ستاره جان از دوره ی طرح عمومی که هیچی نگم بهتره سربازی چیه جهنم بود منو داده بودن یه شهر دیگه اونجام منو دادن دوتا روستا همزمان!!!!سه روز این ور سه روز اینور هرماهم سر امارو میزان کارکردو مرخصی و ساعت رفت و امد باهام درگیر بودن و چندبار تهدیدم کردن پایان طرح بهت نمیدیمو خلاصه 26 روز غیبت الکی برام زده بودن تو پرونده واصلا دیوونه خونه بود رسما
تمام چیزهایی که گفتین واقعیته اما من متوجه شدم با این اوضاع اصلا نمیتونم کار کنم
خیر سرم همسرم به صدجا معرفیم کرد
اولش که مطب همسرم کار میکردم همین که شوهرم میگفت خانوم دکتر براتون کار میکنه میخواستن همسرمو قورت بدن که اقای دکتر ما اگه میخواستیم هرکسی برامون کار کنه نمیومدیم پیش شما و خلاصه ازین حرفا بعد به این نتیجه رسیدم برم مطب دندونپزشک های قدیمی اشنای شوهرم
اونام که انگار مریض ها ارث باباشون هستنو از امریکا فارغ التحصیل شدن من هرکاری میکردم یه زری میزدن اخر سرم بیست درصد بهم دادن !!!! حساب کن دیگه خداشاهده پول پارکینگ ماشینمم نمیشد
رفتم یه چندتا درمانگاه دیدم اینجا از همه جا ویرانتر دکترها مریض همو میدزدین جلو چشم همدیگه منم ازون رودارا نیستم که مثل بقیه اینکارو بکنم در نتیجه به قول شما هرچی بیمه ای و روت کانال 7و8 بالا بود سهم من بیچاره بود
دیدم یا باید خونه نشین بشم یا برم سراغ تخصص
اگه بتونم ازاد قبول بشم که عالیه طرحم ندارم یونیت ازادم که پارسال و پیرارسال پذیرش نداشتن امسالو خدا میدونه اگر نشم شوهرم فکر کنم بتونه اموزشی برام جور کنه از بیکاری و منت اینو اونو کشیدن که بهتره
اصلا اون مدتی که میرفتم مطب دوست همسرم بدجوری خورد تو ذوقم یارو فکر میکرد منشی استخدام کرده مدام به من میگفت برام امالگام بزن خلاصه با همه ی اینا که گفتین مجبورم تخصص بگیرم وگرنه باید بشم خانه دار
شک هایت را باور نکن و هیچگاه به باورهایت شک نکن
زندگی شگفت انگیز است اگر بدانید که چطور زندگی کنید
علاقه مندی ها (Bookmarks)