مينا خانم ، سلام
من مدتي به دليل فني يا هر دليل ديگري موفق به ارسال پست در تاپيك شما نمي شدم اما همواره به يادتان بودم و خيلي تمايل بودم با شما صحبتي داشته باشم.
اين خيلي خوب است كه از حالات روحي و شرايط سختتان مي نويسيد ........ نوشتن خيلي تسكين دهنده است حتي اگر كسي نخواند اما ما نوشته هاي شما را حتما مي خوانيم ..... اگر نظر نمي دهيم اما به يادتان هستيم . گاهي فكر مي كنيم خودتان خيلي خوب از پس شرايط بر مي آييد ...... گاهي تحسينتان مي كنيم ....... گاهي دعايتان مي كنيم و ......
گاهي در جوابها ديده ايد كه مشكل شما پيچيده است .......... چرا بايد ببخشيد ؟......... چرا تحمل مي كنيد ؟
اما به نظرم مشكل شما به اون صورت كه ما فكر مي كنيم آنچنان پيچيده نيست كه نتوانيد با آن كنار بياييد ....... همان كاري كه الان انجام مي دهيد گاهي براي ما كه بيرون گود هستيم كمي سخت تر و پيچيده تر به نظر مي رسد .
اما بيشتر كه فكر مي كنم متوجه مي شوم كه اين مشكل از اين وضعيت فعلي خيلي بدتر مي توانست باشد ......... خيلي از خانمهايي كه از سوي همسرشان مورد خيانت قرار مي گيرند همه ي تلاش خود را به كار مي گيرند كه او را به زندگي با خود برگردانند . مي دانيد كه دست و پا زدن در زندگي اي كه هر لحظه ممكن است از هم بپاشد چقدر براي يك زن رنج آور است ......... اما خدا را شكر با وجود نه سال رابطه ي همسرتان در اين مرحله قرار نگرفتيد .
درست است زماني كه كاملا در جريان رابطه ي همسرتان و فرزندي كه ثمره ي اين رابطه بود قرار گرفتيد شديدا شوكه شديد ........ اينكه بعد از نه سال تحمل عذاب جسمي و روحي با اين مسئله هم مواجه شديد واقعا سخت و عذاب اور است.
اگر در طي اين نه سال متوجه ي اين رابطه شده بوديد فقط عذابتان چندين برابر مي شد در واقع به رنج تمام احساسات منفي كه اكنون داريد نه سال رنجش بيشتر اضافه مي شد......... اما نكته ي مثبت اين است كه برملا شدن رابطه همسر شما با پشيماني ايشان و بازگشت به سوي شما همراه بود .
دقيقا شرايطي بر عكس خانمي كه مزاحم زندگي شما است داريد ........ او گرچه زن خوب و خوشنامي نباشد يا هر صفت ديگري اما باز هم يك زن است و يك مادر حتي اگر مادر خوبي هم نباشد.
قبلا موضوعي از خانمي در تالار خوانده بودم كه وضعيتشان خيلي سخت تر از وضعيت كنوني شما بود .... خيانت ديدن سخت است عذاب دردناكي است اما بدتر از آن اين بود كه شوهر آن خانم همچنان عليرغم خواسته ي همسرش با دختري در ارتباط بود و بر خلاف اكثر مردان كه در اين شرايط نگران از هم پاشيدن زندگيشان مي شوند اين مرد همچنان با تهديد و ازارهاي مختلف سعي داشت صداي اعتراض همسرش را در نطفه خاموش كند.
البته به اين معني نيست همسر شما احتمالا اين كار را مي كرد اما اينكه همسرتان نادم و پشيمان به سمت شما برگشته براي بسياري از زنها آرزوست. محبتي كه اكنون از همسرتان دريافت مي كنيد زماني در حد يك آرزو نبوده كه برايش سالها صبوري به خرج داده ايد ؟
اكنون با اينكه مي دانيد همسرتان با ان خانم ديگر وارد رابطه نمي شوند اما ترس تمام وجودتان را فرا گرفته كه ترسي كاملا بي معني است اگر زودتر متوجه رابطه مخفي همسرتان مي شديد ..... ترس واقعي در تمام اين نه سال زندگيتان را سياه مي كرد و شايد از هم مي پاشاند.
متوجه غير طبيعي بودن ترسهاي فعليتان هستيد و يك چشمتان اشك است و چشم ديگرتان خون؟
مي دانيد از آنچه الان مي ترسيد از نه سال پيش برايتان اتفاق افتاده و الان در لحظه اي هستيد كه اين ترس بايد در وجودتان رنگ باخته باشد .......... الان هر چقدر رنج كشيده ايد و آزار ديده باشيد طبيعي است اما بايد قبول كنيد كه از هر چه مي ترسيديد قبلا به سرتان آمده و حالا بايد فقط در مرحله ي آرامش و بازسازي روحيه ي از دست رفته خود باشيد .
شما چرا نه سال با مردي كه همه جوره آزارتان مي داد به زندگي ادامه داديد مگر غير از اين بود كه اميد بازگشت ايشان به زندگي داشته ايد ؟
بخشيدن همسرتان فعلا مهم نيست ...... مهم اين است كه شما با اين مسئله ي خيانت كنار آمده ايد ....... كنار آمده ايد و گمان نمي كنم فعلا براي بخشش همسرتان زمان مناسبي باشد.
هر چقدر دلتان مي خواهد بنويسيد ........به سوالات ذهنيتان جواب بدهيد ........ مسائل مختلف را از هم جدا كنيد و براي هر كدام چاره اي بينديشيد هم به ذهن آشفته ي خود نظم مي دهيد هم مي توانيد راحت تر برايش راه حل مناسبي پيدا كنيد و از اما و اگرها خلاص شويد.
دانستن اينكه شما به جاي يك مشكل پيچيده با چند مشكل ساده تر و البته مرتبط با هم رو به رو هستيد درك هر مسأله را راحت تر مي نمايد .
راه حل مسائل حائز اهميت است اما مهم نيست راه حلها يكي باشند يا متفاوت از هم باشند. مثلا:
1- همسر شما و اين خانم مثل هر مرد ديگري كه قبلا ازدواج كرده باشد سالها با خانمي در ارتباط بوده و از ايشان صاحب فرزند هستند .با توجه به اينكه رابطه ايشان با اون خانم شكرآب شده بايد بتوانند ارتباط را خودشان مديريت كند و هر تصميمي كه بگيرند خودشان مسئوليت كارهايشان را عهده دار شوند. مثل هر مرد ديگري كه دو بار ازدواج مي كند و از هر كدام از ازدواجها صاحب فرزند است.
2- احساس سرخوردگي براي هر زن و مردي كه با خيانت همسرشان مواجه مي شوند سخت است اما قابل التيام است با گذشت زمان و اثبات وفاداري همسرتان از اين به بعد و دريافت محبتي كه نه سال برايش انتظار كشيده بوديد .........كم كم همه ي احساسات منفي شما را از بين مي برد .
3- ترس بيهوده از زني كه مي دانيد از هر چه شما مي ترسيد ..... او بيشتر مي ترسد و تمام پيامها و رفتاري كه دارد ناشي از همين ترس است .
4- چرا شما بايد از ريخته شدن آبرويتان تا اين حد ترس و اضطراب داشته باشيد؟ ..... مي دانيد خداوند براي آبروي بندگانش بيش از آنها اهميت قائل است . از ريخته شدن آبرويتان نترسيد ...... فقط به خدا توكل كنيد و مطمئن باشيد خدا به فكر شما هست و كسي كه با آبروي مومني بازي كند از سوي خدا به سختي مجازات خواهد شد .
5- كسي كه براي اسيب زدن به شما كاري از دستش بر بيايد تهديد نمي كند تهديد را عملي مي كند........ مي دانيد كه دست او هم به جايي بند نيست و به هر چيز متوسل مي شود و به قول خودتان تيري در تاريكي مي اندازد....... اما شما با وجود آگاهي از اين موضوع خود را هدف تير او قرار مي دهيد و به او كمك مي كنيد زندگيتان را آشفته كند.
6- تا زماني كه مي توانيد به اس ام اس ها اهميت ندهيد ..... اما وقتي در ارتباط شما به خصوص دخترتان كه گفتيد كتكش مي زنيد تاثير گذار است حتما حتما براي اين موضوع چاره اي بينديشيد و حتما از طريق قانوني اقدام كنيد.
در ضمن مينا خانم شما نه گذشت كرده ايد و نه توسري خورهستيد ......... به هر دليلي قصد ترميم و بازسازي زندگيتان داريد كه بسيار ارزشمند است ........ براي گذشت كردن و بخشيدن به خودتان سخت نگيريد چون به گذر زمان نياز دارد.
تا به حال بدون سرزنش همسر و بدون ابراز احساس حقارت از رنجيدگي خود با ايشان صحبت كرده ايد ؟ اگر نه حتما اين كار را بكنيد با قاطعيت اما به گونه اي كه در صدد دلجويي و قبول خطايش و از پس مسئوليتي كه درقبال شما و فرزندتان و فرزند ديگرشان و مادرش براي جلوگيري از آسيب بيشتر هر يك از شما برآيند.
از هر چه مي ترسيديد به سرتان آمده و همسر شما با آن خانم فرزند مشتركي دارند ديگر از چه مي ترسيد كه با يك اس ام اس به هم مي ريزيد ؟ .... آن هم در حاليكه مي دانيد همسرتان ديگر كار گذشته را تكرار نخواهند كرد.
اگر دكتر برايتان دارويي تجويز كرده حتما مصرف كنيد به حرف ديگران اهميت ندهيد .
راستي لطفا سعي كنيد حس مادر حمايتگر به ايشان نداشته باشيد چون همسر شما هستند و پدر فرزند شما ...... و خودشان بايد بتوانند به اين وضع سر و سامان دهند.
شما فقط وظيفه داريد كانون خانواده ي خود را حفظ كنيد و در آن آرامش برقرار كنيد.هيچ كس آنقدر اهميت ندارد كه در زندگي شما خللي وارد كند .پس بر اعصاب خودتان مسلط باشيد و به فرزندتان محبت كنيد.
هر طور كه باشد ان زن و بچه هم انسان هستند و احتمالا داراي حق و حقوقي و نبايد حقشان اين وسط پايمال شود. مثل همان شناسنامه اي كه براي بچه گرفتند دقيقا به وظيفه ي خود عمل كرده اند
. از اين بابت دلتان راضي باشد كه ان بچه هيچ گناهي در اين ارتباطات نداشته و خدا از اين بابت از شما راضي است انشاءالله.... از اينكه مي تواند به واسطه ي شناسنامه به شما يا آبرويتان آسيب وارد كند واهمه نداشته باشيد كه در هر صورت موفق به اين كار نخواهد شد.
مهم شناسنامه بود كه بايد براي آن كودك صادر مي شد و مادرش اگر فرضا هم بتواند از اين شناسنامه بر عليه كسي سوء استفاده نمايد ربطي به فرزندش نداردو اين كاري بود كه بايد انجام مي شد پس خود يا همسرتان را بابت گرفتن شناسنامه سرزنش نكنيد و به دلايل واهي ترس به دل راه ندهيد .
موفق باشيد و سعادمتند
علاقه مندی ها (Bookmarks)