سلام دوستان،
حدود 4 ماهه عقد کردم. من 31 ساله و همسرم 32 ساله هست.
همسرم با هر بحثی حرف جدایی می زنه اینقدری که دیگه منم این تصمیمو گرفتم..
الان دوست داره التماسش کنم و همه تقصیرارو گردن بگیرم و ریز ریز مطیع اوامرش باشم که مثلاً امروز برو خونه ما فردا عیب نداره برو خونه خودتون چرا 5 دقیقه از سر کار دیر اومدی؟
چرا می خوای پیاده روی کنی؟ (در کل می رسونه بهم که می خوای مردم (مردا)ببیننت؟!)(کنترل از راه دور(چون الان برای کار خارج از کشوره))
می گه خونه اصلی تو خونه شوهرته و خونه شوهرتم فعلاً خونه باباشه و در نتیجه خونه اصلی تو اونجاست و100% من راجع بهت تصمیم می گیرم(ما عقدیم هنوز) با اینکه خارج از کشور هست من هفته ای یکی دو بار می رفتم خونشون ولی دائم توقعش بالاتر می رفت و هیچ وقت راضی نمی شد.
یعنی اگر این شرایطو قبول کنم احتمالاً می گه پس می تونی با من ادامه بدی!
دوست داره همه چیزو بندازه کاملا تقصیر من و منم هیچی نگم و بگم چشم.
موقع خواستگاری با اینکه سنمونم کم نیست ولی بخاضر پولی که از دست داده بود از نظر مالی صفر بود و هست البته ولی من گفتم درستش می کنیم. علت قبول کردن این وضعیتم این بود که می دونستم اهل خیانت نیست و حلال و حروم سرش می شه..(اما فقط همیناست، و واقعاً از نظر رفتاری به نظرم مشکل حاد داره)
البته 2/5 ماهه خارج از کشور کار می کنه و همو نمی بینیم.
اما توی اون 1/5 ماهی که کنار هم بودیم فحش های خیلی خیلی بد داده و دست بزنشم دیدم..که حتی از خودم دفاع می کردم شاکی شد! یعنی عین دیوار وایسم کتک بخورم که عصبانیتش رفع شه احتمالا؟!
من می خوام واسه زندگیم تلاش کنم چون ما زمان زیادی با هم نبودیم که بدونیم چطوری باید با هم رفتار کنیم.. گفتم بریم مشاوره چون واقعاً بهش احتیاج داریم..که اولا قبول نمی کنه و دوماً الان که ایران نیست...روز تولدش زنگ زدم که روابط عادی و یه کمی حسنه بشه. بعد از تبریک و اینا گفت راجع به طلاق توافقی فکراتو کردی؟ که بعد از اینکه گفتم نمی خوام جدا شم همه این شریطشو مجدد تکرار کرد..پشت تلفن از راه دور اینقدر عصبی هست و داد می زنه و فحش می ده و سریع به نتیجه می رسه که راستش دیگه خودمم حوصلشو ندارم..
آخرین حرفی که زده جدایی بوده و منم دیگه بحث نکردم و دیگه ارتباطی نداشتیم..
حالا نمی دونم چی کار کنم؟
ممنون می شم از راهنماییتون..
ببخشید طولانی شد..
علاقه مندی ها (Bookmarks)