سلام وقت همه دوستان بخیر.
الان شما برای اینکه تصمیم درستی بگیرید بایستی همه جوانب رو در نظر بگیرید من توی پست قبلیم هم عرض کردم فکر میکنم ریشه مشکلات شما بر میگرده به پوشش و البته بی سیاستی در رفتارتون نسبت به شوهرتون .
نمیخام وارد این فاز بشم که شما با وجود این اختلاف دیدگاه عقیدتی چرا ازدواج کردید قطعا بعد از تحلیل و بررسی شخصیت ایشون به این نتیجه رسیدید که ایشون علی رغم این اختلاف عقیدتی گزینه مناسبی برای شما خواهد بود و شما قبول کردید که نسبت به موضوع حجاب انعطاف به خرج بدید و کوتاه بیاید. حتی این طور که دوستان از تاپیک قبلی شما نقل قول کردن صحبت از پوشیدن پوشیه کردید ...
موضوع حجاب برای اکثر مردای ایرانی مهمه حتی اونی هم که دم از روشن فکری میزنه هم براش مهمه فقط شاید محدودش متفاوت باشه .
به هر حال تصمیم گرفتید و حالا ازدواج کردید... حالا یه بار دیگه شاید کمی دیر ، ولی بشینید فکراتون رو بکنید .اولین دو راهی که پیش رو دارید اینه که آیا با توجه به تجربه چند ماهتون میتونید این حریم هایی که برای شوهرتون مهمه رو رعایت کنید یا خیر؟.
پاسخ به این سوال مسیر زندگی مشترک شما رو مشخص میکنه چون فکر نمیکنم شوهر شما حاضر باشه بدون اینکه تکلیف این موضوع مشخص بشه راجب سایر موضوعات بشینه با شما صحبت کنه.
برای اینکه بتونید تصمیم درستی بگیرید اول جوانب پاسخ منفی به این سوال رو در نظر بگیرید
پاسخ منفی به این سوال یعنی طلاق.
شما یه دختر مطلقه میشید که با توجه به فضای فرهنگی که در جامعه داریم از شانس کمتری برای ازدواج نسبت به گذشته برخوردارید.
با توجه به روحیاتی که شما دارید طیف خواستگاران شما محدود میشه به آقایون به اصطلاح روشنفکر امروزی ،که این موضوع پوشش براشون مهم نیست. پس شما باید با توجه به معیاراتون یه نفر از این طیف انتخاب کنید و این یعنی دایره انتخاب شما خیلی محدود میشه.
اگه حتی یه خواستگار مناسب از این طیف هم داشته باشید بایستی به این موضوع هم توجه داشته باشید که شما هم نباید نسبت به ایشون حساسیت به خرج بدید. به طور مثال الان یکی از دخترای محل کارتون رو تصور کنید که بشینه با علی آقا شما بگو و بخند و شوخی ... کنه ببینید میتونید راحت با این موضوع کنار بیاید. شوهر روشنفکر احتمالی شما با این بگو و بخند با دخترا قطعا مشکلی نداره.و شما هم نباید نسبت به این کار حساس باشید.
مطلب بعدی اینکه شوهرتون اگه برای شما حریم تعریف میکنه قطعا برای خودش هم محدودیت میزاره و نمیره با همکارای خانم شما بگو و بخند بکنه.و این محدودیت دو طرفه ست.
معمولا اکثر افراد روشنفکر امروزی هیچ اعتقادی به دادن نفقه و مهریه ندارن و مشکلی که با علی آقا سر دادن خرجی دارید به احتمال زیاد به مراتب شدیدترش رو با نفر بعدی خواهید داشت.
با توجه به اینکه مادر شما جز طیف مذهبی جامعه به شمار میاد احتمالا از مخالفان ازدواج با خواستگار احتمالی روشنفکر شما خواهد بود و این کار رو برای شما سختتتر میکنه
مضاف بر این زندگی با اون شخص هم مشکلات خاص خودش روبه همراه داره.
اگه بازم فکر کنید میتونید دقیقتر به جوانب این موضوع پی ببرید.
ولی اگه همون طور که در پست قبلی هم اشاره کردید تمایل به ادامه زندگی دارید بایستی گام اول رو بردارید و در خصوص موضوع پوشش انعطاف به خرج بدید.
شما در پست قبلی ترس این رو داشتید که کوتاه اومدن شما باعث بشه ایشون در آینده به شما سرکوفت بزنه.
در پاسخ به این دغدغه شما باید گفت
1: بپذیرید که کار اشتباهی انجام دادید و بر خلاف توافق اولیه، به دغدغه های ایشون بی توجه بودید و بالطبع بایستی هزینه اون رو بدید در آینده هم اگه کار اشتباهی انجام بدید بایستی شجاعت داشته باشید و بپذیرید و بابت اون عذرخواهی کنید.
2: اگه شوهر شما در آینده به شما سرکوفت بزنه این از بی ظرفیتی ایشونه . شما کاری که فکر میکنی درسته رو انجام بده. خودت رو به خاطر کوچیک بودن دیگران پایین نیار.
3: شما قراره که گام به گام جلو برید یعنی سر این موضوع کوتاه میاید و بالطبع بایستی منتظر نشست و دید که شوهر شما چیکار میکنه منظور اینکه قرار نیست به یک باره تن به تمام خواسته های ایشون بدید که بعدها از این کارتون پشیمون بشید.
4: این عاطفه ومهر ومحبتی که در وجود شماست بیشترین ظرفیت رو برای شما فراهم میکنه که در آینده بتونید به اون انتظاراتی که از همسرتون دارید برسید و قرار نیست که این مهر و عاطفه رو بریزید توی یه بسته و تحویل شوهرتون بدید و ما به ازای اون چیزی به دست نیارید که این قدر میترسید که در آینده به شما سرکوفت بزنه. معمولا زمانی احساس ترس و شکست میکنید که تمام ظرفیت های خودتون رو از دست داده باشید و طرف مقابل بداخلاقی و بد قولی کنه ولی اگه به این ظرفیت وجودی خودتون فکر کنید متوجه میشید هیچ وقت از بین نمیره.و به قول معروف اون اهرم فشار رو همیشه دارید.
در مرحله بعدی باید شما اهدافی که مد نظرتون هست رو برای خودتون طبق اولویت لیست کنید و برای رسیدن به اون ،استراتژی تعیین کنید. نکته حایز اهمیت اینکه انتظار نداشته باشید که به هدف 100 درصدی خودتون برسید حالا انتظارات شما چیا میتونه باشه.
1:گرفتن مراسم عروسی : این موضوعی که فکر میکنم به راحتی به اون خواستتون برسید و به توافق برسید . شوهر شما نمیتونه خیلی راحت بره و مراسم رو کنسل کنه. با این کارش حتی از سمت خانواده خودش هم تحت فشار قرار میگیره. و خانواده ایشون هم راضی نمیشن که مراسمی در کار نباشه.
2: موضوع خرجی: من فکر میکنم همسر شما با توجه به درامدی که داره شاید مبلغ 1 تومن رو قبول نکنه پس قبول کنید که با درامد کارمندی این مبلغ زیاد به نظر میرسه و بهتر سر این موضوع انعطاف به خرج بدید. و سر یه مبلغ پایین تر به توافق برسید.
3: کار و درامد شما : وقتی که خواستید سر این موضوع صحبت کنید بهتره چند پیشنهاد برای ارائه داشته باشید بر مبنای اینکه درامد شما صرف موضوعی بشه که بعد ها بشه برای شما سرمایه. مثلا اگه شوهر شما 200 تومن سرمایه داره و شما 40 تومن میتونید یه خونه بخرید و به اندازه سهم پولتون توی اون شریک باشید یا اگه برای خانواده شما مقدوره که مبلغی به عنوان قرض بدن و ماهانه شما از درامدتون این بدهی رو تسویه کنید و یا از بانک وام بگیرید و اقساط بانک رواز حقوقتون پرداخت کردید با این کار هم درامدتون شده سرمایه ای برای شما هم یه خونه بزرگتر خریدید و هم کمک خرج همسرتون شدید به جای اجاره خونه.
و یا میتونید ماشین بخرید و... که اگه فکر کنید میتونید پیشنهادات دیگه رو هم در نظر داشته باشید....
و مابقی انتظارات ...
در خصوص اینکه ایشون زور میگن ،این یه قسمتش بر میگرده به بی سیاستی شما و اینکه مدام در حال کل کل و یکی به دو کردنید. این روحیه کل کل کردن شما رو کمتر مردی تحمل میکنه. زن با سیاست بلده چطور رفتار کنه که در انتها به هدف خودش برسه طوری که مرد فکر کنه رسیدن به این هدف خواست و اراده خودش بوده و نه خانمش.
موفق باشید
این همه لاف زن و مدعی اهل ظهور
پس چرا یار نیامد که نثارش باشیم!
سالها منتظر سیصد و اندی مردانیم ...
آنقدر مرد نبودیم که یارش باشیم
اگر آمد خبر رفتن ما را بدهید
به گمانم که بنا نیست کنارش باشیم!!!
علاقه مندی ها (Bookmarks)