به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 12 , از مجموع 12
  1. #11
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 13 تیر 93 [ 09:17]
    تاریخ عضویت
    1392-2-09
    نوشته ها
    6
    امتیاز
    924
    سطح
    16
    Points: 924, Level: 16
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 76
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered500 Experience Points
    تشکرها
    0
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array
    از پاسخ های تمام اعضای محترم سپاسگزارم
    حقیقتا خیلی بدردم خورد
    سما خانم من خیلی متاسفم از اون چیزی که برای شما پیش اومده
    ولی آخه چرا اینطوری میشه؟ چرا بعضی خانم ها اینجوری هستند؟
    من همیشه توی زندگیم فکر می کردم اگر به کسی محبت و احترام زیاد داشته باشم اون هم متقابلا این محبت رو میبینه
    و تلافی میکنه. ولی برای زندگی من برعکس بود، هرچی بیشتر محبت میکردم خانمم بیشتر اوج میگرفت و کمتر منو میدید!
    حقیقتش این چند روز من هم بطور جدی به طلاق فکر میکردم، دیگه ناامید شده بودم...
    سما خانم شما گفتید که شرایط خانم من رو داشتید
    چند سوال خدمتتون دارم اگر دقیقا جواب بدید خدمت بزرگی بهم میکنید؟

    به نظر خودتون شوهرتون باید چطور رفتار میکرد تا شما متوجه میشدید و کار به اینجاها کشیده نمیشد؟

    من هم با زبون خوش و دوستانه با خانمم صحبت کردم و هم با تهدید و زور ولی هیچکدوم تاثیری نداشت
    الان شما با یه نگاه به گذشته میتونید بفهمید سوءتفاهم ها کجا بوده و چرا خودتون چنین رفتاری داشته اید که شوهرتون خسته بشه
    فکر میکنید در چه صورت دست از این رفتارها میکشیدید؟ شوهرتون باید چطور برخورد میکرد؟

  2. #12
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 10 فروردین 98 [ 11:48]
    تاریخ عضویت
    1392-1-18
    نوشته ها
    96
    امتیاز
    5,259
    سطح
    46
    Points: 5,259, Level: 46
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 91
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger First Class5000 Experience Points
    تشکرها
    1,092

    تشکرشده 246 در 78 پست

    Rep Power
    0
    Array
    جناب همنوا گرامیبه همدردی خوش اومدی.یه ضرب المثل قدیمی هست که میگه : محبت بیش از اندازه تبدیل به وظیفه میشه"دوست خوبم قطعا شیرینی زندگی شما از هر چیزی مهم تره و بیشتر از همه آدمهای دوروبرتون باید به فکر همسرتون و زندگی مشترکتون باشید. بنده به شخصه فکر نمیکنم که مادر شما حرف خیلی بدی به خانومتون گفته باشن که اینقدر بهشون برخورده باشه و کینه به دل گرفته باشن. آیا مادر خودش اگه این حرفو به دخترش بزنه، بهش بر میخوره و قطع رابطه و بد و بیراه میگه؟؟به نظرم چند نکته رو مد نظر داشته باشید :1- اجازه ندید به خانواده تون فحاشی کنه. یعنی به یه سیاستی جلوی این کارو بگیرید. چون الان که میگه گداگشنه، پسفردا چندتا فحش دیگه هم میزاره روش و میگه که نتیجه اش خیلی بدتر خواهد بود و نمیتونین جلوشو بگیرین. اگر الان فحاشی کرد بهش نشون بدین که واقعا بهتون بر میخوره و بسیار بسیار ناراحت میشین و خط و نشون بکشید که فحاشی کردن عاقبت خوبی نخواهد داشت (خواهش میکنم جدی، قاطع و صبور باشید) حواستون باشه خودتون از کوره در نرین و متقابل فحش به خانوادش ندین. (بیچاره خانواده ها).2- دیگه اصرار نکنین که با مادرم آشتی کن و تو رو خدا بیا و .... ، در عوض خودتون میتونین به مادرتون سر بزنین و از دلشون در بیارین . رفت و آمد به منزل پدر و مادر خانمتون رو کمتر کنید. البته اصلا بهش نگید که تلافی میکنید. فقط بگین سرم شلوغه و کمتر فرصت میکنم. اما همیشه احوال پدرو مادرشو بپرسید و دورادور حضور داشته باشید. 3- از مادرتون خواهش کنید بیشتر از این خودشونو کوچیک نکنن . واقعا حرفی که گفتن اونقدر بد نبوده و دخالت تلقی نمیشده. اگر مادرتون مدام بیان که از دل خانمتون در بیارن ، اینکار تبدیل به وظیفه میشه و تا عمر دارین باید سر کوچکترین حرفی مادرتون در حال عذرخواهی کردن باشن.4- بسیار به اعصابتون مسلط باشین و مبادا کتک بزنید. کاملا اشتباهه. چون همسرتون فکر میگنه به خاطر مادرتون ، کتکش زدید. بعد میشین آش نخورده و دهن سوخته. باید یه عمر ازش معذرت خواهی کنید. 5- روال عادی زندگیتونو پیش بگیرین . شاد و آروم باشید. اصلا درگیر اختلاف مادر و همسر نشید و سعی کنید تو خونه آرامش وجود داشته باشه.6- رفتارهای همسرتون رو غرور و خودخواهی تلقی نکنید . ایشون زن و شریک زندگی شماست. کمی رنجیده شده اما شما با سیاست میتونین همه چیز رو درست کنید.

  3. 2 کاربر از پست مفید مهربونی... تشکرکرده اند .

    toojih (دوشنبه 29 اردیبهشت 93), مامان فربد (چهارشنبه 31 اردیبهشت 93)


 
صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 20:15 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.