سلام خدمت شما دوستان
حدود دو ماه پیش در جمعی، خانومی رو ملاقات کردم.ابتدا نظرم رو جلب نکرد،ولی بعد از گذشت مدتی با دیدن کلیت اخلاقیات ایشون(در فضای مجازی، تعاریف دوستان و ...)،نسبت به ایشون علاقه مند شدم.در صحبت هام با ایشون نتیجه گرفتم که از نظر سلیقه و البته نوع تفکر شباهات زیادی داریم.لازم به ذکره که که از نظر خانوادگی،در سطح مشابهی هستیم(خانواده های فرهیخته و با تحصیلات عالی) و البته خودمون دانشجوی مهندسی در دوتا از بهترین دانشگاه های کشور هستیم(اصلا قصد خودنمایی ندارم ولی حس کردم لازمه برای فهمیدن کلایت طرز تفکراتمون این مطلب بیان بشه).
از طرفی برای خودم بسیار مهمه که یه رابطه سالم و بدون مشکل برای ازدواج داشته باشم.نمیخوام مثل خیلی از جوان ها به صرف دیدن یه ظاهر جذاب،اینده ای مشوش رو با یه ازدواج غلط درست کنم. یه همین دلیل هم در گذشته مطالعات زیادی در زمینه شخصیت شناسی(مخصوصا مباحث mbti) و ارتباط اون با روابط عاشقانه داشتم.تقریبا یک سال پیش من تست mbti رو دادم و نوع شخصیت من infp تخمین زده شد و در کمال تعجب اخیرا در تستی مجدد نوع شخصیت من intj تخمین زده شد(البته در سال اخیر به دلیل فشار های درس و شاغل شدن یا حتی رسیدن به بلوغ عقلی،اخلاقیات و تفکرات من تغییرات شگرفی داشته).
من اخیرا علاقه خودم رو به این خانوم ابراز کردم و البته هنوز به نتیجه قطعیی نرسیدیم ولی متوجه شدم شخصیت خانوم از نوع esfp ه که البته مشکل زیادی با intj نداره (درحالی که با infp مشکل داره)ولی من خیلی نگرانم این رابطه شکل بگیره و با اسیب دیدن هردومون تموم شه. الان هم با خانوم صحبت کردم و راه برگشت تقریبا ندارم و از طرفی به ایشون بسیار علاقه مندم(البته میدونم تمام ازدواج های منتهی به طلاق هم در اول بسیار عاشقانه بودند).
تست ماینربریج و از طرفی اخلاقیات مناسب خانوم و خانواده های هم سطح و علایق و تفریحات مشترک من رو بسیار گیج و سردرگم کرده.کسی میتونه منو در این شرایط راهنمایی کنه؟
علاقه مندی ها (Bookmarks)