ترس از خیانت زن به شوهرمخل ازدواج شده [ تورو خدا کمکم کنید]

[alireza198]

سلام علیرضا هستم 22 سالمه مجرد[مطلب رو تا آخر بخونیدم بدجوری به کمکتون نیاز دارم]به شدت از خیانت و دروغ بدم میاددانشجو هستم ولی در کنار درست کار هم میکمم توی فامیل نزدیک چند نفر که حتب بیشتر از چشمام بهشون اعتماد داشتم و خیلی دوستشون داشتم به شوهراشون خیانت کردناز پری روز تا حالا بدجوری افسرده شده بودم دلم میخواست بمیرم همش دلشوره داشتم تا امروز متوجه شدم بازم یه خیامت دیگه توی فامیل اتفاق افتاده از موقعی هم که پست چند نفر از کاربرا در مورد خیانت به شوهراشون رو خوندم (بخصوص یکی از کاربرا که توی زندگی هیچ مشکلی نداشت و شوهرش خیلی خوب بود ولی خیانت کرد بهش) ییشتر داغونم کرده همش فکر میکنم اگه زن بگیرم بهم خیانت میکنهدارم افسردگی شدیدی میگیرم همش فکر میکنم همه ی زن ها خائن هستن در صورتی که مادر خودم توی بدترین و سخترین شرایط هیچوقت خیانت نکردازتون کمک میخوام در مرود پاک دامنی خودتون و اینکه اگه شرایط خیانت رو داشتین و این کار رو نکردین واسم بنویسین تا ببینم توی این دنیا هنوزم زنای پاک دامن هستن و هیچوقت خیانت نمیکنن تا آروم بشم

[keyvan]

سلام
چنین واکنشی در برخورد با مواردی از این قبیل طبیعی است، اما تداوم آن آفت می شود و حداقل عواقب آن همین مورد فعلی است و حتی در زندگی مشترک بدبین بودن را رقم می زند.
در بسیاری موارد فکر کردن به مسائلی که احتمال پیش آمدن بسیار ضعیف است و قطعا" شرایط و عواملی باعث آن می شود، اشتباه است و خود این باعث ورود افکار منفی به ذهن شما است.

در طول سال انسان های زیادی به خاطر تصادف فوت می کنند. آیا این تفکر درست که چون هر لحظه امکان تصادف وجود دارد ما نه سوار ماشین شویم و نه رانندگی کنیم؟
در پیرامون ما اتفاقات زیادی رخ می دهد اما این دلیل نمی شود که چون شاید، شاید این اتفاق برای ما رخ دهد از هر گونه اقدامی خودداری کنیم

در حال حاضر نه تنها فکر کردن به چنین مسائلی خطا هست، حتی فکر کردن به ازدواج و زندگی مشترک و ... برای شما در این سن نیز اشتباه است، تنها راه حل شما، توقف هر گونه تفکر در این زمینه است.

[مینا30]

برادر برا چیزی که اتفاق نیفتاده غصه نخور!!!!!منم یه زنم بهت بگم شوهرم چه بلاهایی سرم اورده سرت سوت میکشه از کتک و بد دهنی گرفته تا نه سال خیانت.به اون خدا، میشد که 12 روز با من یک کلمه حرف نمیزد(فقط حرف نمیزد بماند که تا چند روز دیگه هم بی محلی میداد) میشد چهار ماه همبستری نداشتیم یک روسری هم برام نمیخرید خیلی زیاد بهم بی مهری کرد اونم من که باور کن نه از زن بودن کم داشتم نه کم میذاشتم ولی هیچوقت هیچوقت فکر خیانت به سرم نزد با اینکه محیط کارم خیلی با مردا سر کار داشتم . درسته دوره زمونه خیلی بد شده ولی انقد زنان شریف زیادن که نگو.......شما از الان با این چیزهای شنیع و زشت فکرت رو الوده نکن ......موفق باشی و خوشبخت

[alireza198]

دست خودم نیست خیلی سعی کردم که فکر نکنم ولی با این اتفاقی که امروز افتاد و زن یکی از فامیلای نزدیکمون به بدترین شکل به شوهرش خیانت کرد حالم بدتر داغون شد
الان سه روزه که کم غذا میخورم امروز هم اصلا غذا نخوردم
امسال سال خیلی بدی رو گذروندم

[samanft]

سلام دوست عزیز،من خودم شرایط ازدواجو الان دارم و من هم دقیقا مثل شما میترسم از ازدواج اونم به خاطر همین خیانتها،اما اینجور که نمیشه!!نمیشه بگی همه بد هستن،خواستی ازدواج کنی اصلا با احساس جلو نرو،اصلا...زیبایی خوبه اما نه به هر قیمتی!!!این ازدواجایی که به اینجا میرسه دلیلش اینه طرف احساسی تصمیم میگره،بدون تحقیق درست حسابی،بدون شناخت!!!شناخت خیلی مهمه...خیلی.....از خود طرف گرفته تا خانوادش....تا از همه چی مطمئن نشدی دل نبند که تصمیمت اشتباه میشه!!!تو دوران شناخت میشه شخصیت طرفو شناخت،پس سعی کن بشناسیش،ببین الان زنهای اینجوری به چند دسته تقسیم میشن،یک دسته حتی خودشونم میگن زندگیمون خوبه،شوهرم خوبه اما بازم خیانت میکنند،این زنها خدا نکنه گیر هیچ کس بیفتن،حتی یک لحظه از عمرت رو هم حیفه بخای با این نوع زنها سپری کنی چه برسه به زندگی!!!!دسته دوم کسایی هستند تا یکم زندگی به کامشون نیستش میزنند به جاده خاکی و خیانت میکنند،این دسته هم باز به درد زندگی نمیخورند اما از زنهای نوع اول بهترن،دسته سوم کسایی هستن که فریب میخورن و با یک بچه گانه توی این مسیر قرار میگیرن،این نوع زنها هم از زنهایی قبلی بهترن و ذاتا زن بدی نیستن اما این نوع زنها هم به درد زندگی نمیخورن ( شما فردا باید دلت قرص باشه زنتو بذاری خونت بری سر کار) چون خیانت هیچ توجیهی نداره خدا نکنه هیچ کدوم از این نوع زنها گیر مرد ی بیفته که واقعا ادم درستیه،نمیدونم کار دنیا چه جوره اکثر مردهای خوب هم گیر این نوع زنها میافتن!!!بعد که خوب تحقیق کردیو طرفتو شناختی به خدا توکل کن و برو جلو...همه هم بد نیسن،درسته الان واقعا پیدا کردن دختر خوب مشکل شده اما هستش هنوز هم...

[فرشته مهربان]

با سلام

شما دچار وسواس فکری شده ای و از میان هزاران مسئله ای که در جامعه وجود دارد روی موضوعی خاص تمرکز کرده ای .... دقت داشته باشید چون این موضوع برای شما زیر ذره بین قرار گرفته لذا شما هرچه میب شنوید در این مورد است یعنی به عبارتی گوش و چشم و حواس شما فقط در این موضوع حساس شده و آلارم می دهد ....

دنبال راه حل های درمان وسواس فکری باشید تا از این حالت بیرون بیایید


موفق باشید

[alireza198]

با سلام

شما دچار وسواس فکری شده ای و از میان هزاران مسئله ای که در جامعه وجود دارد روی موضوعی خاص تمرکز کرده ای .... دقت داشته باشید چون این موضوع برای شما زیر ذره بین قرار گرفته لذا شما هرچه میب شنوید در این مورد است یعنی به عبارتی گوش و چشم و حواس شما فقط در این موضوع حساس شده و آلارم می دهد ....

دنبال راه حل های درمان وسواس فکری باشید تا از این حالت بیرون بیایید


موفق باشید

ممنون از راهنماییتون چه راه حل هایی رو برای این مشکل من پیشنهاد میکنید نمیدونم چرا ولی یه احساس غیرت نصبت به تمام مردم دارم وقتی چند تا از این مطالب خیانت رو خوندم شاید حتی بیشتر از شوهرهاشون هم ناراحت شدم وحالم بد شد

[sahar67]

ببینید خیانتم مثل تمام مسائل زشت دیگه مثل دروغ و کلاهبرداری و .....هزاران چیز دیگس حرف شما مثل اینه بگی من هیچوقت هیچ معامله ای نمیکنم چون ممکنه سرم کلاه بره

همونطور که میدونیم درسته ارزش های اخلاقی و وفاداری به عهدو ....خیلی این دوره زمونه کمرنگ شده اما اینطوریم نیست که دیگه همه اینجوری باشن

من خودم یه زنم قبل ازدواج خیلی شر و شیطون بودم تفکرات مذهبی انچنانی هم ندارم حجابمم خیلی رعایت نمیکنم اما واسه خودم فیلتر های درونی دارم و تا حالاخداروشکر لغزشی نداشتم حتی قبل ازدواج

پایبندی به عشقمو خوب میفهمم بخدا از وقتی ازدواج کردم انگار چشام دیگه مردی به جز همسرمو نمیبینه با اینکه شغلم جوریه که با همه جور قشری سرو کاردارم و توی جامعه

هستم با اینکه دوران طرحم که دوسال بود هر روز میرفتم یه شهری که85 کیلومتر از محل زندگیم دور بود اما حتی یکبار خدا شاهده یکبار حتی همچین فکرایی از ذهنم خطور نکرد

با اینکه زندگیه خیلی ارومو ایده الیم نداشتم و من در طول روزشاید کلا 4ساعت همسرمو میبینم بجز ساعت های خواب توی شهر غریبم زندگی میکنیم و تنهایی داغونم کرده اما

تاحالا حتی همچین چیزایی از ذهنم خطور نکرده از اول زندگی ازهمسرم فقط صداقت خواستمو خودمم همیشه بهش معتقد بودم من اینقدر با همسرم دوستم که کوچکترین چیزی رو

ازش قایم نمیکنم تواین سه سال بارها مسائلی پیش اومده که بلافاصله با همسرم در میون گذاشتم و نذاشتم ایجاد مشکل کنه بارها شده وقت رانندگی یا حتی پیاده روی و حتی سرکار

کسایی ایجاد مزاحمت کردن که بلافاصله با همسرم در میون گذاشتم وقتی زنو شوهری اساس زندگیشون روی صداقت باشه محاله خیانت بینشون اتفاق بیفته

من خودم فکر میکنم رفتار مردها هم تو این زمینه خیلی مهمه اگه مردی باهمسرش طوری رفتار نکنه که مدام ازش بترسه و زن مدام مجبور به پنهان کاری نشه دروغو پنهان کاری

هم واسشون عادی نمیشه میگن همه چیز از مسائل کوچیک شروع میشه اگه زنو شوهر بهم دروغ بگن مخفی کاری کنن ناخوداگاه عادت میشه واگه خدای نکرده خیانتیم اتفاق بیفته

فکر میکنن در راستای همون پنهانکاری ها و دروغ هاست و براشون عادی تراز کسی هست که تا حالا حتی یه دروغ کوچیکم نگفته من خودم شاید باورتون نشه اما تاحالا کوچکترین

دروغیم به همسرم نگفتم یا حتی چیزیو ازش پنهان نکردم حتی بعضی وقتهاکاری کردم که مطمئن بودم که همسرم ناراحت میشه اما پنهانش نکردم بهش گفتمو معذرت خواستم همسرمم چون خیلی منطقیه معمولا مشکلی پیش نمیاد

البته این رفتارا مربوط به ادمهای نرماله کسی که ذاتا مشکل داشته باشه شوهره بهترین مرد دنیام باشه بازم کار خودشو میکنه بنابراین اول باید انتخاب درستی انجام بگیره بعد ازون

رفتار درست طرفین و توجه به خواسته های طرفین من فکر میکنم خیلی از همچین چیزایی پیشگیری کنه حداقل راجع به زن ها که من اینطور فکر میکنم

[واحد]

اقا علیرضا سلام به همدردی خوش امدید . میشه گفت تا حدودی میشه به شما حق داد . به نظر میرسه خیانت بیشتر از قبل شده . شاید . نه تنها در بین خانمها بلکه در بین اقایون هم . چون شما اقا هستید بیشتر روی خانمها حساس شدید . من هم که یک خانمم خیانتهای اقایون رو بیشتر میبینم . ولی خیانت چند نفر رو نمیشه به کل جامعه تعمیم داد . تایپک هایی که در مورد خیانت اقایون هست و تعدادشون هم خیلی بیشتره بخونید . ایا خیانت اونها دلیلیه برای اینکه شما هم مثل اونها باشید ؟ معلومه که نه . پس همسر اینده شما هم دلیلی نداره که مثل خانمهای خیانت کار باشه . البته با دید باز و از یک خانواده خوب انتخاب کنید . با ارزوی خوشبختی شما .

[مینای سخن گو]

سلام آقای علیرضا من کوچکتر از اونیم که بخوام راهنمایی کنم

اما یکم در مورد خودم بهتون میگم تا بدونید با وجود مشکلاتی هم که بعضی خانمها دارن میتونن خیانت کنن ولی هیچ وقت به این فکر نکردن که بخوان خیانت کنن

من چهارسال ازدواج کردم توی این چهارسال هم کارکردم هم درس هم میخوندم یعنی توی محل کار کاملا مردونه و محیط دانشگاهی هم که خودتون بهتر از من میدونید

توی چهار سال که زندگی پراز فراز و نشیبی داشتم .و همسرم بدترین حرفهای بدترین فحشها که حتی کسی فکرشو نمیکنه بهم زده ... از همه بد تر شوهرم اصلن زیاد محبت بهم نمیکنه که هیچ همیشه من محبت کردم..اما هیچ وقت نخواستم بهش خیانت کنم درصورتی که خیلی راحت محیط کارم پر است از مردهایی که هم صیغه دارن هم دوست دختر

من خیلی راحت میتونستم به بهانه کار با یکیشون باشم ولی هیچ وقت به خودم این اجازه روندارم

شما دچار وسواس شدی .... و آدما که مثل هم نیستن مگه نمیگید مادرتون با تمام سختی ها یکبار هم خیانت نگرده

پس چرا به این فکر میکنید که همسر شما هم ممکنه خیانت کنه و...

مادرتون نمونه عینی هستش برای شما من یا بقیه بچه که مجازی هستیم وووووووو پس دیگه حرفی نمی مونه بگم