اولا از اینکه به معیارهای دیگر بنده به غیر مورد شماره 11, نیز اشاره ای هر چند با عصبانیت کردید ممنونم.نوشته اصلی توسط sepideh22
اما با این عقیده شما که حسود هستم, مخالفم دلیلم نیز چند مورد زیر است:
اولا اینکه مواردی که عرض کردم, از نظر من همانطور که در پست دوم خود اشاره ای داشتم, لازمه تکیه گاه و عمود خیمه زندگی بودن برای یک مرد است و این ادعا را دارم که هر مرد دیگری نیز که این احساس برایش مهم باشد چنین معیارهایی را خواهد داشت فقط همانطور که در بسیاری از موارد عینی و از جمله در تاپیکهای بیشماری از این تالار میبینیم, بسیاری از مردان پس از ازدواج است که این عقایدشان را رو میکنند و زندگی دختر بیگناهی را به کامش تلخ میکنند به جرم داشتن برتریهای متعدد بر همسرش. من فقط میخواهم که چنین دخترانی که تعدادشان کم نیز نیست همسرانی در شان خود یعنی دارای شرایط تحصیلی, مالی و خانوادگی بالاتر از خود نصیبشان شود و نه نصیب شخصی مانند بنده نوعی که قطعا در شان چنین خانمهایی با وضعیت تحصیلی و مالی بالاتر از خودم نیستم و نخواهم بود.
دوما حسادت بیماری ای است که در تمامی روابط بین فردی شخص مبتلا اثر میگذارد, و بین تنها دو نفر باقی نمیماند, اما بنده از نظر همه دوستان و همکاران و دیگر آشنایانم, فردی خیرخواه تلقی میشوم و معمولا اولین گزینه کمک خواهی چه از نظر مالی و چه از نظر فکری و ... برایشان هستم.
همچنین در مورد خودم که پرسیدید, خوب مسلم و بدیهی است که دقیقا به همین علت که تاکنون هرگز چنین خطاهایی از بنده سر نزده است, چنین تاکیدی بر معیار شماره 11 دارم.
- - - Updated - - -
وقت و دقت و لطفی که به بنده داشتید قابل جبران نیست. فکر میکنم باید چند ساعتی را روی نکاتی که فرمودید فکر کنم و بعد سوالات و نکاتی را که به نظرم آمد از حضورتان بپرسم به همین دلیل از تاخیری که در پاسخ به شما خواهم داشت عذر میخواهم.
خوب هیچ دختری قبول نمیکنه این کارو باهاش بکنید)
علاقه مندی ها (Bookmarks)