سلام اقای علیرضا خان
شما بدجوری داری دو دو تا چهارتا میکنی و این یعنی اتفاقا شما هنوز به اون پختگی لازم برای ازدواج نرسیدی....اینکه میگی استقلال فکر وحشتناک داری یعنی اینکه در این زمینه تعادل نداری و در حال افراط هستی....همچین موضوعی قطعا در اینده برای شما چه ازدواج کنی و چه نکنی مشکل ساز خواهد بود.(و لطفا فکر هم نکن این ویژگی مثبتی محسوب میشه)
توصیه میکنم بهت قبل از اقدم برای انتخاب همسر مهارتهای همسرداری (زن داری ) رو حداقل به صورت فایلهای صوتی گوش کن....اقای رائفی پور که یکی از اندیشمندان جوان و فرهیخته هستن جایی صحبت میکردن و مگفتن :
خانوم نمیتونه در قوطی رب رو باز کنه (شاید یکمم زور بزنه بتونه ها) اما میره به مردش میگه و اون هم باز میکنه..هم مرده کیف میکنه و هم خانومه میخنده و بعد باهم کلی میخندن !! این یعنی فلسفه تکیه زن به مرد به زبون خیلی ساده
به نظر من شما بیشتر انگار دنبال همخونه هستی تا زن زندگی....یک مرد طبیعی باید از ناز کردن زنش و تکیه گاه بودنش لذت ببره....
اگر این مهارت مهم یعنی ناز کشی رو بلد نباشید موفق نخواهید شد .
ابدا اینج.ری فکر نکن و اینجوری با این طرز فکر خواهشا ازدواج نکن : من هم در قبال اون قطعا اینجوری خواهم بود !!!!
شما یادت رفته انگار که میخوای با یه زن ازدواج کنی....زندگی اصلا اینجوری که شما فکر میکنی نیست....خیلی وقتها لازمه شما صد قدم برداری و همسرت یک قدم و یا بالعکس....
درک خودت رو از زندگی مشترک ببر بالا...و با این استقلال افراطی که در واقع اگر کنترل نشه به نوعی بیماری تبدیل میشه مبارزه کن و تعادل ایجاد کن.
موفق باشی
گاهی برای رشد کردن باید سختی کشید،گاهی برای فهمیدن باید شکست خورد،گاهی برای بدست آوردن باید از دست داد،چون برخی درسها در زندگی فقط از طریق رنج و محنت آموخته میشوند.
علاقه مندی ها (Bookmarks)