به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 9 123456789 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 83
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 26 آذر 94 [ 15:39]
    تاریخ عضویت
    1394-4-23
    نوشته ها
    40
    امتیاز
    934
    سطح
    16
    Points: 934, Level: 16
    Level completed: 34%, Points required for next Level: 66
    Overall activity: 12.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class500 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 40 در 16 پست

    Rep Power
    0
    Array

    همسرم كتكم زد.... حمايتم نكرد... كتكم زد

    سلام
    من قبلا هم نظر مشورتي خواسته بودند و دوستان نظراتشون رو داده بودند كه اينجا دوباره از همگي دوستان تشكر مي كنم، و همينجا هم بگم كه همسرم به خونه برگشت اما:
    يه مرور خيلي كوچيك به ماجرا:
    من ٣٧ سالمه و وكيل دادگستري هستم، همسرم ٤٢ ساله و پزشك عمومي و يك سال و نيمه كه ازدواج كرديم، همسرم تووي اين مدت يك و سال و نيم، يك روز هم سر كار نرفته و مخارجمون از سرمايه و پس اندازش تامين شده، همسرم حدود ٧ ماه سخت درس خووند براي آزمون تخصص كه هنوز نتيجه اش اعلام نشده،
    من حدود ٢٠ روز مدام بهش غر زدم كه بره سر يه كاري و اونم ناراحت شد و گفت كه شخصيتش رو تخريب كردم و خونه رو ترك كرد و خواهان طلاق بود، اما بعد از ١٦ روز برگشت خونه، شبي كه برگشت گفت مسايلي كه بينمون بوده هنوز حل نشده اما خيلي خيلي خوب و خوش بوديم باهم... ٢ روز بعد از برگشتنش به خونه، من رفتم كرمان براي يه پرونده، اما جريان پرونده چي هست:
    همسرم قبل از ازدواج با من ، يه ازدواج ناموفق داشته كه مهريه خانم قبليش ٢٠٠١ عدد سكه است كه فقط ٦٠ سكه رو همسرم پرداخت كرده، از وقتي كه ما ازدواج كرديم، اين خانم براي وصول مابقي مهريه اش دعاوي متعدد عليه همسرم مطرح كرده ( حكم جلبش رو گرفته و پارسال كه ما رفته بوديم كرمان مامورا ريختن تووي خونه مادر همسرم براي دستگيري همسرم و همسرم مخفي شد و من جلوشون جواباي قانوني رو دادم و مامورا رفتن، ما هم شبانه مثل آدماي خلافكار و فراري از كرمان فرار كرديم!!!!) بگذريم... من براي براي يكي از دعاوي كه خانم قبلي همسرم عليه ش مطرح كرده براي ١ روز رفتم كرمان و اونجا متوجه شدم كه ٤ تا پرونده ديگه هم هست و مجبور شدم كه ١٦ روز اونجا بمونم تا بتونم به دعاوي رسيدگي كنم، همسرم هم روز بغد از رفتن من، اومد كرمان و با هم بوديم.... اونجا شرايط من بسيار نامناسب بود هم به خاطر استرس اين پرونده ها كه همه دار و ندار همسرم رو در معرض تهديد قرار مي داد و هم به خاطر رفتارهاي بسيار بد مادر همسرم ( راستي يادم رفت بگم كه خانواده من و همسرم اختلاف بسيار شديد فرهنگي، مذهبي و اقتصادي داريم، خانواده همسرم به شدت مذهبي هستن و ما عير مذهبي... مادر همسرم اصرار داره كه من حجاب داشته باشم اما همسرم مي گه از موضع خودم نبايد كوتاه بيام كه مادرش فكر كنه حق با اونه... حتي وقتي خواستم يه شال بندازم روي سرم همسرم مخالفت كرد و گفت نبايد اين كار رو بكنم، منم تووي اين مدت ١٦ روز به جز ١ بار كه ناهار رفتيم خونه خواهر همسرم و منم با مانتو و روسري اونجا بودم بقيه مواقع وقتي برادر همسرم يا بقيه مرداي فاميلشون ميومدن، تووي اتاق مي موندم كه بي حجاب بودنم باعث آزار مادر شوهرم نشه و تنشي بينمون به وجود نياد....) اما مادر همسرم مدام بهم اخم مي كرد و غر ولند مي كرد كه چرا نميام بيرون از اتاق ، تووي اون هواي گرم كرمان كولر رو خاموش مي كرد با اينكه مي دونست تووي اون اتاق در بسته من از گرما چقدر اذيت مي شم، يه روز كه به مادرش به عنوان درد دا گفتم عروس قبليشون تووي يكي از دادگاهها بهم فحش داده در جوابم گفت من اونو دوست داشتم چون حجاب داشته!!!!)
    يكي دو روز اول من به همسرم مي گفتم كه رفتاراي مادرش چه جوريه و البته خودشم مي ديد و باهام هم دلي و همدردي مي كرد اما وقتي ازش خواستم يه واكنشي نشون بده و حمايتي كنه ، گفت خودت بايد مسايلت رو با مامانم حل كني.... يه روز هم با يه لحن تند سعي كرد من رو با مامانش راجع به اينكه چرا گفتن عروس قبليشون رو دوست دارن رو در رو كنه و البته اين كار رو كرد و منم با مادرش بحث كردم اما بحث رو بردم به سمت اينكه چرا از پسرشون حمايت نكردن، چرا حاضر نيستن بيان به دادگاه و شهادت بدن كه پسرشون توان مالي پرداخت ٢٠٠١ سكه رو نداره....) از اون روز به بعد كه بحث كرديم رفتاراي مادر همسرم بدتر شد و همسرم هم به دليل فشارهاي عصبي كه از اي پرونده بهش وارد مي شد رفتاراي عصبي داشت تا اينكه....
    تا اينكه روز آخر اقامتمون تووي كرمان من داشتم بيرون از اتاقي كه هميشه بودم با مهربوني با همسرم صبحت مي كردم كه يهو مادرش اومد داد و بداد كه چرا حالا كه من بيرون از اتاقم كولر روشنه، وقتي كه رفت من صحبتم رو با همسرم ادامه دادم، كه همسرم گفت خوب راست مي گه ديگه كولر روشنه برو تووي اتاق.... منم گفتم مي شه من رو ببري هتل؟ گفت نه! گفتم اگه نمي بري خودم برم، گفت بري مسووليت عواقبش با خودته برو تووي اتاق... منم گفتم باشه حداقل تو شعور داشته باش اومده بودم بيرون بابت صبحونه كه برام آورده بردي ازت تشكر كنم و خم شدم كه صورتش رو ببوسم، يهو هولم داد كه بي شعور تويي... حق نداري به مامانم توهين كني... هولم داد و افتادم روي زمين، گفتم رضا هولم دادي؟! گفت اره برو گمشو هرجا مي خواي بري اينجا مزاحم اينايي.... منم بعد از ١٦ روزصبرم لبريز شد و داد زدم حالا كه زدي قشنگ منو بزن و وايستادم جلوش.... اونم شروع كرد به كتك زدم من.... كتكم زد... باور مي كنيد؟ من و رضا كه اين همه ادبياتمون با هم عاشقانه و مودبانه بود.... كتكم زد!! با اينكه مي دونست من علي رغم ميل باطنيم و به خاطر پرونده هاي خودش با اون شرايط سخت اونجا موندم، نه تنها ازم حمايت نكرد .... كتكم زد....
    وسايلمون رو جمع كرديم و اومديم تهران....
    من گفتم مي خوام جدا بشم.. اونم همينطور ني خواد جدا بشه... اما به جز اين ٣٥ ميليون پول رهن خونه هيچ پولي ديگه نداره... مي خواست نزديك خونه مامانم اينا به جاي مهريه ام برام يه خونه رهن كنه ( مهريه من پول نيست، يك جلد ديوان حافظ هست به خط نستعليق كه توسط همسرم بايد نوشته بشه) اما پولش به رهن خونه نرسيد، مي گه ٣ ماه ديگه صبر كنيم تا يه پولي بياد دستش و تووي اين مدت اون بره خونه دوستاش و جدا از هم باشيم تا بعد رسما جدا بشيم.... ديگه نمي شناسمش، مي نرسم براي اينكه بخواد پرونده هاش رو به نتيجه برسونم داره اينطوري مي گه.... البته واقعا ديگه هيچ پولي نداره و حدود نيم ميليارد هم به اشخاص مختلف بدهكاره...
    چه كار بايد بكنم؟ كمكم كنيدلطفا

  2. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 20 دی 95 [ 11:34]
    تاریخ عضویت
    1394-5-04
    نوشته ها
    142
    امتیاز
    3,429
    سطح
    36
    Points: 3,429, Level: 36
    Level completed: 53%, Points required for next Level: 71
    Overall activity: 25.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    21

    تشکرشده 298 در 108 پست

    Rep Power
    38
    Array
    خواهر عزیزم
    نخست اینکه میگن مهمان روز اول ظلاست روز دوم مس روز سوم خاکستر که باید بریزنش بیرون/ آخه آدم خونه خاله اش هم 16 روز بمونه عذرشو میخوان چه برسه خونه مادر شوهر. تنش ایجاد میشه
    دوم اینکه شما فکر نکردید کار درستی نیست که شما پیگیر پرونده ازدواج قبلی همسرتون بشید؟ تعجب میکنم. خودتون را بذارید جای همسر قبلیش ببینید چه حسی داره. حتی افکار عمومی چه قضاوتی میکنه
    سوم، همسر شما 2001 سکه مهر کرده و پزشک هست؟! چجوری با کسی ازدواج کردید که در عین نداری 2001 سکه رو هوا مهر میکنه؟
    ( بیزارم از این مردها. میدونید چرا؟ چون معمولا مردهایی که در زمان خواستگاری در موارد دیگر کم هستند می آیند با مهریه بالا ضعف هاشون در برابر خانواده عروس و عروس را جبران میکنند، یعنی با حرف مفت برای خودشون مزیت درست میکنند)
    شما نیازی به جدا شدن ندارید. اگر واقعا وکیل هستید خیلی با احترام تشریف ببرید از همسرتون شکایت کنید. تا متوجه بشه که هر حرکتی یک واکنش داره. و پیگیر باشید تا خوب بفهمه. بعد با آرامش بیشتر به زندگیتون فکر کنید
    راستی یادتون باشه که احتمالا همسر بعدی ایشون خطاط خواهند بود و یک جلد دیوان حافظ خواهند نوشت.

  3. 8 کاربر از پست مفید Kaveh_r تشکرکرده اند .

    Aras (سه شنبه 03 شهریور 94), iran.rose (چهارشنبه 11 شهریور 94), she (چهارشنبه 28 مرداد 94), مهرااد (جمعه 30 مرداد 94), آنیتا123 (دوشنبه 26 مرداد 94), اثر راشومون (یکشنبه 25 مرداد 94), رنگین (یکشنبه 25 مرداد 94), سرشار (یکشنبه 25 مرداد 94)

  4. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 22 تیر 00 [ 21:34]
    تاریخ عضویت
    1393-8-30
    نوشته ها
    137
    امتیاز
    10,896
    سطح
    69
    Points: 10,896, Level: 69
    Level completed: 12%, Points required for next Level: 354
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,179

    تشکرشده 383 در 100 پست

    Rep Power
    42
    Array
    سلام من از گفتهاتون متوجه شدم شما یه فرشته اید که هنگام سختی به کمک همسرتون شتافتید و همسرتون قدر نشناسه!!
    تقصیر شما تو این اتفاق چیه؟ همسرتون چرا اینکارو کرد؟ کجاهارو شما اشتباه کردید؟
    پیشنهاد میکنم فایل کلید مردو دانلود کنید وگوش بدید
    به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل ------که گر مراد نیابم به قدر وسع بکوشم

  5. 2 کاربر از پست مفید اقای نجار تشکرکرده اند .

    رنگین (یکشنبه 25 مرداد 94), سرشار (یکشنبه 25 مرداد 94)

  6. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 26 آذر 94 [ 15:39]
    تاریخ عضویت
    1394-4-23
    نوشته ها
    40
    امتیاز
    934
    سطح
    16
    Points: 934, Level: 16
    Level completed: 34%, Points required for next Level: 66
    Overall activity: 12.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class500 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 40 در 16 پست

    Rep Power
    0
    Array
    آقاي كاوه عزيز! ممنون از همدرديتون
    حق با شماست، منم اصلا از اول نمي خواستم برم خونه مادر همسرم چون مشابه رفتارهاي اين باز رو (البته نه به اين شدت) دفعه پيش هم كه منزلشون بوديم داشت، منم اصرار داشتم كه برم هتل اما همسرم اجازه نداد و گفت تووي شهر كوچيك همه ما رو ميشناسن و آبروي خانواده مون مي ره اگه عررسشون بره هتل!
    راجع به مهريه خانم قبلي همسرم من نمي دونستم كه اينقدر مهرشون بوده ، به من گفته بودن كه قضيه ازدواج قبليشون و مهريه كاملا حل شده و مهريه رو همون ٦٠ سكه اي كه داده بودن عنوان كردند، ضمنا من در خصوص دعواي مهريه وكالت همسرم رو به عهده نگرفتم چون اصولا جايي براي دفاع از ايشون نيست، اون ٤ دعوايي كه من وكيل همسرم هستم دعاوي ملكي هست كه خانم قبليشون به نا حق و به طور واهي و كاملا مشخصه كه به خاطر انتقام گيري مطرح كردند...
    شما دقيقا درست مي گين كه ٢٠٠١ سكه رو به خاطر كمبودهاشون در برابر خانواده عروس به عهده گرفتن! خانواده خانم قبليشون بسيار متمول بودند و سر عقد (سال٨٠) به داماد ماشين هديه دادند.
    راجع به شكايت كيفري عليه همسرم به دليل ضرب و شتم: راستش نمي خوام بيشتر از اين حرمتهاي بينمون شكسته بشه، نمي خوام من به ايشون آزاري برسونم، هنوز هم بعد از ٣ روز كه از ماجرا گذشته در حالت بهت و ناباوري هستم

    - - - Updated - - -

    جناب آقاي نجار! سپاسگزارم، شما لطف دارين ، البته كه من فرشته نيستم، فقط يه انسانم با همه معايبي كه يه آدم معمولي مي تونه داشته باشه، اما مي خواستم با همه توانم به همسرم كه از همه جهت مورد هجمه مشكلات قرار گرفته بود كمك كنم،
    ممنون از راهنماييتون، اون فايل رو حتما گوش مي دم.

  7. 2 کاربر از پست مفید Sh.mohtasham تشکرکرده اند .

    user0 (دوشنبه 26 مرداد 94), اعجاز عشق (دوشنبه 26 مرداد 94)

  8. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 26 آذر 94 [ 15:39]
    تاریخ عضویت
    1394-4-23
    نوشته ها
    40
    امتیاز
    934
    سطح
    16
    Points: 934, Level: 16
    Level completed: 34%, Points required for next Level: 66
    Overall activity: 12.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class500 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 40 در 16 پست

    Rep Power
    0
    Array
    دوستان عزيز، فرشته مهربون ، لطفا راهنماييم كنيد، كمكم كنيد لطفا، وضعيتم اورژانسيه!

  9. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 01 مهر 94 [ 22:46]
    تاریخ عضویت
    1393-3-27
    نوشته ها
    46
    امتیاز
    1,345
    سطح
    20
    Points: 1,345, Level: 20
    Level completed: 45%, Points required for next Level: 55
    Overall activity: 2.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 51 در 25 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام خانم محتشم جسارتا میخوام سوالی ازتون بپرسم...
    اگر شما وکیل نبودید باز هم واکنشتون به این اتفاقات و رفتارای همسرتون (دروغ مهریه همسر سابق،توهین و بی احترامی،عصبانیت شدید و ...) همینطور بود؟
    میخوام بدونم اگه خودتونو یه خانوم عادی فرض کنید بدون درنظر گرفتن شغلتون چه عکس العملی نشون میدادید؟؟
    بیاید فرض بر این بگیریم شما یه خانم سی و اندی ساله هستید که ازدواج کرده شغل و شأن اجتماعی خوبی هم داره،اصلا هم مهم نیست چه شغلی،حالا عکس العملتون درمقابل این رفتارا چیه؟؟؟؟
    همسر شما با شغلتون و حامی بودن صرف شخص شما ازدواج نکردن،با شما ازدواج کردن با یک زن
    موفق باشید

  10. #7
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 12 شهریور 96 [ 00:37]
    تاریخ عضویت
    1394-4-23
    نوشته ها
    641
    امتیاز
    12,858
    سطح
    74
    Points: 12,858, Level: 74
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 392
    Overall activity: 26.0%
    دستاوردها:
    1 year registered10000 Experience Points
    تشکرها
    2,477

    تشکرشده 767 در 424 پست

    Rep Power
    111
    Array
    شما واقعا تصمیمت جدایی هست؟؟؟ باید درنظر بگیری اون لحظه ایشون و شما روزای سختی رو داشتین و برای یه مرد مسایل مالی بسیار سختر از یه زنه حرفی که شما زدی برا جدایی بسیار عجولانه و اشتباه بوده ایشون هم چون از هرطرف داغون بوده خاسته که مثلا با قبول حرفتون از این اوضاع خلاص بشه فقط همین .ایشون هرگز نمیخاد شما رو طلاق بده چون با توجه به مهریه شما که نقدی نیست راحت میتونه این کار بکنه ولی الکی گفته سه ماه دیگه شما که دختر 15 ساله نیستی سریع حرف جدایی میزنی تو تالار بچرخین ببینین چه مشکلاتت بعضی دارن و هرگز به طلاق فکر نمیکنن البته یه مقدارش به خاطر شغلتونه که تو ذهنتون سریع این حرف اومده شما عاشق همسرتی و اون هم پس با یه تصمیم عصبی زندگیت رو خراب نکن زندگی که رابطه دوستی نیست که اگه قهر کردیم راحت بریم و پشت سرمون نگاه نکنیم تو ازدواج اینطور هست که وقتی کسی رو از رو عقل انتخاب کردیم بخایم تا پیری همدممون باشه پس بشین خیلی اروم با خودت اول این قضیه رو برطرف کن دوم کم کم با شوهرت عاشقانه برخورد کن اگه زنگ زد چه بهتر اگه نزد شما بزن یکم سیاستهای زنانه بخرج بده شغلتون یکم مردونست پس تو روحیتون اثر گذاشته من قبلا بهتون گفته بودم کلید مرد دکتر حبشی رو گوش کنین هیچ وقت تو زندگیت نذار شوهرت اگه قهر کرد از خونه برا مدت زیاد بیرون باشه بهش زنگ بزن یکم با ناز زنون باهاش حرف بزن بعدا بگو تو مرد منی نباید خونت تنها بذاری بگو من که جز تو کسی رو ندارم مردا عاشق این حرفها هستنیعنی کلا عاشق تعریف و احساس تکیگاه بودن و با عرضه بودن اند اگه میخای سوهرت تا ابد عاشق خودت نگه داری با همین حرفاست میل زنا که تشنه نوازشند در مورد کتک زدن فعلا چیزی نگو خودش حتما پشیمونه بخصوص وقتی رفتارای زنونه رو ازت ببینه داغونتر میشه و تا اخر عمر تلاش میکنه از دلت در بیاره در ضمن یه سیاست زنونه اینه که هرگز با مادر شوهرت رودر رو نشو چون اگه بخاد زندگیت از هم میپاشه اون موقع شما بسیار کار خوبی کردی که یخاطرش روسری سر کردی ولی وقتی شوهرت مخالفت کرد باید میگفتی چون مامانت دوست دارم بذار سرم باشه اینجوری شوهرت از کیف میمرد ایشون چون با رفتارای شما ناراحتی رو دیده گفته نذار سرت ولی بعد گفته خودت و مادرم میدونی یعنی هم شما رو میخاسته هم مادرش مردا هرچقدرم بگن مادرمون نمیخایم ولی با دنیا عوضش نمیکنن پس دیگه اشتباه نکن در ضمن اگه خودت سعی کنی حجاب دوست داشته باشی خیلی بهتره هم برا دنیات هم اخرتتت منتظر خبرای خوبم
    ویرایش توسط ستاره زیبا : دوشنبه 26 مرداد 94 در ساعت 17:46

  11. کاربر روبرو از پست مفید ستاره زیبا تشکرکرده است .

    همت 1400 (دوشنبه 26 مرداد 94)

  12. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 26 آذر 94 [ 15:39]
    تاریخ عضویت
    1394-4-23
    نوشته ها
    40
    امتیاز
    934
    سطح
    16
    Points: 934, Level: 16
    Level completed: 34%, Points required for next Level: 66
    Overall activity: 12.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class500 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 40 در 16 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ستاره زيباي عزيز! ممنون از نظرتون، راستش همسرم الان خونه هست اما مي گه به زودي خونه رو ترك مي كنه و تا سه ماه جدا زندگي مي كنيم، فكرم خسته است، روحم خسته است.... حق با شماست الان كه ٤ روز از اون ماجرا مي گذره و ديگه اون قدر عصباني نيستم، ته دلم نمي خوام جدا بشم، اما با دل شكسته و غرور له شده چطوري مي تونم ادامه بدم؟

  13. #9
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 31 مرداد 94 [ 18:15]
    تاریخ عضویت
    1394-5-26
    نوشته ها
    1
    امتیاز
    22
    سطح
    1
    Points: 22, Level: 1
    Level completed: 43%, Points required for next Level: 28
    Overall activity: 0%
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array
    خانم اگر تصمیم شما تردید به آن راه دارد صابر باشید که همانا صابرین به اندیشه نیک نزدیک اند و اگر یوم شما مقتدر و اقتدار در راه همراه دارد پس به قطع بشتابید به اندیشه نیک خود و از مخلوق و خلق مخلوق بد خود در امان بمانید.
    من الله و توفیق.

  14. #10
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 01 اردیبهشت 95 [ 00:04]
    تاریخ عضویت
    1394-2-01
    نوشته ها
    128
    امتیاز
    2,990
    سطح
    33
    Points: 2,990, Level: 33
    Level completed: 60%, Points required for next Level: 60
    Overall activity: 20.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    308

    تشکرشده 219 در 87 پست

    Rep Power
    33
    Array
    1-نظر خانوادتون در مورد ازدواج شما چی بوده؟
    2-نظر خانواده همسرتون در مورد جدایی شما چیست ؟
    3-به نظرم همسرتون می خواد جدایی را کش دهد وگرنه چه دلیلی داره که بیاد همه سرمایه اش را بده که برا شما خونه رهن کنه ؟همین الان هم میتونه این کار را بکنه!!!
    یا این پول را بده به همسر سابقش که دست برداره از دادگاه بازی

    من پیشنهاد خودم را به عنوان شخصی که مشاور نیست و اصلا تجربه ای در این زمینه نداره میدم
    به همسرت بگو فقط مهریه ات را بده و شما چیز دیگه ای نمی خوای
    چرا می خوای تا سه ماه دیگه طولش بدی ؟
    بگو یه شب بشین کتاب حافظ را بنویس بگو که این برات زحمتی نداره

    فقط برا اینکه ارزیابی کنی عکس العملش چیه
    یه وقت نری بحث بگیری و باز حرمتها شکسته شود و اتفاقات بد دیگه ای رخ دهد (خدای نکرده )

    اینا مطالبی بود که به ذهنم رسید
    خوبه که شما شعور داشته باشی و ازم تشکز تشکر کنی


 
صفحه 1 از 9 123456789 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. همسرم خيلى بد دهنه و هميشه كتكم ميزنه همش به فكر اينم كه از ش جدا شم
    توسط naghme34 در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: پنجشنبه 18 تیر 94, 00:41
  2. شوهرم جلوي خانوادش كتكم زد...
    توسط همسايه بهشت در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 10
    آخرين نوشته: پنجشنبه 13 مهر 91, 12:08
  3. چگونه با همسر بي مسئوليتم زندگي كنم.؟
    توسط neda* در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: جمعه 17 شهریور 91, 13:37
  4. علت عضويت در سايتهاي همسريابي
    توسط yaya در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 24
    آخرين نوشته: جمعه 27 مرداد 91, 22:58
  5. كتكم زد
    توسط ماندگار در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 44
    آخرين نوشته: شنبه 18 آبان 87, 12:27

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 01:37 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.