دختر مورد علاقم عقد کرد.چه کاری باید انجام بدم؟

[alirezzaa]

بدجور تو ذوقم خورد.
وقتی شنیدم خبر عقدشو انگار دنیا رو سرم خراب شد.
همش تقصیر خودمه.
اون روحشم از علاقه من باخبر نبود.و طبیعتا جواب مثبت داد به خواستگارش.

من فکر نمیکردم اینقدر زود بخواد ازدواج کنه و صبر کردم و اقدامی نکردم.

بعضی اوقات ميخوام برم و بهش بگم.اما ازعذاب وجدانش چکار کنم؟

اگه اون پسر بخاطر من زندگیش نابود بشه...

کمکم کنید چکار کنم.تو دوراهي عذاب آوری گرفتار شدم.
کاش هيچوقت عاشق نميشدم.

[alireza198]

سلام
باید بتونید توی این شرایط احساستون رو کنترل کنید به هر حال اتفاقی هست که افتاده شما به هیچ عنوان نباید در مورد علاقتون به اون خانم چیزی بگی به هیچ کس این موضوع رو نگو چون امکان داره یه جوری به گوشش برسه و باعث خراب شدن زندگیش بشه { فردا اگه همسرش هر مشکلی داشته باشه امکان داره مدام اون رو با شما مقایسه میکنه و با شما توی ذهنش یه زندگی خیالی بسازه و بدون اینکه متوجه بشید به شما علاقه مند بشه}
به نظر من هر کسی یه قسمتی داره بزار یه مدت از این قضیه بگذره و وقتی که تونستی به احساساتت غلبه کنی اگر شرایط ازدواج رو داری به خانوادت بگو برات یه دختر خوب پیدا کنن
ان شاءالله یه همسر خوب نصیبتون بشه
موفق باشید
یاعلی...

[alirezzaa]

این علاقه ای که توی ده سال چطور ميشه از بین بره؟
چطور ميتونم ازدواج کنم وقتی قلب و روحم به فکر کسی ديگه آیه.

هیچ راه انسانی وجود نداره که من به اون برسم؟
تصمیم گرفتم صبر کنم چند سالی تا شاید از هم جدا بشن؟کار مذهکیه، اما تنها راه انسانی همينه.
اگر طلاقی صورت گرفت که اقدام میکنم وگرنه که مجرد میمونم تا آخر عمر.

[دختر جوان]

همین که به فکر یه زن شوهر دار وامیدوار به طلاقشید غیر انسانیه ونامردی چوپ اشتباه شمارو باید شوهر بدبخت اون بخوره خودتون دوست داشتید اگه اون زنتون بود یه مرد دیگه شبانه روز به فکرش باشه؟بهتره کمی از سنتون وتحصیلاتتون ورابطه اون خانوم با خودتون بگید فامیلید؟

[مهدی سبز95]

به چیزای منفیش فکر کن. ادم برفی که تو این ده سال تو ذهنت ساختی خودش کم کم اب میشه و بهش غریبه میشی. همه ما این دوره رو گذروندیم پس احساس تنهایی نکن...

[alirezzaa]

بله دختر جوان فامیل هستیم.سنم 22 و تحصیلات دیپلم و کار آزاد.
اگر به جوانمردی معتقد نبودم الان اون پیش من بود.
اما زندگیم داغون شده. بارها شده که سعی کردم با انواع و اقسام کارها خودمو درگیر کنم تا یادش از ذهنم بیرون بره.اما مثل اینکه ممکن نیست،

اون آقا ميتونه دوباره ازدواج کنه و خوشبخت بشه
اما من مطمئنم که اگر ازدواج کنم زندگی سیاهی خواهم داشت.

[alirezzaa]

فراموش کردن ممکن نیست.اونايي هم که میگند فراموش کردن خودشونو گول میزنند

[دختر جوان]

شما الان ۲۲سالتونه اوج احساسات جوانی وبه دنبال عشق هستید اصلا نگران نباشید توی ۲۵سالگی به حرفم میرسین دیگه براتون مهم نیست اما این یه شرط داره یه راه داره اینکه هی
به خودتون تلقین نکنید که اره طلاق میگیره وخودتونو امیدوارنکنید باهاش خیالی زندگی نسازید اصلاهم نیاز نیست واسه فراموش کردنش تلاش کنید چون اونطوری بدتر میاد تو ذهنتون فقط از تلقین وفکر کردن به طلاقش خودداری کنید از سرتون میفته

[alirezzaa]

با تشکر از راهنمائی های شما.
اگر بتونم دوباره عاشق دختر ديگه ای بشم مشکلی حل ميشه.
اما چطور ميشه؟
ميشه اختیاری عاشق کسی شد؟

[محمد هم دل]

به خوت سخت نگیر
جاهایی که اون هست نرو
همه یادگاریاشو پاک کن
چشمت بهش نخوره
بهش فک نکن
از دل برود هر آنکه از دیده برفت
به سرم اومده تا یک سال بعد هیچ چیزی ازش یادت نمی مونه