به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 7 , از مجموع 7
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 14 آبان 93 [ 17:43]
    تاریخ عضویت
    1393-8-12
    نوشته ها
    3
    امتیاز
    20
    سطح
    1
    Points: 20, Level: 1
    Level completed: 39%, Points required for next Level: 30
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    4
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array

    عذاب از این وابستگی

    سلام
    22 سالمه 3 ساله با یه پسر که 2 سال ازم بزرگتره دوستم و قصد ازدواج داریم من از طولانی شدن این رابطه و جنگو دعوا و بحث خسته شدم اول رابطمون جوری بود ک دائم پیگیر کارام بود کنترلم میکرد نمیذاشت با دوستام جایی برم خیلی عذاب کشیدم گریه کردم حرف زدم بحث کردم خودکشی کردم تا الان تقریبا یه ساله دیگه خیلی کاری ب کارم نداره میرم بیرون میام میرم سر کار ولی...حالا برعکس من دائم تو روز بهش زنگ میزنم میگم چرا خبری ازت نیست با دوستاش هرشب میره بیرون همش دنبال بهونم باهاش دعوا کنم از دوستاش متنفرم جند بار سر همین قضیه بیرون رفتنشو تا 2 3 شب موندنش با هم کات کردیم ولی دوباره برگشتیم به هم بهم بگه ی رب دیگه خونم ولی بشه نیم ساعت دعوا می افتم خودمم دیگه از این رابطه یکنواختو تکراری خسته شدم ولی هیچ وقت جرات تموم کردن ندارم خیییلی شدید بهش وابستم خودش آدم مهربونیه از لحاظ مالی هیچ کمو کسری برام نمیذاره ولی...خسته شدم از این رابطه دلم میخواد زودتر ازدواج کنیم ولی میگه کار بگیرم بعد.دائم فکرم مشغوله دیشب خیلی اتفاقی فهمیدم بهم گفته بود اومدم خونه ولی دستش خورد بهم زنگ زد دیدم هنوز با دوستاشه بهش میگم چرا بهم دروغ گفتی میگه خسته شدم اگه بگم دیرتر میام جنگو دعوا راه میندازی...چجوری اعتماد کنم از این به بعد؟؟ نمیخوام چسبش باشم تورو خدا کمکم کنین

  2. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 25 دی 97 [ 00:50]
    تاریخ عضویت
    1393-6-05
    نوشته ها
    496
    امتیاز
    17,675
    سطح
    84
    Points: 17,675, Level: 84
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 175
    Overall activity: 2.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    2,385

    تشکرشده 1,898 در 451 پست

    Rep Power
    130
    Array
    سلام عزیزم.
    ابتدا پیشنهاد میدم لینک زیر رو مطالعه بفرمایید

    http://www.hamdardi.net/thread-8602.html

    یه شعر هست که میگه:

    ای وای بر اسیری کز یاد رفته باشد
    در دام مانده باشد، صیاد رفته باشد!

    میدونی وابستگی همین گونه است. وابستگی مانند محتاج زندانبان بودنه. اگر میخوای محتاج زندانبان نباشی، اگر میخوای صحیح و غلط احساست رو محک بزنی، ابتدا باید راهی برای خروج از زندان بیابی.

    افرادی که از وابستگی رها میشن، به احتمال 99% میگن خدا رو شکر تمام شد.

    من خودم تجربه شو داشتم. زندگی انسان به معنای واقعی فلج میشه، شاید به هر اشتباهی به خاطرش تن بدی، عصبی، بی حوصله، زود رنج بشی، در زندگی متوقف بشی و حتی عقب بیوفتی. اما اگه عاقل باشی، راهی برای رهایی خواهی یافت.

    دوستت این راهو پیدا کرده که مهمونی میره، دروغ میگه ، کمتر حساسه. بذا راحت بهت بگم کل احساسش یکم احساس مسئولیت و ترحمه ، یه حرفایی هم قبلا زده که دلش نمیخواد باور تو رو تخریب کنه.

    قول میده، ولی هرگز با تو ازدواج نمیکنه. اگرم مجبورا ازدواج کنه بعید میدونم از سر علاقه و میل قلبیش باشه.

    و در مورد شما، باید بگم حتی اگر بخواین باهاش ازدواج کنید لازمه از این وابستگی رها بشید. معهذا توصیه میکنم ابتدا ارتباطتون رو با دیگر دوستانتون صمیمی کنید، برای زندگیتون برنامه و هدف مشخص کنید و رابطتون رو کمرنگ و تمام کنید. اگر پافشاری کردند و خواستن منصرفتون کنند بهشون بفرمایید که تا قبل اقدام رسمیشون از طریق خانواده لزومی نمیبینید باهاشون در ارتباط باشید. 99% اقدامی نخواهند کرد و بعید میدونم وقتی شما آزادی رو لمس کنید هوای قفس به سرتون بزنه.

    چند نکته:
    1. مراقب باشید وابستگی رو در مان کنید، نه اینکه زندانبان رو عوض کنید.

    2. همانطور که گفتم حرکت کنید، دوستای خوب انتخاب کنید و با اونها به مطالعه، ورزش، تفریح، کارهای فرهنگی و مذهبی و ... بپردازید. این خیلی مهمه که وقتتون پر باشه.

    3. خاطرات رو بریزید دور، عکس ها، یادگاری ها، کادو غم و اندوه و حسرت و کینه و... همه رو بریزید دور. از این رابطه فقط تجربه تون رو بردارید و دور بشید.

    4. این از همه مهمتره: رابطتون رو با خداوند قوی کنید و به خاطر او هم که شده رها بشید. خداوند هرگز تعلق و وابستگی به هرچه در جهان رو نمیپسنده.
    وابسته نبودن به معنای بی عشقی و بی محبتی نیست، به معنای سرد و خشک بودن نیست. وابسته نبودن یعنی متکی به شرایط و ضوابط نبودن.

    5. این عشق و این احساس که بر دوشت سنگینی میکنه رو چرا با یک نفر؟ با همه اطرافیانت، با همه جهان تقسیم کن. اونوقت میبینی که از جهان پاسخ خواهی گرفت و کمبود محبت هم نخواهی داشت. به خانواده ات، به دوستانت، به گل ها و درختان، به پاییز و باران، به کتاب هات، به درس ات، به زیباییت، به همه بگو که دوستشون داری. مطمئن باش بی جواب نمی مونی.

    ارزش تو خیلی بالاتر از اینه که به خاطر یک نفر زندگی کنی.
    تنها نفس خداست که اگر بر گل دمیده شود انسان می آفریند.
    ویرایش توسط عشق آفرین : سه شنبه 13 آبان 93 در ساعت 09:53

  3. 9 کاربر از پست مفید عشق آفرین تشکرکرده اند .

    arfe (سه شنبه 13 آبان 93), love less (سه شنبه 13 آبان 93), mercury (سه شنبه 13 آبان 93), Quality (سه شنبه 13 آبان 93), SpecialBoy (سه شنبه 13 آبان 93), کیت کت (پنجشنبه 29 آبان 93), پری وش (سه شنبه 13 آبان 93), بانوی آفتاب (سه شنبه 13 آبان 93), ترانه ی عشق (سه شنبه 13 آبان 93)

  4. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 18 فروردین 03 [ 18:08]
    تاریخ عضویت
    1393-6-24
    نوشته ها
    168
    امتیاز
    12,832
    سطح
    73
    Points: 12,832, Level: 73
    Level completed: 96%, Points required for next Level: 18
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,836

    تشکرشده 281 در 127 پست

    Rep Power
    39
    Array
    صحبت های عشق آفرین جان واقعا زیبا و به جا بود..من به شخصه بسیار ممنونم بابت صحبت های زیبا و آموزنده ی ایشون

  5. 4 کاربر از پست مفید بانوی آفتاب تشکرکرده اند .

    arfe (سه شنبه 13 آبان 93), SpecialBoy (سه شنبه 13 آبان 93), پری وش (سه شنبه 13 آبان 93), عشق آفرین (سه شنبه 13 آبان 93)

  6. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 14 آبان 93 [ 17:43]
    تاریخ عضویت
    1393-8-12
    نوشته ها
    3
    امتیاز
    20
    سطح
    1
    Points: 20, Level: 1
    Level completed: 39%, Points required for next Level: 30
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    4
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array
    دوستان ممنون از این توصیه های خوبتون من خودم تو یه مرکز مشاوره کار میکنم و خییلی دوست دارم با مشاور اونجا مشکلمو مطرح کنم ولی میترسم اونا به یه چشم دیگه بهم نگاه کنن ولی حس میکنم به یه مشاور و درمان اساسی احتیاج دارم چیکار کنم به نظر شما

  7. کاربر روبرو از پست مفید arfe تشکرکرده است .

    عشق آفرین (سه شنبه 13 آبان 93)

  8. #5
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 25 دی 97 [ 00:50]
    تاریخ عضویت
    1393-6-05
    نوشته ها
    496
    امتیاز
    17,675
    سطح
    84
    Points: 17,675, Level: 84
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 175
    Overall activity: 2.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    2,385

    تشکرشده 1,898 در 451 پست

    Rep Power
    130
    Array
    خانومم شما حتی مشاور هم که باشید، خوبه که هنگامی که مشکلی براتون پیش میاد مشورت بگیرید. چون وقتی آدم مشکلی داره به قدر زیادی توانایی درست فکر کردن و درست تصمیم گیری کردن ازش سلب میشه. اونی که بیرون ماجراست تسلط و روشن بینی بیشتری داره نسبت به اون که درگیر ماجراست.
    مشاور کارش راهنمایی و مشورته، نه قضاوت. اگر بخوان قضاوت کنند که صلاحیت ندارند.
    این مهمه که با مشاور صادق باشید. اگر فکر میکنید با ایشون معذبید، جای دیگری برید مشاوره. ولی به نظر من چون با شما آشنا هستند، احتمالا بهتر بتونن راهنماییتون کنند.
    تنها نفس خداست که اگر بر گل دمیده شود انسان می آفریند.

  9. کاربر روبرو از پست مفید عشق آفرین تشکرکرده است .

    arfe (چهارشنبه 14 آبان 93)

  10. #6
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 04 مهر 95 [ 15:31]
    تاریخ عضویت
    1393-7-30
    نوشته ها
    216
    امتیاز
    8,230
    سطح
    61
    Points: 8,230, Level: 61
    Level completed: 27%, Points required for next Level: 220
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocial5000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    826

    تشکرشده 744 در 192 پست

    حالت من
    Khoshhal
    Rep Power
    66
    Array
    سلام دوست عزیز
    شما دو راه بیشتر نداری .یا کلا فراموشش کنی و به زندگیت ادامه بدی
    راهه دوم در اینصورته که نمیتونی ازش جداشی و دوسش داری.
    به نظر من برای اینکه به دومین مورد برسی یه سری چیزارو باید شما بدونی. کاری که شما انجام میدی اشتباهه، چون اسیره شما نیستش که مدام بخواد با حرفای شما کاری انجام بده ، چه ساعتی برو چه ساعتی بیا ، با کی برو
    ایشون به سنی رسیدن که خودشون میتونن تشخیص بدن چیکار کنن.این کاره شما اون آقارو بدتر از شما دور میکنه .توصیه میکنم کمتر بهش گیر بده
    اینکه هرروز شما بهش زنگ میزنی فکر نمیکنم کار خوبی باشه .بزار اونم تلاش کنه.هرجوری شده جلوی خودت رو بگیر و خودت رو کنترل کن تا یکم تماست رو کم کنی
    اینکارت اونو خسته میکنه .مطمئن باش
    از این به بعد کمتر به کاراش ایراد بگیر و سعی کن کمی بی تفاوت باشی.بزار اونم احساس کنه داره از دستت میده.نه اینکه با حالته قهر ارتباطتو کم کنی، سعی کن خودت رو مشغول نشون بدی.اینجوری فکر میکنه که تو کارای مهم تر از اون داری و خودش میاد سراغت
    اگه با اینکارا اونم از شما دور شد و رابطش سرد شد پس همون بهتر که این اتفاق افتاده.چون قرار نیست همیشه شما نگه دارنده ی رابطه باشی .اونم باید تلاش کنه

  11. 2 کاربر از پست مفید (آسمانی آبی) تشکرکرده اند .

    arfe (چهارشنبه 14 آبان 93), SpecialBoy (سه شنبه 13 آبان 93)

  12. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 14 آبان 93 [ 17:43]
    تاریخ عضویت
    1393-8-12
    نوشته ها
    3
    امتیاز
    20
    سطح
    1
    Points: 20, Level: 1
    Level completed: 39%, Points required for next Level: 30
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    4
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array
    دوستان ممنونم از راهنمایی های خوبتون
    آره واقعا سعی کردم نسبت به کاراش یکم بی تفاوت باشم خیلی سمتش نرم ولی تو خودم خیلی شدید بهش شک دارم بعد دروغی که بهم گفت دیگه نمیتونم اعتماد کنم...
    میخوام مشاوره بگیرم خدا کنه بهم کمک کنه چون واقعا این روزا احساس بدی دارم


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 12:25 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.