من خودم همیشه یه اصلی تو زندگیم دارم و اونم اینه که باید رفتار من بر اساس شخصیت خودم باشه و نباید اجازه بدم رفتار دیگران طرز رفتار منو تعیین کنه و منو وادار به کاری بکنه که در حد شخصیت خودم نباشه
همه جا هم این اصل تو زندگیه من بوده
من کاملا درکتون میکنم و عمق ناراحتی و دلخوریتونو از بی احترامی خواهرشوهرتون میفهمم و تا حد زیادی بهتون حق میدم اما......
من اگر جای شما بودم عیدی که میخواستم به خواهرشوهرام بدم در حد شان و شخصیت خودم تعیین میکردم همونطوری که بلوزی که ایشون برا شما گرفتن در حد شخصیت و کلاس خودشون بوده
البته تو این قضیه زیاده روی هم نمیکنم که مثلا برا اینکه بگم من خیلی های کلاسم دویست تومن میدم برا کادو نه به هیچ وجه اما قطعا کلاس کاری خودمو حفظ میکنم
خواهشا احترام خودتو توی هدیه ای که بهت میدن یا توجه و احترامی که خواهرشوهرت برات قایله نبین
احترام ادما توی دستای خودشونه اونطوری هیچ وقتم از بین نمیره احترام و شخصیت خودتونو منوط به شرایط و ادمای اطراف نکنید
من خودم دیگه تو خونواده ی شوهر اینقدر بی احترامی دیدم که دیگه کاملا این مسایل برام حل شدس
من همیشه میگم هرکس بر اساس ادب و شخصیت و احترام و شان خودش رفتار میکنه کسی که بد رفتار میکنه قطعا مشکل از خودشه و کسی که مودبانه و محترمانه رفتار میکنه هم باز نشون از بلوغ شخصیتش داره پس من چرا باید رفتار دیگرانو به خودم بگیرم!!!!!!!
وارد بازی های خواهرشوهرها نشید تمام اتک هارو به جای پاتک زدن خنثی کنید و نشون بدین هیچ نیازی به احترام گذاشتن اونها ندارید بلکه اونها با بی احترامی فقط خودشونو کوچیک میکنن تغییری در شما با رفتارشون ایجاد نمیشه
اگرچه این حرفهای من به این معنی نیست که اونا هرکاری کردن شما همش برو تحویلشون بگیر کادوهای گران قیمت بگیر و باهاشون همیشه خوب رفتار کن نه
ببین من وقتی کسی خیلی مودبانه و محترمانه باهام رفتار کنه من صد برابر براش انجام میدم و جبران میکنم اما کسی اگه برخلاف این رفتار کرد رفتارمو میارم روی حداقل ها
حداقل هایی که همچنان شخصیت خودم حفظ بشه در عین حال هم طرفو نه زیاد داغون کردم نه زیاد تحویلش گرفتم جوری رفتارمو تنظیم میکنم حداقلهارو فقط رعایت کرده باشم
مثلا خواهرشوهر من به معنای واقعی در حقم نامردی های زیادی کرده در حد نابود کردن خیلی چیزها
اما رفتار من با ایشون مثل کسی هست که انگار تازه باهاش اشنا شدم کاملا محترمانه رسمی و بی تفاوت به رفتارهاش و بی احترامی هاش
و صحبت کردن در حد ضرورت
باورکنید پارسال عیدم به همسرم گفتم هرچقدر که دوس داری به خواهرات و بچه خواهرت عیدی بده و من اصلا حرفی از مقدار هم نزدم
وقتی رفتیم اونجا همسرم فقط به یکی از برادراش عیدی داد وقتی گفتم چرا به خواهرات عیدی ندادی گفت ولشون کن بذار بفهمن کسی که محترمه منم براش احترام قایلم کسی هم که بد رفتار میکنه منم تحویلش نمیگیرم
با این وجود من باز بهش گفتم به نظرم رفتارت درست نیست و عیدیشونو بده دست مادرت که همسرم قبول نکرد چون میگفت وقتی اونا نیومدن حتی مارو ببینن عیدی چی؟؟؟!!!
اما من از رفتار خودم راضی بودم چون هرتصمیمی که گرفته شد همسرم خودش گرفت و من حسن نیت خودمو نشون دادم
پس شما هم همه چی رو بذار به عهده همسرتون
و این باورو در وجود همسرت نهادینه کن که اگه همسرت برا خونوادش عزیز باشن باید شما هم باشید و اگر شما براشون عزیز نیستید و مورد بی مهری قرار میگیرید اولین کسی که باید ازین قضیه ناراحت باشه و نپذیره همسرتون باید باشه ایشون باید بدونن خواهری که به عروس بی احترامی میکنه در درجه اول برادر خودشو به هیچ نمیبینه این یه واقعیته
چرا من یکی با وجود همه ی اختلاف تفکری که با عروسمون دارم تا حالا به خودم اجازه ی کوچکترین بی حرمتی رو نمیدم؟؟؟
علاقه مندی ها (Bookmarks)