موسیقی چون احساساتت را قلقلک می ده، حتی اگه خاطره ای هم باهاش نداشته باشی اذیتت می کنه.
سعی کن کمتر گوش کنی.
اگر خیلی لازم داشتی بی کلام و آرام بخش گوش کن.
یا آهنگهای جدید (به یه زبون جدید باشه کمتر اذیتت می کنه، زبونی که باهاش ارتباط احساسی کمتری برقرار کنی) گوش کن.
شاید حرفم درست نباشه
خودت بهتر می شناسیشون
با حرفهایی که زدی فکر می کنم خانواده همسر سابقت خیلی سختند
آدمهایی که دنیا و زندگی را خیلی سخت می بینند و دائم مواظبن سرشون کلاه نره
زندگی نمی کنند فقط مواظب اطرافشون هستن
نوع ازدواجت، ثبت نکردنش و احتیاطشون، رفتارشون در مورد شما (هم همسرت و هم خانواده اش)
تصمیمشون به جدایی (اینقدر که زندگی و احساس و آینده پسرشون را فدای ترسشون از دنیای اطرافشون و آدمهاش کردن)
بی توجهی همسرت به تفریح و استراحت و شادی و احساسات و مسائل معنوی زندگی
شاید اگر ازدواج می کردین و سعی می کردی می تونستی همسرت را کمی نرم کنی.
همسرت چون جوان بود و اگه تو خونه خودتون بودین نزدیکتر می شدی بهش، با تلاش شاید بهتر می شد
با محبت بهتر می شد
ولی زندگی با آدمهایی که دنیاشون اینقدر محدوده آسون نیست.
مگر این که خودش به این باور برسه که روش والدینش اشتباه بوده و یه کم از باورهای سخت اونا فاصله بگیره.
اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
مادر ترزا
علاقه مندی ها (Bookmarks)