به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 4 از 4 نخستنخست 1234
نمایش نتایج: از شماره 31 تا 36 , از مجموع 36
  1. #31
    در انتظار تایید ایمیل ثبت نام
    آخرین بازدید
    چهارشنبه 18 مهر 97 [ 00:16]
    تاریخ عضویت
    1394-2-21
    نوشته ها
    12
    امتیاز
    2,965
    سطح
    33
    Points: 2,965, Level: 33
    Level completed: 44%, Points required for next Level: 85
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    12

    تشکرشده 10 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام ساشاجون، خوبی عزیزم؟
    من همیشه فکر میکنم خیلی روحیه و اخلاقام مشابه تو بوده و خیلی بات هماهنگم.
    بنظر من که البته نمیگم کارشناسیه، تو یک زنی، میفهمی حرفای همسرت که میگه سرکار نرو یا بشین تو خونه تا من خرجت رو بدم و ... چقد جدیه؟ میفهمی اینارو واسه حفظ غرورش میگه یا میگه چون بهش اعتقاد داره؟ و البته نه اینکه فقط به حست اعتماد کنی، ببین مادر خودش یا خواهرش و اقوامش شاغلن؟ شیوه خرج کردن یا تعدد زوجات تو خانواده و فرهنگشون چطوریه؟ و از اطراف و جوی که توش بزرگ شده میشه فهمید. و البته تو هم دختری هستی که از اول با علم به اینکه این اقا اومده واسه تغییر دادن تو و احتمالا یه کم امر و نهی بهت کنه و تو تو دلت خوشت میومد، زنش شدی. و اینکه از حرفات فهمیدم خودتم فعالانه قصد جدا شدن نداری. بنظر من اگر میبینی واقعا به حرفاش اعتقاد داره و تورو میخواد یک زن سنتی بار بیاره، تو آدمش نیستی و باش نمون. اما اگر برای حفظ غرور مردونه اش در مقابل مادرت، پدرت و ... است یه کم دل به دلش بده. اولش ی کم سفت و سخت تر بعد یواش یواش به حالتهایی که خودت دوست داری برگرد، تو میدونستی برای بودن با اون باید ی کم تغییر کنی، پس ناراحت نشو و به خوبی هاش که بخاطرش قبولش کردی فکر کن. باهاش جوری برخورد کن حس کنه به حرفاش گوش میدی و از در تهاجم وارد نشو، نرم نرمک زیر گوشش حرفای عاشقانه و ... ی جوری بزرگنمایی کن و خرش کن:) و این البته نقطه ضعف خودمم هست، اینکه کاش مسایلتون مثلا به مامانت راه پیدا نمیکرد و تو مدیریت میکردی مثلا با ناز کردن و .. حتا ی مقدار خودت بهش قرض میدادی تا سرویس خوب بگیره و میگفتی منو جلو خانواده ام سرفراز میکنی و ی کم ازش تعریف میکردی تا کاری که میخوایو انجام بده.
    باز خودت باید فکر کنی و تحقیق کنی بفهمی حرفایی که میزنه از رو فرهنگ خانوادگی و عقده ها و عقایدش هست یا واسه حفظ غرورشه تا بفهمی باید باهاش بمونی یا نه. موفق باشی

  2. کاربر روبرو از پست مفید یه دونه تشکرکرده است .

    sasha (چهارشنبه 31 تیر 94)

  3. #32
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 10 شهریور 94 [ 23:22]
    تاریخ عضویت
    1393-9-03
    نوشته ها
    183
    امتیاز
    5,161
    سطح
    46
    Points: 5,161, Level: 46
    Level completed: 6%, Points required for next Level: 189
    Overall activity: 5.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class3 months registered5000 Experience Points
    تشکرها
    588

    تشکرشده 383 در 141 پست

    Rep Power
    47
    Array
    دوست جون هاى گلم تقريبا يك هفته از آخرين پستم گذشت، تقريبا با همسرم آشتى كرديم ولى هنوز تمام دست و دلم مى لرزه كه باز دوباره سر هيچ و پوچ به هم بريزه
    فعلا بهش گفتم هر چى تو بگى من ميگم چشم، يكشنبه هم مهمونى دعوت بوديم، يكى از لباسهام كه روش بيخود و بى جهت حساس بود و مى گفت يقه ش بازه اما واقعا بهم مى اومد و خوشگل بود ازش اجازه گرفتم بپوشم، اولش گفت نه ولى بعدش بدون اين كه حتى اصرار كنم تماس گرفت گفت عيب نداره اگه پوشيدن اون لباس خوشحالت مى كنه بپوش
    باور كنين از بس به خاطر اين كار ازش تشكر و قدردانى كردم دهنش از تعجب باز مونده بود كه چقدر همين حق انتخاب لباس ميتونه منو خوشحال كنه
    فقط يه ذره به حالت كلى باهام سرسنگين شده، كه منم تصميم گرفتم به همون روش خودش باهاش رفتار كنم
    ديگه تا خدا چى بخواد

  4. #33
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 13 دی 96 [ 22:59]
    تاریخ عضویت
    1392-11-30
    نوشته ها
    297
    امتیاز
    6,423
    سطح
    52
    Points: 6,423, Level: 52
    Level completed: 37%, Points required for next Level: 127
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    625

    تشکرشده 345 در 183 پست

    Rep Power
    51
    Array
    عروسی اوکی شد دیگه؟یعنی کنسل نکرده؟
    اگه آره که ارزوی خوشبختی میکنم برات
    اگه نه که ارزوی شناخت بیشتر میکنم برات!چی گفتم!

  5. کاربر روبرو از پست مفید baitollah-abbaspour تشکرکرده است .

    sasha (چهارشنبه 31 تیر 94)

  6. #34
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 10 شهریور 94 [ 23:22]
    تاریخ عضویت
    1393-9-03
    نوشته ها
    183
    امتیاز
    5,161
    سطح
    46
    Points: 5,161, Level: 46
    Level completed: 6%, Points required for next Level: 189
    Overall activity: 5.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class3 months registered5000 Experience Points
    تشکرها
    588

    تشکرشده 383 در 141 پست

    Rep Power
    47
    Array
    نه آقاى عباسپور عروسى رو واقعا كنسل كرده، راستش ديگه خودمم نميدونم چى درسته چى غلط! من آدم با تجربه اى هستم ولى واقعا ديگه كم آوردم
    آخه ازدواج به هر قيمتى هم نميشه، راستش فردا صبح يه آزمون مهم دارم و نميخوام به مشكلاتم فكر كنم
    ولى همسرم با يه دختر خانمى به اسم مريم در ارتباط بوده و راجع به مشكلات ما حرف زده! مخم ديگه داره سوت مى كشه، اين بود مرد مذهبى؟
    اين همه آدم چرا با يه دختر حرف زدى؟ اونم اتفاقى خودم فهميدم گوشيشو گرفتم و ريسنت كال هاشو ديدم بعد متوجه شدم يه طومار چندين صفحه اى هم اس ام اس دادن به هم! بعد گفت از بس تو ديوونه بازى در آوردى مجبور شدم باهاش حرف بزنم
    شوهرم امروز يه دسته گل بزرگ برام گرفته بود و گذاشته بود رو ميز كارم، واقعا ديگه هنگ كردم، قلبم داره مياد تو دهنم، آدمى كه در نبود من اينقدر راحت با زن غريبه حرف مى زنه رو من ميخوام چى كار؟

  7. #35
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 05 اسفند 94 [ 02:42]
    تاریخ عضویت
    1394-3-18
    نوشته ها
    72
    امتیاز
    1,866
    سطح
    25
    Points: 1,866, Level: 25
    Level completed: 66%, Points required for next Level: 34
    Overall activity: 28.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    48

    تشکرشده 197 در 64 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ساشا جان، من به هیچ وجه از کارهای همسر شما دفاع نمی کنم، همونطور که در پست قبلی گفتم منکر اشتباهات شما هم که سایر دوستان بهش اشاره کردند نیستم، اما شما با اینکه میگید با تجربه اید، قضایا را خوب تحلیل نمی کنید...

    مثلا یه جا گفتید خانواده اش اصلا دخالت نکرده اند، در صورتی که به نظر من نگاهی که این آقا به مذهب دارند فقط و فقط تحت تاثیر و فشار خانواده و بسیار سطحی است، مادری که جلوی عروس به پسرش میگه تو غیرت نداری زنت این لباس رو بپوشه هم کمتر از مادر شما مقصر نیست... پسری که از ابتدا برای ازدواج و حتی خرید لباس خواسته خانواده را در نظر نمی گیره و بعد نمیتونه در مقابلش ایستادگی کنه، کمتر از دختری که با همسر خرید می کنه و بعد نمیتونه رضایت مادرش را برای اون خرید جلب کنه، مقصر نیست...

    در مسئله شما، هم خانواده همسر، هم همسر، هم خانواده شما و هم خود شما مقصر هستید... جالبه که همه هم مثل هم اشتباه می کنید...

    به هر حال در مورد این پست اخیرتون فقط خواستم یادآوری کنم تو اون برهه زمانی شما هم با استاد موسیقی چت می کردین! یادتون نرفته که؟
    جمله دقیق خودتون در توجیه این عمل این بود: اين آدم از بس به من گير داده دارم از اونور بوم ميوفتم...

    دیگه قضاوت با خودتون...

  8. کاربر روبرو از پست مفید راه حل تشکرکرده است .

    sasha (شنبه 03 مرداد 94)

  9. #36
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 19 بهمن 01 [ 19:08]
    تاریخ عضویت
    1392-5-13
    نوشته ها
    688
    امتیاز
    14,984
    سطح
    79
    Points: 14,984, Level: 79
    Level completed: 27%, Points required for next Level: 366
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger Second ClassSocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,002

    تشکرشده 1,784 در 580 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    119
    Array
    سلام خانم ساشا خاطرتان هست گفته مشاور محترم سایت را

    نقل قول نوشته اصلی توسط فرشته مهربان نمایش پست ها
    با سلام

    من اگر مشاور آقای داماد بودم می گفتم سر نخ های شکستت توی زندگی را دارم می بینم و بهتره تجدید نظر کنی نسبت به این ازدواج .....

    شما رویه ، نگرش و افکارت به بلوغ لازم برای ازدواج نرسیده .... لطفاً از این مدت استفاده کرده و نزد مشاوری مطمئن بروید و بخواهید با تستی مثل تست ام ام پی آی وضعیت شخصیت شما را بسنجه و به شما نشون بده و نقطه ضعفهاتون را در یابید و روی آنها به کمک مشاور کار کنید .

    شما با این روند حتماً در زندگی مشکلات زیادی که غالباً هم شما مقصر خواهی بود پیدا می کنید و با هیجاناتی که دارید شما قاتل زندگیتون می شوید .

    هشدارم را جدی بگیرید و از این فرصت 6 ماهه بسیار بسیار در جهت شناخت و علاج خود استفاده کنید اگر نمی خواهید زندگیتون در آینده از هم بپاشه یا اینکه اصلاً به ازدواج نرسید

    شما مو بینی و آنها پیچش مو.


    من سهم و نقش شما در این ازدواج و کشیده شدنش به اینجا و حتی جاهای بدتر هم را خ خ خ خ پررنگ تر از این آقا می بینم.

    شما تقریبا با هر مرد دیگری هم که ازدواج کنید به مشکل بر می خورید.

    امیدوارم از صراحتم نرنجی ولی حقیقتش من زدن این پستهات رو حدس می زدم.

    پس لطفا سعی کن برای خوشبختیت تلاش کنی.

    ظواهر همه امر نیست. زیبایی همه چیز نیست. کلاس همه چیز نیست. من مطمینم مردان زیادی جذب شما می شوند حتی اگر این رابطه شما برهم بخورد اما مطمین نیستم با ادامه این روند با هیچکدام خوشبخت شوید.

    شما بصورت موقت مردان را جذب میکنید برای دایمی کردن این جاذبه به مهارت احتیاج دارید.

    ساشایی که من می شناسم قلب مهربانی دارد روحیه شادی دارد و کلی سرمایه روحی دیگه اما مراقب سرمایه هاش نیست. قلب ادمها انقدر حجیم نیست که در هر ارتباطی مقداریش بشکنه. روزی می رسه که کم می اری

    دوستانه توصیه میکنم مراقب خودت باشی

    نیایش به قصد این نیست که خدا را به برآوردن آرزوهایمان وادارد، بلکه برای آن است که اشتیاق به خدا را در ما برافروزد و ما را به سوی خدا فرا ببرد. دیونوسیوس مجعول می گوید:
    "کسی که در قایقی نشسته و طنابی را که از صخره ای به طرفش پرت شده می گیرد و می کشد، صخره را به طرف خود نمی کشد، بلکه خودش و قایق را به صخره نزدیک تر می کند".
    فریدریش هایلر، نیایش، ص 331


  10. 6 کاربر از پست مفید مهرااد تشکرکرده اند .

    danger (جمعه 09 مرداد 94), sasha (شنبه 03 مرداد 94), محیا ناز (پنجشنبه 01 مرداد 94), اقای نجار (پنجشنبه 01 مرداد 94), اثر راشومون (پنجشنبه 01 مرداد 94), اعجاز عشق (پنجشنبه 01 مرداد 94)


 
صفحه 4 از 4 نخستنخست 1234

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. حس میکنم هیچکی دوسم نداره
    توسط daryaaram در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: یکشنبه 04 دی 90, 22:34
  2. لطفا گوسفند نباشید
    توسط ani در انجمن خودآگاهی
    پاسخ ها: 24
    آخرين نوشته: پنجشنبه 09 اردیبهشت 89, 19:47
  3. عروسـک
    توسط baran.68 در انجمن داستان و حکایت آموزنده
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: چهارشنبه 19 اسفند 88, 19:33
  4. بوسه ها
    توسط گرد آفرید در انجمن داستان و حکایت آموزنده
    پاسخ ها: 14
    آخرين نوشته: دوشنبه 05 فروردین 87, 22:47
  5. مشکلات من و عروسم
    توسط خاله نرگس در انجمن اختلاف و دعوا با خانواده همسر
    پاسخ ها: 8
    آخرين نوشته: چهارشنبه 22 اسفند 86, 21:01

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 19:52 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.