آقا پارسا با خواندن پستتون ناراحت شدم.
آره من هم معتقدم باید اول زیر بنای زندگی درست شود و سپس برگردید. اینکه همین جوری باعث بشیم که برگردین هنر نیست چون دوباره میشه همون آش و همون کاسه.
من پیشنهادم نامه ای شبیه مورد زیره. که البته فقط متن اولیه است و خودتون باید بسطش بدین.خودتون حتما ویرایش کنید. فقط اگر خواستین چیزی اضافه کنید چیزی جز یه شاخه گل نباشه. نه بیشتر.
اسم خانومتون را هم به قول آقا سعید می ذاریم پریسا.
بسم الله الرحمن الرحیم
پریسا جان سلام.
از نیمه شعبان تا حالا تو فکرم که چرا من ازدواج کردم. یاد خوبی هایت افتادم. یاد اون روزهای اول عقدمون. چقدر اون روز ها خوب بود. چقدر مهربون بودی. با خودم می گفتم بهترین انتخاب دنیا را کردم. یادته فلان روز چقدر باهم خندیدیم.یادته .... (این ها را خودتون بنویسید)
وقتی می خواستم دختری به همسری انتخاب کنم به خودم می گفتم پارسا دختری انتخاب کن که بتونه شریک واقعی زندگیت باشه.
پریسا شریک زندگی یعنی چی؟
یعنی اینکه زن و شوهر بتونن چه تو غم و چه تو شادی کنار هم باشن.
وقتی یک زن و شوهر موقع عقد بله می گن؛و همو انتخاب می کنند یعنی مسیر زندگی طرف مقابل را انتخاب کردند.یعنی بعدش هرچی برای یکیشون پیش بیاد انگار برای نفر دیگه هم همون پیش اومده. یعنی تماماتفاقات زندگی مشترک را انتخاب کردند.
می خواستم تو خوشی و ناخوشی کنارت باشم. سعیم را هم کردم و اگر تو بخوای سعیم را هم خواهم کرد.
اما پریسا انصاف بده این رسمه رفاقته که منو ول کردی رفتی؟
این رفیق نیمه راه بودن نیست؟
این درسته تو شرایط حساس پا می شی قهر می کنی؟
بیا یک بار دیگه به قضیه نگاه کن.
ببین با قلب من چه کردی؟ خودت را از من دریغ کردی.
پریسا بهم اشتباهاتم را بگو. باهام حرف بزن. آخه زن و شوهری که نتونن با هم حرف بزنند چرا ازدواج کردند. پس خدا زبان را برای چی خلق کرده؟
ازت با تمام قلبم می خوام هرچی انتظار ازم داری بهم بگی. بیا مثل دو تا آدم بزرگ مشکلمون را حل کنیم.
بابا تو دنیا گفتگوی تمدن ها راه انداختند! اون وقت ما دو تا نمی تونیم با هم دو تا کلام منطقی حرف بزنیم. گفتگوی ما که از گفتگو با آمریکا سخت تر نیستش که! :دی
بیا زندگیمون را اصلاح کنیم.
ببین من هم حتما اشتباهاتی داشتم. من و تو وقتی ازدواج کردیم باید می دونستیم که زندگی خاله بازی نیست! خاله بازی نیست که هر مشکلی توش افتاد مهم نباشه.
باید می دونستیم وقتی ازدواج کردیم مسئولیت مهمی به گردن گرفتیم .باید می دونستیم زن و مرد متفاوت هستند. باید یاد می گرفتیم یک زندگی مشترک خوب را چه طور میشه به کمک هم مدیریت کنیم.
فهمیدم ازدواج از کنکور هم مهم تره. دارم با خودم فکر می کنم من که این قدر برای کنکور مطالعه کردم.این قدر تو انتخاب رشته مشورت کردم! چرا برای همچین مساله مهمی مطالعه نکردم. چرا برای این زندگی مشترک مطالعه نکردم که ببینم یک زندگی چه طور می تونه به سمت سعادت بره و چه طور می تونه به سمت شقاوت.
همان طور که گفتم ما یک زندگی مشترک را شروع کردیم.هر دومون توی این زندگی مشترک چه توی اشتباهاتش چه توی خوبی هاش سهم داریم. چون اسمش روشه:زندگی مشترک.
بیا این بار هر دومون بالغانه رفتار کنیم. بیا برای تنوع هم که شده با هم مشاوره بریم و با هم منطقی صحبت کنیم.
تو ماه مبارکی هستیم. ماه مهربان ترین مهربانان .روا نیست تو این ماه حرف از طلاق بزنیم که پایه های عرش خدا را می لرزونه. تو این ماه نمی خوام این واژه استفاده بشه.
حاضری برای ادامه زندگی این بار درست و منطقی تحت نظر مشاور جلو بریم.
من به این ماجرایی که اتفاق افتاده به چشم یک فرصت نگاه می کنم. فرصتی که میشه ازش به خوبی برای داشتن یک زندگی فوق العاده استفاده کرد. اگر خدا بخواهد!
اگر حاضری بسم الله!
منتظر نظرت هر چی که باشه هستم.
پارسا
علاقه مندی ها (Bookmarks)