چگونه با مردها باید رفتار کنم؟

[bahar.65]

سلام دوستان
توروخدا راهنماییم کنید خیلی مهمه . بهار هستم 29 ساله و فوق لیسانس . با هر مردی که آشنا میشم بدون استثنا بهم میگن که خیلی خونگرم و مهربون هستم ولی بعد از مدتی همشون بهم میگن که تو بچه هستی.خیلی خیلی ازین موضوع ناراحتم ولی علتشو میدونم و براتون میگم.من قبول دارم که مشکل دارم و شدیا به راهنمایی احتیاج دارم پس ازم دریغ نکنید.
1 : من به شدت حساس و دل نازک هستم. زود بهم بر میخوره خصوصا وقتی با اسمس یا کلا نتنی با کسی حرف میزنم چون صداشو نمیشتونم زود از حرفاش معانی بد میگیرم و این باعث ایجاد کدورت میشه و مدام میگم منطورت ال بودو فلان
2 : وقتی درگیر یه ربطه میشم حتی به قصد آشنایی مقدماتی، اگه یه روز بدون خبر بهم زنگ نزنه خیلی خیلی ناراحت میشم و شروع میکنم به اس دادن که تو چرا من برات مهم نیستم.اگه برات ارزش داشتم حتما برام وقت میزاشتی
3 : اگه یه کم دیر جواب مثلا اسمسو بده بلافاصله ناراحت میشم و اس میدم که کجایی و چرا جواب نمیدی
4 :مثلا اگه یه روز بهم اسمس صب بخیر نگه نمیتونم تحمل کنم و علی رم میل باتنی خودم پیش دستی میکنم و صب بخیر میگم بعدشم گلایه میکنم که تو بی وفایی و .......فعلا همینارو براتون می نویسمخواهش میکنم کمکم کنید چون بعد سال ها یه موقعیت خوب برام پیش اومده و نمیخوام از دستش بدم.توروخدا کمکم کنید

[:)لبخند]

فکر میکنم بهتره به جای اینکه به این سوال عجیب و وقت گیر چگونه باید با مردها رفتار کرد بپردازی یه تایپیک با عنوان ضعف های شخصیتی من و چگونگی حل آن باز کنی.

مشکل از خودت و رفتار خودته گلم.مشکل بیرونی نیست با یادگیری یه رفتار هم قرار نیست حل بشه.

مثلا مشکل احساس محوری رو نمیشه به همین راحتی حل کرد. یا ضعف اعتماد به نفس داری که با یک جمله یا یک رفتار خاص حل نمیشه. بنابراین .... :)

[saeeded]

سلام
قبل از اینکه شما به مشکل زودرنج بودنتون و حساس بودن به لحن،نوع و زمان پاسخ دادن طرف بپردازین به این رابطه و آشنایی های اینترنتی بپردازین که """"شدیدا""""" آسیب زا هست و احتمال بازی خوردن و آسیب های روحی و روانی برای شما خیلی زیاد است.
پسری که شما رو برای ازدواج بخاد اولا از نت کیس مناسب ازدواج رو پیدا نمیکنه و حتی در صورت آشنایی از طریق رسمی و از طرف خانواده ها اقدام میکنه.
.
من دقیقا نمیدونم رابطه شما چطور شکل گرفته و الان در چه مرحله ای هست ولی برادرانه توصیه میکنم که نوع روابطی که بالا گفتم 95% احتمالا به صلاح شما نیست. سنتون کمی زیاده و حق دارین نگران از دست دادن موقعیت ها باشین ولی از راه درستش.
.
اینجا افراد دلسوزی هستن که میتونن بهتر راهنماییت کنن..
در ضمن از خلاف مقررات همدردی هست که به رابطه های دختر و پسر مشاوره بده.

[bahar.65]

مرسی از دوستان گلی که جواب دادن
لبخند عزیزم خودم گفتم که مشکل دارم و خواستم کمکم کنید. بعضی از مشکلاتو زمانی به وجودشوم پی میبریم که درگیر روابط جدی میشیم.من قبلا نمیدونستم این مشکلات را دارم و الان فهمیدمو دنبال راه حل هستم
سعید عزیز ممنونکه نگرانم هستید. این آقا قصدش ازدواجه و منم نگفتم اینترنتی آشنا شدیم. الان هم در مرحله آشنایی هستیم ولی همونطور که گفتم از الان دنبال راه چاره هستم که با ندانم کاری از دستش ندم

[راویس]

سلام دوستان
توروخدا راهنماییم کنید خیلی مهمه . بهار هستم 29 ساله و فوق لیسانس . با هر مردی که آشنا میشم بدون استثنا بهم میگن که خیلی خونگرم و مهربون هستم ولی بعد از مدتی همشون بهم میگن که تو بچه هستی.خیلی خیلی ازین موضوع ناراحتم ولی علتشو میدونم و براتون میگم.من قبول دارم که مشکل دارم و شدیا به راهنمایی احتیاج دارم پس ازم دریغ نکنید.
1 : من به شدت حساس و دل نازک هستم. زود بهم بر میخوره خصوصا وقتی با اسمس یا کلا نتنی با کسی حرف میزنم چون صداشو نمیشتونم زود از حرفاش معانی بد میگیرم و این باعث ایجاد کدورت میشه و مدام میگم منطورت ال بودو فلان
2 : وقتی درگیر یه ربطه میشم حتی به قصد آشنایی مقدماتی، اگه یه روز بدون خبر بهم زنگ نزنه خیلی خیلی ناراحت میشم و شروع میکنم به اس دادن که تو چرا من برات مهم نیستم.اگه برات ارزش داشتم حتما برام وقت میزاشتی
3 : اگه یه کم دیر جواب مثلا اسمسو بده بلافاصله ناراحت میشم و اس میدم که کجایی و چرا جواب نمیدی
4 :مثلا اگه یه روز بهم اسمس صب بخیر نگه نمیتونم تحمل کنم و علی رم میل باتنی خودم پیش دستی میکنم و صب بخیر میگم بعدشم گلایه میکنم که تو بی وفایی و .......فعلا همینارو براتون می نویسمخواهش میکنم کمکم کنید چون بعد سال ها یه موقعیت خوب برام پیش اومده و نمیخوام از دستش بدم.توروخدا کمکم کنید

بهار جان شما وضعیتی رو برای فرد مقابلت ایجاد میکنی که سراسر استرس و اضطراب هست بنابراین طبیعیه که همه از شما گریزان بشن بخدا زن و شوهر هم انقده پاپیچ هم نمیشن و پیگیری نمیکنن که چرا جواب ندادی دیر جواب دادی کجا بودی کجا رفتی و از این قبیل رفتارها مخرب روابطه بنابراین باید اول این روند فعالیتت رو تغییر بدی

[bahar.65]

راویسجان خودم میدونم کارم خیلی اشتباهه
لطفا بهم بگید چه جوری بی تفاوت باشم و گیر ندم؟

[راویس]

عزیزم همین الان جواب خودت و دادی ... بیخیال شو خواهر گلم ... توی دوران دوستی که اون اقا اصلا تعهدی به شما نداره و کاملا تکلیفش روشنه بنابراین شما حق نداری تا زمانی که رسما به خواستگاریتون نیومده از ایشون بازخواست کنید ... انشالا زمانی که روابط تون رسمی تر شد باید حریم ها رو مشخص کنید و از هم مطلع بشید که مثلا چه چیزهایی باعث ناراحتی آقا یا چه چیزهایی باعث ناراحتی جنابعالی میشه و بعد بر اساس اون رفتارتون رو تنظیم کنید ... برای اینکه اطلاعاتت تکمیل بشه من پیشنهاد میکنم مقاله های موجود در همین تالار رو مطالعه کنی

[lost-in-paradise]

سلام.خب این عالیه که شما خودت متوجه شدی که یه جای کارت میلنگه و به فکر اصلاح رفتارت هستی و این یعنی 50 درصد مشکل حل شده پس انقد استرس بخودت نده و آرامشتو حفظ کن.حل کردن این مشکل خیلی راحته برا خودت بزرگش نکن..هیچ وقت هیچ مشکلیو برا خودت بزرگ نکن نه تنها فقط این مورد.
بنظر من اولین کاری که باید بکنی اینه که با تلقین شروع کنی.یعنی هی تلقین کنی مهم نیست الان کجاست چیکار میکنه چرا جواب نداد. انقد تلقین کن که ملکه ذهنت بشه و کم کم میبینی واقعا دیگه زیاد مهم نیست اینجور مسایل برات.اینجوری هم خودت راحت میشی و به ارامش میرسی هم طرفت دیگه زده نمیشه ازت.
بعد یک طرفه هم به قاضی نرو من احساس میکنم شما کمی بدبین هستید.فقط کمیااا
مثلا با خودت بگو خب لابد امروز کار مهمی براش پیش اومده و نتونسته بم صب بخیر بگه.یا مثلا جایی کارش گیر بوده وقت نکرده یه نگا به گوشی بندازه و جواب منو بده.نه که مثلا با خودت بگی من براش مهم نیستم!
یه موضوع دیگه ای هم که میخوام بگم اینه که راجب تفاوت های رفتاری و شخصیتی خانوم ها و آقایون مطالعه کن.اونوقت دیگه تو خیلی جاها به مردا حق میدی و دلخوری پیش نمیاد :)

[bahar.65]

راویس عزیزم مرسی از راهنماییت . میشه لطفا دقیقا بگی کدوم مقاله؟ممنون میشم اسوشو بگی که زود پیداش کنم.خودمم دارم دنبال تهیه ی کتاب مردان مریخی و زنان ونوسی هستم (اسم سیاره ها رو فک کنم اشتباه گفتم)
پارادیس عزیزم خیلی بهم دلگرمی دادی . ممنونم ازت . به شدت معتقدم که مشکل دارم و باید حلش کنم.بدبینمم قبول دارم و واقعا دوس دارم رفعش کنم.دوسدارم بی تفاوت باشم.ولی سخته برام.همین دیشب داشتیم با اس حرف میزدیم احساس کردم با سردی جواب میده و ازش پرسدم ولی گفت تو اینجوری حس میکنی . بعدشم که کشش دادم گفت داری مثل بچه ها حرف میزنی پس چیزی نمیگم که بدتر نشه منم به حرف شماها گوش دادمو گفتم باشه منم کش نمیدم خوب بخوابی و شب بخیر ولی تو دلم غوغا بود.صبحم از خواب بیدار شدم واسه اینکه بدونم چه خبره زنگ زدم ولی زودی قطعش کردم.بعد خودش زنگ زد ولی جواب ندادم. اصلا خود دار نیستم نمیتونم صبر کنم تا خودش بیاد جویای حالم بشه.این رفتارا اذیتم میکنه. آخه باید پسر دنبال ناز کشیدن دختر باشه

[فرشته مهربان]

با سلام

روند و رویه شما از اساس اشتباه هست

برقراری رابطه دوستی با محوریت عواطف و احساسات به قصد ازدواج هم باشه غلط هست .... شما شناخت پیدا نمی کنید .... احساساتتون درگیر میشه ... انتظارات یک زن از شوهرش اونم به شکل افراطی و گیر دادن را منتقل می کنید در یک رابطه ای که اصلش هم غلط هست ..... و نهایتاً منجر به شکست عاطفی و آسیب دیدن روح و روان و همچنان از نظر رشد شخصیتی در جا زدن .... اگر به این روال زندگیتان را ادامه دهید چند سال دیگه با روح و روانی داغون اما شخصیتی کودک صفت چون در گیر مسائلی که نمی باید می بود بوده و رشد نکرده خواهی داشت که کسی هم با این روحیات شما را برای ازدواج و زندگی انتخاب نخواهد کرد .....

از این رابطه ها دست بردارید ... اگر کسی گفت شما را برای ازدواج می خواهد بگویید از طریق خانواده شما وارد شود و اجازه بگیرد که برای شناخت اونم به کمک مشاور اقدام کنید و در صورت سنخیت بقیه مراحل رسمی را طی کنید .....

شما شخصیت احساس محور و وابست ای دارید که اگر حتی در طی خواستگاری رسمی یک بازه زمانی حتی یکی دوماهه را برای شناخت بخواهید طی کنید تبدیلش می کنید به رابطه عاشقانه نه طی مسیر شناخت لذا بهتره از همان ابتدا از طریق مشاوره پیش بروید و زود به نتیجه برسید و درگیر یک رابطه عاطفی آسیب زا نشوید