آخیش ... حالا درست شد ... منم منظورم همین بود ... منظورم این بود که شروع به تلافی کردن و آبروی ایشون رو بردن نکنید ... یا سربسته صحبت کنید یا اصلا صحبت نکنید
ولی خدایی امتحان سختیه خدا بهتون صبر بده
براتون آرزوی خوشبختی دارم
تشکرشده 653 در 231 پست
آخیش ... حالا درست شد ... منم منظورم همین بود ... منظورم این بود که شروع به تلافی کردن و آبروی ایشون رو بردن نکنید ... یا سربسته صحبت کنید یا اصلا صحبت نکنید
ولی خدایی امتحان سختیه خدا بهتون صبر بده
براتون آرزوی خوشبختی دارم
تشکرشده 7,555 در 2,378 پست
سلام اقای تنهایی
پست ها رو نخوندم کامل ممکنه تکراری بنویسم
ممکنه اصلا نیان از شما چیزی بپرسن
اگه هم نخواستین مجبور نیستین جواب تلفن بدین اگه هم جواب دادین وقتی خانمتون خانم تعریفی ای نبودن نیاز نیست ازشون تعریف کنین. درست هم نیست ازشون بد بگین. بهترین کار اینه که به کسی که ازتون سوال می پرسه بگین که بهتره برن پیش متخصص (مشاور ازدواج) و اینطوری سعی کنن شناخت بهتری از هم پیدا کنن. شما نمی تونین نظری بدین.
مختصر مفید و کوتاه هم بگین. اگه نیاز شد. اگه هم کسی ازتون چیزی نپرسید هیچی نگین.
با توجه به پست های شما که طولانی هستن بعید می دونم بتونین جلو خودتون رو بگیرینو هیچی نگین!! واسه همین هم تایم یکی دو دقیقه ای واسه صحبت کردن خودتون بذارین اونم در صورت نیاز. ارجاع بدین به کارشناس و مشاور. بعدم گفتگو رو تمام کنین.
البته این نظر منه. یعنی من اگه بودم می خواستم خیلی لطف کنم به همسر قبلیم اینکارو می کردم که نظری راجع بهش ندم و برای اینکه به اقای همسر جدید هم مدیون نمونم می گفتم حتما مشاوره ازدواج برن . یعنی هیچ نظری نمی دادم و ارجاع می دادم به کارشناس و متخصص که مدیون هیچ طرف نمونم. هرچند که اینم زیاد مهربانانه نیست.
موفق باشید
tanhaei (چهارشنبه 13 اسفند 93), اثر راشومون (سه شنبه 12 اسفند 93), شیدا. (سه شنبه 12 اسفند 93)
تشکرشده 36,010 در 7,405 پست
با سلام
عطف به راهنمایی دقیق مدیر همدردی شما می توانید به عدم تفاهم های خودتون اشاره کنید ( همانطور که مدیر فرمودند بدون پرداختن به جزییات ) و اینکه هردوی شما در زندگی اشتباه داشته اید که منجر به جدایی شده اما چه بسا همین برای هردوی شما شده باشه تجربه و از سری که به سنگ خورده درس گرفته باشید که اشتباهات زندگی قبلی را تکرار نکنید . می توانید بگویید همسر من در زندگی با من اشتباهاتی داشته منم اشتباهاتی داشتم که نیاز نیست به آنها بپردازم چون مربوط به گذشته است و هرکدام از ما اینرا در نظر داریم که زندگی ما به خاطر همینها به هم خورده . اما اینکه من یا همسرم از اونها در عمل بهره می گیریم در زندگی جدید را از هیچکدام از طرفین ما نمی توانید به دست بیاورید چون ما سه ساله از هم جداییم و از رفتار هم خبر نداریم و این را به نظر من شما با مراجعه به مشاور خانواده می توانید در بیارید یعنی هم خانم سابق بنده از این طریق بهتر شما را بشناسد هم شما ایشان را لذا من فقط پیشنهاد می کنم که شما به یک مشاور خانواده مراجعه کنید و دریافت جزییات آنچه بین ما بوده برای سنجش زمان حال ایشان کمک چندانی به شما نمی کند و در همان حد کلی که گفتم را کافی می دانم اما به شما این حق را می دهم که بخواهید دقیق و عمیق بشناسید که مشاوره را پیشنها کردم . همانطور که خانم کنونی بنده هم با توجه به شکست من در یک زندگی این حق را محفوظ داشته که مرا بهتر و دقیقتر بشناسد
موفق باشید
(آسمانی آبی) (سه شنبه 12 اسفند 93), Eram (سه شنبه 12 اسفند 93), khaleghezey (چهارشنبه 13 اسفند 93), tanhaei (چهارشنبه 13 اسفند 93), فرهنگ 27 (سه شنبه 12 اسفند 93), نادیا-7777 (سه شنبه 12 اسفند 93), هم آوا (سه شنبه 12 اسفند 93), مهرااد (چهارشنبه 27 اسفند 93), آزرم (سه شنبه 12 اسفند 93)
تشکرشده 193 در 77 پست
هی وای من ، یعنی سوءتفاهم اینقدر در جمله بنده مشهود ؟؟؟؟؟
دوستان خواهشا جمله را درست بخونند ....
عزیزان دقت کنید بنده اصلا و ابدا قصد تلافی کردن خیانت ایشون در زندگی
اول خودم را ندارم ....
ببینید بنده نوشتم :
(( تلافی کنم و مرام و معرفت بخرج بدم ؟؟؟))
منظور بنده این بود که بخاطر این که همسر اول م موضوع صیغه ای بودن اون زن را
فهمیده بود و خوب میتونست چیزی نگه و بزرا من باهاش زندگی کنم و
در یک موقعیت خیلی خیلی بهتر یا مثلا وقتی پای یک بچه اومد وسط اونوقت
قضیه را رو کنه و باعث خنده و سر افکنده گی بنده بشه .....
خلاصه قضیه را مخفی نکرد و به بنده گفت ، و من را آگاه کرد و بنده هم
اون زن را بخاطر دروغ و صیغه ای بودنش طلاق دارم .
منظورم از تلافی بکنم این بود که :
شاید همسر اول بنده الان توقع داره بنده هم تلافی کار خوب ش را
( که من را آگاه کرد ) را بکنم و حالا سکوت اختیار کنم ....
دوست عزیز شما هم منظور بنده را نگرفتید ؟؟؟
بنده اصلا قصد تلافی خیانت ایشون ندرام ...!!!!
یا سکوت میکنم یا به صورتی که مدیر همدری عزیز فرمودند رفتار میکنم و خیلی خیلی
سر بسته ، و کوتاه پاسخ گوی سئوالات آنها میشوم .
پاسخ مدیر همدردی برای جواب دادن بسیار عالی و ایده آل ....
ظاهرا برای شما هم همین سوءتفاهم پیش اومده !!!
عجب جمله ای .....
بسیار عالی و کارامد ...
پاسخ خوب و سر بسته و کاملی هست .
=============================
در هر حال از راهنمایی همه شما دوستان عزیز تشکر میکنم
البته خدارا شکر فعلا که خبری نیست ....
و ظاهرا فکر میکنم با طرف صحبت کرده تا خانواده ش را قانع کنه که مثلا
تحقیق و زنگ زدن به بنده بی فایده س
و اونا هم بیخیال شدند ......
که خوب خدا را شکر اگر برنامه شون این باشه
برای من بسیار بسیار عالی و خوب هست ....
ویرایش توسط tanhaei : چهارشنبه 13 اسفند 93 در ساعت 07:44
khaleghezey (چهارشنبه 13 اسفند 93), mohi (چهارشنبه 13 اسفند 93), هم آوا (چهارشنبه 13 اسفند 93)
تشکرشده 173 در 70 پست
سلام...
به نظر من انصافانه و عادلانش اين هستش كه راستش و بگيد چون اونا به شما اعتماد ميكنند و دوست دارن حقيقتو بگيد...اما اگه انسان دوستانه اينكه بگيد من اين خانوم و نمي شناسم و ترجيح ميدم نظري راجع به ايشون ندم...اينجوري عذاب وجدانيم نميگيريد...واقعاً خيانت خيلي بده چه از طرف مرد چه از طرف زن چه خوب ميشد كه آدما راجع به ازدواج انقدر راحت تصميم نكيگرفتن و گنجايش روحي و عقلي خودشون و ميسنجيدن...و چه قدر بد كه با دعوت كردن يه بنده خدا به اين دنيا بخوايم با حماقتا و كوتاهي خودمون آينده ي اونم خراب كنيم...من به شخصه تا زماني كه از سلامت رواني خودم و همسرم به تور حتم و توانايي هامون مطمئن نشم بچه دار نميشم چون مسئوليته بزرگيه و در قبال تك تك لحظات اون كودك مسئوليم...
تشکرشده 1,090 در 430 پست
به نظر من باید حقیقت گفته بشه چون برای اون خوانواده این موضوع اهمیت داشته که میخوان بیان تحقیق و گرنه دنبالش نمیومدن به راحتی میگذشتن .
اما نیازی نیست یه طرفه قضاوت کنین یا بد گویی کنین و ابروی فرد رو ببرین . هر چیزی پرسیدن جواب بدین . نیازی ام نیست جزییات گفته بشه . فقط حقیقت رو بگین
همیشه لبخند بزن......
برآمدگی گونه هایت توان آن را دارد که امید را باز گرداند....
گاهی قوسی کوچک میتواند معماری یک سازه را عوض کند..
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)