به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 36
  1. #11
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 14 مهر 94 [ 17:39]
    تاریخ عضویت
    1394-7-03
    نوشته ها
    9
    امتیاز
    152
    سطح
    3
    Points: 152, Level: 3
    Level completed: 4%, Points required for next Level: 48
    Overall activity: 37.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class7 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 7 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط نارجیس نمایش پست ها
    من احساس میکنم شما علاقه ای برای ادامه دادن این زندگی ندارین... اگر اینطور باشه و دیگه همسرتونو دوست نداشته باشید دیگه راهنمایی های ما تاثیری نداره...برای طلاق هیچوفت دیر نیست اقای محترمم...چه اشکالی داره برای اخرین بار تلاش خودتونو بکنید... من میگم یه فرصت دیگه به همسرتون بدین... اگر اینبار هم دیدین دوباره شد همون آش و همون کاسه اون موقع میشه فکر دیکه ای کرد...اینبار بیاید نقش یک همسرررر با رفتار جراتمندانه به اضافه توجه و محبت به همسر را در پیش بگیررید.. من میگم جواب میگیرید....اقای محترم محبت کردن به همسر معنیش این نیست که همسرتونو سوار ماشین کنید و ببرید و بیارید.. یعنی منظور من این چیزها نبود.... من میگم شما درست برخورد کن تا همسرتون هم رفتارهای درست رو از شما یاد بگیره... چه اشکالی داره؟؟اگر اون از شما تشکر نمیکنه شما تشکر کن تا یاد بگیره....بهش بگو ممنون که اینقدر تو خونه برای من زحمت میکشی... بهش بگو ممنون که به مادرم احترام میذاری.... وقت اخلاقش خوبه ازش تعریف کن... بهش بگو عاشق این اخلاق خوبت هستم..... اقای عزیز زبان و نووع کلماتی که به کار میبیرید در گفتگوی با هسمرتون واقعاااااااااااااااا جادو میکنه.... نظر من اینه که باید نقاط ضعف موجود در همسر را تبدیل به نقاط قوت کرد............. یعنی اگر میبینی به مادرت احترام نمیذاره... نباید مستقیم بگی برو ازش معذرت خواهی کن.. یا بگی تو چرا به مادرم احترام نمیذاری... باید خیلللللللللللی سنجیده عمل کنی.... مثلا بگی من میدونم رفتارهی تو نسبت به رفتار مادرم خیلی سنجیده تر هست و میدونم اونقدر عاقل هستی که خودت میتونی این مساله را حلش کنی و من بهتر میدونم دخالت نکنم....همین پست اخیرتون خیلی چیزها رو مشخص کرد......... شما تعریفتون از توجه و محبت به خانم کاملااا متفاوته با اون چیزی که من مد نظرم بود....بهتره به جای ریز شدن به رفتارهای خانمتون رو رفتارهای خودتون تمرکز کنید و در ضمن احترامی که به خانمتون میذارید انتظاراتتون رو با روشی درست ازش بخواهید....تا حالا خود شما شده از خانمتون به خاطر زحمتهایی که تو خوونه میکشه تشکر کنید..؟ نگید کاری نمیکنه که محاله... بالاخره هر چی باشه اون خانم شما بوده تا الان... پس ایا شده تا الان ازش تشکر کنید که انتظار دارید اون این کار را انجام بده؟؟باز هم اگر تمایلی داشته باشید که رابطتون درست بشه من تو تاپیک های بعدی در مورد نحوه برخورد با خانمتون بیشتر خواهم گفت... و باز نظرم اینه که شما هم خیلی مقصر بوده اید تا به الان..... من جای شما بودم در اسرع وقت مشاورم رو عوض میکردم.
    من همون اول منظورتون رو از محبت كردن فهميدم،تمام اين جملات جادويي رو گفتم فكر كرديد من ادم كم عقلي هستم ك يكدفعه ب يك نفر فشار بيارم؟نه اينطورنيست باور كنيد زن من از من مطيع بودن رو ميخاد ولا غير اينقدر با سياست باهاش رفتار كردم ك ديگه كم اوردم ببينيد خوانواده ايسون هميجورين فقط ميگن مرغ يه پا داره. خرشحالم ك ميبينم تمام كارايي كه شما گفتيد رو انجام دادم و نتيجه نگرفتمفكر ميكنيد مشاور ٦٠ساله چرا بهم ميگه ديگه خونت نرو تا خودش بياد پيشت و واقعا از كرده خودش ك پشيمون ك شد باهاش حرف بزن؟اينجا مجال همه صحبتا نيست ولي همينقدر بگم انسان يك چيزي بنام وجدان داره ك من واقعا با هركي مشورت كردم ديدم بي وجداني نكردماميدوارم بعد من شوهري گيرش بياد ك حداقل يك دهم من محبت خرجش كنهو بردارش كه تازه دارن ميرن براش خاستگاري يه زني مثه خواهرش گيرش بياد.ممنون از راهنمايي شمادلم برا همسرم ميسوزه اون قرباني تربيت اشتباه مادرش شد.زندگيش رو اون تباه كرد و مادرش فكر ميكنه كه تربيت بچه هاش درسته بوده در حالي ك نميدونه دخترش رو بدبخت كرد رفت.

  2. کاربر روبرو از پست مفید watowato تشکرکرده است .

    نارجیس (شنبه 11 مهر 94)

  3. #12
    ((( مشاور خانواده )))

    آخرین بازدید
    امروز [ 11:18]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,423
    امتیاز
    287,366
    سطح
    100
    Points: 287,366, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.4%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,585

    تشکرشده 37,089 در 7,005 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array
    سلام watowato گرامی
    لطفا به سئوالهای ذیل با دقت تمام و خلاصه جواب بده تا اطلاعاتمان تکمیل شود:

    1 - نقاط مثبت یا خصلت های مثبت یا چیزهایی که در خانمت هست و دیگران یا شما فکر می کنید خصوصیات خوبی هست هر کدام را در یک یک یا دو خط واضح توضیح بده.
    2- بفرمایید رابطه همسرتون به جز شما و خانواده اتان با والدین، خانواده خودش و دوستانش چگونه هست؟

    3- حداقل 5 خصوصیت یا صفت یا چیزهایی که در خودتون هست و از نظر همسرت منفی هست را از نگاه ایشان توضیح بده؟

    4 - انتقاداتی که همسرت به مادرتون داشته را با مثال و دقیق از زبان همسرتان برای ما بیان کنید؟

    5 - بفرمایید طی این سالها که با او زندگی کردید کدام نقاط ضعف همسرتون روز به روز بیشتر شده است، کدامیک کمتر شده است و کدام برطرف شده است؟

    6 - انتظارات و توقعاتی که همسرت از شما داشت و به شما ا نتقاد می کرد و شما صلاح نمی دیدید تغییر بدهید به چه صورت عمل می کردید.؟


    7 - وقتی او با کارها و انتظاراتش شما را عصبی می کرد چه عکس العملی نشان می دادید. سکوت، منت کشی، نوازش، قهر ، صحبت، عوض کردن موضوع یا ؟؟؟؟


    8 - فرض کنید همسرتون زنگ بزند به شما و بگوید که " به نظرم شما مقصر هستید و اشکال از شماست، اما می خواهم ازت گذشت کنم و ببخشمت و به منزل برگردم""
    آنگاه شما جواب تون به او چه خواهد بود؟

    9 - اگر مادرتون بگوید برو سراغش و زندگیت رو خراب نکن جه واکنشی به مادرتون نشان می دهید؟







    =====================
    پاورقی:

    تمرین برای خورشید30 گرامی
    لطفا مطلب ذیل خود را یکبار دیگر با دقت مطالعه کنید، آنگاه به تاپیک آفت های احتمالی در مشاوره مراجعه کنید و بگویید طبق کدام شماره پست ها این گونه مطالب خطاب به مراجعان آفت مشاوره هست و اشتباه می باشد؟!
    پاسخ را از طریق لینک تماس با ما ارسال فرمایید تا تاپیک این مراجع گرامی منحرف نشود.
    با تشکر

    نقل قول نوشته اصلی توسط خورشید30 نمایش پست ها
    الان که یه کم از جزییات واسمون گفتین باور کنین خونم به جوش اومد.......اصلا نمیتونم باور کنم چطور به خودش اجازه داده که به مادرتون به راحتی توهین کنه....بخدا هر چی سعی میکنم خودمو جای ایشون بزارم..اصلا نمیشه...خانم شما انگار تربیت درستی نداشته...کار از ریشه خرابه..یا اینکه سیاست برخورد با دیگران رو بلد نیست......تا الان اینجوری بار اومده...اما باید خیلی جدی باهاش حرف بزنید....



    غلام همت آنم که زیر چرخ کبـــود
    زهرچه رنگ تعلق پذیرد آزاد است

    http://www.hamdardi.com
    دسترسی سریع به همدردی و مدیر همدردی با عضویت در کانال همدردی در ایتا

  4. 5 کاربر از پست مفید مدیرهمدردی تشکرکرده اند .

    mahasty (یکشنبه 12 مهر 94), فرشته مهربان (سه شنبه 14 مهر 94), نیکیا (شنبه 11 مهر 94), نارجیس (شنبه 11 مهر 94), ستاره زیبا (شنبه 11 مهر 94)

  5. #13
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 14 مهر 94 [ 17:39]
    تاریخ عضویت
    1394-7-03
    نوشته ها
    9
    امتیاز
    152
    سطح
    3
    Points: 152, Level: 3
    Level completed: 4%, Points required for next Level: 48
    Overall activity: 37.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class7 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 7 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array
    با سلام جواب هرکدام را خدمتتان عرض میکنم
    - نقاط مثبت یا خصلت های مثبت یا چیزهایی که در خانمت هست و دیگران یا شما فکر می کنید خصوصیات خوبی هست هر کدام را در یک یک یا دو خط واضح توضیح بده.
    2- بفرمایید رابطه همسرتون به جز شما و خانواده اتان با والدین، خانواده خودش و دوستانش چگونه هست؟
    مهربون،دیگران فکر میکندد مظلومه اما مظلوم نماست،بعضی وقتا جو گیر میشه و میگه منو خیلی دوست داره،قبلنا بسیار راست گو بود اما الان نیست
    رابطش فقط با خواهر دوقلوش خیلی خوبه و کمی هم با مادر و دختر یکی از فامیلاش با بیشتر دوستاش قهر کرد و الان فقط یک دوست رو داره که با اونم دوستیش به این خاطر ادامه پیدا کرد چون فکر میکنه دختریه که تو زندگی خیلی بدبختی کشیده
    وقدرت یادگیری
    3- حداقل 5 خصوصیت یا صفت یا چیزهایی که در خودتون هست و از نظر همسرت منفی هست را از نگاه ایشان توضیح بده؟
    1-من قهر میکنم وقتی با هم مشاجره داریم و اون خیلی بدش می اد
    2-من روز در میون باید ببرمش بیرون ولی من نمیبرمش و هفته ای یک یا دوبار میبرمش
    3-من بفکر ایندم نیستم و هیچ تلاش برای پولدار شدن سریع انجام نمیدم
    4-وقتی از دیگران انتقاد میکنه مخصوصا فامیل من و من خودم رو بی طرف میگیرم ناراحت میشه
    4 - انتقاداتی که همسرت به مادرتون داشته را با مثال و دقیق از زبان همسرتان برای ما بیان کنید؟
    مادر من بقول اون موزیه و اونو ادم حساب نمیکنه(اخه مادرم هر وقت از کسی جلوی اون انتقاد میکرد بخودش میگرفت و مادر منم سعی کرد دیگه هر حرفیو بهش نگم)
    5- بفرمایید طی این سالها که با او زندگی کردید کدام نقاط ضعف همسرتون روز به روز بیشتر شده است، کدامیک کمتر شده است و کدام برطرف شده است؟

    انتقاد ناپذیر بودنش و توهم این که مردم باهاش دشمنن و بهش متلک میندازن روز به روز بیشتر شده
    فحاشیش هم بیشتر شده
    ولی چیز پرتاب کردنش و حمله ور شدن به من رو کمتر کرده
    نسبت به کارای خونه کم علاقه و تنبل
    6 - انتظارات و توقعاتی که همسرت از شما داشت و به شما ا نتقاد می کرد و شما صلاح نمی دیدید تغییر بدهید به چه صورت عمل می کردید.؟

    بصورت صحبت و سعی در متقاعد کردن

    - وقتی او با کارها و انتظاراتش شما را عصبی می کرد چه عکس العملی نشان می دادید. سکوت، منت کشی، نوازش، قهر ، صحبت، عوض کردن موضوع یا ؟؟؟؟

    اول با خواهش و مهربونی سعی میکردم ارومش کنم اگه جواب نمیداد سکوت و درنهایت قهر میکردم باهاش تا یکی دو روز
    - فرض کنید همسرتون زنگ بزند به شما و بگوید که " به نظرم شما مقصر هستید و اشکال از شماست، اما می خواهم ازت گذشت کنم و ببخشمت و به منزل برگردم""
    آنگاه شما جواب تون به او چه خواهد بود؟
    بیشتر وقتا همین کارو میکنه و این دفعه هم کرد اما من در جوابش گفت دیگه اینقدر احمق نیستم تا برگردم فقط باید جداشیم
    9 - اگر مادرتون بگوید برو سراغش و زندگیت رو خراب نکن جه واکنشی به مادرتون نشان می دهید؟

    میگم دخالت نکن اون دیگه درست نمیشه اگه میشد تو این چند سال که منو فحش داد و به خودت توهین کرد درست میشد
    ویرایش توسط watowato : شنبه 11 مهر 94 در ساعت 18:33

  6. 2 کاربر از پست مفید watowato تشکرکرده اند .

    فرشته مهربان (سه شنبه 14 مهر 94), نارجیس (شنبه 11 مهر 94)

  7. #14
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 24 آذر 00 [ 21:47]
    تاریخ عضویت
    1391-2-29
    نوشته ها
    421
    امتیاز
    12,188
    سطح
    72
    Points: 12,188, Level: 72
    Level completed: 35%, Points required for next Level: 262
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    662

    تشکرشده 635 در 275 پست

    Rep Power
    67
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط watowato نمایش پست ها
    با سلام من 30 سالمه و همسرم 21 من لساسنم و همسرم بعد از دو سال تو خونه من لسانسش رو گرفت ما 4 ساه رفتیم خونه زندگی به صلاح هست؟
    همسر 21 ساله شما یک سال و نیم پشت کنکور ارشد بوده تا قبول شده ؟؟؟؟؟؟؟؟

    ادمای عادی 22 سالگی لیسانس می گیرن اگه اینقدر پشت کنکور باشن حداقل 24 سال دارن

    با این حساب همسر شما حداقل سه سال از بقیه جلو هستن
    خدایا کمکم کن تا ایمان، نام و نان برایم نیاورد

  8. کاربر روبرو از پست مفید نازنین2010 تشکرکرده است .

    کمال (یکشنبه 12 مهر 94)

  9. #15
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 09 مرداد 95 [ 14:09]
    تاریخ عضویت
    1394-3-31
    نوشته ها
    288
    امتیاز
    5,658
    سطح
    48
    Points: 5,658, Level: 48
    Level completed: 54%, Points required for next Level: 92
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    502

    تشکرشده 446 در 203 پست

    Rep Power
    59
    Array
    جا داره از مدیر خوب همدردی به خاطر نکته سنجی های خوبشون تشکر کرد... واقعا به نکات خیلی مهمی اشاره کردند ...


    من فکر میکنم شما الان فقط و فقط روی نکات منفی خانمتون کلیک کردین و دیگه خوبی های اونو نمیبینین... دلیلشو نمیدونم... ولی ظاهرا از اینکه کسی بیاد و بهتون بگه طلاقش بده خوشحال میشین ولی من بار هم مطمئنم که شما دارید راه را اشتباه میرید... اقای محترم باور کنید مشکلتون قابل حله... فقط کافیه بخواید ...

    در مورد سوال اول اینحور که عنوان کردین این خانم اصلاااا خصوصیت مثبت انچنانی نداره... این به نظرم غیر ممکنه... قبول کنید که کمی دارید مبالغه میکنید...

    میبینید حتی شما نسیت به انتظارات خانمتون بی توجه بودین ... اونوقت چطور انتظار داشتین اون به انتظارات شما عمل کنه.... تازه خوبه انتظاراتشون ازتون فقط در همین حد بوده... (راستی یادم رفت بگم فکر نکنید فقط شما هستین که این خدمات را برای خانمتون انجام دادین... خود من الان دانجشوی دکتری اون هم تو شهر دیگه هستم... شده دو سه هفته به خاطر درسم نتونستم خونه برم.. ولی شوهر همیشه تشوقیم کرده... حتی شده وقتایی که خونه هستم و ازش سوال میکنم چی ناهار درست کنم... میگه تو ذهنتو درگیر اینکه چی درست کنم و اینجور مسائل نکن.. اگه درس داری بشین درس یخون ظهر هم یه چیزی میخوریم... خلاصه میخوام بگم هیچوقت نشده شوهرم این حمایت هاشو به عنوان منت به سرم بزنه بر عکس فکر میکنم این کارها رو وظیفه خودش میدونه.... خوب اینها باعث میشه من خودم همیشه ازش تشکر کنم و اون در حواب بگه همه اینها وظیفه است و من دوست دارم تو پیشرفت کنی..)

    حالا خانم شما برای ارشد نشسته یک سال و نیم درس خونده .. اون هم به خاطر نه فقط اینده خودش.. برای زندگی هر دوتون و بچه هاتون... پس لطفا این تفکرات رو کنار بذارید..

    اقای محترم من رفتار خانمتون رو در برابر مادرتون تایید نمیکنم ولی فقط خانم شما نیست که نسبت به مادر شوهر حساسه.. این اخلاق بیشتر خانم هاست .. البته درست نیست و باااااااااااااید به شیوه درست حل بشه... البته باز هم میگم اکر شما بخواین که مشکلتون حل بشه.

    در مورد پرخاشگری و حمله ور شدن و پرتاب اشیا من فکر میکنم اگر مدتی تحت نظر یه مشاور باشه خوبه.. شاید خانمتون کمی علائم افسردگی داشته باشه.

    اقای محترم واقعا طرز برخوردتون با مادرتون اگر این باشه میشه پیش بینی کرد با خانمتون هم چطور برخورد میکردین... به شما ربطی نداره یعنی چی؟ کسی که خودش به دیگران خوب احترام نمیذاره چطور انتظار و توقع داره خانمش یا هر کس دیگه بهش احترام بذاره... شما رفتار خودتون را با ادم های اطراف محترمانه بکن ... به خودت احترام بذار تا دیگران بهت احترام بذارن...

    مورد دیگه هم اینکه شما همیشه به این راحتی از خانمتون پیش مادرتون بد میگین؟؟

    شما باید به فکر اصلاح خیلی از رفتارهاتون باشید در درجه اول و بعد از اون برای اصلاح خانمتون با روش (مثلا تغییر رفتار و برخوردتون با خانم ... مثلا یکیش رفتار جراتمندانه در برابر خانم و مادرتون هست که در صورت تمایل بعدا میشه تاپیکی باز کنید با موضوع : چگونگی رفتار درست با خانمتون تا دیگه مشکلی بعد از این پیش نیاد)

    تا الان هر چی اشتباه کردین تموم شده از همین الان به فکر احیای زندگیتون باشید تا اینکه بخواین تمومش کنین.

    به خاطر اینکه کمی حرفهام جنبه انتقادانه و کمی تند بوده ازتون معذرت میخوام.. امیدوارم بدونین که هدفم تنها کمک بوده و بس...

  10. #16
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 21 اسفند 94 [ 02:00]
    تاریخ عضویت
    1394-2-12
    نوشته ها
    151
    امتیاز
    2,513
    سطح
    30
    Points: 2,513, Level: 30
    Level completed: 43%, Points required for next Level: 87
    Overall activity: 6.0%
    دستاوردها:
    3 months registered1000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    0

    تشکرشده 124 در 73 پست

    Rep Power
    31
    Array
    با سلام خدمت همه علی الخصوص مدیریت سایت...ولله حق با شماست الان که پیام قبلم رو خوندم..متوجه شدم که یه کوچولو تند رفتم..البته خدایی همه حرفام درست بود...اما خوب چون به قصد مشاوره پیام گذاشتم..نباید از احساسات درونی خودم مایه میزاشتم.....اگه اون حرفا رو زدم واسه اینکه خانم ایشون رو با خودم و خانمای اطرافم مقایسه کردم......اما در اینکه ایشون خودشون باید یه حرکت جدی بکنن و با جدیت بیشتری با مشکلشون برخورد کنند هم شکی توش نیست..به نظر من که صدالبته حرفام کارشناسانه نیست...خانمشون به مشاور حضوری احتیاج دارند........!!!

  11. #17
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 14 مهر 94 [ 17:39]
    تاریخ عضویت
    1394-7-03
    نوشته ها
    9
    امتیاز
    152
    سطح
    3
    Points: 152, Level: 3
    Level completed: 4%, Points required for next Level: 48
    Overall activity: 37.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class7 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 7 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط نارجیس نمایش پست ها
    جا داره از مدیر خوب همدردی به خاطر نکته سنجی های خوبشون تشکر کرد... واقعا به نکات خیلی مهمی اشاره کردند ...


    من فکر میکنم شما الان فقط و فقط روی نکات منفی خانمتون کلیک کردین و دیگه خوبی های اونو نمیبینین... دلیلشو نمیدونم... ولی ظاهرا از اینکه کسی بیاد و بهتون بگه طلاقش بده خوشحال میشین ولی من بار هم مطمئنم که شما دارید راه را اشتباه میرید... اقای محترم باور کنید مشکلتون قابل حله... فقط کافیه بخواید ...

    در مورد سوال اول اینحور که عنوان کردین این خانم اصلاااا خصوصیت مثبت انچنانی نداره... این به نظرم غیر ممکنه... قبول کنید که کمی دارید مبالغه میکنید...

    میبینید حتی شما نسیت به انتظارات خانمتون بی توجه بودین ... اونوقت چطور انتظار داشتین اون به انتظارات شما عمل کنه.... تازه خوبه انتظاراتشون ازتون فقط در همین حد بوده... (راستی یادم رفت بگم فکر نکنید فقط شما هستین که این خدمات را برای خانمتون انجام دادین... خود من الان دانجشوی دکتری اون هم تو شهر دیگه هستم... شده دو سه هفته به خاطر درسم نتونستم خونه برم.. ولی شوهر همیشه تشوقیم کرده... حتی شده وقتایی که خونه هستم و ازش سوال میکنم چی ناهار درست کنم... میگه تو ذهنتو درگیر اینکه چی درست کنم و اینجور مسائل نکن.. اگه درس داری بشین درس یخون ظهر هم یه چیزی میخوریم... خلاصه میخوام بگم هیچوقت نشده شوهرم این حمایت هاشو به عنوان منت به سرم بزنه بر عکس فکر میکنم این کارها رو وظیفه خودش میدونه.... خوب اینها باعث میشه من خودم همیشه ازش تشکر کنم و اون در حواب بگه همه اینها وظیفه است و من دوست دارم تو پیشرفت کنی..)

    حالا خانم شما برای ارشد نشسته یک سال و نیم درس خونده .. اون هم به خاطر نه فقط اینده خودش.. برای زندگی هر دوتون و بچه هاتون... پس لطفا این تفکرات رو کنار بذارید..

    اقای محترم من رفتار خانمتون رو در برابر مادرتون تایید نمیکنم ولی فقط خانم شما نیست که نسبت به مادر شوهر حساسه.. این اخلاق بیشتر خانم هاست .. البته درست نیست و باااااااااااااید به شیوه درست حل بشه... البته باز هم میگم اکر شما بخواین که مشکلتون حل بشه.

    در مورد پرخاشگری و حمله ور شدن و پرتاب اشیا من فکر میکنم اگر مدتی تحت نظر یه مشاور باشه خوبه.. شاید خانمتون کمی علائم افسردگی داشته باشه.

    اقای محترم واقعا طرز برخوردتون با مادرتون اگر این باشه میشه پیش بینی کرد با خانمتون هم چطور برخورد میکردین... به شما ربطی نداره یعنی چی؟ کسی که خودش به دیگران خوب احترام نمیذاره چطور انتظار و توقع داره خانمش یا هر کس دیگه بهش احترام بذاره... شما رفتار خودتون را با ادم های اطراف محترمانه بکن ... به خودت احترام بذار تا دیگران بهت احترام بذارن...

    مورد دیگه هم اینکه شما همیشه به این راحتی از خانمتون پیش مادرتون بد میگین؟؟

    شما باید به فکر اصلاح خیلی از رفتارهاتون باشید در درجه اول و بعد از اون برای اصلاح خانمتون با روش (مثلا تغییر رفتار و برخوردتون با خانم ... مثلا یکیش رفتار جراتمندانه در برابر خانم و مادرتون هست که در صورت تمایل بعدا میشه تاپیکی باز کنید با موضوع : چگونگی رفتار درست با خانمتون تا دیگه مشکلی بعد از این پیش نیاد)

    تا الان هر چی اشتباه کردین تموم شده از همین الان به فکر احیای زندگیتون باشید تا اینکه بخواین تمومش کنین.

    به خاطر اینکه کمی حرفهام جنبه انتقادانه و کمی تند بوده ازتون معذرت میخوام.. امیدوارم بدونین که هدفم تنها کمک بوده و بس...
    من با بيشتر حرفاتون موافق نيستم
    اما ممنون از راهنماييتون
    مطمينم اگه همسرم ميمومد همين حرفا رو ميزد و حتي مينوشت كه من هر روز كتكشم ميزنم و تحقيرش ميكنم اونوقت شما راهنماييش ميكردين ك چطور خودشو اصلاح كنه و با من كنار بياد

  12. #18
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 21 اسفند 94 [ 02:00]
    تاریخ عضویت
    1394-2-12
    نوشته ها
    151
    امتیاز
    2,513
    سطح
    30
    Points: 2,513, Level: 30
    Level completed: 43%, Points required for next Level: 87
    Overall activity: 6.0%
    دستاوردها:
    3 months registered1000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    0

    تشکرشده 124 در 73 پست

    Rep Power
    31
    Array
    سلام مجدد....ولله اقای محترم من فکر میکنم نمیشه با دوتا پست شما دقیق قضاوت بشه که مقصر اصلی کیه..و اشکال کار کجاست..ببینید من یه چیزی رو متوجه شدم....کسانی که میان توی این سایت نظراتشون رو بیان میکنن..تعداد زیادیشون خودشون چندتا تایپیک مبنی بر مشکلات مختلف ایجاد کردن...بیشتر نظراتی که داده میشه...از دید افراد... بر اساس زندگی خصوصی خودشونه..ا!!
    از خود حقیرم میگم..که تا حالا نشده بی احترامی به مادرشوهرم داشته باشم..پس اومدم رفتار بد خانم شما رو با مادرتون..با خودم سنجیدم...امروز تایپیک خانم نارجیس رو مطالعه کردم..متوجه شدم ایشون هم نظراتشون رو براساس دید خودشون از زندگیشون میدن..چون خانم شما رو دقیقا دارن با خودشون مقایسه میکنن..که نیاز به محبت داره..نیاز به شنیدن یه جمله دوستت دارم..داره....نیاز به توجه همسرش داره.!!!و دقیقا چیزایی رو ازتون خواستن که در قبال همسرتون انجام بدین...که توقعش رو از همسر خودشون دارن..
    درسته نظرات( نظر خود حقیر )کارشناسانه نیست..ولی خوب به هر حال پشت همش تجربه است...و اینکه خانم شما هم یکی از هم جنسای ماست.خوب بالاخره یکی از این راهها رو هم امتحان کنید ضرر نمیکنید......ولی بازم تاکید میکنم...از نظر من..شما باید با همسرتون جدی صحبت کنید و حتی به خانمتون بگین که شرطش واسه ادامه زندگی رو قبول میکنین به شرط اینکه اونم شرط شما رو ( قطع ارتباط با خانوادش )بپذیره....بهش بگو حقیقت منم با خانواده تو راحت نیستم.......البته اینو دارم میگم که فقط بهش ثابت کنید که همچین چیزی امکان نداره....اگه ایشون تونستن به راحتی خانواده خودش رو بزارن کنار......اون وقت میتونن بشینن واسه شما شرط و شروط بزارن....بگو دارم سعی میکنم بهت احترام بزارم....هر توقعی ازم داری رو براورده کنم...در صورتی که دو طرفه باشه..!! شاید اینجوری بهش فهموندین همونقدر که خانواده ایشون واسشون مهمه....خانواده شما هم واستون ارج و قرب داره....موفق باشيد
    ویرایش توسط خورشید30 : یکشنبه 12 مهر 94 در ساعت 22:52

  13. #19
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 14 مهر 94 [ 17:39]
    تاریخ عضویت
    1394-7-03
    نوشته ها
    9
    امتیاز
    152
    سطح
    3
    Points: 152, Level: 3
    Level completed: 4%, Points required for next Level: 48
    Overall activity: 37.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class7 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 7 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط خورشید30 نمایش پست ها
    سلام مجدد....ولله اقای محترم من فکر میکنم نمیشه با دوتا پست شما دقیق قضاوت بشه که مقصر اصلی کیه..و اشکال کار کجاست..ببینید من یه چیزی رو متوجه شدم....کسانی که میان توی این سایت نظراتشون رو بیان میکنن..تعداد زیادیشون خودشون چندتا تایپیک مبنی بر مشکلات مختلف ایجاد کردن...بیشتر نظراتی که داده میشه...از دید افراد... بر اساس زندگی خصوصی خودشونه..ا!!
    از خود حقیرم میگم..که تا حالا نشده بی احترامی به مادرشوهرم داشته باشم..پس اومدم رفتار بد خانم شما رو با مادرتون..با خودم سنجیدم...امروز تایپیک خانم نارجیس رو مطالعه کردم..متوجه شدم ایشون هم نظراتشون رو براساس دید خودشون از زندگیشون میدن..چون خانم شما رو دقیقا دارن با خودشون مقایسه میکنن..که نیاز به محبت داره..نیاز به شنیدن یه جمله دوستت دارم..داره....نیاز به توجه همسرش داره.!!!و دقیقا چیزایی رو ازتون خواستن که در قبال همسرتون انجام بدین...که توقعش رو از همسر خودشون دارن..
    درسته نظرات( نظر خود حقیر )کارشناسانه نیست..ولی خوب به هر حال پشت همش تجربه است...و اینکه خانم شما هم یکی از هم جنسای ماست.خوب بالاخره یکی از این راهها رو هم امتحان کنید ضرر نمیکنید......ولی بازم تاکید میکنم...از نظر من..شما باید با همسرتون جدی صحبت کنید و حتی به خانمتون بگین که شرطش واسه ادامه زندگی رو قبول میکنین به شرط اینکه اونم شرط شما رو ( قطع ارتباط با خانوادش )بپذیره....بهش بگو حقیقت منم با خانواده تو راحت نیستم.......البته اینو دارم میگم که فقط بهش ثابت کنید که همچین چیزی امکان نداره....اگه ایشون تونستن به راحتی خانواده خودش رو بزارن کنار......اون وقت میتونن بشینن واسه شما شرط و شروط بزارن....بگو دارم سعی میکنم بهت احترام بزارم....هر توقعی ازم داری رو براورده کنم...در صورتی که دو طرفه باشه..!! شاید اینجوری بهش فهموندین همونقدر که خانواده ایشون واسشون مهمه....خانواده شما هم واستون ارج و قرب داره....موفق باشيد
    ممنون از راهنماييتون اون رفته مشاور و مشاور بهش گفته برو خونت بمون تا شوهرت برگرده اونم بعد دو هفته ولي من حلصر نيستم برگردم چون حتا حاضر نيست از مادرم عذر خواهي كنه
    هر روز ك ميگذره بيشتر ميفهمم كه بايد طلاق رو بگيرم.مشاورم راست ميگفت اين محبتي كه اينقدر براش انجام دادم اسكش حماقته

  14. #20
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 21 اسفند 94 [ 02:00]
    تاریخ عضویت
    1394-2-12
    نوشته ها
    151
    امتیاز
    2,513
    سطح
    30
    Points: 2,513, Level: 30
    Level completed: 43%, Points required for next Level: 87
    Overall activity: 6.0%
    دستاوردها:
    3 months registered1000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    0

    تشکرشده 124 در 73 پست

    Rep Power
    31
    Array
    نه دیگه نشد...قرار نشد به همین راحتی بخواهید قید همه چی رو بزنین......بالاخره خانمتونم اگه داره از عذر خواهی کردن امتناع میکنه واسه اینکه فکر میکنه غرورش له میشه.....درسته داره اشتباه میکنه...اما قرار شد شما به عنوان مرد زندگی قضیه رو مدیریت کنی...اخه شما هنوز روابط بین خودتون رو که تیره شده.......اصلاح نکردین..اول ازش خواستین که باید از مادرتون عذر خواهی کنه........این خواسته رو باید موکول میکردین به وقتی دیگه.....اون هنوز مشکلش با خود شما رفع نشده...شما اول پای نفر سوم..یعنی مادرتون رو پیش کشیدین؟؟؟؟؟؟؟ شما هم بهتره کمی نرمش از خودتون نشون بدین..بخدا با زبون محبت میشه همه کار کرد....وقتی با محبت پیش برید..همه چی بهتر پیش میره....قفل در دل خانما فقط با محبت باز میشه....با پنبه سر ببرید....لجبازی رو بزارید کنار...یه فرصت به خودتون و خانمتون و علی الخصوص زندگیتون بدین....

  15. کاربر روبرو از پست مفید خورشید30 تشکرکرده است .

    ستاره زیبا (دوشنبه 13 مهر 94)


 
صفحه 2 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 18:52 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.