سلام دوستان
ممنون می شم اگه راهنمایی کنید.
- راستش برادرم حدوده سه سال پیش با یه دختر خانمی عقد کرد، عروسمون خیلی ساده بود و اصلا از آیین همسرداری چیزی نمی دونست، این شد که تو این سه سال همش جر و بحث و دعوا بود. خوده عروسمون تا دعواشون می شد پای خانواده ها رو می کشید وسط و خلاصه بساطی داشتیم.
- داداشم چندین جلسه بردش مشاوره و کتاب بهش می داد بخونه و از این جور کارها!
- از طرف دیگه، داداشه من خیلی کینه ای هستش و اگه با یه نفر لج بشه، حالشو جا میاره!
- از یه طرف دیگه، داداشم، یه باجناق پولدار داره که خانواده ی عروسمون، خیلی بهش احترام می ذارن و خیلی بین اون و برادرم تفاوت گذاشتن. پدره عروسمونم یه قولی به داداشم داد که بعد زد زیرش و داداشم حسابی از این خانواده متنفر شد!
- تا دو سال اول داداشم حرف طلاق نمی زد، اما بعدش گفت می خوام جدا شم، که با اصرار بقیه هر سری آشتی می کرد و یه مدت آشتی و دوباره روز از نو روزی از نو.
- تا این که سه ماه پیش عروسی کردن (بعد از سه سال) و رفتن سره خونه زندگیشون.
- عروسمون تقریبا عاقل شده و بسیار از رفتار گذشتش پشیمون
اما داداشم حسابی از این خانواده متنفر شده و حالت انتقام بهش دست داده و می خواد انتقام بگیره!
اومده خونمون و می گه می خوام طلاقش بدم! و می گه چون دوسش ندارم دیگه و ازش زده شدم می خوام طلاقش بدم! اما بعضی وقت ها توی صحبت هاش می گه یه حالی از پدر و مادرش بگیرم!
داداشم در حالت عادی نیست، یعنی نفرت تمام وجودش رو گرفته!عصبی شده و با همه دعوا می کنه!
طبق معمول خانواده دارن راضیش می کنن آشتی کنه! به نظر شما ما که اطرافیانش هستیم چی کار می تونیم بکنیم؟
علاقه مندی ها (Bookmarks)