اقل من رو ببینن، این حرکت منطقی نبود انسانی نبود

  14. #100
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 20 دی 02 [ 06:41]
    تاریخ عضویت
    1394-10-27
    نوشته ها
    433
    امتیاز
    16,845
    سطح
    82
    Points: 16,845, Level: 82
    Level completed: 99%, Points required for next Level: 5
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    10000 Experience PointsTagger First ClassVeteran
    تشکرها
    1,911

    تشکرشده 947 در 322 پست

    Rep Power
    99
    Array
    ببخشید اینو میگم ولی الان به شما به چشم یک خواستگارنگاه نمیشه بلکه به چشم یک مزاحم که آینده دخترشونو تباه میکنه نگاه میکنن.هرچقدر هم بگی عاشقم هیچکس حرفتونو باور نمیکنه.راستشو بخواین منم خیلی این عشقو باور نکردم بیشتر یک وابستگی شدیده الان اگه هیچکدوم از این مشکلات نبود شاید شماهم اینقدر حس عاشق بودنو نمیکردین.وابستگیتون یک روز دو روز نبود که یکباره بتونین ترکش کنین.
    در ضمن ازکجا اطمینان میدین که اگه ازدواجی صورت بگیره اذیتش نکنین،معایبشو به رخش نکشین،تلافی کارای خونوادشو سرش درنیارین.شاید اونا هم دغدغشون اینه.

  15. کاربر روبرو از پست مفید tavalode arezoo تشکرکرده است .

    mgbs1990 (یکشنبه 22 فروردین 95)


 
صفحه 10 از 11 نخستنخست 1234567891011 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. ** برای رسیدن به همه چیز باید از همه چیز گذشت **
    توسط فرشته مهربان در انجمن خودآگاهی
    پاسخ ها: 19
    آخرين نوشته: دوشنبه 10 خرداد 95, 21:17
  2. پاسخ ها: 19
    آخرين نوشته: دوشنبه 22 تیر 94, 01:23
  3. لبریز از ترس
    توسط سارا بانو در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 9
    آخرين نوشته: سه شنبه 19 اردیبهشت 91, 19:11
  4. پاسخ ها: 12
    آخرين نوشته: شنبه 06 آذر 89, 16:00

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 18:06 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.