به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 22
  1. #11
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 28 شهریور 00 [ 14:58]
    تاریخ عضویت
    1391-12-05
    نوشته ها
    604
    امتیاز
    13,683
    سطح
    76
    Points: 13,683, Level: 76
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 367
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,960

    تشکرشده 2,293 در 573 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array
    نازنین جان نگرانیت رو درک میکنم.بایدم نگران زندگی خودت باشی عزیزم
    کاش دوستان دیگه هم نظرشون رو میگفتن. شاید من اشتباه کنم.نمیدونم!
    اما اگه من شوهر شما رو درست شناخته باشم تا حدودی، با این روش های رمانتیکی شاید جواب نده!
    اگه تو بخوای همیشه زنگ بزنی باور کن کمک زیادی به رابطتون نکردی.
    حداقل تو هم مدتی خودت رو سر سنگین بگیر. اگرم دیدی زنگ نزد بعد چند روز خودت زنگ بزن ولی در حد یه احوالپرسی.نه خیلی گرم بگیر باهاش نه خیلی سرد

    مدتی همینجوری به کارهای شخصیت بیشتر برس تا یه کم ذهنت آزاد بشه.
    نگفتی چند وقت یکبار به شما سر میزنه؟ وقتایی که پیشتون هست رابطتون چه جوریه؟ علاقه ای به کنار شما موندن داره؟ کم یا زیاد یا...؟

    البته اگه تا حالا صحبت جدی باهاش نکردی ،یکبار بدون گریه و بدن نشون دادن ضعف این کارو انجام بده.
    ولی یه صحبت تکراری چند بار جواب نمیده. یکبار باید باشه ولی خیلی جدی و در زمان مناسب.تلفنی هم نباشه.حضوری بهتره
    ازش بپرسید چه انتظارتی از شما داره.شما هم انتطاراتتون رو بگین.

    اگه امکانش واست هست مشاوره خصوصی هم میتونی از همین جا از مشاوران سایت بگیری عزیزم

  2. 3 کاربر از پست مفید reihane_b تشکرکرده اند .

    mercedes62 (جمعه 04 اردیبهشت 94), paiize (سه شنبه 18 فروردین 94), سوده 82 (دوشنبه 17 فروردین 94)

  3. #12
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 14 آبان 96 [ 23:24]
    تاریخ عضویت
    1393-6-26
    نوشته ها
    46
    امتیاز
    3,009
    سطح
    33
    Points: 3,009, Level: 33
    Level completed: 73%, Points required for next Level: 41
    Overall activity: 15.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteranTagger First Class
    تشکرها
    4

    تشکرشده 13 در 10 پست

    Rep Power
    0
    Array
    خوب نمی دونم چجوری مشاوره آزاد بگیرم

  4. #13
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 09 مهر 02 [ 23:10]
    تاریخ عضویت
    1391-1-16
    محل سکونت
    همین نزدیکی
    نوشته ها
    174
    امتیاز
    11,959
    سطح
    71
    Points: 11,959, Level: 71
    Level completed: 78%, Points required for next Level: 91
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    825

    تشکرشده 868 در 166 پست

    Rep Power
    44
    Array
    به نام خدا
    سلام

    نازنین خانم! ، از شما در خواست دارم قبل از هر چیزی ، ابتدا چکیده ای از نوشته هاتون در تاپیکهاتون که در ذیل آوردم را یک مروری بکنید!

    1- " پسرعموم (شوهرم) که 2 سال از خودم کوچکتره ... من 27 سالمه و اون 25 "

    2- " من تا الان صد بار ازش پرسیدم که خودت هم منو می خواستی و اون همیشه میگه اگه نمی خواستمت نمیذاشتم پدرومادرم بیان خواستگاریت "

    3- " من هم دیگه بهش زنگ نمی زنم و پیام نمی دم تا بفهمم چقدر براش ارزش دارم ولی تو این دو هفته فقط یه بار زنگ زد در حالی بقیه ی رو می بینم که نامزداشون هر شب باهاشون در تماسن ولی نامزد من .... "

    4- " البته وقتی که رفتم مشهد خوب بود خیلی بهم می رسید "

    5- " چی کار کنم که عاشقم بشه؟ "

    6- " خودش می گه من اهل این جنگولک بازیا نیستم . یکم ادم خشکیه "

    7- " بعد از محرمو صفر عروسیمه ولی خانواده ام تو یه شهرند و خانواده ی شوهرم توی یه شهر دیگه که خیلی دوره . منم تا حالا حتی یک شب و بدون خانواده ام مخصوصا مامانم نگذروندم یعنی خیلی به مامانم وابسته ام واقعا نمی دونم چیکار کنم که بتونم دوریشونو تحمل کنم یا چی کار کنم که موقع خداحافظی گریه ام نگیره . آخه می خیلی اشکم لب مشکمه تا یه چیزی می شه فوری گریم می گیره "

    8- " بعد از کلی دعوا اصلا یک دفعه هم نگفت که منو می خواد یا دوستم داره "

    9- " دیگه واقعا نمی خوام غرورم رو بشکنم و بهش زنگ بزنم و چاپلوسیشو بکنم "

    10- " به بابام گفت من زنم رو دوست دارم ولی چون اوضاع مالیم خوب نیست اون به من طعنه می زنه با اینکه من حرفی نزده بودم که اون از اون به عنوان طعنه استفاده کنه "

    11- " روز اول عید شوهرم باهم تماس گرفت و گفت بیا این مسخره بازیا رو تموم کنیم و از اول شروع کنیم و هیچ حوصله ی دادوبیداد و گله شکایت رو ندارم "

    12- " هرشب براش یه اس ام اس معنا دار براش میفرستم ولی اون همیشه در جواب فقط یه جمله ی کوتاه می نویسه مثل : نه بابا، خسته نباشی، حالم بهم خورد،ممنون از محبتت ... این جمله هاش ناراحتم میکنه و احساس می کنم داره مسخره ام میکنه ولی خوب بازم به کارم ادامه میدم. "

    13- " درمورد کادو خریدن هم من براش تا حالا چند دفعه براش کادو خریدم و پست کردم ولی بعدا اونا را تن برادراش دیدم بدون اینکه حتی کوچکترین تشکری کنه ولی برای روز مرد باز هم خودم تصمیم داشتم براش یه چیزی بخرم و بفرستم "

    .
    .
    .
    .
    .
    خب ..... حالا بریم سراغ دقت و آنالیز بیشتر .....
    اولین نکته در مورد زندگی شما وجود اختلاف سنی معکوس بین شما و همسرتون هست! و این یعنی وجود زمینه در شوهرتون برای ایجاد واکنش دفاعی!! ....... یعنی اینکه دقتهایی که نیاز هست تا شما در رفتار و گفتارتون داشته باشید بیش از دیگر زندگی های اطرافتون خواهد بود پس اصلا خودتون رو با زندگی دیگرون مقایسه نکنید ، چون مسئله زندگی شما با سایرین متفاوته ... پس دقت و راهکار متمایزی هم میطلبه! این رو مطمئن باشید که کلام یا رفتاری که از شما ساطع میشه ، ترجمه متفاوتی میتونه در شوهر شما ایجاد کنه! ..... پس بسیار در این مورد مطالعه و مشورت بکنید تا مهارتهای زندگی رو بهتر بیاموزید و به کار بگیرید.


    از سین جیم کردن شوهرتون و آزمودن او برای سنجش دوست داشتن او به شدت پرهیز کنید! ..... اینکار سم زندگی شماست! ( موارد 2 ، 3 ، 8 ) ....... هر مردی مدل دوست داشتنش مختص خودش هست .... و باید شما این هنر رو داشته باشی که با آن مدل در زندگیت تعادل ایجاد کنی و توقعاتت رو به شکل کاذب بالا نبری ..... این حالت قبل از هر چیز حس رضایت شما رو تقویت میکنه و هم فضایی ایجاد خواهد کرد که همسرتون به تدریج رفتار بهتری که خشنود کردن بیشتر شما رو موجب خواهد شد یاد بگیره و اجرا کنه. ( فایل کلید مرد رو حتما گوش کنید )


    مقایسه ممنوع !!!!!!!!!!! ............... اصلاح این مدل افکارتون از واجبات بهبود زندگی تون هست ....... به هیچوجه و در هیچ موردی خودتون رو مشغول مقایسه زندگی خودتون با زندگی دیگرون نکنید ... چرا که این راه به تخریب زندگی مشترک خواهد انجامید شک نکنید! ( مورد 3 )


    گفته بودید که بعد از محرم و صفر عروسی خواهید کرد ........ چی شد هنوز نرفتید توی خونه مشترک؟؟ .......... اگر نرفتید ، تمام سعیتون روی این موضوع باشه . چرا که بسیاری از این مشکلات بعد از رفتن به خانه مشترک حل خواهد شد.


    نگذارید که مادر یا پدرتون در تصمیمات زندگیتون دخالت مستقیم بکنند! سعی کنید که خودتون با شوهرتون مسائلتون رو حل کنید.
    مدتی شما پیشقدم برای خرید کادو نباشید ... خواسته دلتون رو بدون خطاب قرار دادن شوهرتون مطرح کنید .... و در راستای حس تامین کنندگی شوهرتون با سیاست زنانه عمل کنید.

    هر چیزی کوچکی که از شوهرتون دیدید .... بزرگنمایی کنید (البته نه افراطی!) ... و ازش تشکر کنید که حس خوبی رو به شما منتقل کرده! (از هدیه 300 تومنی عید تا رسیدگی به شما هنگام رفتن به مشهد) .... اینها حس بسیار خوبی رو در دل مرد ایجاد میکنه.... البته همش هم منتظر دیدن واکنش مثبت در کوتاه مدت نباشید...... خودتون رو از هر توقعی آزاد کنید تا هر وقت چیزی دیدید باعث خرسندی و شادی دلتون بشه..... این یعنی هنر زندگی صبورانه!

    از تمرکز روی این جمله بسیار فاصله بگیرید " چی کار کنم که عاشقم بشه؟ " ...... چرا که باعث رفتارهایی از شما خواهد شد که موجب خفگی احساس در شوهرتون می شود!.... این مورد رو جدی بگیرید چرا که ترکیبش با وجود اختلاف معکوس سنی ، تاثیر بسیار بدی خواهد داشت.

    ببخشید که این رو میگم : شما باید کمی از لوس بازی های دخترانه نیز فاصله بگیرید و وابستگی شدیدتون به مادرتون رو مدیریت کنید. مردان از زنان آویزون و وابسته به مادر خوششون نمیاد! چرا که دوست دارند همسرشون به اونها تکیه داشته باشه نه کس دیگری!


    در پایان باید بگم که از بعضی جملات شوهرتون که اشاره داشتید مشخص هست که شما رو دوست داره و شما باید در این اوضاع بد کاری و مالی همراهشون باشید نه مقابلشون! .... زنان خانواده محور و خانواده دوست چنین هستند .... امید که شما نیز چنین باشید. نوسان در رزق و روزی ما فقط برای امتحان ماست و الا خدا همه عالم رو برای انسان آفریده و دستانش برای عطای هر چیزی به سمت بنده اش بازه ..... ما باید تمام حواسمون به امتحان خودمون باشه نه دیگرون!

    ببخشید که طولانی شد ..... تا فرصتی دیگر ....
    .
    در پناه حق.
    گر در طلب منزل جانی ، جانی / گر در طلب لقمه نانی ، نانی
    این نکته رمز اگر بدانی ، دانی / هر چیز که در جستن آنی ، آنی
    مولانا
    ویرایش توسط Aram_577 : سه شنبه 18 فروردین 94 در ساعت 11:39

  5. 14 کاربر از پست مفید Aram_577 تشکرکرده اند .

    (آسمانی آبی) (سه شنبه 18 فروردین 94), andrya (سه شنبه 18 فروردین 94), del (سه شنبه 18 فروردین 94), maryam123 (سه شنبه 18 فروردین 94), meinoush (سه شنبه 18 فروردین 94), paiize (سه شنبه 18 فروردین 94), reihane_b (سه شنبه 18 فروردین 94), فرشته مهربان (سه شنبه 18 فروردین 94), واحد (چهارشنبه 02 اردیبهشت 94), مصباح الهدی (سه شنبه 18 فروردین 94), آویژه (سه شنبه 18 فروردین 94), آنیتا123 (سه شنبه 18 فروردین 94), اقای نجار (چهارشنبه 02 اردیبهشت 94), شمیم الزهرا (سه شنبه 25 فروردین 94)

  6. #14
    سرپرست سایت

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,056
    امتیاز
    146,983
    سطح
    100
    Points: 146,983, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,661

    تشکرشده 36,005 در 7,404 پست

    Rep Power
    1093
    Array
    نازنین عزیز

    پست جناب آرام که دیدگاه یک مرد هست و میتونه خیلی به شما کمک کنه را با دقت و بارها و بارها نه فقط بخوانید که از آن نکته ها استخراج کنید . یعنی اینکه بهوش باشید .

    با توجه به پست هاتون ، با توجه به لحن کلامتون و با توجه به انتظاراتتون ..... و با نظر به رفتارهایی که از همسرتون اشاره داشتید من ایشون را عاقل می بینم و شما را بسیار احساس محور .... احساسات خوب است اما تحت مدیریت و درایت عقل و مهمتر از همه کنترل آن برای اینکه به سوی توقع مداری نرود .

    همه نگرانی و ترس شما شده اینکه شوهرت دوستت نداره و چطور بشی که دوستت داشته باشه .... عزیز من این نشونه ضعف اعتماد به نفس شماست .... اگر شما اعتماد به نفسی قوی داشته باشی و اگر احساساتت در جهت بذل محبت هدایت بشه نه انتظارات و توقع ، خواهی دید که مهم برای شما این خواهد بود که خودت چقدر همسرت را دوست داری .... و از مهری و علاقه ای که خودت از او در دل داری لذت خواهی برد و اصلاً در پی سنجش میزان علاقه او نخواهی بود و همه هم و غمت میشه اینکه او راحت باشه و از هر رفتار وکاری که بخواد آزارش بده و اذیت براش باشه پرهیز می کنی و بیشتر از اینکه متمرکز بر رفتار او نسبت به خودت باشی متمرکز بر اینکه چی از سوی شما او را خوشحال می کند خواهی شد و در پی اینکه هرچه بیشتر و بهتر بدانی که ضعفهایت چیست و برطرف کنی و آموختنی های مورد نیازت کدام است و بیاموزی و به کار ببندی ...

    اگر شوهرت را عمیقاً دوست داری از این دوست داشتنت لذت ببر .

    من تصورم این هست که علاقه شما به او کمتر از علاقه او به شماست . شما بیشتر وابسته او هستید تا دلبسته اینرا خوب دقت کن و لینکهای زیر را هم بخوان :

    عشق: دلبستگی ؟ یا وابستگی؟


    http://www.hamdardi.net/thread-22541.html#post208270..... 1

    http://www.hamdardi.net/thread-22541.html#post208272 .......2





  7. 11 کاربر از پست مفید فرشته مهربان تشکرکرده اند .

    (آسمانی آبی) (سه شنبه 18 فروردین 94), andrya (سه شنبه 18 فروردین 94), Aram_577 (سه شنبه 18 فروردین 94), del (سه شنبه 18 فروردین 94), maryam123 (سه شنبه 18 فروردین 94), meinoush (سه شنبه 18 فروردین 94), paiize (سه شنبه 18 فروردین 94), reihane_b (سه شنبه 18 فروردین 94), واحد (چهارشنبه 02 اردیبهشت 94), مصباح الهدی (سه شنبه 18 فروردین 94), اقای نجار (چهارشنبه 02 اردیبهشت 94)

  8. #15
    سرپرست سایت

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,056
    امتیاز
    146,983
    سطح
    100
    Points: 146,983, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,661

    تشکرشده 36,005 در 7,404 پست

    Rep Power
    1093
    Array
    نکته مهم دیگری برایتان دارم و آن اینکه

    دقت داشته باش که مردان را اصطلاحاً می گویند تک فایلی هستند یعنی همزمان نمی توانند ذهنشان را درگیر و متمرکز برچند موضوع کنند و لذا وقتی در گیر مسئله خاصی هستند که اضطراب زا و ناراحت کننده هم هست از نظر عاطفی ممکن است مختل باشند یا اینکه در فاز منفی باشند و این طبیعی هست و این وقت ها بیشتر نیاز به صبر و مدارا و بخصوص همراهی و آرامبخشی از سوی همسرشان و حتی اطرافیان دارند نه توقع .

    به نظر من در این وقتها ابراز توقعات و انتظارات و مهمتر از آن گله و نقد در این راستا وضعیت روحی آنها را تشدید می کند و دچار نوعی یأس و احساس تنهایی ناشی از عدم درک طرف مقابلشان می شوند .... این مواقع اگر بار بردار نمی توانید باشید بار نباشید و حتی در مسیر آرامش دهی و بار برداری و همراهی نیز باید به روحیات توجه کنید گاهی ممکن است مرد تنهایی راحت تر باشد برای از پس مسئله ای بر آمدن و ...... به نظر من در مردانی که حس تأمین کنندگی در آنها قوی هست و به اصطلاح مرد تر هستند این حالت هست چون وقتی تنها هستند بارشان را یک چیز می بینند اما وقتی دیگری بخواهد همراهی کند حواسشان به او هم هست و نگران او هم می شوند و دغدغه ای اضافه را گویی یدک می کشند لذا شاید به این دلیل میل دارند فاصله بگیرند تا مسئله را حل کنند این وقت است که زن باید اینرا بفهمد و در راستای روحیه و رویه و روش او باهاش همراهی کند نه سریش بازی خودش حتی از روی دلسوزی . بر عکس بعضی از مردان هم به تنهایی در برابر مسئله ای که درگیر آن هستند مختل می شوند و نیاز هست همسر همراه فعال آنها باشد و گوشه ای از بار را بدوش بکشد ....

    مردانی هم روحیه ترکیبی دارند یعنی در بعضی مسائل تنهایی را برای دست و پنجه نرم کردن می طلبند و در بعضی موارد همراهی را می طلبند و اینجا هنر زن هست که بفهمد کجا تنها بگذارد و کجا همراه فعال باشد .....

    به نظر می رسد
    همسر شما تا درگیر مسائل مالی هست نمی تواند درگیر عواطف باشد بخصوص اینکه گویی میل به تأمین کنندگی نوعی سرخوردگی را در رابطه با شما برایش آورده که احتمال دارد ترس از امکان عدم توانمندی در مدیریت تأمین نیازهای شما را هم همراه داشته باشدو لذا با فاصله گرفتن از شما کمی بار روحیش کمتر می شود و بهتر مدیریت می کند در حالیکه شما با رفتار و گله مندیهایتان این سرخوردگی را بیشتر می کنید و لذا تمایل به دوری از شما در او ایجاد می شود در حالی که شما با آزاد گذاشتن او و مطابق روحیاتش همراهی کردن و آرامش و امید دهی و بی توقعی و دوری از ابراز انتظارات می توانی مبنع آرامش و حرکت و امید برایش باشید

    تصور من این است کسی با این روحیه در اینجور شرایطی بیش از هر وقت دیگری از عشوه گری های عاطفی زده می شود و مثل این می ماند که کسی در عزا باشد و شما به او شیرینی با شوخ و شنگی تعارف کنید و .....


    روحیه همسرت را بشناس ، درک کن و هنرمندی در رابطه با او مطابق روحیاتش داشته باش تا هم لذت و آرامش منتقل کنی و هم دریافت کنی آنهم در ابتدا بیشتر از رفتار خودت دریافت می کنی و سپس از بازخوردهای مثبت رفتارت از سوی همسرت دریافت خواهی کرد

    موفق باشی





  9. 8 کاربر از پست مفید فرشته مهربان تشکرکرده اند .

    (آسمانی آبی) (سه شنبه 18 فروردین 94), Aram_577 (سه شنبه 18 فروردین 94), meinoush (سه شنبه 18 فروردین 94), paiize (سه شنبه 18 فروردین 94), reihane_b (سه شنبه 18 فروردین 94), واحد (چهارشنبه 02 اردیبهشت 94), مصباح الهدی (سه شنبه 18 فروردین 94), اقای نجار (چهارشنبه 02 اردیبهشت 94)

  10. #16
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 14 آبان 96 [ 23:24]
    تاریخ عضویت
    1393-6-26
    نوشته ها
    46
    امتیاز
    3,009
    سطح
    33
    Points: 3,009, Level: 33
    Level completed: 73%, Points required for next Level: 41
    Overall activity: 15.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteranTagger First Class
    تشکرها
    4

    تشکرشده 13 در 10 پست

    Rep Power
    0
    Array
    aram و فرشته ی مهربان
    از راهنمایی های خیلی خیلی خوبتون ممنونم چون الان فهمیدم که درسته من سنم از اون بیشتره ولی رفتارم از اون خیلی بچه گانه تر است، نکته هایی را که گفتین را بیشتر استفاده می کنم امیدوارم بتونم موفق بشم

  11. 3 کاربر از پست مفید نازنین 2 تشکرکرده اند .

    Aram_577 (سه شنبه 18 فروردین 94), فرشته مهربان (سه شنبه 18 فروردین 94), واحد (چهارشنبه 02 اردیبهشت 94)

  12. #17
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 20 خرداد 94 [ 07:57]
    تاریخ عضویت
    1393-12-02
    نوشته ها
    29
    امتیاز
    548
    سطح
    10
    Points: 548, Level: 10
    Level completed: 96%, Points required for next Level: 2
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    18

    تشکرشده 30 در 19 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام نازنين عزيز
    قبل از هرچيزي برات آرزوي خوشبختي م يكنم ...
    ونظر من فقط اينه كه...هيچوقت شوهرت رو بخاطر شرايطش دوست نداشته باش و اينكه شما بعد سه ماه قطعي رابطه بخاي درخواست عيدي ازايشون داشته باشي هم ايشون رو دلسرد ميكنه و هم شخصيت شما رو كوچك مي كنه....فقط بهش محبت كن اونم با سكوت و يه نصيحت خواهرانه هيچوقت ديگران حتي مادر و پدرهاتون رو وارد مسايل و مشكلاتتون نكنيد و سعي كنيد خودتون مشكل رو حل كنيد .
    موفق باشي عزيزم

  13. کاربر روبرو از پست مفید مهتا 68 تشکرکرده است .

    واحد (چهارشنبه 02 اردیبهشت 94)

  14. #18
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 20 اردیبهشت 94 [ 10:30]
    تاریخ عضویت
    1393-5-29
    نوشته ها
    8
    امتیاز
    594
    سطح
    11
    Points: 594, Level: 11
    Level completed: 88%, Points required for next Level: 6
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    0

    تشکرشده 5 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام نظر من رو بخواید میگم این پسرا خوشی زیر دلشون زده حالا نوبت شماست یکم تحویلشون نگیرید که خودشو بیاره پایین ایندفه اون بیاد طرف شما. ایشالا که زود خوب شه همه چی.

  15. #19
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 14 آبان 96 [ 23:24]
    تاریخ عضویت
    1393-6-26
    نوشته ها
    46
    امتیاز
    3,009
    سطح
    33
    Points: 3,009, Level: 33
    Level completed: 73%, Points required for next Level: 41
    Overall activity: 15.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteranTagger First Class
    تشکرها
    4

    تشکرشده 13 در 10 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام بچه ها
    من دوباره برگشتم ولی بدون هیچ پیشرفتی
    از زمانی که این پست رو گذاشتم چند وقتی می گذره
    تو این مدت سعی کردم مدام با شوهرم در تماس باشم و دیگه نق نزنم و درمورد اوضاع مالیش دلداریش بدم ولی احساس میکنم اوضاع بدتر شده چون قبلا لاقل ماهی یه دفه یه حالی ازم می پرسید ولی الان دیگه اون کار رو هم نمیکنه با این که میدونم دیگه اون مشکلات سابق رو نداره و حل شده
    آخرین باری که بهم زنگ زد روز زن بود و دیگه هیچ تماسی از طرف اون نداشتم بهش پیام میدم ولی بعد از دو سه ساعت با یه جمله ی کوتاه تمومش میکنه وقتی بهش زنگ میزنم هم همین طور بعد از یه احوالپرسی ساده میگه خوب دیگه کاری نداری و خداحافظ
    راستش اینو یاد گرفتم که مجبور کردن کسی به کاری ، اون رو از انجام اون کار زده میکنه برا همین اصلا بهش نمیگم تو چرا بهم زنگ نمی زنی و این حرفا
    اینم یاد گرفتم دیگه با نق زدن و دعوا کردن نمیتون کاری رو از پیش ببرم
    ولی هرکاری می کنم نمیتونم کاری کنم باهام صمیمی شه و مثل غریبه ها رفتار نکنه
    مثلا تو این سه روز تعطیلات میدونستم خونست و بیکاره و منتظر بودم یه زنگی بهم بزنه یا حداقل با یه پیام حالمو بپرسه ولی انگار اصلا دلش برام تنگ نمیشه
    تو رو خدا راهنماییم کنید چی کار کنم
    ویرایش توسط نازنین 2 : شنبه 16 خرداد 94 در ساعت 12:02

  16. #20
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 14 آبان 96 [ 23:24]
    تاریخ عضویت
    1393-6-26
    نوشته ها
    46
    امتیاز
    3,009
    سطح
    33
    Points: 3,009, Level: 33
    Level completed: 73%, Points required for next Level: 41
    Overall activity: 15.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteranTagger First Class
    تشکرها
    4

    تشکرشده 13 در 10 پست

    Rep Power
    0
    Array
    این همه ادم میان تاپیکم رو می بینن و هیچ نظری نمی دن


 
صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. تو سایت همسر یابی اشنا شدیم به دوستم گفته خیلی دوستم داره نمی دونم دوستم داره یا نه
    توسط arshida در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 11
    آخرين نوشته: شنبه 16 دی 96, 21:27
  2. شوهر دوستم فوت کرده...خودکشی...چه کمکی میتونم به دوستم بکنم؟
    توسط یک زن در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: سه شنبه 05 خرداد 94, 16:40
  3. چه کار کنم که شوهرم دوستم داشته باشه
    توسط نازنین 2 در انجمن نامزدی و عقد
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: چهارشنبه 02 اردیبهشت 94, 10:58
  4. پاسخ ها: 20
    آخرين نوشته: سه شنبه 31 اردیبهشت 92, 09:09
  5. چطور از عشقم دل بکنم ؟ (به خاطر دوستم)
    توسط Hamdardi2 در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 32
    آخرين نوشته: شنبه 04 آذر 91, 13:19

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 10:31 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.