چطوری توی این اوضاع جامعه به ازدواج فکر کنم؟

[merlin]

سلام. لطفا هرکسی میتونه بر هرکدوم از سوالاتم جواب بده بخصوص اونهایی که مربوط به شخصیت مردهاست رو اقایون جواب بدن لطفا

من اخیر کمی بیشتر از گذشته به ازدواج دارم فکر میکنم.من 27 سالمه تقریبا و خب به کسی بخوام فکر کنم توهمین رنج سی هست و یا بالای سی سال که مورد علاقه خودم هست

حالا سوالاتم وقتی میخوام به یکنفر فکر کنم میگم الان همه میگن یه پسر سی و چندساله محاله رابطه ج سی نداشته باشه وگرنه مریض بوده.حالا وقتی میبینم یه ادمی که مریض هم نیست خیلی هم مقید دینی نیست و اوضاع مالیش هم داشته چطوری به یک ادمی فکر کنم که با زنی دیگه خوابیده؟
چطور وقتی از هرگوشه زندگیش میشه یه چیزی بیرون کشید که ازارم میده بهش فکر کنم؟
چطور وقتی میبینم دختر بی حجاب و زیبایی که از من هم کوچیکتر هست رو فالو کرده که خب همکار نیستن چون ازش کوچیکتره و فقط هم رشته و دوست میتونستن باشه.چطوری به همچین ادمایی اعتماد میشه کرد؟

واقعا اقایون بگن ادمی که سنش کم هم نیست و میاد جلوی دوستان و بعد از یه اشنایی مختصر چندساعته ابراز علاقه میکنه رو چطوری میشه درابرش نظر داد؟ د=دل پاکه و رک وراست؟! هوسبازه؟! یا احتمالا رفتار ادمو اشتباه گرفته و دنیال چیز بدیه؟


واقعا با رابطه ج سی داشتن مرد چطوری میشه کنار اومد؟بهرحال من که نمیتونم با پسر 22 ساله ازدواج کنم
راستی دلیل ازدواج نکردن پسر بالای 32،33 ساله چیه اقایون؟ این ادم میتونه ادم خوبی باشه؟

من خیلی میترسم.راهنمایی کنید

همه سوالایی که پرسیدم مربوط به یک مورد نبود .ولی اگه فرض رو بر این بزارید که یکنفر همه اینها رو هم داره و جواب بدید اشکالی نداره

[merlin]

میشه بگید حرفام چه مشکلی داشت که هیچی نمیگید؟
یا شایدهم خودم مشکلی دارم اشکالی نداره بگید
این همه خانم و اقا اینجاهست چرا هیچکسی جواب نداد

[Ali_]

خدمت شما

من معمولا تو این سایت اصلا نظر نمی زارم و فقط مطالبو میخونم. این گفته شما که یه پسر تو سن ۳۰ یا بالاتر از اون باشه و غیر ممکنه رابطه جنسی نداشته باشه به نظرم خیلی درست نیست. مثلا خودم نزدیک ۳۰ سال دارم ولی تا حالا با یه دخترم دوست نبودم در حتی صحبت کردن؛ چون به یکسری چیزا اعتقاد دارم که صحبت در موردش خارج از بحث تايپک شماست.


همچنین در مورد اینکه شما میگید کسی که دارای رفتارهایی مثل دوستی با جنس مقابل و حتی فراتر از اون داشته چطور اعتماد کنم ؛ خوب این بر میگرده به خط قرمزهای شما در این مورد. من به شما پیشنهاد میکنم که در مورد ازدواج هیچوقت به خاطر مسائل حاشیه اي مثل بالا رفتن سن؛ تنهایی؛ تامین نیازهای عاطفی و غیره از معيارهاتون کوتاه نیایید چون بعد از انتخاب طرف مقابل و وارد زندگی شدن؛ تازه یاد معيارهاتون میافتيد و سعی می کنید تا طرف مقابل رو تغییر دهید که معمولا خیلی سخت جواب میده.


در مورد اینکه چرا یه پسر سی و چند ساله هنوز ازدواج نکرده دلایل خیلی زیادی وجود داره ولی شما برای پیدا کردن جواب این سوال باید گذشته طرف رو یه بررسی بکنید همچنین خانوادشون رو هم خیلی روش زوم بشید تا بتونيد علت اصلی رو پیدا کنید. مثلا من خودم تا این هنوز ازدواج نکردم به این خاطر بوده که از لحاظ شغلی و مالی تو وضعیت راضی کننده ای از نظر خودم نیستم ولی ممکنه یکی دیگه جای من بود خیلی هم راضی بود. برای ما پسرها شغل و کار و میزان درآمد خیلی برای اقدام کردن برای ازدواج مهمه.


به نظر من اگه پسری آمد جلو و علائمی رو داشت که نشون میداد از شما خوشش آمده شما قبل از ذهن خوانی کردن و قضاوت در موردش ابتدا موضوع را با خانواده مطرح و ایشون رو ارجاع به خانواده بده تا روال خودشو طی کنه. از ابراز علاقه طرف مقابل هم خیلی نه خوشت بیاد و نه بدت بیاد . منظورم اینه حرکتی نداشته باش که طرف رو قبل از شناخت نسبی بپرونی بره


بازم میگم تو بحث ازدواج سعی کن از معیارهای اصلیت مثل اعتقادات کوتاه نیای. به امید ازدواجی خوب و با موفقیت برای شما

[zzzz]

دلیل ازدواج نکردن یه پسر بالای سی بنظرم:
1- از بس رابطه ج س داشته ازدواج نمیکنه دیگه و چونکه نسبت به بقیه دختراهم بی اعتماده فکرمیکنه همه دخترا قبلا با پسری رابطه داشتند همون فکراییکه درباره پسرا میکنی اوناهم درمورد دخترا میکنن
مثلامیگن دختریکه تااین سن ازدواج نکرده حتما با دوس پسرش رابطه داشته حتی اگم این دخترپاک باشه فکرش میاد تو ذهنشون
کلا پسرا ب دخترا بی اعتماد شدن تروخشک باهم میسوزن ماهم باید بسوزیم
بعضیاهم که براشون پاکی اینا مهم نیس پول و امکانات ندارن
مثلاتو27سالته فکرکن با همین سنت پسرباشی ایا واقعامیتونی یه خونه اجاره کنی؟منکه ماهی2500حقوقمه اگه پسربودم نمیتونستم واقعا خرجا گرونه تازه اگه زنه خوب دربیاد ب اینم فکرمیکنن تو این جامعه ای که انقد امار طلاق و خیانت بالارفته چجوری میشه ب خانما اعتماد کرد؟ اگه بد دربیاد چی مهریش هس
ب بعضی از اقایون حق میدم
البته من خودم دخترم مجردم

[مدیرهمدردی]

میشه بگید حرفام چه مشکلی داشت که هیچی نمیگید؟

باسلام
سئوال مبهم و کلی و جوانب مختلف دارد و بیشتر بحث نظری هست. و اینگونه تاپیک ها چون نمی تواند روی یک مشکل خاص مراجع متمرکز باشد و جنبه جامعه شناختی می یابد به انجمن آزاد منتقل می شود.

اصلا بحث کلی در مورد اینکه اقایان بالای 30 سال چگونه هستند صحیح نیست.
باید مورد به مورد بررسی کرد. به صرف سن ، یا شهر، یا تحصیلات یا ... نمی توان به نتیجه گیری صحیح رسید.

لذا اگر شما کمک می خواهید باید دقیقا بگویید اکنون در رابطه با چه خواستگاری صحبت و سئوال دارید؟ تا اعضاء بر اساس شرایط خاص شما و مشکل شما با سئوال و جواب از جزئیات مشکل شما، کمکتان کنند.

[samanft]

سلام.اینطور هم که میگید نیست خانم.من خودم سی سالمه نه با کسی دوست بودم نه رابطه جنسی داشتم نه مریضم و نه..........تا الان که موقعیتشو از نظر مالی نداشتم الانم که یکم از نظر مالی تثبیت شدم اونی که میخامو پیدا نکردم..رک و راست الان اعتمادا کم شده..همونجور که شما میگی میخای همسر ایندت ادم درستی باشه بعضی پسرا هم این مسئله خیلی براشون مهمه..الان هم گذشته دختر مهمه و هم ایندش...یعنی هم در گذشته کاری نکرده باشه تازه اگر این مورد درست باشه بعدش معلوم نیست چی میشه.مثلا طرفت یهو بهت خیانت کنه.چیزی که الان زیاد دیده میشه.قبلا فقط مردا خیانت میکردن الان زنها بیشتر شدن!!خب این انگیزه ای برای کسی که سالم زندگی کرده میذاره که بره زن بگیره؟من که خودم دیگه وسواس پیدا کردم.مثلا چند وقت پیش یکی رو بهم معرفی کردن وقتی از خانم پرسیدم کجا بریم گفت بریم کافه!!یا مثلا این خانم از من پرسید از این پسرهایی نیستید که قهر میکنید!!همین دو تا باعث شد فکر کنم این دختر قبلا با کسی بوده!!چون یه دختر در حالت عادی با دوست دخترش کافه نمیره و یا اینکه این خانم از کجا میدونه بعضی پسرا قهر میکنند که حالا این موضوع براش دغ دغه شده!!حالا این دختر به ظاهر هم دختر خوبی بود اما من یک حس بد بینی سراغم اومد و ردش کردم

- - - Updated - - -

من الان مهمترین دغ دغم اینه به کسی نمیتونم اعتماد کنم..مسئله مالی رو خدا ح میکنه اما اگر طرفت درست از اب در نیاد فاتحه زندگیت خوندست

[merlin]

اول بگم من منظورم پسر بالای سی سال بود تو محدوده سی تا سی و پنج سال
حدود سی رو میتونم قبول کنم .البته این حرف رو توی یک بحث مفصل اویال زمانیکه اینجا مهمان مطلب میخوندم دیدم که خیلیا میگفتن پسرای بالای سی وچند سال باید مریض باشن اگه رابطه نداشته باشن
خب بله مدیر محترم من جزیی بیان میکنم و از دو مورد یکی دوماه اخیر صحبت میکنم


اقای ali ممنونم حرفاتون خوب و قابل فکر بود البته من چندتا سوال دارم که توجزییات میگم

zzz من خودم تا حدی حرف شما رو قبول دارم مثلا من خودم چندباری به این نتیجه رسیدم که اقایون بخصوص متاهل هاش تا یک دختر رو میبینن که بالای بیست و پنج سال مجرده میخوان سواستفاده کنن انکار طرف اون کارست که ازدواج نکرده. یا پسرای جوون که تا یه دختر با ظاهر مناسب یا یکم جذاب ببینن خیلی وقتا طور بدی رفتار میکنن و یا بی دلیل دوری میکنن انگار میخوای بگیریشون! ولی خب باز هم نمیشه کلی گفت.

درمورد مبحث دوستی و خیانت یه چیزی رو بگم خدمت شما و اقای samanft .اول اینکه ادم باید درست انتخاب کنه تا به همچین مشکلی نخوره دوم اقای سامان البته من خیلی با بقیه دخترا فرق دارم و نمیتونم نظر کلی بدم ولی خب الان که دختر پونزده ساله هم پیدا کنید گوشیش پر از چته.دختر صد در صد بی ارتباط نمیشه پیدا کرد. باید ذات و شخصیت اون ادم درست باشه که نه فقط به ظاهره و نه به یک کلمه مثل کافه.حالا من خودم با کافه مورد دارم و میگم! و شاید یه دختری قبلا دوستی داشته و فهمیده اشتباه بوده کار خلاف شرع هم نکرده و فقط دوست عاطفی بوده و الان دیگه هم گذشته و هم کاملا پشیمونه نمیشه این دختر رو بزارید توی دستهدخترایی که بدن یا خیانت میکنن.خیلی از این دخترا شاید منتظر یه زندگی اروم با یک ادم درست و وفادار هستن.والبته حالت دیگش هم وجود داره که به ادمش بستگی داره کسی که سالی ده تا دوست داشته خب باید خیلی احتیاط کرد واسش


حالا جزییات مورد خودم. دومورد توی چندماه.
یکیش برام خیلی عجیب بود و کافه هم داشت! توی مراسم مختلط رسمی یعتی با حجاب و همه چیز رسمی با دوستان بودیم از گروه سنی بالاتر از ماهم اونجا بود هر ازگاهی که وقفه ای میشد به خنده و صحبت های متفرقه با دوستان و حتی اقایون داشتیم.البته من خیلی حرف نمیزدم. یه اقایی بود اونجا که چندباری صحبت کرد و ماهم باهاش صحبت میکردیم گاهی هم شوخی کوچیک مربوط و خنده دسته جمعی . اون اقا بچه نبود به گفته یکی از دوستان هم که میشناختش تحصیلکرده و با شعور بود و بعضیای دیگه هم میشناختنش.سنش هم واقعا نمیدونم ولی شاید حدود سی و پنج. اخر مراسم موقع خداحافظی از من خواست همراهیش کنم!! و حتی به نحوی که همه فهمیدن ابراز علاقه تقریبا مستقیمی کرد که من واقعا شوک زده بودم(نه اینکه تاحالا کسی از من خوشش نیومده باشه یا بهم گیر نداده بود ولی نه به این صورت و نه به صورت علنی جلوی دوستان و حتی غیر دوستان) من در واقع احساس بدی داشتم و احساس میکردم به شخصیتم توهین شده و من رو شخصیت کافی شاپ برو یی تشخیص داده. وقتی بهم نگاه کرد که همراه با توجه و درخواست بود. با احترام صورتمو برگردونرم و مکان رو ترک کردم. البته یه چیزی اضافه کنم چون چندباری نگاهمون بهم گره خورد و من از ایشون بدم نمیومد در ظاهر و شاید ایشون هم توجه این موضوع شد.ولی نه اینکه انتظار ابراز علاقه به این سرعت و به این شکل روداشته باشم جلو ی دوستام

من توی کمتر از یکماه دیگه اون مکان نرفتم چون خواهرم همیشه اونجاست ولی شاید بازهم برم یا مجبور بشم برم والبته ایشون نمیدونه خوارم اونجاست.ولی واقعا موندم این اقا منظورش چی بود. چون یکی از دوستام میگفت من میشناسمش توی فلان داشنگاه دیده بودمش و شاید متاهل باشه ولی مطمئن نبود. من خودم از اینتوجهات زیاد اقایون متاهل دیده بودم اما نه به صورت ابراز و بیانش در جمع بیشتر غیر علنی بود.اونهایی هم که علنی تر بودن مجرد بودن.البته من هیچوقت تفاوت مجرد و متاهل رو نتونستم بفمم و همه هم که حلقه دستشون نمیکنن

مورد دوم یک خواستگار بود که 33 سالش بود و من فقط میخواستم اینجا بپرسم چطوری میتونم بفهمم ایشون رابطه ناسالم داشته یا نه.الان طولانی شد جزییاتش فردا مینویسم که با این هم اشتباه نشن

[capitan2]

درمورد مبحث دوستی و خیانت یه چیزی رو بگم خدمت شما و اقای samanft .اول اینکه ادم باید درست انتخاب کنه تا به همچین مشکلی نخوره دوم اقای سامان البته من خیلی با بقیه دخترا فرق دارم و نمیتونم نظر کلی بدم ولی خب الان که دختر پونزده ساله هم پیدا کنید گوشیش پر از چته.دختر صد در صد بی ارتباط نمیشه پیدا کرد. باید ذات و شخصیت اون ادم درست باشه که نه فقط به ظاهره و نه به یک کلمه مثل کافه.حالا من خودم با کافه مورد دارم و میگم! و شاید یه دختری قبلا دوستی داشته و فهمیده اشتباه بوده کار خلاف شرع هم نکرده و فقط دوست عاطفی بوده و الان دیگه هم گذشته و هم کاملا پشیمونه نمیشه این دختر رو بزارید توی دستهدخترایی که بدن یا خیانت میکنن.خیلی از این دخترا شاید منتظر یه زندگی اروم با یک ادم درست و وفادار هستن.والبته حالت دیگش هم وجود داره که به ادمش بستگی داره کسی که سالی ده تا دوست داشته خب باید خیلی احتیاط کرد واسش

دوست عاطفی دیگه چه صیغه ایه؟! دوستی دوستیه حالا یه پسر برای رفع نیاز یه دخترم واسه رفع نیاز، اولی جنسی دومی عاطفی. نمیدونم چرا دخترا ارضای نیاز جنسی یه پسرو اخر شرارت بودن میدونن ولی ارضای نیاز عاطفیشونو یه کار درست و مورد نیاز. یه پسر تونست نیاز جنسیشو کنترل کنه قابل مقایسه با دختریه که تونسته نیاز عاطفیشو کنترل کنه

در مورد سوالتونم منم پسریم تا الان نه دوستی عاطفی داشتم نه دوستی جنسی. در مورد قضیه ای که تعریف کردید، خب باید ببینید تو چه مکانهایی اون پسرایی که انتظارشونو دارید ممکنه حضور پیدا کنن

[merlin]

دوست عاطفی دیگه چه صیغه ایه؟! دوستی دوستیه حالا یه پسر برای رفع نیاز یه دخترم واسه رفع نیاز، اولی جنسی دومی عاطفی. نمیدونم چرا دخترا ارضای نیاز جنسی یه پسرو اخر شرارت بودن میدونن ولی ارضای نیاز عاطفیشونو یه کار درست و مورد نیاز. یه پسر تونست نیاز جنسیشو کنترل کنه قابل مقایسه با دختریه که تونسته نیاز عاطفیشو کنترل کنه

در مورد سوالتونم منم پسریم تا الان نه دوستی عاطفی داشتم نه دوستی جنسی. در مورد قضیه ای که تعریف کردید، خب باید ببینید تو چه مکانهایی اون پسرایی که انتظارشونو دارید ممکنه حضور پیدا کنن

نه از حرفم سو برداشت نشه.من نمیگم یه دختر یا حتی پسر بره دوستی بکنه بعد بگه من دوستی عاطفی داشتم کاری نکردم .حرف من چیز دیگه ای بود
ببینید ما الان اگه بریم رابطه ای رو با کسی شروع کنیم بیشتر از مقدار مشخص ادامش بدیم وارد فاز عاطفی بشیم و ادامه پیدا کنه اخر سر یا یکی از ضربه میخوره یا هردونفر و نمیشه گفت کار صحیحی بوده و اون شخص اادم صالح و خوبی هست. منظورم من برای کسی هست که مثلا در سن پایین و ندانسته و اکثرا به قول ازدواج در مسیر کسی میفته که دقیقا راه عاشق کردن دختر یا حتی پسر رو خوب از دوستان و اطرافینش یاد گرفته و بعد از یک مدت هم همون نیت اولیه اش رو اجرا میکنه یعنی اون طرف رو رها میکنه. این ادم با مورد اولی فرق داره .این شخص اشتباه کرده و اطلاعاتش هم ناکافی بوده . خب ضربه عاطفی هم خورده و تاوانش رو هم داده و اگه پشیمون هم باشه بحثش از ادمی که دانسته وارد شده جداست.

درضمن من البته سخنران مذهبی نیستم درحدش هم نیستم ولی خدا توبه رو گذاشته ما از خدا که بالاتر نیستیم
البته خب افرادی که پاک هستن قطعا باید نصیبشون ادم پاک باشه. این اصولا چرخه سرنوشته
من منظورم از اون حرف این بود که کسیکه شکست عاطفی به اون شکلی که گفتم رو داره این معنیش نیست که در اینده خیانت کار باشه.وگرنه بله دختر یا پسری درسال چندین رابطه رو تموم میکنه و یکی دیگه رو شروع میکنه هرچیزی ازش بر میاد

بله دقیقا هرکسی باید روح و قلبشو کنترل کنه و برای اون ادم اصلی نگه داره درست میگید یه جورایی مثل همند کنترل قلب و جسم. هردوشون میتونن ادم رو مریض کنن.ولی خب هرچند دیر ضربه روحی قابل درمان تره تا جسمی

[capitan2]

البته یه چیزیو یادم رفت بگم خانم مرلین. اینکه تا این سن از این روابط دوری کرده باشی سخته و حتی اگه بخوای خیلی خودتو درگیرش کنی از طرفی هم نخوای وارد رابطه ای بشی خیلی اذیت میشی و ممکنه دچار مشکلات روحی و عصبی بشی. اتفاقا منم تقریبا همسن شمام یه سال بزرگتر( البته اگه سنتونو کمتر نگفته باشی!). الانم یه مدتی هست احساس میکنم دیگه نمیتونم پیشرفتی تو زندگیم داشته باشم. فکر میکنم دیگه واقعا وقتشه. اینکه گفتید چرا تا این سن ازدواج نمیکنن خب یکی از دلایل اصلی خودم اینه که نمیتونم به راحتی به کسی اعتماد کنم، واسه دوستی مشکلی نیست اما به بحث ازدواج که میرسه خودبخود از طرف دختر و جامعه سنگای زیادی جلو پات نمایان میشه.

حالا یه مطلب شاید به موضوع مربوط باشه، یکی از مشکلات دختر خانما تو این زمینه اینه که مثلا با یه پسر دوست میشن تا بتونن پسرو مجاب به خواستگاری کنن، اما اگه شما نخوای دوست بشی و از همون اول خواستگاری کنی دختر تازه ناز آوردنای عجیبشون شروع میشه! حالا به نظر شما که دختری چه لزومی داره یه پسر خودشو تا این حد اذیت کنه وقتی با دوستی هم دخترو میتونه داشته باشه و گربه رو دم حجله بکشه. ببینید در واقع دخترخانما قدر خودشونو نمیدونن حالا این وسط اگه یکی بخواد از روی احترام خواستگاری کنه میفته تو هچل، پس همون دوستی بهتره. یکی از علتای دیر ازدواج کردن پسرا همین عدم اعتماد و سهل الوصول شدن دخترا تو دوستیه