سلام. نیاز دارم که عاقل باشم :) زندگی و محیط و ادمایی که پیشم هستن یه مقدار با اون چیزی که روحیاتم و احساسانم نیاز داره فاصله دارن. خوب این می تونه دلیلش بی کفایتی نسبی من و کم مهارتی من در رابطه های بین فردی باشه. اما نیاز دارم کمتر حساس باشم کمتر به احساساتم فشار بیاد و کمتر ناراحت بشم. نیاز دارم تلاش کنم تا معقول فکر کنم و رفتار کنم و هیجاناتم باعث نشن همه چی از دستم در بره و از کنترل خودم خارج شم. من نمی تونم محیطم و ادما رو منطبق بر نیازهام کنم. ناچارم خودمو با بقیه سازگار کنم تا از پا درنیام. باید بتونم عقلانی باشم حداقل در اغلب اوقات.
اگه می تونستم بی قلب زندگی می کردم. عقل کافیه برای درست زندگی کردن. دلم قلبم کودک درونم یا هر چی که اسمش هست مدام رنجم میده. حساسیتم زیاده. در صورتی که برای زندگی هیچ نیازی به دل ندارم. فقط ازارم داده تا حالا. چه کار کنم که حداقل اون بعد عقلانیم اداره کننده باشه؟
می دونم سوالم سخته. راهی به نظرتون میاد؟
ممنون.
علاقه مندی ها (Bookmarks)