به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 7 از 12 نخستنخست 123456789101112 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 61 تا 70 , از مجموع 111
  1. #61
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 03 اسفند 99 [ 10:31]
    تاریخ عضویت
    1393-3-04
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    711
    امتیاز
    20,258
    سطح
    89
    Points: 20,258, Level: 89
    Level completed: 82%, Points required for next Level: 92
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveTagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    3,890

    تشکرشده 2,698 در 675 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    138
    Array
    ناراحتی معلومه . بغض گلوت احساس میشه . خوبه ولی هنوز برا کامل کنار کشیدن زوده . باید اهداف ایشون در زمان خواستن شما و نظر امروزشون رو فهمید . و این کار خودته . بازم درکت میکنم . این نیز بگذرد .

    آرامش که گفتی با ارزش ترین انتخاب خواهد بود . انتخابی که من هم به اون راضی شدم . حتی در جهت عکس نیت قلبیم . آرامش در جدایی ولی تا لحظه آخر تلاش کردم .. . ولی شما بذار کمی به عهده زمان . و صبور باش
    ویرایش توسط parsa1400 : جمعه 01 اسفند 93 در ساعت 14:51

  2. 2 کاربر از پست مفید parsa1400 تشکرکرده اند .

    بارن (جمعه 01 اسفند 93), سوده 82 (شنبه 02 اسفند 93)

  3. #62
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 12 مهر 96 [ 14:20]
    تاریخ عضویت
    1393-11-14
    نوشته ها
    113
    امتیاز
    6,278
    سطح
    51
    Points: 6,278, Level: 51
    Level completed: 64%, Points required for next Level: 72
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    1,296

    تشکرشده 173 در 70 پست

    Rep Power
    29
    Array
    سلام سحر جون كاملاً حالتو درك ميكنم و كنارت هستم تا مشكلت حل بشه چون توو اينجور وقتا فقط به يه همراه يا راحت تر بگم به گوش شنوا احتياج داري...من دوهفته از نامزدم دور بودم هرچي ميرفتم طرفش ازم فاصله ميگرفت و خيلي راحت ميگفت كه من و نميخواد و بدون من راحت تره ولي من با كمك يكي از بزرگتراي فاميل كه پادرميوني كرد باعث شد دوباره به زندگي برگرديم....
    ببين عزيزم بعضي وقتا يه چيزايي و نميتوني تغيير بدي خيلي خيلي خيلي سخته ميدونم اما بعضي وقتا بي خبري از خبر داشتن بهتره اصلاً به همسرت كاري نداشته باش اصلاً فكر كن كه از اول توو زندگيت نبوده سخته ولي حداقل وانمود كن اين كار اولاً بهت كمك ميكنه كه اگه خدايي نكرده جدا بشيد آمادگي داشته باشي دوماً باعث ميشه يكم خودت و پيدا كني مطمئن باش كه دوست داره چون اگه نداشت خيلي راحت و زودتر از اين ميومد و به خاوادت ميگفت كه نميخوادت خودت يكم فكر كن اخه اگه دوست نداشت و تورو نميخواست چه لزومي داشت تا الان صبر كنه مردا وقتي چيزي و نخوان هر كاري ميكنن كه اون چيز يا فرد ديگه كنارشون نباشه حالا به هر قيمتي اون اگه تو رو نميخواست چه لزومي داشت كه به پدرت بگه ميام واسه قرار گذاشتن عروسي؟؟؟!!!!
    پس گلم فقط به خود خدا توكل كن همين....
    واست كلي آرزوهاي خوب دارم

  4. 2 کاربر از پست مفید mohi تشکرکرده اند .

    گیسو کمند (شنبه 02 اسفند 93), سوده 82 (شنبه 02 اسفند 93)

  5. #63
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 09 آبان 99 [ 11:16]
    تاریخ عضویت
    1392-10-21
    نوشته ها
    406
    امتیاز
    13,219
    سطح
    74
    Points: 13,219, Level: 74
    Level completed: 93%, Points required for next Level: 31
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    11

    تشکرشده 547 در 219 پست

    Rep Power
    74
    Array
    خيلي خوشحالم كه دوستاي خوبي مث شماها دارم خيلي انرژي ميگيرم

    اشتباه من منفعل بودن بيش از حدم بود چون ميدونستم دوران كودكي سختي داشته برا همين خيلي باهاش كنار ميومدم بحرفش ميكردم ،

    اصلا بهش گير نميدادم و البته من كلا خيلي ارومم حتي وقتايي كه حرف زشت ميزنه با ارامش باهاش حرف ميزنم

    خيلي كتاباي باربارا و جان گري و مقاله هاي مختلفو خوندم خيلي سخنراني هاي اقاي دكتر حبشي و دكتر شعبانعلي رو گوش ميدم

    از اومدن عيد خيلي ناراحتم حوصله اينكه بخام بهمه جواب بدم ندارم

    ايشون از پدر من خيلي رودروايسي دارن اخه پدرم تو همه مشكلات بهشون كمك ميكردن قبلا و الان و الان احساس ميكنم از پدرم خجالت ميكشه

    ممنونم از كمكتون دوستون دااارم

  6. #64
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 مهر 01 [ 02:59]
    تاریخ عضویت
    1393-11-15
    نوشته ها
    823
    امتیاز
    34,196
    سطح
    100
    Points: 34,196, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    3,683

    تشکرشده 2,882 در 761 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    235
    Array
    " یک قربانی : وقتشه که که دیگه بزرگترت که پدر و مادرته از پدر مادر ایشون بخوان که تشریف بیارن منزل شما تا واسه مراسم عروسی و زمان رفتن سر خونه زندگیتون صحبت کنن / اما سحر عزیز تا زمانی که خانواده ها تون با هم

    نشینن تکلیف شما 2 تا رو روشن کنن همین آش و همین کاسه است"

    " سحر : خاهرم به پدرش گفتن !!!! توی جایی که پدر مادر هست چراااااا خواهر !!!!!!!!!!!! واسه موضوع به این مهمی اونم ؟


    پدرم هم باهاشون تماس گرفتن گفته چند وقت ديگه ميام حرف بزنيم ، درمورد تاريخ عروسي !!! پدر شما باید برن واسه تعیین تاریخ عروسی یا ایشون باید بیان؟ اونم به همراه خانوادش !!!!

    شما انگار فقط معجزه میخوای.....

    این خوبه که بخوای فعلا با شرایط کنار بیای و خودتو با پیامک فرستادنو جواب نشنیدن های مدام اذیت نکنی ، اما سحر جون باید کنارشم یه حرکتی واسه روشن شدن تکلیفت کنی دیگه باور کن هر چی بگذره ضربه ای که میبینی

    بیشتره تازه خودتم میگی با پدرت رو دربایستی داره این کمک میکنه که صحبتها در کمال احترام انجام بشه ولی باید پدرت هم از اون و هم از خانوادش بخوان حضورا بیان منزلتونو باهم صحبت کنید تا یه نتیجه درست بگیرید


  7. 2 کاربر از پست مفید گیسو کمند تشکرکرده اند .

    mohi (شنبه 02 اسفند 93), سوده 82 (شنبه 02 اسفند 93)

  8. #65
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 09 آبان 99 [ 11:16]
    تاریخ عضویت
    1392-10-21
    نوشته ها
    406
    امتیاز
    13,219
    سطح
    74
    Points: 13,219, Level: 74
    Level completed: 93%, Points required for next Level: 31
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    11

    تشکرشده 547 در 219 پست

    Rep Power
    74
    Array
    خانوادم ارومن خودشون نميرن به همسرم بگن بيا عروسي بگير

    طرز فكر درست يا غلط نميدونم اونا ميخان خودش بياد و بگه و يا خانوادش

    نميخاد بياد تكليفو معلوم كنه از وضعيتي كه توشه راضيه و بحرف هيچكس نميكنه

    پدرش گفته هر چي خودش بگه خودشم كه ...

    نميدونم اين بي خبري ازش كارو بهتر ميكنه يا نه.

    ولي من هفته بعد بايد براي كاري برم اونجا

    نميدونم چيكار بكنم
    ویرایش توسط Sahar51 : دوشنبه 04 اسفند 93 در ساعت 00:39

  9. #66
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط Sahar51 نمایش پست ها
    خانوادم ارومن خودشون نميرن به همسرم بگن بيا عروسي بگير
    خانواده ات منفعلند.
    خودت هم رفتارت شبیه خانواده ات هست.

    خودش بیاد و بگه یعنی چی؟
    سه ساله شما را عقد نگه داشته و آزار می ده، نشستید که خودش تصمیم بگیره کی شکنجه را تمام کنه؟
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  10. 4 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    (آسمانی آبی) (دوشنبه 04 اسفند 93), mohi (دوشنبه 04 اسفند 93), گیسو کمند (دوشنبه 04 اسفند 93), سوده 82 (دوشنبه 04 اسفند 93)

  11. #67
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 مهر 01 [ 02:59]
    تاریخ عضویت
    1393-11-15
    نوشته ها
    823
    امتیاز
    34,196
    سطح
    100
    Points: 34,196, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    3,683

    تشکرشده 2,882 در 761 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    235
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط شیدا. نمایش پست ها
    خانواده ات منفعلند.
    خودت هم رفتارت شبیه خانواده ات هست.

    خودش بیاد و بگه یعنی چی؟
    سه ساله شما را عقد نگه داشته و آزار می ده، نشستید که خودش تصمیم بگیره کی شکنجه را تمام کنه؟
    خانواده شما آروم نیستن و اصلا به این رفتار آرامش نمیگن بلکه صلب آرامش بیشتر بهش میاد. چقد راحت با این موضوع که بعد از 3 سال خانوادت ازش نخوان و همینطور بلا تکلیف بمونی کنار اومدی، فردا هم اگه بری سرزندگیت

    با بدتر از اینها همینطور فقط کنار میای و در کنارشم میسوزی چون رفتارت شبیه سوختنه نه ساختن.

  12. #68
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 09 آبان 99 [ 11:16]
    تاریخ عضویت
    1392-10-21
    نوشته ها
    406
    امتیاز
    13,219
    سطح
    74
    Points: 13,219, Level: 74
    Level completed: 93%, Points required for next Level: 31
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    11

    تشکرشده 547 در 219 پست

    Rep Power
    74
    Array
    شيداي عزيزم خيلي خوشحال شدم كه دوباره اومدين بهم سر زدين

    قرباني عزيز ممنونم از شما هم .

    با خودم ميگم اگه يوقت خانوادم برن اينو بهش بگن غرور من شكسته ميشه و سركوفت ميزنه هميشه بهم

    اون اصلا نميخاد حتي حاضر نيست بهم فكر بكنه

    تنهايي و با اينو اون بودن بهش خوش گذشته

    من هفته بعد ميخام برم اونجا چطوري باهاش برخورد كنم ، ؟؟؟؟


    چند هفته قبل كه اونجا بودم خوب بود شب تا صبح باهام بيدار بود از نظر احساسي ...
    رفتارش معمولي بود نه زياد خوب ولي اونقدرا هم زننده نبود

    شما از اين رفتارا چه برداشتي ميكنيد ، ميگه هروقت پول خاستي هرچقد بهم بگو بهت ميدم

    در حال حاضر اون تمام سرمايشو از دست داده و به اون چيزاي ارماني كه هميشه فكر ميكرد نرسيده و از طرفي سركوب شده همه ي ارزوهاش

    و داره با بدبختي پول در مياره و متاسفانه همه چيزو تو پول ميبينه

    وقتايي كه پول تو دست و بالش بود رفتارش خيلي خيلي خوب بوود و برعكس وقتي پول نداشت به همون اندازه عصبي و بي حوصله

    با توجه به رفتاراي ايشون شما چه نتيجه اي ميگيريد

    بنظر شما واقعا منو نميخاد ؟؟؟

  13. #69
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 12 مهر 96 [ 14:20]
    تاریخ عضویت
    1393-11-14
    نوشته ها
    113
    امتیاز
    6,278
    سطح
    51
    Points: 6,278, Level: 51
    Level completed: 64%, Points required for next Level: 72
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    1,296

    تشکرشده 173 در 70 پست

    Rep Power
    29
    Array
    سلام سحر جان
    عزيزم من كه فكر نميكنم نخواستني در كار باشه همسرت شما به قول خودت چون آرمان گراست نميتونه تو شرايط سخت با خودش كنار بياد و خيلي زود كم مياره...
    من فكر ميكنم اگه خانوادت برن جلو و تكليفت و روشن كنن بهترين راه حله اگه فقط 1% احتمال داشته باشه كه بگه نميخوادت حداقل به اين آرامش ميرسي كه تكليفت توو زندگي روشن شده و ديگه ميدوني چه جوري بايد تصميم بگيري ولي من كه فكر نميكنم نخواستني در كار باشه چون اگه نميخواست خيلي زودتر از اينا قيدتو از همه نظر ميزد وگرنه چه لزومي داره نگران خرج و مخارج كسي باشه كه نميخوادش يا تتا صبح باهات بيدار باشه همه ي اينا شايد كوچيك و كم باشه اما دلايلي خوبي واسه اينكه بهت ثابت بشه همسرت هنوز تورو دوست داره و ميخواد...
    پس عزيزم هرجور شده خانوادتو راضي كن تا تكليفت و روشن كنن چون به اندازه ي كافي بلاتكليف بودي يا رومي رومي يا زنگي زنگي...
    از خدا ميخوام كه يه روزي بياي اينجا و توو همين صفحه پست بذاري كه داري واسه مراسم عروسيت آماده ميشي...
    فقط قوي باش و به چيزاي خوب فكر كن همين....
    خدارو هم فراموش نكن

  14. #70
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 مهر 01 [ 02:59]
    تاریخ عضویت
    1393-11-15
    نوشته ها
    823
    امتیاز
    34,196
    سطح
    100
    Points: 34,196, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    3,683

    تشکرشده 2,882 در 761 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    235
    Array
    سحر شما شما دقیقا دنبال چی هستی؟

    یه مهر تایید از طرف همسرت که بگه میخوادت و دوباره بهت محبت کنه

    خوب آخرش چی ؟ این مهر تاییدم فرضا گرفتی ، بازم اون یه شهر دیگه و شما یه جای دیگه ، خونه پدرت!

    تا کی؟ کی همسرت میخواد به آرمانهاش برسه که تصمیم بگیره بره سر خونه زندگیش؟

    هر آرزو و یا برنامه ریزی که داشته حالا بعد از 3 سال همش بهم ریخته حاضری بازم 1سال یا چندسال وایسی که اون دوباره پولاشو جمع کنه؟ وقتی 100میلیون پول داشت رفت و سرمایه اشو از دست داد حالا که پولی هم نداره با

    دست خالی چقد طول میکشه باز پول جمع کنه؟

    فرض کنیم الان شما اون مهر تایید رو از همسرت گرفتی (تنها چیزی که به نظر میاد دنبالشی) بعد تصمیم گرفتی حالا که فهمیدی دوستت داره صبر کنی بازم به اوضاع مالیش سروسامان بده :

    1: همسرت میخواد شما صبر کنی تا دوباره اوضاع مالیش روبه راه شه و این به روش خودشه یعنی یک شبه پول دار شدن که احتمال شکست در اون زیاده و از طرفی همسرت با 100میلیون رفت همه رو از دست داد حالا با دست خالی

    چهطوری میخواد پول جمع کنه ؟ چقدر زمان میبره؟

    2:شما همین طور بلاتکلیف موندی 3 سال هست خونه پدرتون هستید و از همسرتون نخواستین تکلیف زندگی مشترکتونو روشن کنه غرورتون نشکست؟ صدبار توی همینجا نوشتین که من له شدم من شکستم من داغونم و از این گذشته

    همه ی عروس دامادها از داماد و خانوادش میخوان که برنامه عروسی را بهشون بگن ، و این هییییچ ربطی به شکستن غرور و این فکرهای بچه گانه نداره و اصلا ربطی هم نداره ، واقعا حرفتون مسخره بود که من میترسم بابام به

    همسرم بگه بیاید بگید برنامتون چیه تاریخ عروسی مشخص بشه غرور عروس میشکنه!!!

    3: مگه شما نبودی که میگفتی عید از روبرو شدن با فامیل بیزارم نمیدونم جوابشونو چی بدم ، خوب همسرت نمیخواد تاریخ عروسی رو معلوم کنه شما هم در عمل موافقت میکنی و فقط میخوای ازش مطمئن شی که دوست داره همین

    پس حالا حالا ها باید صبر کنی پس سال بعد و با این روند احتمالا سالهای بعد جواب فامیلو چی میدی؟به قول خودت

    4: چه تضمینی هست تا همسرت خودش سرش به سنگ بخوره و از هنگ خارج شه و بیاد تاریخ عروسی و خلاصه برنامه اشو بگه ، تو.ی این فاصله طولانی دوباره بینتون دوری نیافته ؟ وضعیت از اینم خرابتر نشه؟ چه تضمینی هست

    با اینهمه دوری که مثلا همش واسه غرور شماست دوباره همسرت دچاره یه شوک جدید نشه درگیر مشکلات جدید نشه؟ مگه اون موقع که باهمدیگه خیییلی خوب بودین و تازه اول راهتون بود فکر میکردی راببطت به اینجا برسه؟

    الانم چرا فکر میکنی ما بهت بگیم همسرت دوست داره و همسرتم این رو بگه دیگه همه چی درست شده و هیچ خطری نیست و شما میتونی به هر قیمتی بلاتکلیف بمونی و غرورت نشکنه.


    دختر خوب بشین پیش خودت به جای رویاپردازی با واقعیت روبرو شو یعنی یه لیست بنویس از چیزایی که میخواهی و مقابلش راه رسیدن به هر کدومو توی عالم واقعی بنویس بعدش اون راهها رو انجام بده اگه نتیجه نگرفتی بعدش

    کمک بخواه.

    مثلا خواسته 1: تاریخ عروسیم معلوم شه راه حل: خانواده ها و همسرم حضورا صحبت کنن

    خواسته 2: همسرم از این دوستای بد و اطرافیانش دور بشه راه حل: دوری ازون محیط و نزدیک شدن به من راه حله راه حل: باید یا من برم اونجا زندگی کنم یا همسرم کارشو بیاره به محل زندگیمون

    خواسته سوم: توجه همسرم به من و ابراز علاقه راه حل : فاصله بینمون کم شه راه حله راه حل: باید باهم گفتگو کنیم و حتما حرفاشو بگه + فاصله مکانی از بین بره + فاصله زمانی از بین بره

    راستی تو که داری میری اونجا مطالبی که فکر میکنی با خوندنش بتونه به خودش کمک کنه رو هم ببر / مثلا زندگی هدفمند دکتر فرهنگ تصویری اش رو از خانه تحول بخر ببر میتونی فکر کنم انسان موفق یا زندگی


    موفق باشه اونو بخری که توش هم زندگی هدفمند هست هم انسان موفق هم فلسفه نماز و خیلی چیزای دیگه
    ویرایش توسط گیسو کمند : سه شنبه 05 اسفند 93 در ساعت 10:30

  15. 2 کاربر از پست مفید گیسو کمند تشکرکرده اند .

    mohi (سه شنبه 05 اسفند 93), سوده 82 (سه شنبه 05 اسفند 93)


 
صفحه 7 از 12 نخستنخست 123456789101112 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. ،،اخلاق و عادات بد روزمره من ،،یه روزمرگی بیخود
    توسط ARAM-ESH در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 24
    آخرين نوشته: پنجشنبه 16 مرداد 93, 16:33
  2. مشخص نمودن میزان اضافه وزن یا کمبود وزن(bmi)
    توسط keyvan در انجمن علمی و آموزشی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: جمعه 02 تیر 91, 14:02
  3. همسرم روزه نمیگیرد چه برخوردی با او داشته باشم
    توسط ghalam63 در انجمن طــــــــرح مشکلات خانواده: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 23
    آخرين نوشته: شنبه 09 مهر 90, 14:57
  4. نظر در مورد وزن همسر
    توسط sina.sina11 در انجمن سایر سئوالات مربوط به ازدواج
    پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: چهارشنبه 12 مرداد 90, 04:12

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 05:48 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.