به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 12 , از مجموع 12
  1. #11
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 08 اردیبهشت 96 [ 21:40]
    تاریخ عضویت
    1393-10-03
    نوشته ها
    345
    امتیاز
    7,833
    سطح
    59
    Points: 7,833, Level: 59
    Level completed: 42%, Points required for next Level: 117
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    299

    تشکرشده 738 در 270 پست

    Rep Power
    80
    Array
    خوشحالم که متوجه شدی ادامه اون روند به نفعت خودت و خونوادت نیست همین خودش خیلی خوبه

    طبیعیه اولاش ادم از درون خیلی مضطربه من خودم وحشتناک بودم اما الان دیگه

    اینقدر رو خودم کار کردمو کار کردم تا حالا تازه رسیدم به حالت نیمه نرمال

    هربار که بی تفاوت تر میشدم بارها خودمو تشویق میکردمو به خودم افرین میگفتم

    البته روش هر کس فرق داره برا ایجاد تغییر در خود

    من معمولا با تشویق و تنبیه و حرف زدن با خودم معمولا اینکارو میکنم مدام به خودت بگو حیف اعصابم نباشه حیف پوست و مو و مهمتر از همه ی اینا سلامت روح و روان خودمو خونوادم نباشه
    شک هایت را باور نکن و هیچگاه به باورهایت شک نکن
    زندگی شگفت انگیز است اگر بدانید که چطور زندگی کنید

  2. کاربر روبرو از پست مفید sahar67 تشکرکرده است .

    شیدا1392 (یکشنبه 06 دی 94)

  3. #12
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 12 دی 95 [ 12:11]
    تاریخ عضویت
    1394-7-06
    نوشته ها
    68
    امتیاز
    1,852
    سطح
    25
    Points: 1,852, Level: 25
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 48
    Overall activity: 7.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    63

    تشکرشده 32 در 20 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    حالم از درون خراب الان یه چند روزی میشه که جاریم به بهونه حاملگیش اومده چند روزیه اومده خونه مادر شوهرم جا انداخته میدونم به من ربطی ندارهاااا ولی خوب چون منم تو اون خونه زندگی میکنم البته قبلا گفتم طبقه جدا زندگی میکنم خوب رفتارای دوره بارداری و یا زمان بعد از ازیمانمو که مادر شوهرم بامن داشت و الان با جاریم داره مقایسه میکنم واقعا حالم بد میشه شاید باورتون نشه روزی 3لیوان دارم گلاب میخورم که یه مقت باشوهرم درگیری لفظی پیدانکنم اخه اون طفلی گناه داره بین منو و خانوادش گیر کرده به نمونه از کارای مادر شوهرمو بگم مثلا من یک هفته بعد از زایمان به دلیل بی خوابی شب بچم کولیک شدید داشت نتونستم برای ناهار چیزی درست کنم شوهرم ظهر که اومد خونه زنگ زد بالا تا ببینه مادرش ناهار چیداره که قیمه داشت و گفت امروز بیا ناهار ببر ولی از فردا خودتون غذا درست کنید که اونموقع خیلی به ما بر خورد اما حالا برا جاریم همه جور کمک میکنه در حالیکه حالشم خوبه میدونید از تو دارم دیوونه میشم تو این چند وقته ظاهرمو خوب کردم شوهرم طفلی فکر میکنه دیگه رفتارای اونا برام مهم نیست ولی داغونم


 
صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. زود عصبانی میشم
    توسط رحیمه در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: چهارشنبه 01 مهر 94, 08:29
  2. چه کار کنم زود عصبانی نشم؟
    توسط Eram در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: یکشنبه 05 مرداد 93, 16:41
  3. راه حل براي مشكل زود عصباني شدن
    توسط گلنوش67 در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 20
    آخرين نوشته: شنبه 13 اسفند 90, 08:17
  4. من خیلی زود از حرف های همسرم عصبی میشم کمکم کنید
    توسط shima857952 در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: چهارشنبه 12 مرداد 90, 04:11

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 23:28 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.