به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 7 1234567 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 64
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 21 اردیبهشت 00 [ 13:36]
    تاریخ عضویت
    1393-4-16
    نوشته ها
    49
    امتیاز
    6,820
    سطح
    54
    Points: 6,820, Level: 54
    Level completed: 35%, Points required for next Level: 130
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    55

    تشکرشده 51 در 29 پست

    Rep Power
    0
    Array

    عشق همکلاسی سابقم خیلی اذینم میکنه.چکار کنم؟

    سلام به همه ی دوستان.نمیدونم انجمنی که سوالمو مطرح کردم مناسب هست یا نه.ببخشید
    فکر میکنم عنوان موضوعم میگه که اصل دردم چیه.
    خیلی راه حل ها رو امتحان کردم.درس بیشتر خوندن و ورزش و تفریح و دعا و نماز بیشتر و با توجه تر و ... ولی فایده ای نداشت .نمیتونم فراموشش کنم.و نمیتونم پا پیش بذارم.
    روزی نیست که به یادش نباشم.چون فوق العاااااااااده دختر خوبی بود. اگه ازدواج کنه چکار کنم؟همین الان که این جمله رو نوشتم قلبم ناجور داره میزنه.
    ممنونم از همه

  2. 2 کاربر از پست مفید خوش خیال تشکرکرده اند .

    rayehe (پنجشنبه 24 مهر 93), بابک 1369 (دوشنبه 16 تیر 93)

  3. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 19 آذر 95 [ 01:34]
    تاریخ عضویت
    1392-8-23
    نوشته ها
    503
    امتیاز
    6,319
    سطح
    51
    Points: 6,319, Level: 51
    Level completed: 85%, Points required for next Level: 31
    Overall activity: 5.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    405

    تشکرشده 1,144 در 414 پست

    Rep Power
    77
    Array
    عشق همکلاسی سابقم خیلی اذینم میکنه.چکار کنم؟

    ازش خواستگاری کنید!

  4. 4 کاربر از پست مفید mahasty تشکرکرده اند .

    azad73 (پنجشنبه 15 آبان 93), shenevande (دوشنبه 16 تیر 93), خوش خیال (دوشنبه 16 تیر 93), دختر بیخیال (سه شنبه 17 تیر 93)

  5. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 14 تیر 97 [ 22:56]
    تاریخ عضویت
    1392-12-18
    نوشته ها
    524
    امتیاز
    13,135
    سطح
    74
    Points: 13,135, Level: 74
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 115
    Overall activity: 2.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    2,154

    تشکرشده 1,301 در 451 پست

    Rep Power
    102
    Array
    سلام.جالبه این حس هایی که شما داشتی رو من هم یه زمانی داشتم میگفتم اگه اونم منو بخواد و.. اگه دلش با من باشه...اگه ازدواج کنه و..

    وقتی خواستگاری کردم دیدم نه اصلا قضیه این طوری نبود ..بعضی وقتا ادم به چیزایی فکر میکنه و.. که بعد ها واقعا افسوس میخوره

    اگه شرایط ازدواج رو دارید و واهمه از جواب رد شنیدن ندارید و.. خب خواستگاری کنید یا این وری میشید یا اون وری

    اگه هم شرایطشو ندارید و ... فراموشش کنید از این فکر و خیال ها هم بیاید بیرون ...دختر خوب زیاده به شرطی که شرایط ازدواج هم مهیا باشه.

    اگه ایشون هم ازدواج کردند برای خوشبختیشون دعا کنید و انشالله شما هم با یه خانم خوب ازدواج کنید.

    من دختر های فوق العاده خوب به هر کسی جواب نمیدند منظورم این هست شما نسبت به ایشون شرایط کمتری دارید و ایشون قطعا خواهان بیش تری دارند..پس یا باید در سن بالاتر با خانمی فوق العاده خوب در همین حد ازدواج کنید یا نه توی این سن باید یکم از بعضی معیاراتون کوتاه بیاید.الان زمونه عوض شده پدر و مادرا و دختر خانم ها یه جور دیگه فکر میکنند..دامادی میخوان شرایطش درست باشه و..

  6. 7 کاربر از پست مفید فدایی یار تشکرکرده اند .

    azad73 (پنجشنبه 15 آبان 93), shenevande (دوشنبه 16 تیر 93), فرهنگ 27 (دوشنبه 16 تیر 93), مصباح الهدی (سه شنبه 17 تیر 93), بابک 1369 (پنجشنبه 08 آبان 93), خوش خیال (دوشنبه 16 تیر 93), دختر بیخیال (سه شنبه 17 تیر 93)

  7. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 21 اردیبهشت 00 [ 13:36]
    تاریخ عضویت
    1393-4-16
    نوشته ها
    49
    امتیاز
    6,820
    سطح
    54
    Points: 6,820, Level: 54
    Level completed: 35%, Points required for next Level: 130
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    55

    تشکرشده 51 در 29 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ممنون از راهنماییتون.
    ولی مشکل اینجاست که میدونم اونم دوستم داره(البته تا یک سال پیش که اینطور بود) اما بخاطر مخالفت خانوادم مجبور شدم قیدشو بزنم. اما روز به روز که میگذره و به خوبی هاش که فکر میکنم (نه که بخوام فکر کنم.ناخودآگاه میاد توی فکرم) بیشتر و بیشتر بهش علاقمند میشم. دیگه واقعا مثل اسب توی گل گیر کردم:(

  8. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 25 آذر 93 [ 11:34]
    تاریخ عضویت
    1393-4-16
    نوشته ها
    12
    امتیاز
    56
    سطح
    1
    Points: 56, Level: 1
    Level completed: 12%, Points required for next Level: 44
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    33

    تشکرشده 14 در 8 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام داداش
    اگه فکر می کنید دوستش دارین و اون هم هنوز دوستتون داره پس براش ارزش قائلین شین سعی کنید با خونوادتون صحبت دوباره ای داشته باشید.. بالاخره خونوادتون دلایلی برای مخالفت دارند و شما هم جوابی برای مخالفت اونا
    داداش هیچوقت نباید برای مخالف دیگران حتی اگه اون دیگران خونواده باشن پا بذارین رو چیزی که دوست دارین بلکه باید بخاطر دلایل منطقی این عمل رو انجام بدین.. اگه فکر میکنید حق با خونوادتونه که خب هیچی ولی اگه فکر میکنید ارزششو داره و خونوادتون اشتباه میکنن با ملایمت بشینید اهاشون صحبت کنید از احساستون بگین از احترامی که واسه پدر و مادرتون قائلین ولی دوست دارین شما هم حق انتخاب داشته باشین.. از رفتارای خوب اون دختر خانوم بگین ازشون بخواین که این اجازه رو بدن که دختر رو بشناسن و بعد قضاوت کنن.. یا علی

  9. 3 کاربر از پست مفید arameeshgh20 تشکرکرده اند .

    man-bedoone-sahar (چهارشنبه 18 تیر 93), خوش خیال (سه شنبه 17 تیر 93), دختر بیخیال (سه شنبه 17 تیر 93)

  10. #6
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 30 شهریور 98 [ 12:22]
    تاریخ عضویت
    1390-10-26
    نوشته ها
    711
    امتیاز
    11,022
    سطح
    69
    Points: 11,022, Level: 69
    Level completed: 44%, Points required for next Level: 228
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,196

    تشکرشده 1,600 در 571 پست

    Rep Power
    104
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط خوش خیال نمایش پست ها
    ممنون از راهنماییتون.
    ولی مشکل اینجاست که میدونم اونم دوستم داره(البته تا یک سال پیش که اینطور بود) اما بخاطر مخالفت خانوادم مجبور شدم قیدشو بزنم. اما روز به روز که میگذره و به خوبی هاش که فکر میکنم (نه که بخوام فکر کنم.ناخودآگاه میاد توی فکرم) بیشتر و بیشتر بهش علاقمند میشم. دیگه واقعا مثل اسب توی گل گیر کردم:(
    مخالفت خانواده یعنی ، دختره بدی باشه
    صرف اینکه مامانت از قیافه دختره خوشش نیومده نشان دهنده اینه که بچه ننه هستی ( شرمنده رک می گم )
    هنوز برای خودت نمی تونی تصمیم بگیری و فکر این باش که خودت رو اصلاح کنی

  11. 2 کاربر از پست مفید داود.ت تشکرکرده اند .

    sanjab (سه شنبه 17 تیر 93), دختر بیخیال (سه شنبه 17 تیر 93)

  12. #7
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 09 بهمن 95 [ 23:48]
    تاریخ عضویت
    1392-7-15
    محل سکونت
    کره زمین
    نوشته ها
    1,532
    امتیاز
    20,970
    سطح
    91
    Points: 20,970, Level: 91
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 380
    Overall activity: 10.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdrive10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    4,584

    تشکرشده 5,213 در 1,375 پست

    حالت من
    Khoshhal
    Rep Power
    250
    Array
    ولی مشکل اینجاست که میدونم اونم دوستم داره(البته تا یک سال پیش که اینطور بود)
    واقعا خوش خیال هستین !

    یک سال پیش!!!!!

    اصلا معلوم نیست تا حالا این دختر خانوم ازدواج کردن یا نه!
    ممکنه حتی در حال حاضر که شما اینجا تاپیک زدین که چطور فراموششون کنین ، ایشون در حال آشنایی با یکی دیگه باشن.
    شاید حتی فراموششتون کرده باشن.

    حتی ممکنه دیگه وقتی ازشون خواستگاری میکنین شما اون معیارهای لازم و براشون نداشته باشین و جواب منفی بشنوین.

    من خودم نسبت به یک سال پیشم بواسطه مطالعاتی که اینجا و سایت های دیگه ای داشتم معیارام کلی تغییر کردن ، ممکنه ایشون هم الان دیگه خیلی تغییر کرده باشن.

    حتی وقتی خانواده شما موافق باشن و برن خواستگاریشون ایشون یا خانوادشون ، مخالفت کنن.

    و هزار اما و اگر دیگه....

    پس بهتره با این فکر و خیالات اینقدر خودتون و اطرافیانتون و اذیت نکنین .


    اگه شما میخواین مطمعن بشین بهتره از طریق خانواده اقدام کنین و برین خواستگاریشون !

    اول ببنین دلیل خانوادتون چیه؟
    اگه میخواین ، میتونین اینجا هم مطرحشون کنین تا دوستان بتونن راهنماییتون کنن از راه درست و منطقی راضیشون کنین .
    یا میتونین ببرینشون پیش یک مشاور و از اونها بخواین قانعشون کنن.

    ولی بنظرم اگه دلیل خانوادتون منطقیست نه غیر منطقی بهتره به حرفشون گوش کنین چون خانواده صلاح فرزندشونو بهتر میدونن ، توجه داشته باشین که اونها باتجربه تر هستن.

    تازه همین مخالفت خانواده حتی غیر منطقیش هم خیلی مسله مهمی هست، همینجا تاپیک هایی داریم که خانواده دوطرف یا یکی از طرفین مخالف ازدواج بودن پسر و دختر بی توجه به این قضیه ازدواج کردن، و بعد از اینکه اون عطش عشق و علاقه آتشینشون فروکش کرد، تازه دخالت های خانواده هاشون شروع میشه و چشم ها رو مخالفت ها باز میشه.

    مییتونین تاپیک هاشونو با یک سرچ ساده پیدا کنین و ببینین چقدر هردو طرف عذاب میکشن. اکثرا هم دختر هستن که آسیب بیشتری میبینن.

    پس بدونین شاید با پافشاری یا اصرار بیشتر شما خانوادتون موافق باشن و برن خواستگاری اما از اونطرف هم مطمعن باشین اگه دختر خوب و عاقلی باشه این مخالفتو میبیننه و جواب باب دلتون و بهتون نمیده ، اگه هم نبینه و به ازدواج برسین ،چقدر میتونین تضمین بدین مخالفت خانوادتون مانع خوشختی اون دختر نشه؟؟
    (شما میخواین خوشبختش کنین نه اینکه بدبختشون کنین درسته؟)

    اما بخاطر مخالفت خانوادم مجبور شدم قیدشو بزنم
    ببنین شما یکبار بخاطر خانوادتون تصمیم گرفتین رهاشون کنین.
    حالا من نمیدونم بهشون ابراز علاقه کرده بودین خواستگاری کرده بودین ، ایشون اصلا میدونستن که شما به هدف ازدواج میخواستینشون یا نه.

    اما اینو بدونین که وقتی یکبار بخاطر خانوادتون اینکارو کردین دیگه بعد ها چه تضمیمینی وجود داره حتی اگه باهاشون ازدواج هم کردین بخاطر خانوادتون و تصمیماتشون طلاقش ندین؟؟

    اصلا شاید اون بنده خدا تا حالا فکر کرده باشه شما به هدف ازدواج نمیخواستینش ، و هدفتون چیز دیگه ای بوده و مخالفت خانواده هم بهانه بوده.

    همین جا من تاپیک هایی خوندم که دختر خانوم تاپیک زدن که آقا پسری به قصد ازدواج ابراز علاقه کردن بعدش بخاطر مخالفت خانواده که باید از اول در نظر میگرفتن که حالا بنا بدلایلی اینکارو نکردن، دختر خانوم رها کردن ، بعد برخی کاربران بهشون میگفتن اگه پسری دختری و بخواد تمام تلاششو میکنه و به این راحتی رها نمیکنه، یا اینکه این قضیه محالفت خانواده بهانه اسو.... دختر هم این ها رو باور میکرد و سعی میکرد فراموش کنه و فکر میکرد شاید پس همه اینها یک بازی بوده فقط برای وقت گذرونی و هدف ازدواج بهانه بوده.







    روزی نیست که به یادش نباشم.چون فوق العاااااااااده دختر خوبی بود. اگه ازدواج کنه چکار کنم؟همین الان که این جمله رو نوشتم قلبم ناجور داره میزنه.
    فکر نمیکنین خیلی دیگه احساسی دارین تصمیم میگیرین؟

    اولا دختر خوب همین یک دونه نیست خیلی هم زیاد هستن من یک عالمه دختر فوق العاده خوب میشناسم پس زیادن.
    شما میتونین دختری و انتخاب کنین که هم خانوادتون بپسندن هم مورد قبول شما باشن.

    اینطوری نه شما نه اون دختر خانوم نه خانواده هاتون اذیت میشن.

    شما معیاراتونو بنویسین و بدین به خانوادتون و ازشون بخواین دختری با این مشخصات براتون پیدا کنن.
    بالاخره دختری که شما مد نظرتون هست چه بسا بهتر میتونین پیدا کنین.

    انشالله ازدواج موفقی هم داشته باشین. هم شما و هم اون دختر خانوم هردو بتونین همسری و انتخاب کنین که شایسته و لیاقت هردوتونو داشته باشه.

    اصلا شما از کجا میدونین شناختتون در مورد اون خانوم کامل و درسته؟ فقط در غالب یک همکلاسی دیدینشون و به شناخت رسیدین؟از تجربه خودم و تاپیک هایی که اینجا خوندم واز اطرافیان شنیدم ؛ متوجه شدم که در غالب یک همکلاسی نمیشه همسر آینده رو انتخاب کرد و به اون شناخت لازم برای ازدواج رسید.

    ازدواج که به این راحتیا نیست، اصلا تو این دوره زمونه کسی و نمیشه راحت شناخت.

    به شخصه به خودم ثابت شده که یک همکلاس خوب یا یک همکار خوب لزوما نمیتونه یک همسر خوب هم باشه.

    چون محیط های شناخت و وظایف و نقش ها خیلی باهم متفاوته ! همکلاس خوب فقط فقط یک همکلاس خوبه! شاید بتونه یک همسر خوب هم باشه اما این شاید تا حتما خیلی فاصله داره!
    **برخی آدم ها درست مثله بادبادکهای دنیای کودکیم هستند،
    فقط یه یک دلیل از مسیر زندگیم رد میشند، تا به من درسهایی بیاموزند
    که اگر می ماندند؛ شاید هیچوقت
    یاد نمیگرفتم .....! **

    ویرایش توسط دختر بیخیال : سه شنبه 17 تیر 93 در ساعت 08:44

  13. 2 کاربر از پست مفید دختر بیخیال تشکرکرده اند .

    فرهنگ 27 (سه شنبه 17 تیر 93), آزرم (سه شنبه 17 تیر 93)

  14. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 21 اردیبهشت 00 [ 13:36]
    تاریخ عضویت
    1393-4-16
    نوشته ها
    49
    امتیاز
    6,820
    سطح
    54
    Points: 6,820, Level: 54
    Level completed: 35%, Points required for next Level: 130
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    55

    تشکرشده 51 در 29 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط arameeshgh20 نمایش پست ها
    سلام داداش
    اگه فکر می کنید دوستش دارین و اون هم هنوز دوستتون داره پس براش ارزش قائلین شین سعی کنید با خونوادتون صحبت دوباره ای داشته باشید.. بالاخره خونوادتون دلایلی برای مخالفت دارند و شما هم جوابی برای مخالفت اونا
    داداش هیچوقت نباید برای مخالف دیگران حتی اگه اون دیگران خونواده باشن پا بذارین رو چیزی که دوست دارین بلکه باید بخاطر دلایل منطقی این عمل رو انجام بدین.. اگه فکر میکنید حق با خونوادتونه که خب هیچی ولی اگه فکر میکنید ارزششو داره و خونوادتون اشتباه میکنن با ملایمت بشینید اهاشون صحبت کنید از احساستون بگین از احترامی که واسه پدر و مادرتون قائلین ولی دوست دارین شما هم حق انتخاب داشته باشین.. از رفتارای خوب اون دختر خانوم بگین ازشون بخواین که این اجازه رو بدن که دختر رو بشناسن و بعد قضاوت کنن.. یا علی
    سلام. نظرت خیلی بهم انرژی داد.ممنون
    راستش من دو ساله که دارم با خانوادم از خوبیاش میگم.
    دو سال پیش به طور اتفاقی مجبور شدم به اون دختر بگم که نظرم در موردش چیه.و خب بعدش با خانوادم مطرح کردم.اما اونها از همون اول مخالف بودن.و دلیلشون هم همسن بودن و عدم داشتن کار و نرفتن سربازی و داشتن درس و این چیزا بود.بعد از یک سال تلاش که نتیجه ای نگرفتم از صحبت با خانواده و اینکه اون دختر نظرش به موافقت خانواده بود مجبور شدم مسله مخالفت رو باهاش مطرح کنم و قیدشو بزنم.
    اما توی این یک سالی که گذشت از این موضوع من بازم باهاشون صحبت کردم اما دلیل مخالفتشون پابرجاست. رفعش هم چیزی نیست که من دوروزه بتونم حلش کنم.بخاطر شرایطم حداقل سه تا چهار سال وقت میبره. من هم نمیتونستم و نمیخواستم که فرصت های زندگیه اون دختر رو بگیرم و 4 5 سال الاف خودم کنم.

    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط داود.ت نمایش پست ها
    مخالفت خانواده یعنی ، دختره بدی باشه
    صرف اینکه مامانت از قیافه دختره خوشش نیومده نشان دهنده اینه که بچه ننه هستی ( شرمنده رک می گم )
    هنوز برای خودت نمی تونی تصمیم بگیری و فکر این باش که خودت رو اصلاح کنی
    انصافا دیگه بچه ننه نیستم ولی هر تغییری میکنم تا راضی بشن فایده نداره.دلیل مخالفتشون رو توی پست قبلم گفتم. واقعا شرایط طوری نیست که بتونم اون کاری که اونا میخوان رو سریع انجام بدم تا موافق بشن.حتی یک کار نیمه وقت ساده هم پیدا کردم و انجام دادم که با اینکه خیلی از درس عقب انداختم و درامدی هم نداشت ولی بزرگش کردم جلوی خانوادم که همه چیز خوبه و مشکلی به وجود نیاورده و ... ولی بازم فرقی نکرد نظرشون. منم نمیخوام با رفتارای بچگانه نظرشون مثبت بشه.چون اون دختر هم نمیخواست.و اصلا درست هم نیست.

  15. #9
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 09 بهمن 95 [ 23:48]
    تاریخ عضویت
    1392-7-15
    محل سکونت
    کره زمین
    نوشته ها
    1,532
    امتیاز
    20,970
    سطح
    91
    Points: 20,970, Level: 91
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 380
    Overall activity: 10.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdrive10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    4,584

    تشکرشده 5,213 در 1,375 پست

    حالت من
    Khoshhal
    Rep Power
    250
    Array
    انصافا دیگه بچه ننه نیستم ولی هر تغییری میکنم تا راضی بشن فایده نداره.دلیل مخالفتشون رو توی پست قبلم گفتم. واقعا شرایط طوری نیست که بتونم اون کاری که اونا میخوان رو سریع انجام بدم تا موافق بشن.حتی یک کار نیمه وقت ساده هم پیدا کردم و انجام دادم که با اینکه خیلی از درس عقب انداختم و درامدی هم نداشت ولی بزرگش کردم جلوی خانوادم که همه چیز خوبه و مشکلی به وجود نیاورده و ... ولی بازم فرقی نکرد نظرشون. منم نمیخوام با رفتارای بچگانه نظرشون مثبت بشه.چون اون دختر هم نمیخواست.و اصلا درست هم نیست.
    جناب خوش خیال گرامی

    این همه شما دارین تلاش میکنین، بخاطر اینکه خانواده راضی بشن، حالا نمیشن دلیلشون برای خودشون محترمه !

    اما ترس من از اینه که شما انگاری کامل از جانب اون دختر مطمعن هستین و فکر میکنین فقط مخالفت خانوادتون مطرحه.
    اگه کلی تلاش کردین و از آخر خانواده راضی شدن، حالا خوبه ها این تغییرات به ضررتون نیست هرچند اگه بخاطر اون دختر باشه اما بسود آینده خودتون هم هست.

    اما شما متوجه هستین که اگه اینکارو بکنین و از آخر برین خواستگاری اون دختر و اون دختر جواب رد بشما بدن ، شما چقدر ضربه میخورین؟؟

    چقدر از جانب اون دختر مطمعن هستین؟

    بنظرم درسته اولش شما احساسی تصمیم گرفتین و به اون دختر گفتین بدونی که نظر خانواده رو در نظر بگیرین، اما حداقلش اینه که هرچند دیر اما آخرش تصمیم درستی گرفتین و رابطه رو قطع کردین.

    و به اون دختر فرصت دادین تا عاقلانه تصمیم بگیره و جلوی احساساتشو بگیره.

    اما خودتون دارین احساسی پیش میرین و جلوی احساساتون و هنوز نتونستین بگیرین.
    این احساسات فردا بخودتون و آیندتون ممکنه صدمه بزنه! حواستون که هست وقتی از یک دختر خواستگاری میشه اون دختر میتونه هم جواب منفی بده هم مثبت!


    من احساس میکنم شما خیلی دارین احساسی پیش میرین!متاسفانه

    من فکر میکنم شما واقعا خیلی خوش خیالین، حالا بی خیالی هم خوب نیست!
    بنظرم نه خوش خیالی خوبه نه بی خیالی باید حد وسطش و انتخاب کرد.
    **برخی آدم ها درست مثله بادبادکهای دنیای کودکیم هستند،
    فقط یه یک دلیل از مسیر زندگیم رد میشند، تا به من درسهایی بیاموزند
    که اگر می ماندند؛ شاید هیچوقت
    یاد نمیگرفتم .....! **

    ویرایش توسط دختر بیخیال : سه شنبه 17 تیر 93 در ساعت 09:43

  16. کاربر روبرو از پست مفید دختر بیخیال تشکرکرده است .

    فرهنگ 27 (سه شنبه 17 تیر 93)

  17. #10
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 21 اردیبهشت 00 [ 13:36]
    تاریخ عضویت
    1393-4-16
    نوشته ها
    49
    امتیاز
    6,820
    سطح
    54
    Points: 6,820, Level: 54
    Level completed: 35%, Points required for next Level: 130
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    55

    تشکرشده 51 در 29 پست

    Rep Power
    0
    Array
    اصلا معلوم نیست تا حالا این دختر خانوم ازدواج کردن یا نه!
    ممکنه حتی در حال حاضر که شما اینجا تاپیک زدین که چطور فراموششون کنین ، ایشون در حال آشنایی با یکی دیگه باشن.
    شاید حتی فراموششتون کرده باشن.
    نه هنوز ازدواج نکرده.اون هم درسش زیاد بوده توی این یک سال و وقت این کارو نداشته و میدونم که نکرده.اگر ازدواج میکرد که شرایطم عوض میشد.





    اول ببنین دلیل خانوادتون چیه؟
    دلیل مخالفتشون رو گفتم در پست های قبل. واقعا اگر کسی براش راه حلی داره بگه که منو نجات بده که یه عمر دعاش میکنم



    اصلا شاید اون بنده خدا تا حالا فکر کرده باشه شما به هدف ازدواج نمیخواستینش ، و هدفتون چیز دیگه ای بوده و مخالفت خانواده هم بهانه بوده.

    همین جا من تاپیک هایی خوندم که دختر خانوم تاپیک زدن که آقا پسری به قصد ازدواج ابراز علاقه کردن بعدش بخاطر مخالفت خانواده که باید از اول در نظر میگرفتن که حالا بنا بدلایلی اینکارو نکردن، دختر خانوم رها کردن ، بعد برخی کاربران بهشون میگفتن اگه پسری دختری و بخواد تمام تلاششو میکنه و به این راحتی رها نمیکنه، یا اینکه این قضیه محالفت خانواده بهانه اسو.... دختر هم این ها رو باور میکرد و سعی میکرد فراموش کنه و فکر میکرد شاید پس همه اینها یک بازی بوده فقط برای وقت گذرونی و هدف ازدواج بهانه بوده.
    دقیقا یکی از بزرگترین مشکلات منم همین چند جمله ی شماست.(جدای از مشکل خانواده)
    اگر اون همچین فکری بکنه چی؟اون تنها دختری بود که من در طول دوران زندگیم حتی بیش از چند ساعت حرف زدم.البته من هم برای اون اینطور بودم. و اینکه اون همچین فکری درمورد من بکنه خیلی اذیتم میکنه.
    توی تاپیک اولم گفتم که بعد یکسال دارم بیشتر از قبل بهش علاقمند میشم.چون دارم خوبیاشو میبینم.قبلا که میدیدمش شاید بیشتر احساسی بوده و زیاد به معیارامو ... توجه نداشتم. اما الان که دیگه خیلی وقته ندیدمش و رفتار ها و حرف ها و برخورد هایی که ازش دیدم توی محیط ها و شرایط مختلف داره یادم میاد باعث میشه بهتر بفهمم که کی بود.

    درسته که دختر خوب زیاده.اما اون یک فرشتس. یه راهی که جدیدا پیدا کردم اینه که به این یقین برسم که من براش کمم که خدا نمیخواد این شرایط جور بشه.هیچ چیز که بی حکمت نیست. اینم حتما از اون حکمت هاست.




    اصلا شما از کجا میدونین شناختتون در مورد اون خانوم کامل و درسته؟ فقط در غالب یک همکلاسی دیدینشون و به شناخت رسیدین؟از تجربه خودم و تاپیک هایی که اینجا خوندم واز اطرافیان شنیدم ؛ متوجه شدم که در غالب یک همکلاسی نمیشه همسر آینده رو انتخاب کرد و به اون شناخت لازم برای ازدواج رسید.

    ازدواج که به این راحتیا نیست، اصلا تو این دوره زمونه کسی و نمیشه راحت شناخت.

    به شخصه به خودم ثابت شده که یک همکلاس خوب یا یک همکار خوب لزوما نمیتونه یک همسر خوب هم باشه.

    چون محیط های شناخت و وظایف و نقش ها خیلی باهم متفاوته ! همکلاس خوب فقط فقط یک همکلاس خوبه! شاید بتونه یک همسر خوب هم باشه اما این شاید تا حتما خیلی فاصله داره!
    این صحبت شما در شرایطی که یک شناخت ظاهری و سطحی باشه درسته.
    اما من بعد 3 سال مشاهده و یک سال فکر و بررسی و مقایسه به این نتیجه رسیدم که فرشتس. حداقل با این دید که شاید خوب نبوده نمیتونم خودمو راضی کنم. رشته ای که من دارم طوریه که باید بتونم سریع آدما رو بشناسم و بفهمم وجودشون چیه. دیگه اون که بعد از این همه سال شناختش اصلا کاری نداره.
    ممنون از نظر مفیدتون.

  18. کاربر روبرو از پست مفید خوش خیال تشکرکرده است .

    دختر بیخیال (سه شنبه 17 تیر 93)


 
صفحه 1 از 7 1234567 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 12
    آخرين نوشته: سه شنبه 02 مهر 92, 00:43
  2. معرفی ودانلودكتب روانشناسی کاربردی درحوزه تغییرات فردی،خودشناسی
    توسط مدیرهمدردی در انجمن معرفی کتب روانشناسی
    پاسخ ها: 18
    آخرين نوشته: دوشنبه 06 دی 89, 14:43
  3. +کسی که دوسش دارید؟یا کسی که دوستون داره؟
    توسط محمدرضا در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 11
    آخرين نوشته: شنبه 31 فروردین 87, 09:08
  4. +کسی که دوسش دارید؟یا کسی که دوستون داره؟
    توسط محمدرضا در انجمن ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: سه شنبه 02 بهمن 86, 15:25

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 18:58 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.