به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 10
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 14 فروردین 94 [ 19:00]
    تاریخ عضویت
    1393-8-23
    نوشته ها
    10
    امتیاز
    385
    سطح
    7
    Points: 385, Level: 7
    Level completed: 70%, Points required for next Level: 15
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    3

    تشکرشده 10 در 6 پست

    Rep Power
    0
    Array

    کنار اومدن با جدایی موقت

    سلام
    نمیدونم از کجا شروع کنم مشکلم رو مطرح کنم...
    بنده یه پسر 23 ساله هستم. دو سال پیش با دختر یکی از آشناها روبرو شدم و از همون ابتدا به سمت هم جذب شدیم.
    مساله عشق در یک نگاه و از این حرفا نبود اصلا. بخاطر فضای بازی که توی خانواده وجود داشت ما تونستیم با هم در ارتباط باشیم و همدیگه رو بشناسیم... با خانواده بارها بیرون رفتیم بارها به خونه‌ی هم بصورت خانوادگی رفت و آمد داشتیم و در همه‌ی این‌ها ما راحت با هم در ارتباط و صحبت بودیم. همه هم متوجه بودن که ما به هم علاقه پیدا کردیم و حمایت میکردن اما خب هنوز برای اینکه بخوایم ازدواج کنیم زود بود. البته پدرهامون از ارتباط ما خبر نداشتن ولی بقیه مثل مادر و... حامی بودن.
    رابطه‌ی ما کم کم حالت شخصی به خودش گرفت و دیگه از طریق موبایل و راه‌های ارتباطی مختلف با هم بودیم. محبت زیادی بین‌مون شکل گرفته بود که خدا رو شکر بر مبنای شناخت بود و خیالمون رو راحت میکرد. بحث و اختلاف و دعوا هم داشتیم ولی خب جدی نبودن چندان. هیچوقت همدیگه رو به چشم دوست دختر دوست پسر نگاه نکردیم و هر دو حساب زندگی داشتیم. بدی ها و خوبی‌های همدیگه رو فهمیده بودیم و همدیگه رو انتخاب کرده بودیم. یه سری حد و مرزهای مشخصی داشتیم؛ با هم تنها بیرون نمیرفتیم و جلوی دیگرانی که خبر نداشتن بهانه دست کسی نمیدادیم.
    این جریان ادامه پیدا کرد تا چند ماه پیش که همون کسایی که خبر داشتن و حامی بودن شروع کردن به صحبت با ما که ارتباط شما الان به صلاح نیست و میتونه به درس یا کارتون ضربه بزنه... من مشغول به کار هستم و ترم آخر دانشگاه رو هم دارم میگذرونم.
    گفتند که تا زمانی که بصورت رسمی اقدام میشه باید ارتباط‌تون قطع بشه به همه شکل... از همون موقع به کلی ارتباط ما قطع هست و نه ارتباط دیداری وجود داشته نه تماس تلفنی نه متنی و هیچی.
    این جریان تا تابستون امسال که ما برای صحبت و نشون کردن و... اقدام کنیم ادامه خواهد داشت. هرچند بعدشم من باید برم سربازی و برگردم.
    من بعد این مساله خیلی به هم ریختم بخاطر اینکه شدیدا وابسته بودیم. البته فکر میکنم اون بهتر کنار اومده و تو آخرین ارتباط از این میگفت که نگرانی ندارم و به هم میرسیم و... همینم ناخواسته منو آزار میده چون شخصیت مغروری دارم.
    اما من به کلی افسرده شدم و حالت‌های وسواسی پیدا کردم. بیشتر اوقات احساس غمگینی دارم و هیچی برام قشنگی نداره همیشه دلتنگم و دلگرفته و نگران. به کار و درسم داره ضربه میخوره.
    گرچه تماسی برقرار نمیکنم اما مرتب وضعیت آنلاین و آفلاینش رو چک میکنم و مفهوم چیزایی که به اشتراک میذاره رو بررسی میکنم. همه‌ش این سوال داره مغزم رو میخوره که اون به یادم هست؟ نکنه اصلا دلتنگم نباشه... چرا اون از اینکه جدامون کردن اینطور اذیت نشد نکنه ضربه بخورم... نمیگم اون اصلا اذیت نشد ولی مسلما جوری هست که در ظاهر همه چی اوکی هست و خانوادش فکر میکنن کاملا کنار اومده. چطور اون انقدر ساده حرف خانواده ش شد و حتی خودش گفت به صلاح نیست الان رابطه مون هرچند که ابراز علاقه میکرد و مشخصه که انتخابش منم اما حس بدی مثل پس زده شدن دارم و با خودم حس میکنم همه اینا رو گفته که موافقت کنم با قطع رابطه... هرچند از اول اون بود که ابتدا ابراز علاقه کرد.

    اگر جوری بود که یه شکست بود و باید الان فراموشش میکردم شاید ساده‌تر بود اما نمیتونم احساسی رو تو دلم بکشم یا فراموشش کنم چون کمتر از یک سال دیگه قراره رسمی اقدام بشه. شایدم بیشتر طول بکشه و اصلا بشه چند سال که واقعا دیوونه‌م میکنه این یکی فرض. نمیدونم چیکار کنم....
    ببخشید طولانی شد ولی خواستم ابعاد مساله مشخص بشه با توضیحاتم. خیلی ممنون میشم اگر کسی بتونه کمکی بکنه.

  2. 2 کاربر از پست مفید cyrus.m تشکرکرده اند .

    ali -guilan (جمعه 23 آبان 93), بانوی تیر (جمعه 23 آبان 93)

  3. #2
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    درود

    به سایت همدردی خوش آمدید
    معیارهای شما برای انتخاب همسر چیس؟برا اساس اولویت بنویسید و با توضیحات
    از خودت شغلی و یا درآمدی پس انداز یداری؟
    خدمت سربازی رفتید؟
    ایشون چند سالشونه ؟
    یکمقدار از خانوادها بیشتر بنویس تا بیشتر آشنا بشیم و بهتر بتوانیم راهنمایی کنیم
    آیا پیش مشاور رفتید

    در آخر بنده بعنوان یه فرد متاهل به این نتیجه رسیدم بهتره توی این مورد خاص از بروز رفتارهای هیجانی و احساسی بشدت خودداری کنیم و اندکی صبور باشیم و عاقلانه تر به مسائل نگاه کنیم.فعلا بهترین کار توسط دوتا خانواده انجام شده بهتره تا وقتی اقدام رسمی انجام نشده شما شرایط ازدواج را اماده کنید و بدور از احساست هیجانی دوطرف و خانواده ها تصمیم گیری کنند.حتما به مشاور مراجعه کنید.شناخت رسمی باشه و از مسیر درستش پیش بره خیلی بیشتر احتمال موفقیت در آینده وجود داره

    مقالات بالا را مطالعه کنید.
    دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
    ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
    ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
    ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
    ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
    در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
    ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !

  4. 3 کاربر از پست مفید khaleghezey تشکرکرده اند .

    ali -guilan (جمعه 23 آبان 93), فرهنگ 27 (شنبه 24 آبان 93), واحد (سه شنبه 27 آبان 93)

  5. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 14 فروردین 94 [ 19:00]
    تاریخ عضویت
    1393-8-23
    نوشته ها
    10
    امتیاز
    385
    سطح
    7
    Points: 385, Level: 7
    Level completed: 70%, Points required for next Level: 15
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    3

    تشکرشده 10 در 6 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ممنون از پاسختون. سعی میکنم یکی یکی به سوالات جواب بدم.
    معیارهای من : نزدیکی فرهنگی، مذهبی و مالی - اهمیت شخص به عواطف توی زندگی - وضع تحصیلی مناسب - تناسب خانواده‌ها - سازگاری شخصیت و روحیات دو طرف - زیبایی و طرز پوشش و موارد از این دست هستن. البته که آدم همیشه به پرفکت نمیرسه و مثلا میان ما دو نفر بخاطر شخصیت مشابه و غروری که داشتیم گاهی بحث‌هایی پیش میومد که خوشبختانه همیشه چارچوب حرمتی حفظ میشد و با هم حلش میکردیم و اگرچه نگران میشدیم از اینکه نکنه تضادی هست ولی هیچوقت تصور اینکه به درد هم نمیخوریم شکل نمیگرفت. چند ساعت بعدش داشتیم با محبت رفتار میکردیم با هم...
    رابطه‌ی ما با روابطی که توی مقالات مطرح میشن متفاوت بوده. رابطه مخفی دوست دختر پسری نبوده و همه چی با اطلاع خانواده‌ها و با حد و مرز بوده. هرچند گاهی توی فرصت‌ها ابراز احساسات فیزیکی هم وجود داشته که وابستگی رو بیشتر کرده.
    خودم شغل دارم توی یه شرکت و پس اندازی هم دارم که البته برای اینکه بخوام همه چی دار باشم کافی نیست ولی از پس مخارج زندگی میتونم بر بیام.
    خدمت سربازی نرفتم و پیش پام هست برای همین میخواستم تابستون قبل از رفتن سربازی اقدام بشه و بعدش من خدمت رو برم و برگردم که عقد و اینا صورت بگیره.
    ایشون 20 سالشونه
    خانواده‌ها فرهنگی هستن اما خب تا حدود زیادی به سنت پایبندن...
    خیر مراجعه به مشاور وجود نداشته.. به چه منظوری؟

    ممنون بابت مقاله‌ها... اما در هر صورت این رابطه الان قطع شده و من با مواردی که گفتم از نظر روحی دست و پنجه نرم میکنم. دلم میخواد بدونم مشکل تصورات من کجاست و اینکه برداشت دیگری از این مساله چی میتونه باشه و چطور باید من با این مساله کنار بیام.
    ویرایش توسط cyrus.m : جمعه 23 آبان 93 در ساعت 14:21

  6. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 14 فروردین 94 [ 19:00]
    تاریخ عضویت
    1393-8-23
    نوشته ها
    10
    امتیاز
    385
    سطح
    7
    Points: 385, Level: 7
    Level completed: 70%, Points required for next Level: 15
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    3

    تشکرشده 10 در 6 پست

    Rep Power
    0
    Array
    دوستان کمک نمیکنن؟ واقعا حالم خوب نیست... همه‌ش حس میکنم باهام بازی شده. حس میکنم هرچی احساسات هم نشون داده از ته دلش نبوده و صرفا چون با من شروع کرده بوده حس مسئولیت داشته و الان بخاطر این تموم شدنه خوشحال هم هست. حالا میبینم که توی پروفایل‌هاش منو نادیده میگیره. وقتی مشکلم رو اینجا گفتم و جوابی نداد کسی به حدی حالم بد شد که بعد چندین ماه پیام دادم و ازش خواستم باهام هروقت تونست تماس بگیره کار خیلی واجبی دارم باهاش... اما اعتنا نکرد. حس میکنم با دلم بازی شده آخه اون بود که همه چی رو شروع کرد.
    با وجود اینکه میگفت به احساسم شک نکن و ما برای همیشه همدیگه رو میخوایم و این حرفا ولی اعتمادم رو از همه چی از دست دادم و همه باورهام شکسته شدن. حس میکنم همش داشته سعی میکرده بخاطر مسئولیتی که حس میکرده و اینکه گزینه خوبی براش هستم با عاشقانه رفتار کردن نگهم داره... ولی قسم حضرت عباس رو باور کنم یا دم خروس رو... کسی که میگفت یه روز بی تو نمیتونم چطور حالا اینطوری شده. من انقدر همه اینا رو صادقانه میدونستم که واقعا کاری با دل خودم کردم که یه روز بدون اون بودن دردناک میشد برام. وگرنه حس میکردم در حق اون بد کردم که حسی به من داره که من نسبت بهش نداشته باشم. اما انگار اون اینطور نبوده...
    حس له شدن و پس زده شدن دارم اما در عین حال انقدر دوستش دارم و میخوامش و دلتنگشم که با خودم میگم نه بابا خل شدی؟

  7. کاربر روبرو از پست مفید cyrus.m تشکرکرده است .

    zendegiye movafagh (شنبه 24 آبان 93)

  8. #5
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دوشنبه 20 دی 00 [ 13:07]
    تاریخ عضویت
    1390-10-20
    نوشته ها
    1,523
    امتیاز
    24,667
    سطح
    95
    Points: 24,667, Level: 95
    Level completed: 32%, Points required for next Level: 683
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,759

    تشکرشده 3,304 در 1,073 پست

    Rep Power
    218
    Array
    سلام
    خب چرا زودتر اقدام نمی کنید ؟
    خب برید خواستگاری
    پشت هر کوه بلند، سبزه زاری است پر از یاد خدا, و در آن باغ کسی می خواند, که خدا هست، دگر غصه چرا ؟

  9. کاربر روبرو از پست مفید zendegiye movafagh تشکرکرده است .

    khaleghezey (شنبه 24 آبان 93)

  10. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 14 فروردین 94 [ 19:00]
    تاریخ عضویت
    1393-8-23
    نوشته ها
    10
    امتیاز
    385
    سطح
    7
    Points: 385, Level: 7
    Level completed: 70%, Points required for next Level: 15
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    3

    تشکرشده 10 در 6 پست

    Rep Power
    0
    Array
    تا تابستون نرسه امکانش وجود نداره باید من مدرکم دستم بیاد و اونم وسط درساش هست فعلا. انقدر هم ذهنم آشفته هست که نمیدونم با چی کنار بیام و با چی نیام...
    گمونم مساله من یا خیلی الکیه یا خیلی پیچیده که کسی نظری نداره با خودم چیکار کنم.
    راستی من حق اشتراک انجمن آزاد رو پرداخت کردم دیروز ولی هنوز اعمال نشده دسترسی... جریانش چیه

  11. #7
    Banned
    آخرین بازدید
    دوشنبه 06 بهمن 93 [ 20:55]
    تاریخ عضویت
    1391-5-22
    نوشته ها
    20
    امتیاز
    1,901
    سطح
    26
    Points: 1,901, Level: 26
    Level completed: 1%, Points required for next Level: 99
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger Second Class1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array
    داداش خوش بحالت کاش منم شرایطم مث تو بود اگه اینجوره قبل سربازی نشون بزار بعد سربازی هم زندگیت شروع کن

  12. #8
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دوشنبه 20 دی 00 [ 13:07]
    تاریخ عضویت
    1390-10-20
    نوشته ها
    1,523
    امتیاز
    24,667
    سطح
    95
    Points: 24,667, Level: 95
    Level completed: 32%, Points required for next Level: 683
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,759

    تشکرشده 3,304 در 1,073 پست

    Rep Power
    218
    Array
    متاسفانه یا خوشبختانه دلیلاتون اصلا قانع کننده نیست
    من به شخصه اگه جای دختر خانوم بودم فکر می کردم دارید می پیچونید
    من عذرخواهی می کنم اما نظر واقعی مو گفتم
    نگفتم برید عقد و عروسی بگیرید که گفتم برید خواستگاری و شرایط خودتون رو عنوان کنید
    چه دلی دارید شما تو این مدت ممکنه خواستگار دیگه ای بیاد و هزار و یک اتفاق دیگه
    پشت هر کوه بلند، سبزه زاری است پر از یاد خدا, و در آن باغ کسی می خواند, که خدا هست، دگر غصه چرا ؟

  13. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 14 فروردین 94 [ 19:00]
    تاریخ عضویت
    1393-8-23
    نوشته ها
    10
    امتیاز
    385
    سطح
    7
    Points: 385, Level: 7
    Level completed: 70%, Points required for next Level: 15
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    3

    تشکرشده 10 در 6 پست

    Rep Power
    0
    Array
    زندگی موفق عزیز شما اگه صحبت های من رو مطالعه کرده باشید بعیده ازتون این حرف...
    اگر دست من بود همین الان پا میشدم میرفتم. خانواده‌ها گفتن الان زمانش نیست و حداقل باید تا تابستون صبر کنید تا ضربه‌ای به درس وارد نشه. حتی خود خانواده‌ی دختر... هیچ تردیدی ندارن از جدی بودن بنده و خانوادم... نه خود دختر خانوم و نه خانوادشون. دختر خانوم خودش میدونه چقدر مصرانه پا پیش گذاشتم.

  14. #10
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 13 آبان 94 [ 00:50]
    تاریخ عضویت
    1392-7-10
    نوشته ها
    65
    امتیاز
    2,069
    سطح
    27
    Points: 2,069, Level: 27
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 81
    Overall activity: 28.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    15

    تشکرشده 51 در 23 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام.دوست عزیز چرا الکی خودتونو اذیت میکنین؟؟ خب اینطورک اسیب بیشتری به درستون میرسه، هردو، فک نمیکنم دختر خانم احساسایی ک شما میگین رو داشته باشم (مخصوصا با حرفی که زده) ولی حدس من اینه که ترجیحش تصمیم منطقی هست که کار خوبی هم هست.
    بنظرم شما بجای اینکه ذهنتونو با این افکار درگیر کنید،خانواده خودتونو متقاعد بکنین که بجای تابستون الان اقدام بکنن (باهمین منطق که اینطور هم داره بدرستون اسیب میرسه ) و اونوقت خانواده ،اگر بصلاحتون باشه، میتونن نظر خانواده دختر رو تغییر بدن .
    این راه منطقی ترین راهه بنظرم ،تا شمام بخایین اقدام بکنین (میشه بعد محرم) دیگه تقریبا میرسین به عید وچند ماه اینوراونور چه فرقی داره؟؟!!!!!


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: دوشنبه 04 اردیبهشت 96, 00:33
  2. درخواست راهنمایی در خصوصی شدت بالای حساسیت بین فردیی (راه حل پرسشنامه کمالگرایی هیل)
    توسط آقای ام در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: پنجشنبه 13 خرداد 95, 19:05
  3. برای گرفتم تصمیم نهایی برای جدایی دور شدن کوتاه مدت مفید است یا مضر؟
    توسط فرخ رو در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: چهارشنبه 21 خرداد 93, 22:39
  4. تنهایی - 24 سالمه، نمی خواهم با کسی دوست بشم، تنهایی اذیتم می کنه
    توسط sara19 در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 30
    آخرين نوشته: پنجشنبه 23 آذر 91, 01:10

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 17:35 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.