به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 12 نخستنخست 1234567891011 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 111
  1. #11
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 02 آذر 94 [ 23:10]
    تاریخ عضویت
    1393-10-24
    نوشته ها
    31
    امتیاز
    1,185
    سطح
    18
    Points: 1,185, Level: 18
    Level completed: 85%, Points required for next Level: 15
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    19

    تشکرشده 66 در 28 پست

    Rep Power
    0
    Array
    خیلی محکم باهاش حرف بزن.مثه کسایی که واسشون جدایی مهم نیستخواهش و تمنا نکنی التماس نکن .نگی چرا جوابمو نمیدی و ازین حرفا.بگو تکلیف باید مشخص شه.ولی بنظرم اگه پدرت زنگ میزد به پدر ومادرش و تکلیفتو مشخص میکرد.بهتر ازینه که تو پاشی بری پیشش.اینقد نگران نباش عروسی که نکردی عقدی.من جای تو بودم اگه واقعا مطمینی دختر میاره.ازش.مدرک میگرفتم.حالا خود دانی

  2. کاربر روبرو از پست مفید asemene.abi تشکرکرده است .

    marta (دوشنبه 13 بهمن 93)

  3. #12
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 30 بهمن 95 [ 03:03]
    تاریخ عضویت
    1393-8-19
    نوشته ها
    128
    امتیاز
    4,848
    سطح
    44
    Points: 4,848, Level: 44
    Level completed: 49%, Points required for next Level: 102
    Overall activity: 10.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    716

    تشکرشده 189 در 74 پست

    Rep Power
    30
    Array
    دوست عزیز امیدوارم مشکلاتت هرچه زودتر حل بشه وبه ارامش برسی کار خوبی کردی خواستی تکلیفتو روشن کنی
    با ارزوی خوشبختی

  4. #13
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 09 آبان 99 [ 11:16]
    تاریخ عضویت
    1392-10-21
    نوشته ها
    406
    امتیاز
    13,219
    سطح
    74
    Points: 13,219, Level: 74
    Level completed: 93%, Points required for next Level: 31
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    11

    تشکرشده 547 در 219 پست

    Rep Power
    74
    Array
    ميرم ببينم چي ميشه دعا كنيد دفعه بعد كه ميام
    با خوشحالي باشه
    خسته ام
    محكم باهاش حرف ميزنم قوي

  5. 2 کاربر از پست مفید Sahar51 تشکرکرده اند .

    واحد (یکشنبه 12 بهمن 93), میشل (چهارشنبه 08 بهمن 93)

  6. #14
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 09 آبان 99 [ 11:16]
    تاریخ عضویت
    1392-10-21
    نوشته ها
    406
    امتیاز
    13,219
    سطح
    74
    Points: 13,219, Level: 74
    Level completed: 93%, Points required for next Level: 31
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    11

    تشکرشده 547 در 219 پست

    Rep Power
    74
    Array
    سلام من رفتم اونجا خيلي عادي بود و كاملاً بي تفاوت اصلا براش مهم نبودم
    بهش گفتم حرفامو گفت اصلا برام مهم نيست هيييييچي نگفت جوابمو نداد
    فقط ميدونم ازين ناراحت بود كه چرا بهش تو اين مدت زنگ نزدم

    گفت از الان به بعدم قضيه مث همين ٤٠ روزه نبابد بهم زنگ بزني نمييييدونم واقعا چيكار كنم
    گفتم به بابام ميخام بگم گفت نه حوصله نصيحت ندارم الان برگشتم بدون هيچ نتيجه اي

  7. #15
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 14 اردیبهشت 94 [ 11:25]
    تاریخ عضویت
    1393-5-14
    نوشته ها
    48
    امتیاز
    1,125
    سطح
    18
    Points: 1,125, Level: 18
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 75
    Overall activity: 7.0%
    دستاوردها:
    3 months registeredTagger First Class1000 Experience Points
    تشکرها
    196

    تشکرشده 79 در 29 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام عزیزم

    حوب من متوجه نشدم . پس نتیجه سفرت چی شد؟ رفتی اونجا هیچ صحبتی نکردین؟
    ببین اگه واقعا مطمئنی که همسرت بهت خیانت میکنه بنظر منم یه تصمیم درست و منطقی بگیر . تا اونجایی که من دیدم اکثر مردایی که این مشکل و دارن تو ذاتشونه و معمولا درست بشو هم نیستن شاید بدونه تو فهمیدی و یه مدت بزار کنار ولی خوب دوباره برمیگردن چون قبح قضیه براشون ریخته . باز هم تاکید میکنم اگر مطمئنی . زندگی که یه روز دو روز نیست گلم یه عمره باید قاطع باشی یا قبولش کن و دیگه خودخوری نکن و بساز و خودتو وفق بده یا یه تصمیم درست بگیر.
    یه پایان تلخ بهتراز یه تلخی بی پایانه
    اینقدرم بخاطر دیگران زندگی نکن عزیرم . شما هنوز تو دوران طلایی هستین اوضاعتون اینه 10 سال دیگه قرار چی بشه؟
    یعنی چی که بخاطر محیط کارتو موقعیت اجتماعیت نمیتونی تصمیم بگیری مگه یه ادم چندبار بدنیا میاد که همون یبارم بخواد برای دیگران زندگی کنه؟ زندگی اینقدر مشکلات داره که بنظرم تنها امید و محرکش عشق و علاقه به همسر و امید به آیندست اگه تو ته دلت از همسرت دل چرکین باشی و بهش اعتماد نداشته باشی چجوری میخوای این راه سخت و طولانی رو باهاش طی کنی؟؟؟؟

    البته من تو همین سایتمون کم ندیدم خانمهایی که شرایط شوهراشون تقریبا مثل همسر شماست و حتی خیلی خیلی بدتر و دارن باهاش زندگی میکنن و از خود گذشتگی میکنن البته اونا بچه دارن معمولا .خوب مجبورن یجوری خودشونو توجیه کنن و بمونن ولی شما هنوز عروسی نکردی عزیزم

    یه تصمیم درست بگیر و راهتو مشخص کن

  8. کاربر روبرو از پست مفید marta تشکرکرده است .

    هم آوا (دوشنبه 13 بهمن 93)

  9. #16
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 07 اردیبهشت 95 [ 12:20]
    تاریخ عضویت
    1393-4-30
    محل سکونت
    آلمان
    نوشته ها
    247
    امتیاز
    11,685
    سطح
    71
    Points: 11,685, Level: 71
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 365
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassOverdrive1 year registered10000 Experience Points
    تشکرها
    3,178

    تشکرشده 1,387 در 220 پست

    Rep Power
    74
    Array
    سلام خانومی،
    نمیدونم تاپیکهایه منو خوندی یا نه،منم جدای خیلی سختی داشتم،6 ماه جدای با یه دختر 4 ساله،خیلی سخت بود،خیلییی!
    ولی از تک تک دوستان تو همدردی راهنمایی گرفتم و عملیشون کردم!
    اتفاقا من با این جدای قوی شدم، محکم و دیگه از هیچی نمیترسم،چون میدونم هر چی هست صلاح خداست!
    من بهت توصیه میکنم همسرت رو رها کنی و فقط وفقط به خودت برسی،توی این تالار پر از مطالبی که میتونی با چند بار خوندن و تمرین کافی اعتماد بنفست رو بالا ببری! شما اصلاً دیگه دنبالشون رو نگیر! الان باید اول خودتو محکم کنی که بتونی هم با زندگی دوباره با همسرت و هم طلاق بدونه اینکه خودتو داغون کنی کنار بیای!
    یعنی باید بتونی احساسات رو کنترل کنی نه احساسات تورو کنترل کنند!

    موفق باشی خانومی
    آرزو دارم،
    فاصله نباشه بین تو و تمام احساس های خوبت
    تو باشی و شادی باشه و یه دنیا سلامتی
    و امضاء خداوند بزرگ پای
    تمام آرزوهایت

  10. 4 کاربر از پست مفید سوده 82 تشکرکرده اند .

    lalejam (سه شنبه 05 خرداد 94), واحد (دوشنبه 13 بهمن 93), هم آوا (دوشنبه 13 بهمن 93), zendegiye movafagh (دوشنبه 13 بهمن 93)

  11. #17
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 09 آبان 99 [ 11:16]
    تاریخ عضویت
    1392-10-21
    نوشته ها
    406
    امتیاز
    13,219
    سطح
    74
    Points: 13,219, Level: 74
    Level completed: 93%, Points required for next Level: 31
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    11

    تشکرشده 547 در 219 پست

    Rep Power
    74
    Array
    ممنونم از راهنمايياتون
    بله من رفتم پيشش خيلي حرف زدم ولي تمامشو يا با بي منطقي جواب داد يا اصلا جواب نداد

    گفت حوصله بحث ندارم حوصله كل كل ندارم كار دارم گرفتاري دارم اصلاً بهم زنگ نزن فقط وقتي كار داشتي اس بده اونم كار ضروري در غير اينصورت اصلا
    گفت مشكلات كارم زياده حوصله ندارم باهات حرف بزنم تو برا خودت زندگي كن من برا خودم، ميخام تنها باشم
    انگار قهر طولاني اينو جري تر كرده و بهتر به كاراش ميرسه
    به نظر شما اگه كامل تركش كنم درست كردن رابطه سخت تر نميشه دوباره

  12. #18
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 27 دی 94 [ 15:13]
    تاریخ عضویت
    1393-9-16
    نوشته ها
    42
    امتیاز
    1,959
    سطح
    26
    Points: 1,959, Level: 26
    Level completed: 59%, Points required for next Level: 41
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    149

    تشکرشده 136 در 40 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام سحر51،
    به نظر میرسد شما بیشتر به همدلی بها میدهید و گرنه اگر به خود رجوع کنید می بینید از ابتدا آگاهانه یا ترجیحاً نا خودآگاهانه همه آنچه را که امروز مسئله است دانسته پذیرفته اید. اما میخواهم به شما بگویم که هیچگاه محکوم ابدی یک محاسبه نبوده و نیستید. در واقع به عنوان فردی خلاق میتوانید نقش هر بازه از این بازی را بارها به سبک و سیاقی رساتر و دلنشین تر از قبل رقم زده بر هم بزنید، لیکن آنچه را که می آفرینید خوب ببینید و با شهامت پایش را امضا بزنید.

  13. 3 کاربر از پست مفید تروولث تشکرکرده اند .

    lalejam (سه شنبه 05 خرداد 94), هم آوا (دوشنبه 13 بهمن 93), سوده 82 (دوشنبه 13 بهمن 93)

  14. #19
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 15 اردیبهشت 98 [ 11:03]
    تاریخ عضویت
    1390-5-13
    نوشته ها
    47
    امتیاز
    6,210
    سطح
    51
    Points: 6,210, Level: 51
    Level completed: 30%, Points required for next Level: 140
    Overall activity: 10.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    27

    تشکرشده 70 در 35 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    به نظر من شما 3 سال از عمرتو صرف این آقا کردی. خوب
    حالا باید ببینی آیا این آقا ارزش اینو داره که مابقی عمرت رو هم صرفش کنی یانه؟
    آیا باید به خاطر 3 سال مابقی عمرت رو هم از دست بدی؟
    آیا فکر میکنی این آقا تغییر میکنه؟
    آیا تو منصف تری یا اون آقا؟
    آیا تو با وجدان تری یا اون آقا؟
    آیا تو حیفی برای ایشون یا ایشون حیفند برای شما؟
    بچه ای که ناخنش رو میخوره به یه کار بد عادت کرده.یکی باید به اون بچه کمک کنه تا اون عادت بدشو ترک کنه. شما هم به این آقا و این مدل زندگی عادت کردی . فقط همین. وقتی عادتو بذاری کنار میبینی که چقدر الکی بهانه عادتهای اشتباهتو میگرفتی.
    این نظرو با توجه به پستهایی که گذاشتی و چند وقته درگیرشی برات گذاشتم. تو خوبی تو محترمی و تو انسانی. شایسته خوبیها هستی. برای خودت ارزش قایل شو.

  15. 4 کاربر از پست مفید فردیس تشکرکرده اند .

    کیت کت (دوشنبه 13 بهمن 93), هم آوا (دوشنبه 13 بهمن 93), رها68 (چهارشنبه 15 بهمن 93), سوده 82 (دوشنبه 13 بهمن 93)

  16. #20
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 05 مرداد 95 [ 13:43]
    تاریخ عضویت
    1393-11-13
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    884
    سطح
    15
    Points: 884, Level: 15
    Level completed: 84%, Points required for next Level: 16
    Overall activity: 5.0%
    دستاوردها:
    1 year registered500 Experience Points
    تشکرها
    0
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array
    سلام خانمی
    من هم شرایط مشابه شما رو داشتم
    خودم رو خیلی کوچیک کردم
    فرزند آخر بودن و بسیار وابسته به خانواده
    خیلی سعی کردم خودم رو وفق بدم با شرایطشون
    اما در کمال ناباوری 4 ماه بعداز ازدواج گذاشتن رفتن و 2 ماه نبودن
    بعد که برگشتن 1 ماه موندن و دوباره رفتن
    الان هم برای طلاق اقدام کردن


 
صفحه 2 از 12 نخستنخست 1234567891011 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. ،،اخلاق و عادات بد روزمره من ،،یه روزمرگی بیخود
    توسط ARAM-ESH در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 24
    آخرين نوشته: پنجشنبه 16 مرداد 93, 16:33
  2. مشخص نمودن میزان اضافه وزن یا کمبود وزن(bmi)
    توسط keyvan در انجمن علمی و آموزشی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: جمعه 02 تیر 91, 14:02
  3. همسرم روزه نمیگیرد چه برخوردی با او داشته باشم
    توسط ghalam63 در انجمن طــــــــرح مشکلات خانواده: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 23
    آخرين نوشته: شنبه 09 مهر 90, 14:57
  4. نظر در مورد وزن همسر
    توسط sina.sina11 در انجمن سایر سئوالات مربوط به ازدواج
    پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: چهارشنبه 12 مرداد 90, 04:12

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 08:34 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.