به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 3 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 46
  1. #21
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    چه آدم هرزه ی بیکاری !!!!!!!!

    کار و زندگیش را ول کرده اومده دو هفته بچه های گروه را ببینه و ول بگرده ؟؟؟؟؟؟؟

    یا خدا !
    اونوقت تو عاشق این علاف شدی؟

    کدوم کشور زندگی می کنه که می خواسته زن دوم بگیره؟ می دونی که ازدواج دوم فقط تو کشورهای معدودی رسمیت داره.

    واقعا ماجرای طلاق اون یکی خانم را هم می دونی و بازم ؟؟؟؟؟

    راست می گی یا سرکاریم؟
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  2. 3 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    capitan2 (دوشنبه 01 تیر 94), hamdan (پنجشنبه 04 تیر 94), tanhaei (دوشنبه 01 تیر 94)

  3. #22
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 21 تیر 94 [ 10:14]
    تاریخ عضویت
    1394-4-01
    نوشته ها
    6
    امتیاز
    178
    سطح
    3
    Points: 178, Level: 3
    Level completed: 56%, Points required for next Level: 22
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class7 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    13

    تشکرشده 6 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ایشون دو هفته قبل از اومدنشون به ایران به من پی ام دادن و گفتن دارم میام ایران و میخوام بیام بچه های گروهو ببینم
    پرسیدن که من هم میرم تو میتینگ هاشون یا نه؟ من هم گفتم میتینگ شلوغه و دوست ندارم برم به همین خاطر بین قرار ملاقات و میتینگ هاشون یه وقتی رو خالی بذارن که دوتایی یه ناهار بریم بیرون
    وقتی رسیدن ایران هم کل تایمشون پر بود.هیچ وقت خالی ای نداشتن .هر روز میتینگ بودن
    فقط همون روزی که از قبل با من هماهنگ شده بود رو خالی گذاشتن که دوتایی بریم بیرون و رفتیم .هزینه ی ناهار و چای و اینجور چیزارو هم خودشون حساب کردن در صورتیکه مهمون من بودن و قرار بود من حساب کنم
    بعد ازون روز که برای اولین بار من و ایشون همدیگرو از نزدیک دیدیم و کلی حرف زدیم و خندیدیم من با ایشون تماس گرفتم و ازشون خواستم ی بار دیگه هم بریم بیرون و این بار دیگه مهمون من و ایشون هم دیگه حق نداره خرج کنه چون مهمون منه!
    قبول کردن و ما باز هم رفتیم بیرون خیلی خوش گذشت
    روز عاخری هم که ایران بودن من تا عصر سرکار بودم و ایشون شب پرواز داشتن ,باهاشون تماس گرفتم و ازشون خواستم قبل پرواز همدیگرو مجددا ببینیم که به صرف عصرانه دعوتشون کردم و بعد تا آخرین لحظه ی قبل از فرودگاه رفتن هم باهم بودیم
    خداحافظی کردیم ایشون رفت خونش و من هم رفتم دنبال کارام

    تو خونشون هم تا قبل از حضور خانمش خیلی نمیتونستیم چت کنیم و حرف بزنیم .هر وقت میخاست بزنگه بهم یا از محل کارش بود یا میرفت بیرون زنگ میزد.محل کارش هم شیفتیه برای همین چهار پنج روزی که شیفت بود رو با هم حرف میزدیم
    الان خانمش نیست راحت شده

    آبی بیکران
    ایشون برای دیدن همه ی بچه های اون گروه فیس بوکی اومدن نه فقط برای دیدن من.دیگه نمیدونم چه جوری بگم ک درک کنید که رابطه ی ما اونجوری که شما فکر میکنید نیست
    اگر اونجوری بود مطمعن باش موقعی ک ایران بود میتونستیم هزار تا کار بکنیم ولی نکردیم
    خانم ایشون هم میدونه مشکل حادی نیست.اگر نمیدونست با شرایطی ک ازش سراغ داره سه ماه تنهاش نمیذاشت .بعد خودش نمیرفت مجدد هتل برای لاس وگاس رفتن تنهایی این عاقا رزرو کنه و بفرستتش استراحت تنهایی
    اون روزی هم که خانمش چت هامونو دیده بود ,چت من و ایشون رو فقط ندیده بود , ریسنت چت اسکایپ ک لیست تماس هامون بود رو دیده بود و چت های ایشون رو با ی دختر خانم دیگه تو وایبر خونده بود! بعد خود اون عاقا برام تعریف کرد که دعواشون شده سر دیدن چت ها و حتی گفت اون یکی چت ها برای کدوم یکی از خانم های گروه بوده
    اگر همه ی این مسائل رو هم اون عاقا ب من گفته دقیقا ب همین دلیله که ایشون هم منو یه دوست صمیمی میدونه نه دوست دختر یا همسر یا هر چیز دیگه ای

    شیدا
    دیگه دو هفته مرخصی تو یک سال چیز زیادی نیست !
    ایشون کل مرخصی شو گذاشته برای سفر به ایران .یه مدت دیگه هم قراره دوباره بیان
    کارشون هم شیفتیه .روزایی که ایشون شیفتن خیلی نمیتونیم حرف بزنیم.قبلا فقط تو محل کارشون حرف میزدیم و نمیشد زیاد هم حرف بزنیم الان دیگه خانومشون نیست تایم آفشون با هم حرف میزنیم

    اعجاز عشق سه چار تا سوالی که نوشته بودی برام بی جوابه :( راحت بگم پستت واقعن منو توفکر برد

    گل نمک .محیا ناز .شادمانه و آی تک و نادیا و مژده باور کنید رابطه ی ما این طور که فکر میکنید نیست !
    نمیدونم دیگه چه طور بگم ما فقط مثله دو تا دوستیم .همین .
    حرف های روزمره و دوستانه میزنیم .نه خرف عاشقانه ای بینمون هست نه حرفی از مسائل جنسی .
    ایشون اون موقع که اومده بودن ایران هم به جز روبوسی اول دیگه دستشون ب من نخورد !
    قسمت آزار دهنده ی قضیه برای من اینه که چند روزه حس میکنم بهشون وابسته شدم
    دیروز تصمیم گرفتم با ایشون تا شب هیچ حرفی نزنم اصلا طاقت نیوردم .نمیتونم
    رابطه رو همین جوری ساده و مثله ی پدر و فرزند پیش ببریم ایرادی نداره ک
    من نمیتونم این دوستی رو رها کنم چون برای من یه دوست صمیمی مثله دوست های هم جنسمن ! باز خورد بیرونی رابطه رو پرسیدم چون حس کردم دیدگاه مثبتی نیست ولی واقعن ایون چیزی که فکر میکنید نیست!
    ویرایش توسط مدیرهمدردی : سه شنبه 02 تیر 94 در ساعت 09:25 دلیل: مطالب توهین آمیز حذف شد

  4. #23
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 15 اسفند 94 [ 21:11]
    تاریخ عضویت
    1393-12-15
    نوشته ها
    37
    امتیاز
    1,751
    سطح
    24
    Points: 1,751, Level: 24
    Level completed: 51%, Points required for next Level: 49
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    134

    تشکرشده 120 در 36 پست

    Rep Power
    0
    Array
    دوستان محترم واقعا چه حوصله ای دارید واسه این جور دخترا کامنت میذارید بابا بیخیال. حرفاتون اثر نداره.... سپیده برو هر کاری دوست داری انجام بده، روابط عاطفی و جنسی هم هیچ ایرادی نداره کم کم به اونجاهم میرسی

    در ضمن خانم محترم سپیده شما هم دفعه آخرت باشه به کاربرای محترم اینجا توهین میکنی، وگرنه گزارش میشه پستات

    اتفاقا الان یه ساعته دارم به کامنتا و توجیهات شما میخندم نه بقیه

  5. کاربر روبرو از پست مفید capitan2 تشکرکرده است .

    tanhaei (سه شنبه 02 تیر 94)

  6. #24
    Banned
    آخرین بازدید
    شنبه 27 تیر 94 [ 02:26]
    تاریخ عضویت
    1394-2-31
    نوشته ها
    322
    امتیاز
    6,682
    سطح
    53
    Points: 6,682, Level: 53
    Level completed: 66%, Points required for next Level: 68
    Overall activity: 99.9%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveTagger First Class31 days registered5000 Experience Points
    تشکرها
    354

    تشکرشده 728 در 228 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط sepiide
    تو خونشون هم تا قبل از حضور خانمش خیلی نمیتونستیم چت کنیم و حرف بزنیم .هر وقت میخاست بزنگه بهم یا از محل کارش بود یا میرفت بیرون زنگ میزد.محل کارش هم شیفتیه برای همین چهار پنج روزی که شیفت بود رو با هم حرف میزدیم
    نقل قول نوشته اصلی توسط sepiide
    الان خانمش نیست راحت شد


    شما که می گید دوستی تون اشکالی نداره و...
    خب پس چرا به دور از چشم خانومش با شما ارتباط داره...؟!
    اصلا خانومش چرا باید از ارتباط همسرش با شما ناراحت بشه ؟! شما چی فکر می کنی؟!
    عاقا اشتباهه ...آقا درست هست
    عاخر...درست : آخر

    خب الآن شما که کارتونو قبول دارید مشکل تون چی هست پس؟!!

    - - - Updated - - -

    در ضمن تاپیک شما جزو بند 22 قوانین همدردی هست

    مدیرهمدردی:
    22 - ارسال تاپیک با عنوان مجرمانه ،در انجمن های عمومی و علنی ممنوع می باشد.
    عناوینی از قبیل :همجنس گرایی، لواط ، زنا، فاحشه گری، مشروب خواری ، مسائل جنسی ،خیانت و ....
    چنین تاپیکهایی علاوه بر اشاعه فحشاء ، در صورت فاش شدن هویت مراجع برای او مشکلات قانونی و جبران ناپذیری را ایجاد می کند که مدیران تالار پیشاپیش نسبت به آن سلب مسئولیت می کنند.
    بدیهی هست چنین تاپیک های صرفا می تواند به صورت خصوصی و تخصصی در انجمن آزاد ارسال شود.
    ویرایش توسط بانوى مهر : دوشنبه 01 تیر 94 در ساعت 18:38

  7. 4 کاربر از پست مفید بانوى مهر تشکرکرده اند .

    capitan2 (دوشنبه 01 تیر 94), grey-sm (دوشنبه 01 تیر 94), فرشته مهربان (سه شنبه 02 تیر 94), آنیتا123 (سه شنبه 02 تیر 94)

  8. #25
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 29 بهمن 01 [ 12:00]
    تاریخ عضویت
    1391-12-24
    نوشته ها
    1,690
    امتیاز
    42,348
    سطح
    100
    Points: 42,348, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteranOverdrive25000 Experience Points
    تشکرها
    6,932

    تشکرشده 6,903 در 1,648 پست

    Rep Power
    348
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط sepiide نمایش پست ها
    دیروز تصمیم گرفتم با ایشون تا شب هیچ حرفی نزنم اصلا طاقت نیوردم .من نمیتونم این دوستی رو رها کنم
    سلام سپیده،

    من کاری ندارم که این دوست صمیمی ای که نمی تونی حتی یک روز حرف نزدن باهاش رو تحمل کنی، زنه یا مرد، مجرده یا متاهل، سالمه یا ناسالم، عادیه یا غیرعادی و غیره.

    همین که نمی تونی باهاش حرف نزنی، این یعنی مشکل. مشکلی که واضحه تشخیصش دادی و داری به حل کردنش فکر می کنی.

    نقل قول نوشته اصلی توسط sepiide نمایش پست ها
    من نمیتونم این دوستی رو رها کنم
    می تونی و رهاش می کنی. از حرفات کاملا مشخصه که در آستانه ی تصمیم برای رها کردنش هستی. اون قسمت از ذهنت هم که داره از این رابطه دفاع می کنه، ضعیفه.

    می گی نه، صبر کن تا ببینی....

    هر اتفاق بدی، یه اتفاق خوبه...



  9. 3 کاربر از پست مفید میشل تشکرکرده اند .

    sepiide (دوشنبه 01 تیر 94), فرشته مهربان (سه شنبه 02 تیر 94), اعجاز عشق (دوشنبه 01 تیر 94)

  10. #26
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 23 مهر 95 [ 01:57]
    تاریخ عضویت
    1393-12-09
    نوشته ها
    163
    امتیاز
    4,080
    سطح
    40
    Points: 4,080, Level: 40
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 70
    Overall activity: 9.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    96

    تشکرشده 225 در 103 پست

    Rep Power
    37
    Array
    سپیده جان من از اون خانمهایی هستم که همسرم در حال چت کردن با خانمهای دیگس

    نمیدونی چقدر قلبم شکسته منی که از بیست سالگی وقتی اوج جوونیمو به پای همسرم گذاشتم خوشیهاش و ناخوشیای زندگی رو باهاش بودم

    پا به پاش کار کردم بچهدار شدیم زحمت کشیدیم سختی کشیدیم حالا که 35 سالمه یه ذره اوضاع بهتر شده افکار وقایعی وارد جامعه شده که همه سختی ها رو به تنم گذاشته

    گفتی دوستی، مگه ما ایرانی نیستیم تو هیچ جای سنت ایرانی دقت کن گفتم سنت ایرانی نه اسلام تو هیچ جا دوستی بین زن و مرد نبوده مگه خواهر برادری زن و شوهری

    گفتی مگه سند خورده؟ شاید همه ادعای روشنفکری کنن بگن. نه چه سندی آزادی و این چیزها

    ولی من میگم اره خورده. وقتی زن و شوهر میرن عقد میکنن و قسم ميخورن تا آخر عمرم با هم بمونن یعنی چی؟

    خوب آگه قرار باشه هر کی هر کار خواست بکنه دیگه چه کاریه ازدواج کنن همینجوری با هم خوشن دیگه

    برای مثال همسر من صبح تا شب خونه نیست و با اون خآنم که فکر میکنه سند شوهرم مال من نیس در حال گپ زدنه، تو خونه نصفه شب هم همینطور

    دیگه شوهرم وقتی برا من و بچه ها نداره. دیگه محبتش
    و وقتشو درد دلشو جای دیگه کرده

    من تو رو منع نمیکنم چون تو نباشی یکی دیگه الحمدلله ادعای روشنفکری خیلی زیاد شده

    با دیدن تاپیکم واقعا گریه کردم واقعا چطوری تلاش کنم شوهرمو برگردونم وقتی یکی دیگه وابستش شده

  11. 2 کاربر از پست مفید عاشق خانواده تشکرکرده اند .

    آنیتا123 (سه شنبه 02 تیر 94), افسونگر (سه شنبه 02 تیر 94)

  12. #27
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 08 تیر 94 [ 12:29]
    تاریخ عضویت
    1394-2-11
    نوشته ها
    7
    امتیاز
    165
    سطح
    3
    Points: 165, Level: 3
    Level completed: 30%, Points required for next Level: 35
    Overall activity: 5.0%
    دستاوردها:
    31 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    2

    تشکرشده 5 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام سپیده جون.من میفهمم چی میگی.منم مثل تو توی فیسبوک بودم و میفهمم وقتی میگی رابطه ما اونجوری نیست منظورت چیه.

    ولی عزیزم همه ادما رو مثل خودت ندون.شاید تو اینطوری به قضیه نگاه کنی ولی یه لحظه از فکر و احساساتت بیا بیرون. ببین خودت میگی این اقا با یه خانومی بوده بعدم......
    بعدم میگی با دخترای دیگم هست و چت میکنه.
    سپیده جدیدا یه مرضی اومده که بعضیا اینطورین که فقط تو شبکه های اجتماعی چت میکنن.
    اصلا مهم نیست طرف کیه.حالا اگه پا داد که داد اگرم نداد که هیچ.
    این اقام این جوری.هر کسی با یه چیزی حال میکنه.
    تو که اونو دوست صمیمی میدونی یعنی اینکه بهش احساس داری.
    احساسم به جنس مخالف که فقط عشق و عاشقی نیست.من میدونم.ولی واقعا اون اقا ارزش این دوستی تو رو داره؟
    باور کن یه اسکله.البته ببخشیداااااا.
    توام خیلی زود باوری که هر چی اون میگد قبول میکنی.
    بابا یه کم فکر کن.

  13. #28
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 30 فروردین 95 [ 04:00]
    تاریخ عضویت
    1393-10-20
    نوشته ها
    53
    امتیاز
    1,869
    سطح
    25
    Points: 1,869, Level: 25
    Level completed: 69%, Points required for next Level: 31
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    8

    تشکرشده 63 در 30 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام.جسارتا انقدر صحبتهای خانم سپیده که از ضریب هوشی بقیه ایراد میگیرن!!!ساده لوحانه و ضد و نقیض هست که در درجه اول آدم فکر میکنه شاید تاپیک سر کاری هست و در درجه بعد به سطح ضریب هوشی خود ایشون شک میکنه!!
    علی ای حال سپیده خانم به نظرم مشکل شما و بعضی دختران دیگر با مشکلات مشابه شما این هست که شناختتون از آقایون کافی نیست و این به دلیل ضعفی هست که توی فرهنگ و آموزش و خانواده های ما راجع به جنس مخالف و موافق و ویژگیهای غالب هر یک وجود داره و مقصر شما نیستی.
    همه ما به قول شما دوستهای معمولی داریم که باهاشون میگیم و میخندیم.اما شروع وابستگی به معنای به صدا در اومدن یک زنگ خطر هست.چتهای هرروزه به دور از اطلاع بقیه و غیره
    چه طوره در رابطه با بازخورد این رابطه و وابستگی از خانوادتون بالاخص مادرتون هم یک بازخورد بگیرید.موفق باشید

  14. کاربر روبرو از پست مفید fkh4466 تشکرکرده است .

    tanhaei (سه شنبه 02 تیر 94)

  15. #29
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 16 اسفند 95 [ 03:59]
    تاریخ عضویت
    1394-1-03
    نوشته ها
    300
    امتیاز
    10,581
    سطح
    68
    Points: 10,581, Level: 68
    Level completed: 33%, Points required for next Level: 269
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First Class1 year registered10000 Experience Points
    تشکرها
    1,164

    تشکرشده 917 در 282 پست

    Rep Power
    85
    Array
    سپيده عزيز

    اگر از ابتدا اين علامت سرنوشت ساز «،» را در جمله ات در خطاب به خانم مينا 30 قرار ميدادي، از ايجاد سوءتفاهم جلوگيري مي كردي ...... اين كم دقتي بار منفي جمله ات را زيادتر كرد .......... شما باناديده گرفتن اين مورد به ظاهر پيش پا افتاده خودت را در معرض انتقاد قرار دادي.


    شما تاپيك ايجاد كردي و راهنمايي خواستي اما در جواب راهنمايي اشخاصي كه براي كمك به شما زمان و انرژي صرف كرده بود، به ناحق توهينهاي بدي نثارشان كردي.


    ببين دوست خوبم كسي به شما نگفت شما با اين آدم رابطه ي نامشروع داري يا حرفهاي غير اخلاقي ميان شما رد و بدل مي شود ........ ابدا اينطور نيست ......... معيار تشخيص رابطه ي سالم از ناسالم كه فقط اين دو مورد را شامل نمي شود.


    اينجا همگي يكصدا فرياد مي زنند كه چنين رابطه اي از بيخ و بن اشكال دارد و تبعات اين رابطه براي شما دوستان را نگران مي كند.

    شما صبح تا شب با اين شخص در گفتگو هستيد ............ اين دوستي از سوي شما به منظور يك رابطه ساده و عادي است ........... اما منظور و انگيزه واقعي آن آقا خيلي مهم تر است .

    اگر خيلي خيلي خوشبينانه و ساده انگارانه بخواهيم در موردش قضاوت كنيم ........ نتيجه اين خواهد بود كه از نيت واقعي او خبر نداريم .......... اما رابطه اش با شما همچنان شك برانگيز است و عاقبت خوبي براي شما به دنبال ندارد .

    اين آقا با دختران زيادي در ارتباط است .............. همسرش از رفتار او ناراضي است ..... اينكه خانمش با او دعوا مي كند يا تحملش مي كند مهم نيست .......... مهم اين است كه اين زن چگونه متني در گفتگوهاي آن آقا مشاهده كرده كه با وجود بي اعتنايي كه از ديد شما نسبت به يكديگر دارند چنان جنجالي در پي داشته كه در نهايت آقا مجبور شده عكس دو نفره شان را در صفحات مجازي قرار دهد.

    راستي بابت اينكه او فردي است كه توانسته زندگي مشترك زن و شوهري را از هم بپاشد از او نمي ترسي؟ ......... مردي كه به پيوند يك زن و شوهر و حريم يك خانواده رحم نمي كند از ديد شما مشكلي ندارد؟

    اصلا توضيح جزييات اين موضوع براي شما چه لزومي داشت .......... آيا خواسته بيان كند آنقدر خواستني است كه زني عاشقش شده و حاضر شده از همسر خود بخاطر او جدا شود؟ ............ يا خواسته صادق بودنش را به اين صورت به شما منتقل كند تا به شما اطمينان بدهد كه اهل فريب و دروغ نيست و .............. هر دليلي مي تواند داشته باشد.

    هر چند مقاومت مي كني اما زنگ خطري شنيده اي كه به قصد مشورت به اينجا آمدي .

    از پذيرفتن اشتباهت ترس نداشته باش چون ديگر ادامه نمي دهي و جبران مي كني.


    در شرايطي كه شما زنگ خطر را بشنوي و راه خودت را بروي بايد برايت ترس ايجاد كند.



    شايد شما به جهت مجازي بودن ارتباط ......... دور بودن شما از هم ....... ديدار در مكان عمومي احساس امنيت مي كني .


    جسم شما در كنار او نيست ........... اما روح انسان كه مجازي و غير مجازي نمي شناسد ............ قلبت كه مشتاق همصحبتي با اين آقاست ........افكارت كه سرگرم ساختن توجيهات براي ادامه اين رابطه مي شود .......... وقتت كه در جهت همصحبتي با او به هدر مي رود .......... اين شخص همه ي اينها را به كار گرفته و دارد از شما سوءاستفاده مي كند .


    اگر گمان مي كني كه نمي تواني ارتباطت را قطع كني .......... اگر به خود تلقين كني كه سخت است با او گفتگو نكني ............ اسير و وابسته ي اين آقا شده اي و بايد هر چه زودتر خودت را نجات دهي .



    هر چه بيشتر اين ارتباط ادامه يابد وابسته تر مي شوي ......... ضعيف مي شوي .........اعتماد به نفست از بين مي رود.......... عقلت زايل مي شود ............احساسات بر منطقت غلبه خواهد كرد ............. چهارچوب اعتقاداتت سست مي شود ......... عاقبت يا كاملا تسليم او مي شوي.......... يا براي رهايي از وابستگي رنجهاي شديدتري را بايد تحمل كني.



  16. #30
    سرپرست سایت

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,056
    امتیاز
    146,983
    سطح
    100
    Points: 146,983, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,661

    تشکرشده 36,005 در 7,404 پست

    Rep Power
    1093
    Array
    با سلام

    دیدگاه همدردی در خصوص روابط اجتماعی بین زن و مرد در تاپیک زیر هست :

    سطوح رابطه دختر و پسر


    رابطه شما از نوعی هست که مورد تأیید کارشناسان همدردی نیست و از آنجا که همدردی در جهت ایجاد ، تقویت و تأیید این روابط راهنمایی نمی دهد لذا انتظار تأیید و تقویت بی فایده هست ...

    بازخورد بیرونی خواستید ببینید که هم اینجا دیدید هم در فضای غیر مجازی از سوی همسر این آقا دیدید ..... هم می توانید این آقا را با کیفیت ارتباطی که دارید را به خانواده معرفی کنید و نحوه و شل رابطه و ازدواج مجازیتان و همین توجیهاتی که برای ما داشتید برای خانواده بیاورید و بازخورد آنها را هم ببینید









  17. کاربر روبرو از پست مفید فرشته مهربان تشکرکرده است .

    اعجاز عشق (سه شنبه 02 تیر 94)


 
صفحه 3 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. چی کار کنم که پسری که بهش محل نذاشتم مثل قبل بهم توجه کنه؟(قصدم دوستی نیست)
    توسط خانم تنها در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: یکشنبه 14 اردیبهشت 93, 00:37
  2. پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: شنبه 16 شهریور 92, 18:07
  3. پاسخ ها: 27
    آخرين نوشته: پنجشنبه 10 مرداد 92, 04:23
  4. تفاوت زندگی مشترک با دوستی های عاشقانه!
    توسط parnian1 در انجمن سایر مقالات ازدواج
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: یکشنبه 22 فروردین 89, 00:05
  5. تفاوت دیدگاه های دختران و پسران در روابط دوستی امروزی
    توسط baran.68 در انجمن ارتباط دختر و پسر(عشق)
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: سه شنبه 05 آبان 88, 18:01

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 17:40 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.