به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 11
  1. #1
    Banned آغازکننده
    آخرین بازدید
    دوشنبه 16 آذر 94 [ 10:46]
    تاریخ عضویت
    1394-2-05
    نوشته ها
    15
    امتیاز
    889
    سطح
    15
    Points: 889, Level: 15
    Level completed: 89%, Points required for next Level: 11
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    42

    تشکرشده 11 در 8 پست

    Rep Power
    0
    Array

    واکنش من دربرابر صحبت های نا ملایم پسر خاله چی باشه

    سلام
    خلاصه کلام یک یدوروز پیش به یکی ازشهرستان های نزدیک رفته بودم خونه اقواممون بنا به دلیلی تنها بودم نه با خانوادم.موقع برگشت اول قرار شد با عموم برگردم حتی بهشون گفتم و گفتن باشه.منتهی خاله من هم اونجا بودن و منزلشون به ما نزدیک بود.اول عموم گفتن میخوای با ما خاله برگردی؟ به صراحت جلوی چند نفر گفتم نه. یکی دوساعت بعد که موقع برگشتنشون شد عموم بهم گت پاشو که بریم که خالم گفت وا چرا؟ خب ما میبرسونیمش . من از روی احترام روم نشد بگم نه با شما نمیام. یکساعتی منتظر بودیم تا پسرش حرکت کنه و ظاهرا ماشین هم مال همون هست. خالم یه جورایی میخواست منو به پسرش پیشنهاد بده و رفتار من هم خیلی شاد و خندان و کمی راحت بود.البته خیلی جاها منظور صحبتم با جمع بود کع باز پسرخالم به خودش میگرفت.


    چندجا حرفای شنیدم که نیم ساعت بعد از رسین به خونمون فهمیدم نباید اینطوری برخورد میشدم
    1.خالم گفت بیا بریم خونه ما طبقه بالا با دختر خالت بخواب(طبقه بالا ظاهرا به نام خونه اینده همین چسرشه) که پسرش سریعا گفت اخه حالا اگه فلانی با خاناودش مشکل داره یک شب اومد روزای بعدی چی؟ امیدوارم منظورمو فهمیده باشد

    2.موقع خدافظی من گفتم همگی ممنون .اون دراومد گفت خدافظ یعنی برو من کاری به تو ندارم

    الان از رفتارای دیگش یادم نیس.ولی خیلی ناراحت شدم از بیجنبگی ایشون که میگه درامد میلیونی هم داره و فلان داره و بهمان. بهم برخورده .چون سزای برخوردای با احترام و صمیمی من اینا نبود

    میخواستم به مادرم بگم که به خالم بگه که به پسرش بگه من از اول نمیخواستم با اونها برگردم و تو خجالت موندم. دیدم اولا مادر من از همه جا بی خبره و دوما مادرم من از اون مادرهانیست و جریان بدتر میشه و بیشتر ابرو ریزی میشه

    میخوام زنگ بزنم به گوشی خودش و بگم که من نمبخواستم با اونها بیام و یکم جنبه داشته باشه. ولی میترسم بیشتر خودشو جدی بگیره .از طرفی خیلی ناراحتم و از بس تو همه چیز خودمو مقصر دونستم دیگه رو حم خسته ست
    درضمن این اقا اگه به مادرش میخواست بفهمونه منو نمیخواد باید بعدا به خودش میگفت هرچقدر هم حرفای من رو توی ماشین به خودش و بیجنبگیش گرفته بود نباید اینجوری میکرد من که خواسگاریش نرفته بودم

    من تا حالا هرچی احترام و صمیمیت با مرد از خودم نشون دادم بی جنبگی دیدم

    اقایون هم راهنمیی کنند چه کاری درستی بی محلی و دوری همیشگی از این خانواده یا زنگ زدن بهش و خالی شدن و شیرفهم کردنش و بعد کناره گیری؟؟؟

  2. کاربر روبرو از پست مفید mano-gozashte تشکرکرده است .

    باغبان (یکشنبه 04 مرداد 94)

  3. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 20 اردیبهشت 96 [ 12:40]
    تاریخ عضویت
    1393-11-18
    نوشته ها
    60
    امتیاز
    2,800
    سطح
    32
    Points: 2,800, Level: 32
    Level completed: 34%, Points required for next Level: 100
    Overall activity: 14.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points1 year registeredTagger First Class
    تشکرها
    0

    تشکرشده 52 در 28 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام دوست عزیزم بنظر من اصلا بهش زنگ نزن بذار هر جوری دوست داره فکر کنه اصلا برات مهم نباشه که اون راجع بتو چی فکر میکنه خیلی بی تفاوت باش میدونم الان چه حسی داری چون برای منم این شرایط قبلا پیش اومده ولی من توجه نکردم تازه من فکر میکنم اون طرف شاید از تو خوششم بیاد ولی خودشو بالاتر از تو میدونه یا چمیدونم خودشو دست بالا گرفته توجه نکن بهش چون فقط خودتو اذیت میکنی اگر بهش زنگ بزنی بنظر من خودت رو دست کم گرفتی و اون تازه کلی هم به فکرای تو میخنده اصلا و ابدا بهش توجه نکن اگرم دیدیش خیلی بی تفاوت باش بنظر من اینطوری خیلی بیشتر میسوزه .

  4. 2 کاربر از پست مفید مینا 66 تشکرکرده اند .

    mano-gozashte (شنبه 03 مرداد 94), اثر راشومون (شنبه 03 مرداد 94)

  5. #3
    سرپرست سایت

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,056
    امتیاز
    146,983
    سطح
    100
    Points: 146,983, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,661

    تشکرشده 36,005 در 7,404 پست

    Rep Power
    1093
    Array
    با سلام

    عنوان تاپیکتون کلی و مبهم هست و گویای مشکل شما نیست .... عنوانی دقیقاً گویای مشکلتون را تنظیم کنید که به اینگونه صورت مسئله اصلی را یافته اید و از طریق گزارش پست برای ما ارسال کنید تا جایگزین عنوان کنونی نکماییم و تاپیکتون باز شود و دوستان راهنمایی کنند .

    عجالتاً هم بی محلی کنید و احساساتتون را آروم و مهار کنید تا قضاوت و رفتار خدای ناکرده نسنجیده نداشته باشید ....





  6. کاربر روبرو از پست مفید فرشته مهربان تشکرکرده است .

    mano-gozashte (شنبه 03 مرداد 94)

  7. #4
    Banned
    آخرین بازدید
    یکشنبه 15 آذر 94 [ 14:52]
    تاریخ عضویت
    1394-5-04
    نوشته ها
    13
    امتیاز
    429
    سطح
    8
    Points: 429, Level: 8
    Level completed: 58%, Points required for next Level: 21
    Overall activity: 30.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    10

    تشکرشده 5 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام من نمیدونم چه حرفی زدم که بالافاصله بع د از ده دقیقه تاپیکم رو بستند و تا بیست و چهارساعت هم هرچقدر پیغام دادم بازش نکردن، عنوان هم با این عنوان چندان فرق نداشت و مبهم نبود.گویا در تاپیک زدن هم زرنگی و سیاست لازم رو نداتشم.


    خانم مینا66 من با گفته هاتون تقریبا موافق هستم اما بهرحال شاید کشش علاقه ای باشه مثل خودمن که یک علاقه اولیه صرف فامیل بودن به ایشون داشتم و شناختی که نه ایشون از من داره و نه من از ایشون. حرفاشون هم اصلا خوب نبود کاملا نشون میداد ایشون هم جنبه لازم رو ندارن .و بله ایشون خودش رو به سبب هرچس که داره و شرایط من که درحال حاضر چه از لحاظ خانوادگی تا حدی و چه درسی و چه شغلی که دنبال کار نرفتم چندان مناسب نیست و خب من هم مثل خودم که انتظاراتم بالاهست به ایشون هم حق میدم ایده الش بالا باشه همونطور که مورد خواستگاری قبلیشون یک دانشجوی سال اخری پزشکی از فامیل بود که علیرغم پیگیریشون جواب مثبت نگرفتن .البته کلا رفتارش متناقض هست بعضی مواقع بسیار خوش برخورد تره و گاهی مثل کسی که ادم جدیدی تو زندگیش اومده باشه اینگونه مغرورانه و بی احترام هست. و البته من هم شبیه خودش تاحالا روشون حساب عاطفی باز نکردم .باور کنید دقیقا نمیدونم چه شکلی هستن!

    البته من رفت و امئم با فامیل خیلی کم بوده و هست .گاهی درحد صفر


    بعلاوه پیش بینی خودم هم اشتباه نبود چون فرداش یک یاز خواهرای ایشون که خودش سه تا پسره از نظر من خیلی نامناسب داره (ولی مادرم مثل هرپسر دیگه ای خیلی بهشون مشتاق هست) اومده بودن خونه ما.گویه خالم از بعضی حرفای من اشتباه برداشت کرده بودن .مثل اینکه من بهشون گفتم شاید عده ای راحت و اسون گیر باشن و به کم راضی ظاهرا گکان کرده بودن من خودمو میگم که البته اصلا اسون گیر نیستم و کاملا با موضوعی که داشتم با پسرخالم مخالفت میکردم باهش هم عقیده بودم! با یک قسمت دیگه حرفش مخالفت داشتم که مانمیتونیم برای بقیه تعیین تکلیف کنیم.

    خلاصه تاپیک من رو که اینجا بستن و نشد نظرخواهی کنم و تلافی دیشب پسر خالم رو سر خواهرش دراوردم و برای اینکه مادرم هم فکر بییخودی نکنه که اون هم در هر صورتی فکرخودشو میکنه خطاب به برادر خودم و البته کاملا به منظور دختر خالم گفتم من با پسرایی که نمیدونن دو دوتا چندتا میشه و خیابونینن هستن کاری ندارم . واقعا از نارحت کردن کسی خوشحال نمیشم و خودم ادم مودبی قلبا هستم اما یکی اینکه بقیه سوبرداشت میکنن و یکی دیگه اینکه جلوی تفکرات مادرمونمیتونم بگیرم اگه رفتار مودبی با اینجور ادمها داشته باشم تصورش اینکه من خواهان پسراش هستم یا باهاشون دوستم و ...

    خلاصه کلام دیروز عصر خود خال هم خونمون بود البته نه اینکه خودشون بخوان بیان ما یه مشکل خانولدگی داشتیم که مامانم گفته بود بیاند. من بیرون بودم وقتی اومدم دیدمشون کامل دیشب یادم اومد ولی اینقدر لحن خالم مودب و اروم هست که مار رو هم از سوراخ بیرون میکشه برا همین یه سلام کردم ولی سریع رفتم داخل حمام که هیشکیو نبینم و به پسررش زنگ نزدم


    لطفا هرکاری میخواید بکنید با ایدی قبلی من بکنید نه با این جدید و تاپیکم رو نبندید چون ایدی قبلیم رو به هیچ عنوان نمیتونم باز کنم و ایمیل قبلیم هم باز نمیشه

  8. #5
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 28 آبان 97 [ 09:43]
    تاریخ عضویت
    1393-1-31
    نوشته ها
    537
    امتیاز
    8,891
    سطح
    63
    Points: 8,891, Level: 63
    Level completed: 47%, Points required for next Level: 159
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    1,224

    تشکرشده 1,090 در 430 پست

    Rep Power
    85
    Array
    خانم عزیز من اصلا نمیدونم مشکل شما اصلا چیه
    اگه فک میکنی پسر خالت فکر میکنه تو داری خودتو تحمیل میکنی یا میخواد نشون بده مایل نیست ... فقط کافیه بی محلی کنی ... هیچ حرفیم لازم نیست بزنی چون از نیت ایشون واقعا با خبر نیستی..
    لطفا موضوع رو بزرگ نکن ... فقط خودتو کنار بکش ...
    همیشه لبخند بزن......
    برآمدگی گونه هایت توان آن را دارد که امید را باز گرداند....
    گاهی قوسی کوچک میتواند معماری یک سازه را عوض کند..


  9. کاربر روبرو از پست مفید anisa تشکرکرده است .

    mano_gozashte (یکشنبه 04 مرداد 94)

  10. #6
    Banned
    آخرین بازدید
    یکشنبه 15 آذر 94 [ 14:52]
    تاریخ عضویت
    1394-5-04
    نوشته ها
    13
    امتیاز
    429
    سطح
    8
    Points: 429, Level: 8
    Level completed: 58%, Points required for next Level: 21
    Overall activity: 30.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    10

    تشکرشده 5 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array
    صررفا جهت اطلاع anisa و بقیه پست شماره یک رو بخونن
    گفتم ایشون رفتارش با من درست نبود وبیجنبگی کردن و من میخواستم بهشون تماس بگیرم و بگم که از اول نمیخواستم با ماشین ایشون بیام و شرایطی شد که نه نگفتم بخصوص که عموم با یک بچه کوچیک باید یکساعت بیشتر رانندگی میکردن. خواستم بدونم زنگ بزنم بهش بگم یا نه .که البته تاپیکم ماله دیروزه که بالافصله قفل شد

    لحن شما هم عصبانی هست

  11. #7
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 29 بهمن 02 [ 14:38]
    تاریخ عضویت
    1390-2-14
    نوشته ها
    1,633
    امتیاز
    42,408
    سطح
    100
    Points: 42,408, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveVeteranTagger First Class25000 Experience Points
    تشکرها
    5,992

    تشکرشده 8,207 در 1,574 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    366
    Array
    خانم محترم با توجه به صحبت هاتون این جور استنباط می شه که شما دچار کمبود اعتماد به نفس مخصوصا در مقابل این آقا وخانواده اش هستید.

    رفتارها و برداشت ها تون نشون دهنده احساس مداری شماست و عدم شناخت روی احساساتتون.

    در کنار این موارد روحیه کمالگرایی در شما دیده می شه که باعث ایجاد ضعف عملکرد شما خواهد شد.

    مقاله های این سایت را در مورد اعتماد به نفس ، کمالگرایی مطالعه بفرمایید.

    توجهتون رو از روی خاله و عمه و ... بردارید.

    - - - Updated - - -

    توصیه سرپرست سایت برای تغییر عنوان به خاطر تمرکز شما روی مشکلتون و پیدا کردن صورت مساله اصلی است . از شواهد مشخصه مشکل اصلیه شما نه خاله و نه پسر ایشونه.
    ویرایش توسط بی نهایت : یکشنبه 04 مرداد 94 در ساعت 11:46

  12. 2 کاربر از پست مفید بی نهایت تشکرکرده اند .

    mano_gozashte (یکشنبه 04 مرداد 94), رنگین (یکشنبه 04 مرداد 94)

  13. #8
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 21 آذر 94 [ 10:51]
    تاریخ عضویت
    1394-1-13
    نوشته ها
    61
    امتیاز
    1,062
    سطح
    17
    Points: 1,062, Level: 17
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 38
    Overall activity: 7.0%
    دستاوردها:
    3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    3

    تشکرشده 65 در 33 پست

    Rep Power
    0
    Array
    من و گذشته عزیز ظاهرا در رفتارت هیجانی برخورد می کنی و موجب می شی تا دیگران شاید برداشت درستی از تو نداشته باشن. احتمالا خاله و پسرخاله شما هم رفتار شما و مادرتونو به علاقه تعبیر کردن و چون آنها هم مهارت ارتباطی را مثل اکثر ما نمی دانند با تند و ناشایست رفتار کردن. شما می تونید بر اساس این برخورد و برخوردهایی که دیگران در گذشته با شما داشتن یک بازنگری به رفتارت داشته باشی و در رفتارت با دیگران تجدید نظر کنی در حال حاضر هم با بی توجهی به رفتار پسرخاله و پیشگیری از رفتارها و گفتارهای هیجانی از پیش آمدن موارد مشابه جلوگیری کن

  14. کاربر روبرو از پست مفید رهدخت تشکرکرده است .

    mano_gozashte (یکشنبه 04 مرداد 94)

  15. #9
    Banned
    آخرین بازدید
    یکشنبه 15 آذر 94 [ 14:52]
    تاریخ عضویت
    1394-5-04
    نوشته ها
    13
    امتیاز
    429
    سطح
    8
    Points: 429, Level: 8
    Level completed: 58%, Points required for next Level: 21
    Overall activity: 30.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    10

    تشکرشده 5 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array
    مرسی از جواب های همه. واقعا چه کاربرای فهیمی داره اینجا.
    بله. من اعتماد به نفسم در حال حاضر به شدت پایین هست به طوری که بدون ارایش تحت شکنجه روحی هستم
    کمالگرا هستم ولی اگه منظورتون اینه که دربرابر این اقا به دلیل کمالگرایی خودمو پایین میدونم هم درسته و هم نه درسته چون با چیزایی که شنیدم و حقیقتایی که هست هیچکس بی عیب نیست مخصوصا همین اقا که مشکلات خانوادگی داره و کسی که ارامش دخترشو بخواد شاید بهش دختر نده و عیب های دیگه ای که حتما داره. و نه چون من واقعا الان در شرایط خوبی نستم از یک داشنگاه خوب مدرک دارم با معدل زیر متوسط و دنبال کار نرفتم و چندماه دیگه 26 رو هم تموم میکنم و خب برای کسیکه زن خیلی باکمالات و اجتماعی و شاغل که بخواد بهش افتخار کنه مناسب نیستم همونطور که گفتم ایشون مورد ققبلی خواستگاریش یه پزشک از یک خانواده خوب بوده


    رهدخت عزیز بسیار بسیار درست میفرمایید.من هیجاناتم رو نمیتونم به درستی کنترل کنم و عمل درست در اون شب سکوت بجای خندیدن های مکرر و حرف زدنای پیاپی بود مگه وقتیکه سوالی میپرسیدن.
    من در ارتباطات اجتماعی رفتار جرات مندانه با و صحیح با مردها وکنترل احساساتم مشکل دارم مثلا وقتی کسی داره از برادرش صحبت میکنه درحالیکه شاید واقعا و قلبا برام مهم نیست و میخوام خودمو بی تفاوت نشون بدم ظاهرا برعکسه و افراد یک برقی رو در چشمان من میبینن .حالا چه خودشون اقا باشن و چه خانم . و هرچی میخوام با نگاهم بگم از کسی متنفرم طرف برعکس دریافت میکنه واقعا نمیدونم چه طوری صورتمو در این لحظات کنترل کنم چون حتی پایین انداختن سر هم باعث سوتفاهم میشه گاهی

  16. #10
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 28 آبان 97 [ 09:43]
    تاریخ عضویت
    1393-1-31
    نوشته ها
    537
    امتیاز
    8,891
    سطح
    63
    Points: 8,891, Level: 63
    Level completed: 47%, Points required for next Level: 159
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    1,224

    تشکرشده 1,090 در 430 پست

    Rep Power
    85
    Array
    عزیزم لحن من عصبانی نبود اشتباه برداشت کردی واسه چی باید عصبانی باشم لحنم صریح بود فقط.

    شما همین برداشت هارو ممکنه نسبت به پسر خالت یا هر کس دیگه هم بکنی .. درسته تو سن ازدواجی چرا فکر میکنی هر کسی راجع به برادرش یا کس دیگه حرف میزنه حتما منظور خاصی داره و شما باید نشون بدی که متنفری .. چرا تنفر!!!!

    ببخشید ولی من مجبورم بازم صریح بگم دقیقا حساسیت شما به موضوع نشوندهنده ی اینه که از پسر خالت خیلی خوشت میاد اونم فهمیده و با بیتوجهی میخواد بگه امادگیه این ازدواجو نداره حالا به هر دلیلی!!! در برابر چنین موضوعی فقط باید سکوت کنی هیچی ام بهش نگی حتی اگه برخورد بدی باهات داشت ... چون اگه چیزی بگی فکر میکنه واقعا برات مهم بوده ... از دفعات بعد که دیدیش هم سر سنگین برخورد کن بیتوجه باش خیلی راحت .. نسبت به بقیه هم همین باش نیاز نیست حتما عکس العمل به خرج بدی

    در مورد شرایطت که گفتی خیلیا الان همین وضعن باید صبور باشی و روحیتو حفظ کنی ایشالا موردی پیش میاد که به دل خودت و خودش میشینه
    همیشه لبخند بزن......
    برآمدگی گونه هایت توان آن را دارد که امید را باز گرداند....
    گاهی قوسی کوچک میتواند معماری یک سازه را عوض کند..


  17. کاربر روبرو از پست مفید anisa تشکرکرده است .

    mano_gozashte (دوشنبه 05 مرداد 94)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. دست دادن دختر به پسر عمو و پسر خاله ها
    توسط Amir ali1234 در انجمن دو دلی در انتخاب همسر
    پاسخ ها: 10
    آخرين نوشته: سه شنبه 28 فروردین 97, 12:35
  2. تیکه انداختن پسرم وسط کلاس درس...بازیگوشی بی اندازه پسرم
    توسط آرام دل در انجمن طــــرح مشکلات کودکان: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 20
    آخرين نوشته: جمعه 18 مهر 93, 00:57
  3. پاسخ ها: 8
    آخرين نوشته: سه شنبه 28 خرداد 92, 09:21
  4. علاقه ی شدید پسر به پسر از نوع دیوانه وارش
    توسط hadimoradi38 در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: چهارشنبه 18 آبان 90, 10:09

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 09:49 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.