به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 26
  1. #11
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 03 اسفند 99 [ 10:31]
    تاریخ عضویت
    1393-3-04
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    711
    امتیاز
    20,258
    سطح
    89
    Points: 20,258, Level: 89
    Level completed: 82%, Points required for next Level: 92
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveTagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    3,890

    تشکرشده 2,698 در 675 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    138
    Array
    پژمان جان سلام

    حرفهای قشنگ زده شده ....وقت برنامه ریزی و هدف گذاری برای حرفهای قشنگه . وقت عمل کردن ...

    از همین ثانیه ها . از همین دقیقه ها ..... هر لحظه که بگذرد خیانت به خود کردی و اونچه که برامون نوشتی .....

    منتظر پیشرفت شما هستیم ...........

    مشاوران خوبی داشتی . موفق باشی

  2. 3 کاربر از پست مفید parsa1400 تشکرکرده اند .

    پژمان (چهارشنبه 05 فروردین 94), واحد (پنجشنبه 06 فروردین 94), شیدا. (پنجشنبه 06 فروردین 94)

  3. #12
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 18 آذر 95 [ 01:19]
    تاریخ عضویت
    1392-3-03
    نوشته ها
    212
    امتیاز
    5,830
    سطح
    49
    Points: 5,830, Level: 49
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 120
    Overall activity: 5.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    158

    تشکرشده 390 در 142 پست

    Rep Power
    42
    Array
    میخواستم درباره راههای عملی کسب آرامش بدونم. کارهایی که شدنی باشه و انجام دادنش خیلی سخت نباشه.
    درباره مدیریت رفتاری هم دوست دارم بدونم. چطوری رفتارم رو مدیریت کنم که نوع مدیریتم باعث پیشرفتم بشه؟یعنی این نوع مدیریت برنامه ریزی هایم رو تکمیل کنه و سرعت موفقیتم رو بالا ببره.مرسی

    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط parsa1400 نمایش پست ها
    پژمان جان سلام

    حرفهای قشنگ زده شده ....وقت برنامه ریزی و هدف گذاری برای حرفهای قشنگه . وقت عمل کردن ...

    از همین ثانیه ها . از همین دقیقه ها ..... هر لحظه که بگذرد خیانت به خود کردی و اونچه که برامون نوشتی .....

    منتظر پیشرفت شما هستیم ...........

    مشاوران خوبی داشتی . موفق باشی


    پارسا جان اینها هیچکدوم فقط حرف نبود همه مواردی بودند که به اکثر اون ها عمل کردم و نتیجه رو در حال حاضر نوشتم.دوسال قبل یک سری افکار داشتم ولی سردرگم بودم ... با کمک مشاور، کتاب ، فکر کردن وتجزیه وتحلیل زندگیم سعی کردم خیلی چیزها رو تغییر بدم.
    الان هدفم برنامه ریزی روی اهدافم هست چون فکر میکنم از اون نقطه صفر در اومدم و به نقطه 20 یا 30 رسیدم باز هم نمیدونم باید مشاوران تعیین کنند پیشرفتم کمتر بوده یا بیشتر.ممنون برای دلگرمیتون

    کسی حرف منو انگار نمیفهمه
    مرده زنده،خواب و بیدار نمی فهمه
    کسی تنهاییمو از من نمی دزده
    درد ما رو در و دیوار نمیفهمه
    واسه تنهایی خودم دلم میسوزه
    قلب امروزی من خالی تر از دیروزه

  4. 5 کاربر از پست مفید پژمان تشکرکرده اند .

    meinoush (چهارشنبه 05 فروردین 94), parsa1400 (پنجشنبه 06 فروردین 94), sevil73 (چهارشنبه 05 فروردین 94), واحد (پنجشنبه 06 فروردین 94), شیدا. (پنجشنبه 06 فروردین 94)

  5. #13
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 30 بهمن 95 [ 03:03]
    تاریخ عضویت
    1393-8-19
    نوشته ها
    128
    امتیاز
    4,848
    سطح
    44
    Points: 4,848, Level: 44
    Level completed: 49%, Points required for next Level: 102
    Overall activity: 10.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    716

    تشکرشده 189 در 74 پست

    Rep Power
    30
    Array
    سلام
    امیدوارم به همه هدف هاتون برسین واز زندگیتون لذت ببرین وپدر نمونه ای هم باشین
    با ارزوی خوشبختی

  6. 3 کاربر از پست مفید sevil73 تشکرکرده اند .

    parsa1400 (پنجشنبه 06 فروردین 94), پژمان (چهارشنبه 05 فروردین 94), شیدا. (پنجشنبه 06 فروردین 94)

  7. #14
    سرپرست سایت

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,056
    امتیاز
    146,983
    سطح
    100
    Points: 146,983, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,661

    تشکرشده 36,005 در 7,404 پست

    Rep Power
    1093
    Array
    با سلام

    جناب پژمان

    بنده سعی می کنم راه کارهای عملیاتی خدمتتان عرض کنم .


    1 - اولین و مهمترین گام در راه آرامش کنترل ذهن هست .

    درگیریهای ذهنی ، ازدرگیر مشکلات و مسائل و تحلیل آنها تا ذهن خوانیها و حتی تصورات حاکی از خشم و نفرت و یا حتی تلافی جویی ..... همه و همه اولین و کاری ترین اثرش اختلال در آرامش و به تبع آن اختلال در سلامت و امور عادی زندگی حتی اختلال در تمرکز و ... رفته رفته اختلال در تفکر و تعادل رفتار می شود و بطور طبیعی ندانم کاریها شروع می شود

    برای کنترل ذهن و در واقع
    تخلیه و تجلیه آن نیاز هست هر آنچه از ناملایمات و مسائلی که ناخوشایند و حتی نگران کننده است را از حوزه تمرکز خود خارج کرده و از واگویه شدن آنها دوری کنید که برای این کار سوئیچ فکری به سوی آنچه بطور مثبت شما را درگیر خود می کند بخصوص بصورت عملی به شما می تواند کمک کند .
    همچنین پر کردن اوقات خود با فعالیتهایی که به شما لذت و آرامش می دهد و معاشرت با کسانی که به شما انرژی مثبت می دهند و موجب آرامش می شوند

    2 - دومین گام ایجاد شبکه حمایتی هست ( حمایت روحی و عاطفی) از دوستان و آشنایان و همکاران گرفته تا خانواده . در این میان مشاوره حتی در همین همدردی می تواند یکی از گزینه های این شبکه باشد . مثلاً بنگرید و ببینید در میان اعضاء خانواده یا دوستان یا حتی مشاور کدامیک در چه مواردی می توانند در تخلیه ذهن و آرامش دهی و امید بخشی کمک باشند هر وقت در بحران روحی یا درگیری ذهنی به گونه ای قرار می گیرید که خود نمی توانید مدیریت کنید از آن افراد کمک بگیرید . دقت داشته باشید کسانی که نمک به زخم می پاشند یا با حس ترحم برخورد می کنند مناسب نیستند بلکه کسانی که قوی هستند و ضمن هم حسی به شما امید می دهند و کمک می کنند ذهنتان از آشفتگی بیرون آید و به مسائل دیگر سوق یابد را مد نظر قرار دهید ......

    3 - بهره گیری از هر چیزی که خلاف شرع و شئونات و قوانین نباشد برای کسب آرامش .... مثلاً وقتی به هم ریخته اید احساس می کنید خوردن یک بستنی به شما آرامش می دهد ، فلان بازی ، قدم زدن ، دوش گرفتن ، تنفس عمیق ، دیدار یک دوست و .... پیدا کنید که چه چیزی شما را از درگیری ذهنی و بحران روحی بیرون می آورد و آرامش را به شما می بخشد همان را استفاده کنید

    4 - استفاده از جملات تأکیدی امید بخش و نوید بخش و آرامبخش در مقابل یأس ، ترس و ناامیدی . ... مثلاً این نیز بگذرد ... بیخیال بابا .... اونچه مرا نکشد قوی ترم می کند ..... دنیا که به آخر نرسیده .... خدا را شکر بدتر از این نشده و ......
    این را هم باید پیدا کنید که چه جمله ای با درون شما چفت می شود و اثر می گذارد و اون یا اونها را استفاده کنید .

    5 -
    در خصوص بند اول تأکید می کنم بخصوص آنجا که مربوط می شود به اشتغال ذهن برای مدیریت مشکلات و تصمیم گیری درست و به موقع و مناسب با نظر به احتمالات و شرایط ،حتماً از مشاوره کمک بگیرید گاه ممکن است بگذارید زمان بگذرد و در لحظه و وقتش ببینید چه باید بکنید این وقتی خوب است که موجب اختلال ذهن نشود که می شود و خود را یا با اانفعال و بلاتکلیفی و یا نوعی بیخیالی، نشان می دهد که اصطلاحاً می توان گفت ذهن سر شده یعنی ظاهراً بیخیال شده و به نظر درگیر نیست اما در اصل درگیریها نامحسوس شده و نوعی سری باعث میشه آشکار نباشه و وقتی مسئله به ظاهر جدید سر برمی آورد خود را نشان می دهد یا مثلاً در امورات و اشتغال ، دست و دلتان به کار نمی رود و مختل می شوید . لذا بهره گیری از مشاوره برای طرح احتمالات مختلف و متفاوت و منفعل نماندن و تصمیم گیری درست و در واقع آماده باش بودن به گونه ای که بدانی وقتش که رسید چه خواهی کرد ( مهره های شطرنج مد نظر بازیکن هوشیار و قدر با نظر به حرکات احتمالی حریف هست تا هر وقت حریف حرکت کند حرکت مناسب را انجام دهد ) لذا بهره گیری از مشاوره در این زمینه باعث رهایی ذهن و وجود ، از اسارت دغدغه ها و نگرانی ها می شود و موجبات مدیریت درست در سایه آرامش و احساس قوتی که پدید می آید می گردد و چون از متخصص بیرون از گود کمک گرفته می شود نوعی احساس اطمینان ، رضایت و انصاف هم در فرد پدید می آید که این هم خود در آرامش و قوت و صحت عمل و تصمیم گیری به موقع و درست بسیار نقش آفرین است .

    در این راستا انتخاب مشاور بسیار بسیار مهم هست

    موفق باشید





  8. 8 کاربر از پست مفید فرشته مهربان تشکرکرده اند .

    (آسمانی آبی) (پنجشنبه 06 فروردین 94), meinoush (جمعه 07 فروردین 94), paiize (پنجشنبه 06 فروردین 94), parsa1400 (پنجشنبه 06 فروردین 94), پژمان (چهارشنبه 05 فروردین 94), مهرااد (پنجشنبه 06 فروردین 94), بی نهایت (پنجشنبه 06 فروردین 94), شیدا. (پنجشنبه 06 فروردین 94)

  9. #15
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 18 آذر 95 [ 01:19]
    تاریخ عضویت
    1392-3-03
    نوشته ها
    212
    امتیاز
    5,830
    سطح
    49
    Points: 5,830, Level: 49
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 120
    Overall activity: 5.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    158

    تشکرشده 390 در 142 پست

    Rep Power
    42
    Array
    ممنون خانم sevil73 ... شما هم همچنین

    - - - Updated - - -

    سلام خانم فرشته مهربان
    در مورد اول در این روزهای نوروز با توجه به درگیری های فکری و خانوادگی که این روزها دارم بیشتر با نت و صحبتهای خارج از برنامه با خانواده ام سعی میکنم ذهنم رو از موضوعات آزاردهنده دور نگه دارم.
    حتی وقتی میبینم افکاری ناراحتم میکنه با هندزفری ساعتها موزیک گوش میدم و یا تلویزیون میبینم.
    درباره مورد دوم این شبکه حمایتی رو باید خارج از خانواده ام پیدا کنم.باید جستجو کنم ببینم بجز یک مشاور حاذق چه کسانی رو میتونم در اطرافم پیدا کنم.
    برای مورد سوم خیلی چیزها رو امتحان کردم و جواب داده.همین بستنی خوردن،بخصوص نوشیدن قهوه روزانه دو یا سه بار،دوش گرفتن،دویدن طولانی با هندزفری توی گوشم،شمع روشن کردن و بعضی از عمل هایی که ناخودآگاه در لحظه پیش میاد.
    به جرات جملات تاکیدی نقش حیاتی توی زندگیم داشتند. اما بیشترین جملاتی که این روزها با من چفت شده و مرتبا توی مکالماتم به کار میبرم:
    خدا بزرگه...
    هیچ سختی همیشگی و هیچ خوشی ابدی نیست...
    خدایا هرچی برای من خیره پیش بیار من رو آزمایشم نکن ...
    همیشه میتونه بدتر از این هم اتفاق بیفته...
    هستند.

    در خصوص بند اول مشاوره، من از طریق همین انجمن و با انجمن آزاد،آیا قادرم به اون نوع از مشاوره وتغییری که مورد نیازم هست دست پیدا کنم یا باید حتما مشاوره ام حضوری باشد؟
    پاسخ این سئوال برای من وافعا مهم هست.
    ممنون

    - - - Updated - - -

    یک حسی درونم هست میدونم نباید باشه ولی آزارم میده یعنی همین بودنش آزارم میده... حس میکنم باید خودم رو از خودم پس بگیرم ولی با خودم کنار نمیام

    - - - Updated - - -

    اون تصورات حاکی از خشم و نفرت و یا حتی تلافی جویی رو میخوام از ذهنم بیرون بریزم و کنترل ذهن داشته باشم.

    - - - Updated - - -

    دنبال یک نقطه عطف توی زندگیم میگردم ولی پیداش نمیکنم.اون نقطه عطف چی میتونه باشه؟

    - - - Updated - - -

    یک هدف مهم دارم مربوط به یکی از سطوح پیشرفت من هست ولی برای بعضی از شرایط هنوز نتونستم به اون چه که میخوام دست پیدا کنم.چطوری برای این موضوع برنامه ریزی کنم؟ لازمه ساعت خاصی رو برای این کار اختصاص بدم یا باید تواناییم رو در این زمینه ارتقا بدم؟

    - - - Updated - - -

    دستگاهی رو که اختراع کردم لازمه ثبتش کنم یا مهم نیست ...چقدر در پیشرفت کاری من تاثیر پذیره... به حرف پدرم توجه نمیکنم و دنبالش نمیرم.
    فکر میکنم کارم بی ارزشه؟همه انجام میدن؟برای خودم ارزش قائل نیستم؟ من "پژمان" یک نیرو میخوام چرا ندارم

    - - - Updated - - -


    کسی حرف منو انگار نمیفهمه
    مرده زنده،خواب و بیدار نمی فهمه
    کسی تنهاییمو از من نمی دزده
    درد ما رو در و دیوار نمیفهمه
    واسه تنهایی خودم دلم میسوزه
    قلب امروزی من خالی تر از دیروزه
    ویرایش توسط پژمان : پنجشنبه 06 فروردین 94 در ساعت 04:03

  10. کاربر روبرو از پست مفید پژمان تشکرکرده است .

    paiize (پنجشنبه 06 فروردین 94)

  11. #16
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 22 مهر 94 [ 19:19]
    تاریخ عضویت
    1391-9-06
    نوشته ها
    1,013
    امتیاز
    19,589
    سطح
    88
    Points: 19,589, Level: 88
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 261
    Overall activity: 13.0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger Second ClassSocialOverdrive10000 Experience Points
    تشکرها
    5,188

    تشکرشده 3,056 در 916 پست

    Rep Power
    196
    Array
    اقا پژمان سلام . نیرو در درون خودت هست . به حرف پدرت گوش کن . ایا همه اختراع میکنند ؟ خودت رو دست کم نگیر . راهنمایی های دیگران را همیشه دخالت محسوب نکن . حرفهایی که دیگران میگند گاهی از روی تجربه بیشتره . گاهی از روی دلسوزی و دوست داشتنه . مثلا یادم میاد در یکی از تایپک های قبلیت نوشته بودی چون پسرت رو وقتی نوزاد بود حموم کرده بودی و مادر زنت دعوا راه انداخته بود . این از نظر شما دخالت بود . ولی برادر من همه نوزادها رو مادرها یا مادر بزرگها حمام میبرند . کمتر پدری رو دیدم که خودش بخواد اینکار رو بکنه .

  12. کاربر روبرو از پست مفید واحد تشکرکرده است .

    پژمان (جمعه 07 فروردین 94)

  13. #17
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 18 آذر 95 [ 01:19]
    تاریخ عضویت
    1392-3-03
    نوشته ها
    212
    امتیاز
    5,830
    سطح
    49
    Points: 5,830, Level: 49
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 120
    Overall activity: 5.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    158

    تشکرشده 390 در 142 پست

    Rep Power
    42
    Array
    سلام
    خانم واحد ممنون از توجه شما.... اصلا علافه ای ندارم توی این تایپیک درباره همسرم حرف بزنم و مشکلاتم رو یادآوری کنم این تایپیک برای آرامش من هست

    کسی حرف منو انگار نمیفهمه
    مرده زنده،خواب و بیدار نمی فهمه
    کسی تنهاییمو از من نمی دزده
    درد ما رو در و دیوار نمیفهمه
    واسه تنهایی خودم دلم میسوزه
    قلب امروزی من خالی تر از دیروزه

  14. #18
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    امروز [ 16:54]
    تاریخ عضویت
    1391-8-10
    محل سکونت
    جنوب
    نوشته ها
    1,567
    امتیاز
    44,791
    سطح
    100
    Points: 44,791, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 40.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    7,976

    تشکرشده 6,452 در 1,462 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    359
    Array
    سلام
    سال نومبارک
    ازروزی که برگشتید به تالارواقعا مشخصه ذهنتون خیلی درگیره...اما خداروشکردارید به جاهای خوب میرسید.

    میگید میخواید خودتون روپیدا کنید...یعنی احساس میکنید خودواقعی تون روگم کردید.
    میشه کمی توضیح بدید که ازخودتون چه انتظارهایی دارید...دوست دارید چطور باشید که نیستید؟

    توضیحات خوبی دادید درموردخودتون...املیشترنوشت د که ازچه چیزهایی رنج میبرید...نگفتید میخواید چطور باشید
    ازگذشته تون ناراضی هستید..حتی اززمان مجردی تون...پس چی رو گم کردید؟
    ازچی دور شدید؟
    سعی کنید ذهنتون روآروم کنید...تا بتونید خودتون رودریاببید...توصیه های فرشته مهربون عالیه...
    الان وقت عمله...خوبه که ذهنیاتتون رومینویسید...اما سعی کنید ازاین به بعد کارهای مثبتی روکه بهشون عمل میکنید اینجا بنویسید.

    هدفهایی روواسه خودتون مشخص کنید...حتی هدفهای کوچیک...لازم نیست حتما بزرگ باشه واحتیاج به زمان زیادی داشته باشه...
    روی اهدافتون تمرکزکنید.
    درضمن خودتون روهم دست کم نگیرید..به توانایی هاتون ایمان داشته باشید...اختراع تون روحتما حتما به ثبت برسونید حتی اگه خیلی کوچیک باشه

    شما فرد پرتلاشی هستید...من این روازدوسال پیش درموردشما فهمیدم مثل همه دوستان اینجا...پس روبه جلو حرکت کنید...به گذشته فکرنکنید...عقب گرد نداشته باش
    موفق باشید
    عمر که بی عشق رفت

    هیچ حسابش مگیر...

  15. 2 کاربر از پست مفید paiize تشکرکرده اند .

    پژمان (پنجشنبه 06 فروردین 94), شیدا. (پنجشنبه 06 فروردین 94)

  16. #19
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط پژمان نمایش پست ها
    دنبال یک نقطه عطف توی زندگیم میگردم ولی پیداش نمیکنم.اون نقطه عطف چی میتونه باشه؟
    نقطه عطف زندگیت را خودت می تونی پیدا کنی
    شاید حدس من غلط هست

    ولی با نگاه اجمالی به حرفهایی که در تاپیکهای قبلیت و فعلیت زدی
    نماد خارجی این نقطه عطف را در اصلاح رابطه ات با پدر و خانواده ات می بینم. انگار بهتر همدیگه را درک می کنید.
    و این درک متقابله. حس می کنم پدرتون هم به سمت شما گام برداشته.


    چیزی شبیه مشکل آرام، تو زندگیت رو به حل شدن رفته.

    به مرحله پذیرش و بخشش گذشته هم می رسی.

    شاید ازدواج در نوجوانی و زود بچه دارشدنتون، باعث شده یک مرحله از زندگیت را درست طی نکنی.
    یه مرحله از زندگیت نیست
    تجربه اش نکردی
    نداشتیش
    و حالا اون قسمت خلا و خالیه. می خوای توی ذهنت جاش را پر کنی.
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  17. 4 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    meysamm (پنجشنبه 06 فروردین 94), paiize (جمعه 07 فروردین 94), پژمان (پنجشنبه 06 فروردین 94), مهرااد (پنجشنبه 06 فروردین 94)

  18. #20
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 18 آذر 95 [ 01:19]
    تاریخ عضویت
    1392-3-03
    نوشته ها
    212
    امتیاز
    5,830
    سطح
    49
    Points: 5,830, Level: 49
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 120
    Overall activity: 5.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    158

    تشکرشده 390 در 142 پست

    Rep Power
    42
    Array
    paiize
    سلام سال نو شما مبارک.ممنون از لطف شما
    اگر بخواهم بنویسم الان دوست دارم در آینده چجوری باشم ممکنه بعدا نتونم یا نشه اونجوری بشم.ولی سعی دارم بفهمم وافعا چی رو گم کردم.
    هدف کوچیک و بزرگ خیلی دارم همه رو نوشتم.زندگیم اصلا راحت نبود همیشه مجبور بودم از توی عمق مشکلات بگذرم فکر میکنم یک فاصله است بین اون چیزی که الانم با اونچه که باید باشم امید و آرزوهام چیزهای دیگه بود ولی چیزی که الان هست یک چیز دیگه است.
    نگرانی دارم یک چیزی این وسط درست نیست.تلاش میکنم ولی موفقیتم به اندازه تلاشم نیست
    خیلی سئوالات توی ذهنمه بعضی اوقات اینقدر تکرار میکنم سرخورده و نا امیدم میکنه.هی توی وجودم کندو کاو میکنم.میترسم زمانم بگذره و به چیزهایی که میخوام نرسم

    - - - Updated - - -

    شیدا
    من نقطه عطف رو دو جور میبینم شاید هم یک جوره من اینجوری میبینم.به نقطه عطف داریم بعنوان رویداد مثبت تلقی میشه یکی بعنوان چالش و توی مشکلات رو میاد.
    مثلا اصلاح رابطه ام با خانوادم یه نقطه عطف مثبته ولی بعضی اوقات وقتی به بن بست میرسیم و به چه کنم چه کنم میفتیم نقطه عطف دیگه خودش رو نشان میده.
    الان من توی زندگیم به بن بست رسیدم ولی نقطه عطفم رو پیدا نمیکنم.وقتی هم به گذشته برمیگردم راههای دیگه رو میرم شاید گریزی پیدا کنم میبینم راهی نیست ولی یک چیزی برایم واضحه من چیزهایی رو فهمیدم و درک کردم که دیگه راه فراری برای اون ندارم.الان ناخودآگاه درونم بیدار شده شاید زمان برد آروم پیش رفت ولی بیدار شد.
    من تازه راه زندگی کردن رو یاد گرفتم و میدونم زندگیم در حال تغییراته و نمیخوام سد راه وجود خودم بشم.

    کسی حرف منو انگار نمیفهمه
    مرده زنده،خواب و بیدار نمی فهمه
    کسی تنهاییمو از من نمی دزده
    درد ما رو در و دیوار نمیفهمه
    واسه تنهایی خودم دلم میسوزه
    قلب امروزی من خالی تر از دیروزه

  19. 2 کاربر از پست مفید پژمان تشکرکرده اند .

    paiize (جمعه 07 فروردین 94), شیدا. (شنبه 08 فروردین 94)


 
صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. 1 مقدمه:انسان کیست؟! انسانیت چیست؟!
    توسط مدیرهمدردی در انجمن منحصر به فرد بودن انسان
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: یکشنبه 04 اردیبهشت 90, 05:24
  2. نجار زندگیت کیست؟!!
    توسط طاهره در انجمن داستان و حکایت آموزنده
    پاسخ ها: 18
    آخرين نوشته: پنجشنبه 22 اسفند 87, 02:40
  3. +اهمیت بکارت چیست؟
    توسط joker در انجمن سایر سئوالات مربوط به ازدواج
    پاسخ ها: 79
    آخرين نوشته: سه شنبه 29 بهمن 87, 13:39
  4. اهمیت بکارت چیست؟
    توسط joker در انجمن سایر سئوالات مربوط به ازدواج
    پاسخ ها: 34
    آخرين نوشته: سه شنبه 08 بهمن 87, 09:16

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 21:48 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.