به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 12
  1. #1
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 25 اردیبهشت 01 [ 00:01]
    تاریخ عضویت
    1390-6-17
    نوشته ها
    1,916
    امتیاز
    39,710
    سطح
    100
    Points: 39,710, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    3,897

    تشکرشده 3,095 در 1,314 پست

    Rep Power
    315
    Array

    الان برای شروع دوباره وقت مناسبیه؟

    سلام.
    امیدوارم حال همگی خوب باشه.
    ببخشید..من دوباره اومدم.

    میشه گفت این اواخر یه شکست عاطفی مجدد داشتم. شاید بهتره بگم شکست یه امید. جدایی از یک کسی که فکر میکردم برام فقط یه دوسته. و شاید دیر فهمیدم بیشتر از یک دوست دوستش دارم.

    خیلی حالم بد نیست. ولی خب..خوب خوب هم نیستم...

    غرض از مزاحمت اینکه مدتیه هفته ای یک بار به همراه مامان میریم استخر.در واقع اون سانس مخصوص خانواده پرسنل شرکتیه که بابا توش کار میکنه.
    یکی از همسایه های قدیمی که خب خانواده خیلی خیلی سالمی هستن و البته خیلی مذهبی با مامان حرف زده در مورد یه پسری از آشناهاشون.اطلاعاتی که داده فقط در این حده که پسره فوق دیپلمه، سی سالشه، سربازی رفته و استخدام رسمیه و اخلاقش و خانوادشو تضمین کرده.
    مامان نظر منو خواست منم گفتم خب ندیده که نمیشه جواب داد.

    از طرف دیگه یه پسر همسایه داریم که از وقتی من پیش دانشگاهی بودم به من ابراز علاقه کرده بود. یک سال از خودم کوچکتره. جدیدا هم نمیدونم چرا اینقدر خودش و خانوادشو میبینم. با خواهرش همکلاسی بودم و دوست صمیمی هم بودیم. خانواده خوبی هستن. خودش هم پسر خوبیه.توی شرکت باباش کار میکنه.مامانش یه حرفایی به مامانم زده.

    حالا من...
    از طرفی میبینم بالاخره چاره ای نیست و باید ازدواج کنم. هم از این نظر که این جریان جامعه است و نمیشه ازش فرار کرد. هم از این نظر که خودم هم از شرایط خودم خسته شده ام و میدونم نیازی به تغییر و حرکت در زندگیم هست. هم از این نظر که گویا گاهی احساس میکنم کاش کسی رو داشتم که همدیگه رو دوست داشتیم. هم از این نظر که خودم اغلب احساس بی هدفی و پوچی شدید میکنم و گمان کنم شاید باید به زور هم که شده منو شوهر بدن!!!

    از طرف دیگه همین اواخر یک اقدام به خودکشی ناموفق داشتم.همینطور هر چند روز یه بار به شدت احساس افسردگی و خواب آلودی شدید و ضعف و سردرد دارم. به خصوص وقتی فکرهایی مثل این در فکرم میاد که زندگی من کاملا خراب شدست و من کاملا از دست رفته ام و زندگیم فقط شکست و عقب افتادن و بوده و احساس یاس دارم. ولی گاهی هم با یه اتفاق کوچیک انرژی زیادی میگیرم. تا حدی که میشینم بکوب درس میخونم. یا تصمیم های بزرگ میگیرم. مثلا اینکه من حتما برای ادامه تحصیل میرم خارج.

    از اوایل شهریور این نوسان تکرار شده. سه روز خیلی پرانرژی و فعال..تا حدی که 9 ساعت درس میخونم و کارای خونه رو هم انجام میدم و اخلاقم خوبه....و بعد چهار پنج روز حالت منفی شدیدی پیدا میکنم.خودکشیه هم در هون حالت منفی که بودم اتفاق افتاد. یهو انگار خوشم میاد خودمو نابود کنم.

    وقتی توی حالت مثبت هستم فکر میکنم که نه. من میخوام پیشرفت کنم و با یه کسی که اهل پیشرفت باشه ازدواج کنم.
    و وقتی در حالت منفی هستم حس میکنم مجبورم به بدبختی تن بدم و بذار اصلا بدبخت باشم تا دل همه خنک بشه و حوصله ی حتی ببخشید دستشویی رفتن هم ندارم. کلا پر از نفرت و خشم و یه جور مرض اذیت کردن و عصبی کردن بقیه میشم.

    حالا در کل با این وضعیت به نظرتون اصلا میتونم به این دو مورد فکر کنم و اصلا به صلاح هست یا نه؟

    پیشاپیش ممنون از راهنمایی و توجهتون.

  2. 3 کاربر از پست مفید Pooh تشکرکرده اند .

    meinoush (یکشنبه 06 مهر 93), پونیو (سه شنبه 08 مهر 93), بانوی آفتاب (دوشنبه 07 مهر 93)

  3. #2
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 17 آبان 95 [ 15:15]
    تاریخ عضویت
    1391-2-26
    نوشته ها
    2,672
    امتیاز
    25,995
    سطح
    96
    Points: 25,995, Level: 96
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 355
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    6,844

    تشکرشده 7,555 در 2,378 پست

    Rep Power
    351
    Array
    درباره نوسان خلق سرچ کن و اگه نیاز می بینی تحت نظر متخصص باش

  4. 4 کاربر از پست مفید meinoush تشکرکرده اند .

    paniz93 (دوشنبه 07 مهر 93), Pooh (چهارشنبه 16 مهر 93), بانوی آفتاب (دوشنبه 07 مهر 93), صبا_2009 (دوشنبه 07 مهر 93)

  5. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 18 شهریور 96 [ 20:04]
    تاریخ عضویت
    1389-12-04
    نوشته ها
    404
    امتیاز
    6,886
    سطح
    54
    Points: 6,886, Level: 54
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 64
    Overall activity: 12.0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    533

    تشکرشده 600 در 287 پست

    Rep Power
    55
    Array
    دوست عزیز
    این علائم بیماریه دو قطبیه.حتما به روانپزشک مراجعه کنید و در حال حاظر به فکر ازدواج نباشید.

  6. 5 کاربر از پست مفید tamas تشکرکرده اند .

    gisooo (دوشنبه 07 مهر 93), paniz93 (دوشنبه 07 مهر 93), Pooh (چهارشنبه 16 مهر 93), بانوی آفتاب (دوشنبه 07 مهر 93), صبا_2009 (دوشنبه 07 مهر 93)

  7. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 13 آبان 93 [ 21:34]
    تاریخ عضویت
    1393-6-15
    نوشته ها
    30
    امتیاز
    267
    سطح
    5
    Points: 267, Level: 5
    Level completed: 34%, Points required for next Level: 33
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered250 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 20 در 12 پست

    Rep Power
    0
    Array
    خب اين هايي كه گفتيد از علايم افسردگي شديد هست كه البته خيلي از ما ها تا حدي افسردگي رو تجربه ميكنيم فقط ميزانش فرق داره كه در مورد شما شديدتر شده كه كافيه به يه روانپزشك ( نه روانشناس ) مراجعه كني و درمان داروييش اصلا چيز خاصي نيست كه بترسي داروي بي خطري هست ولي بعدش انقدر حالت خوب ميشه كه خدا رو صد مرتبه شكر ميكني! ارزش امتحان كردن رو داره با نصيحت كردن و حرف زدن و اين ها مشكلت حل نميشه!

  8. 2 کاربر از پست مفید Asalasal تشکرکرده اند .

    Pooh (چهارشنبه 16 مهر 93), صبا_2009 (دوشنبه 07 مهر 93)

  9. #5
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 08 خرداد 95 [ 23:23]
    تاریخ عضویت
    1393-4-30
    نوشته ها
    502
    امتیاز
    6,216
    سطح
    51
    Points: 6,216, Level: 51
    Level completed: 33%, Points required for next Level: 134
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocial1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    2,079

    تشکرشده 1,505 در 452 پست

    Rep Power
    72
    Array
    سلام

    چند وقته که این حالت ها رو داری منظورم خوشحالی مفرط و بعد احساس تنفره؟

    چرا خواستی خودکشی کنی؟ تو او لحظه کسی ناراحتت کرده بود؟
    همه آبهای دریا هم نمی توانند یک کشتی را غرق کنند

    مگر اینکه در داخل کشتی نفوذ کنند

    بنابراین

    تمام نکات منفی دنیا روی شما تاثیر نخواهد داشت

    مگر اینکه شما اجازه بدهید...





  10. 2 کاربر از پست مفید رزا تشکرکرده اند .

    Pooh (چهارشنبه 16 مهر 93), صبا_2009 (دوشنبه 07 مهر 93)

  11. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 02 مهر 95 [ 23:41]
    تاریخ عضویت
    1392-2-09
    نوشته ها
    153
    امتیاز
    3,832
    سطح
    39
    Points: 3,832, Level: 39
    Level completed: 22%, Points required for next Level: 118
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    128

    تشکرشده 312 در 128 پست

    Rep Power
    32
    Array
    عزیزم با چند تا جمله ای که در مورد خودت نوشتی نمیشه نظری داد ولی این دو تا تاپیک در مورد اختلال دو قطبی هستن. بخونشون ببین علایمش رو داری یا نه؟؟...

    http://www.hamdardi.net/thread-20088.html

    http://www.hamdardi.net/thread-24066.html

  12. 2 کاربر از پست مفید gisooo تشکرکرده اند .

    Pooh (چهارشنبه 16 مهر 93), بانوی آفتاب (دوشنبه 07 مهر 93)

  13. #7
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 25 اردیبهشت 01 [ 00:01]
    تاریخ عضویت
    1390-6-17
    نوشته ها
    1,916
    امتیاز
    39,710
    سطح
    100
    Points: 39,710, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    3,897

    تشکرشده 3,095 در 1,314 پست

    Rep Power
    315
    Array
    سلام
    ممنون از دوستان. والا نميدونم. هم ميشه گفت اين علايم رو دارم هم ندارم.
    قبلا با يه مشاور در مورد دو قطبي صحبت كردم. ولي اون مشاور ميگفت هر افسردگي و شادماني پياپي نشانه ي دو قطبي نيست.
    تا جايي هم كه قبلا خودم مطالعه كرده ام حالت افسردگي مانيا به شكليه كه فرد بدون دليل خاصي و بدون اينكه اتفاقي افتاده باشه تغيير فاز ميده. ولي من فكر نكنم بدون هيچ دليلي حالتهام تغيير كنه.

  14. کاربر روبرو از پست مفید Pooh تشکرکرده است .

    رزا (چهارشنبه 16 مهر 93)

  15. #8
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 08 خرداد 95 [ 23:23]
    تاریخ عضویت
    1393-4-30
    نوشته ها
    502
    امتیاز
    6,216
    سطح
    51
    Points: 6,216, Level: 51
    Level completed: 33%, Points required for next Level: 134
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocial1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    2,079

    تشکرشده 1,505 در 452 پست

    Rep Power
    72
    Array
    مشاورتون درست گفته.. بیماری دو قطبی یا اختلال شخصیت مرزی(بردر لاین) علائم خاصی داره و نمیشه هرکسی رو که یه مدت شاده بعد میره تو فاز غم و غصه رو

    اختلال بدونیم...

    یکم بیشتر توضیح بده درباره خودکشی که اخیرا داشتی... کسی ناراحتت کرده بود..

    به نظرت مشکلت از اعتماد بنفست نیست؟؟ اینکه نمیدونی واقعا چی از زندگیت میخوای

    من فکر میکنم علت این حالات شما سردرگمیه
    همه آبهای دریا هم نمی توانند یک کشتی را غرق کنند

    مگر اینکه در داخل کشتی نفوذ کنند

    بنابراین

    تمام نکات منفی دنیا روی شما تاثیر نخواهد داشت

    مگر اینکه شما اجازه بدهید...





  16. کاربر روبرو از پست مفید رزا تشکرکرده است .

    Pooh (یکشنبه 20 مهر 93)

  17. #9
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 17 آبان 95 [ 15:15]
    تاریخ عضویت
    1391-2-26
    نوشته ها
    2,672
    امتیاز
    25,995
    سطح
    96
    Points: 25,995, Level: 96
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 355
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    6,844

    تشکرشده 7,555 در 2,378 پست

    Rep Power
    351
    Array
    ببخشید اینم اضافه کنم دفه قبل ظاهرا ناقص نوشتم
    کتاب غلبه بر نوسانات خلقی نوشته یان اسکات بد نیست بخونی البته اگر نوسان خلق داری. برای کنترلش و مدیریتش خوبه اگاهی ادم پیدا کنه بعد از خیلی از مشکلات جلوگیری میشه.
    ضمنا هر نوسان خلقی دوقطبی نیست تا جایی که من می دونم. مثلا من نوسان خلق دارم اما دوقطبی نیستم.
    ازمایش های مربوط به هرمون هم بده. چکاب کن.
    ورزش هم بکن.
    موفق باشی

  18. کاربر روبرو از پست مفید meinoush تشکرکرده است .

    Pooh (یکشنبه 20 مهر 93)

  19. #10
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 25 اردیبهشت 01 [ 00:01]
    تاریخ عضویت
    1390-6-17
    نوشته ها
    1,916
    امتیاز
    39,710
    سطح
    100
    Points: 39,710, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    3,897

    تشکرشده 3,095 در 1,314 پست

    Rep Power
    315
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط رزا نمایش پست ها
    مشاورتون درست گفته.. بیماری دو قطبی یا اختلال شخصیت مرزی(بردر لاین) علائم خاصی داره و نمیشه هرکسی رو که یه مدت شاده بعد میره تو فاز غم و غصه رو

    اختلال بدونیم...

    یکم بیشتر توضیح بده درباره خودکشی که اخیرا داشتی... کسی ناراحتت کرده بود..

    به نظرت مشکلت از اعتماد بنفست نیست؟؟ اینکه نمیدونی واقعا چی از زندگیت میخوای

    من فکر میکنم علت این حالات شما سردرگمیه
    سلام.
    واقعا نمیدونم از زندگی چی میخوام.
    دلیل اون اقدام هم نمیشه گفت ناراحتی از کسی بود. دلیلش فقط اینه که نمیدونم با زندگی چه کنم.

    - - - Updated - - -

    قبلا فرشته مهربان گفته بودن که به زندگی در معمولی ترین سطحش بپرداز و به اینکه چی کار کنی فکر نکن.
    یه سعی کردم همین کار رو بکنم و نسبتا بهتر بودم.
    اما این فقط همین بودن زندگی هم به نظرم مسخره است.

    به نظر خودم مشکلم بیشتر اینه که کاملا حس چیزی خواستن،ذوق چیزی رو داشتن،انگیزه ای داشتن،حس ارزشمند بودن و به دردبخور بودن، حس به چیزی علاقه داشتن، احساس دوست داشتن دیگران، احساس علاقه به زنده موندن، فکر اینکه چیزی درست خواهد شد،حتی انگیزه ی اینکه مشکلاتم حل شود و...را از دست داده ام. در واقع هیچ چیزی برام هیچ اهمیتی نداره.

    - - - Updated - - -

    قبلا فرشته مهربان گفته بودن که به زندگی در معمولی ترین سطحش بپرداز و به اینکه چی کار کنی فکر نکن.
    یه سعی کردم همین کار رو بکنم و نسبتا بهتر بودم.
    اما این فقط همین بودن زندگی هم به نظرم مسخره است.

    به نظر خودم مشکلم بیشتر اینه که کاملا حس چیزی خواستن،ذوق چیزی رو داشتن،انگیزه ای داشتن،حس ارزشمند بودن و به دردبخور بودن، حس به چیزی علاقه داشتن، احساس دوست داشتن دیگران، احساس علاقه به زنده موندن، فکر اینکه چیزی درست خواهد شد،حتی انگیزه ی اینکه مشکلاتم حل شود و...را از دست داده ام. در واقع هیچ چیزی برام هیچ اهمیتی نداره.

    - - - Updated - - -

    گاها تلاش مکنم به چیزی اهمیت بدم تا برام معنایی برای زندگی کردن بشه. اما به شکست میخوره. و بیش ازیش سرخورده میشم.

    البته اتفاقاتی هم هستند که حالم رو بدتر میکنن. مثل دعواهای داوم بین مامان و بابا و کشدار شدن قهرهاشون و حاکم شدن فضای حکومت نظامی در خونه. یا پرخاشگری و عصیت های شدید برادرم که حتی حرف معمولی هم که میزنم مثل مثلا"انگور میخوری؟" با داد و پرخاشگری شدید پاسخ میده.

    البته مدتیس بعد از اون اقدام اتفتقاتی هم افتاد که در طی اونها گویا حالم نسبتا خوب بود. مثل چند روزی که مهمون از راه دور داشتیم و فضای خونه نسبتا شاد بود.

    - - - Updated - - -

    مینوش جان
    راستش از سرچ در مورد نوسان خلق و البته دو قطبی چیزی بیشتر از اون حدی که خودم قبلا میدونستم دستگیرم نشد.

    - - - Updated - - -

    ضمنا اون دو مورد خواستگار هم منتفی شده ظاهرا. دیگه خبری ازشون نشد.


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. رابطه نامشروع (موضوع فراگیر، راه حلی هست؟)
    توسط رامتین 777 در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 8
    آخرين نوشته: پنجشنبه 13 اردیبهشت 97, 00:08
  2. پاسخ ها: 15
    آخرين نوشته: چهارشنبه 18 تیر 93, 04:32
  3. شروع یک زندگی با شک و تردید؟
    توسط fariborz در انجمن دو دلی در انتخاب همسر
    پاسخ ها: 12
    آخرين نوشته: شنبه 16 دی 91, 15:59

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 03:40 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.