به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 6 123456 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 53
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 07 مهر 93 [ 18:06]
    تاریخ عضویت
    1390-4-21
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    60
    امتیاز
    2,407
    سطح
    29
    Points: 2,407, Level: 29
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 43
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    73

    تشکرشده 42 در 22 پست

    Rep Power
    0
    Array

    توي اين شرايط استعفا بدم يا ادامه ؟

    سلام دوستان سال نو همتون مبارك باشه . در سال جديد روحيه ام خيلي بهتر شده ولي يك مشكل بزرگي برام پيش اومده كه حسابي داغونم كرده خواهش مي كنم بهم كمك كنين .من يك دختر 10 ماه دارم كه خيلي بهش وابسته هستم كساني كه در جريان مشكلات قبلي من هستن مي دونن اين دختر همه زندگي منه. بعد از اينكه مرخصي زايمانم تمام شد مادرم از دخترم نگهداري مي كرد البته مسافت ما خيلي از هم دوره و بنده خدا چون تو جريان زندگي من بود خودش صبح ها مي امد خانه ما و تا من از سر كار بيام از دخترم نگهداري مي كرد . شب عيد لگن مادرم شكست و ان بنده خدا هم استراحت مطلق شد . نمي دانيد توي اين چند روز از 16 فروردين من چي كشيدم ،له شدم .چون كسي نيست كه از دخترم نگهداري كنه . من از سر كار مي رم خانه مادرم خواهرم كه خودش هم بچه 3 ساله داره توي اين چند روز خانه مامانم هست و از بچه من هم نگهداري مي كنه و پنج شنبه ها مي ره خانه خودش ولي اون هم ديگه خسته شده . حق هم داره خودش زندگي داره و يك پسر فوق العاده شيطان . همين كه بتونه اون را جمع كنه هنر كرده . خانه مادرم به خاطر بيماريش هميشه پر از مهمان هست و مهمانداري هم به اين مشكلات اضافه شده . روال زندگي اونها كاملا با من فرق داره تازه ساعت 11 شب مي خوان فيلم ببينن و بچه من هم ساعت 10 بايد بخوابه اون هم توسكوت مطلق ولي خانه مادر من هيچ وقت سكوت نيست . البته مادرم با واكر كم كم مي تونه راه بره و كمي از عهده كارهاي خودش بر مي اد ولي خواهرم به خاطر بچه من مجبوره بياد اونجا و همسرش هم كم كم داره شاكي مي شه . حالا بماند كه من خودم چقدر خسته مي شم به خدا تو اين چند روزه 10 ساعت نخوابيدم .همسرم را هم كه نمي بينم به عبارتي دختر من نه مادر داره و نه پدر . من هم مي رسم خانه مادرم بايد در حال مهمان داري و شست و شو باشم . تصميم گرفتم استعفا بدم چون مادرم حتي اگر خوب هم بشه ديگه نمي تونه بياد خانه ما . ولي همه مي گن حيفه . خواهرم مي گه من نمي دانم تو به چه اميد ي مي خواي اين كار را بكني . راست هم مي گن همسر من بيكاره . الان دو ماه صبح تا شب تو پاركينگ خانه در حال درست كردن ماشينشه كه بفروشه ( اشتباه نكنيد ماشينش خراب نيست اون داره وسواس به خرج مي ده ان قدر اين ماشين را سابيده كه از حالت اولش هم تميزتر شده كلي وسيله اختراع كرده كه باهاش ماشين را تميز كنه ) ما هيچ منبع در امدي هم نداريم فقط پدر شوهرم ماهي 400 تومان به ما مي ده كه اون هم هميشه توسط خود همسرم خرج مي شه . بچه كوچك را هم كه مي دانيد چقدر هزينه داره .واقعا در مانده شدم كارم را هم دوست دارم . در امدم ماهي 1 تومن مي شه . كارم تو يكي از بهترين شركت هاي ايرانه . ولي دخترم اوارست . مادرم مي گه من خوب مي شم بزارش پيش من ولي مگه مي شه همسرم چي پس. مي گه به اين همسر اميدي نيست اگر جدا بشي يك زماني مي خواي چكار كني ( اخه ان قدر در دعواها حرف جدايي زده شده كه بي چاره فكر اينده را مي كنه البته حق هم داره) .در مانده شدم بچه ها . هر روز با گريه از خانه مادرم مي ام وقتي مي بينم دخترم بيدار شده و اواز مي خونه و همه بهش مي گن هيس بخواب ساكت باش فلاني خوابه . همش مي گم به من چه خرج زندگي را بدم ولي وقتي فكر بي پولي را مي كنم نمي دانم . به هيچ وجه هم حاضر نيستم مهد كودك بزارم چون در اون صورت خودم رواني مي شم .به من بگيد چكار كنم؟

  2. کاربر روبرو از پست مفید akasha تشکرکرده است .

    khaleghezey (دوشنبه 25 فروردین 93)

  3. #2
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دوشنبه 20 دی 00 [ 13:07]
    تاریخ عضویت
    1390-10-20
    نوشته ها
    1,523
    امتیاز
    24,667
    سطح
    95
    Points: 24,667, Level: 95
    Level completed: 32%, Points required for next Level: 683
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,759

    تشکرشده 3,304 در 1,073 پست

    Rep Power
    218
    Array
    سلام
    امکانش نیست تا وقتی مادرت بهتر میشه مرخصی بگیری ؟
    یا مثلا فقط دو ماه مهدکودک بزاریش ؟
    یا اصلا اگه همسرت خونه هست ازش مراقبت کنه ؟

  4. 6 کاربر از پست مفید zendegiye movafagh تشکرکرده اند .

    akasha (دوشنبه 25 فروردین 93), khaleghezey (دوشنبه 25 فروردین 93), کاغذ بی خط (چهارشنبه 27 فروردین 93), گل ناز (سه شنبه 02 اردیبهشت 93), گل شب بو (سه شنبه 26 فروردین 93), واحد (پنجشنبه 28 فروردین 93)

  5. #3
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 29 بهمن 02 [ 14:38]
    تاریخ عضویت
    1390-2-14
    نوشته ها
    1,633
    امتیاز
    42,408
    سطح
    100
    Points: 42,408, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveVeteranTagger First Class25000 Experience Points
    تشکرها
    5,992

    تشکرشده 8,207 در 1,574 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    366
    Array
    وظیفه شما درآمد زایی نیست. وظیفه مهم شما اینه که یک همسر خوب و یک مادر خوب باشید.

    این نمونه حمایت ها از همسرتون تنها اون را بی مسوولیت تر می کنه.

    انرزی تون را صرف برطرف کردن مشکلاتتون در زندگی زناشویی تون کنید.

    چون با تمام وجود شرایطی شبیه شما رو لمس کردم و در نهایت اولویت را به زندگی ام دادم ونه تنها کارم رو بلکه شهر و دیارو خانواده ام را رها کردم و با حقوق همسرم که نصف در امد من هم نبود دارم در غربت زندگی می کنم.

    از آینده هیچ کس خبر نداره.

    پس فکر طلاق و ما وقع را از ذهنتون خارج کنید.

    بیشتر به سازندگی فکر کنید.

  6. 8 کاربر از پست مفید بی نهایت تشکرکرده اند .

    abs (سه شنبه 26 فروردین 93), akasha (دوشنبه 25 فروردین 93), fariba s (دوشنبه 25 فروردین 93), khaleghezey (دوشنبه 25 فروردین 93), myl (دوشنبه 25 فروردین 93), فرهنگ 27 (دوشنبه 25 فروردین 93), گل شب بو (سه شنبه 26 فروردین 93), واحد (پنجشنبه 28 فروردین 93)

  7. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 07 مهر 93 [ 18:06]
    تاریخ عضویت
    1390-4-21
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    60
    امتیاز
    2,407
    سطح
    29
    Points: 2,407, Level: 29
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 43
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    73

    تشکرشده 42 در 22 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ممنون عزيزم از اينكه بهم كمك مي كني . مرخصي صحبت كردم كه يك سال بهم بدن ولي به هيچ وجه امكانش نيست اخه حتي اگه مادرم خوب هم بشه ديگه نمياد خانه ما مي گه تو بيا 5 روز هفته را اينجا و اخر هفته برو خانه تان ولي اخه اين كه زندگي نمي شه. همسرم شايد يكي دو روز نگه داره ولي من مي ترسم زياد ادم مسئوليت پذيري نيست وقتي خوابش مي بره دنيا را اب هم ببره بيدار نمي شه . اون مي گه كاره تو كاره كار من كار نيست ( فكر كنيد كار برق انداختن ماشينش را با كار من مقايسه مي كنه) .مهد به هيچ وجه حاضر نيستم . يك بچه 10 ماهه را بزارم مهد خدا را خوش مي اد؟ درمانده ام . درمانده

  8. 2 کاربر از پست مفید akasha تشکرکرده اند .

    khaleghezey (دوشنبه 25 فروردین 93), کاغذ بی خط (چهارشنبه 27 فروردین 93)

  9. #5
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 24 آذر 00 [ 21:47]
    تاریخ عضویت
    1391-2-29
    نوشته ها
    421
    امتیاز
    12,188
    سطح
    72
    Points: 12,188, Level: 72
    Level completed: 35%, Points required for next Level: 262
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    662

    تشکرشده 635 در 275 پست

    Rep Power
    67
    Array
    سلام
    چرا با شوهرت در این مورد حرف نمی زنی؟
    همه این مشکلاتی که اینجا نوشتی را چرا بهش نمی گی(البته یه مقدار سانسوری هم داره)
    ازش نخواه که بچه را نگه داره بهش بگو من نیاز به کمکت دارم نمی دونم با این وضع چه کار کنم بهتره ؟ (حدس میزنم خودش پا پیش بذاره و بگه که من نگهش میدارم)
    و مطمئن باش کوتاهی نمیکنه بالاخره پدره دیگه
    نمی تونی مرخصی یه ساله یا 6 ماهه بگیری ؟

  10. 3 کاربر از پست مفید نازنین2010 تشکرکرده اند .

    akasha (دوشنبه 25 فروردین 93), گل شب بو (سه شنبه 26 فروردین 93), واحد (پنجشنبه 28 فروردین 93)

  11. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 16 خرداد 97 [ 10:51]
    تاریخ عضویت
    1392-9-10
    نوشته ها
    79
    امتیاز
    4,906
    سطح
    44
    Points: 4,906, Level: 44
    Level completed: 78%, Points required for next Level: 44
    Overall activity: 48.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First ClassVeteran
    تشکرها
    122

    تشکرشده 156 در 48 پست

    Rep Power
    0
    Array
    به نظرم شما اشتباه بزرگی می کنی که سر کار می روی
    بدیهی است که مرد باید نان آور باشه. فوقش چند ماه سختی می کشید . ولی مطمئنا از شرایط فعلی بهتر خواهد بود. بگذار شوهرت وظیفه اش رو درک کنه و مسوولیت لازم رو بر عهده بگیره

  12. 6 کاربر از پست مفید S.H.I.D.E.H تشکرکرده اند .

    akasha (دوشنبه 25 فروردین 93), khaleghezey (دوشنبه 25 فروردین 93), کاغذ بی خط (چهارشنبه 27 فروردین 93), گل ناز (سه شنبه 02 اردیبهشت 93), گل شب بو (سه شنبه 26 فروردین 93), واحد (پنجشنبه 28 فروردین 93)

  13. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 07 مهر 93 [ 18:06]
    تاریخ عضویت
    1390-4-21
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    60
    امتیاز
    2,407
    سطح
    29
    Points: 2,407, Level: 29
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 43
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    73

    تشکرشده 42 در 22 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ممنون بي نهايت عزيز . اخه وقتي هيچ در امدي نيست به چي فكر كنم . مي ترسم تنش و درگيري و استرسم در ان شرايط بيشتر از قبل بشه .همه مي گن تحمل كن . دخترم دو سالش كه بشه مي ره مهد . مادرم مي گه همون بهتر كه خونه نباشي كه همش درگير باشين با هم . ولي من اين زندگي را دوست ندارم از طرفي هم اميدي به همسرم ندارم .
    ممنون نازنين عزيز . باهاش حرف زدم و گفتم كه چقدر از اين شرايط زجر مي كشم .گفتم حتي اگر من جاي تو بودم توي پيك موتوري كار مي كردم( همسرم تحصيلات دكترا داره ) ولي حاضر نبودم زن وبچم اين قدر زجر بكشن.اون مي گه من نگه مي دارم ولي چند روز چون من هم براي خودم كار دارم ( گفتم كه مي گه كار تو كاره كار من نيست ؟ خندم مي گيره وقتي اين را مي گه واقعا موندم چطوري روش مي شه اين را بگه ) اون مي گه دو حالت داره يا تو افراطي دخترمان را دوست داري كه اين باعث دوري از من و به راه نادرست رفتن من احيانا مي شه يا يك سرگرمي ديگه داري كه من نمي دانم و به خاطر اون مي ري خانه مادرت . هميشه تحليل هاش توي شرايط سخت سمت و سو بدبيني داره .مي ترسم به اين ادم اعتمادي نيست به اينده زندگيم زياد اميد ندارم

  14. #8
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دوشنبه 20 دی 00 [ 13:07]
    تاریخ عضویت
    1390-10-20
    نوشته ها
    1,523
    امتیاز
    24,667
    سطح
    95
    Points: 24,667, Level: 95
    Level completed: 32%, Points required for next Level: 683
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,759

    تشکرشده 3,304 در 1,073 پست

    Rep Power
    218
    Array
    ولی در نهایت باید زندگیت ر با همسرت درست کنی
    اول اینکه اصلا نا امید نباش
    بهش توجه بیشتر کن
    سعی کنید با همفکری هم شغلی که بهش علاقه داره رو ایجاد کنه
    بهش اعتماد کن
    احتمالا از طرفت شما سردی دیده که میگه سرگرمی جای دیگه ای داری
    سعی کن کمتر از مادرت یا خانوادت کمک بگیری و با محبت از همسرت بخواه که کمک کنه . از واژه های منفی استفاده نکن مثلا به جای اینکه بگی من ازین شرایط زجر می کشم بگو من دوست دارم تو این طوری باشی و توقعت رو بگو یا بگو وقتی اینکارو می کنی منو خیلی خوشحال می کنی
    هدف یه چیزه ولی طرز بیان موضوع خیلی مهمه

  15. 3 کاربر از پست مفید zendegiye movafagh تشکرکرده اند .

    akasha (دوشنبه 25 فروردین 93), گل ناز (سه شنبه 02 اردیبهشت 93), گل شب بو (سه شنبه 26 فروردین 93)

  16. #9
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 اسفند 93 [ 10:05]
    تاریخ عضویت
    1392-12-13
    محل سکونت
    دشت
    نوشته ها
    113
    امتیاز
    1,390
    سطح
    20
    Points: 1,390, Level: 20
    Level completed: 90%, Points required for next Level: 10
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialTagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    834

    تشکرشده 492 در 107 پست

    حالت من
    Shad
    Rep Power
    22
    Array
    سلام دوست عزیزم

    واقعاً از خداوند برات آرامش آرزو می کنم.

    یکی از همکارام بعد از 6 ماه مرخصی زایمان که به شرکت برگشت نوزادش رو توی مهد گذاشت(سه سال قبل) و بچه اش همیشه مهد میمونه و همکارام فوق العاده از وضعیتش راضی هست فکر می کنم اگر شما هم یه مهد خوب پیدا کنید راحت می تونید کودکتون رو اونجا بذارید(البته قبلش حتماً پرستار ،مهد و جایی که کودکتون میمونه رو چک کنید)

    دوستم اینقدر سخت نگیر انقدر انرژی منفی به خودت نده و البته مسئولیت به همسرت بده و روابطتون رو سعی کن اصلاح کنی دوستم به زندگی فکر کن به روزهای خوب که به زودی برات پیش میاد نه به طلاق و ....

    موفق و پیروز باشید

  17. 5 کاربر از پست مفید fariba s تشکرکرده اند .

    akasha (دوشنبه 25 فروردین 93), khaleghezey (دوشنبه 25 فروردین 93), گل شب بو (سه شنبه 26 فروردین 93), zendegiye movafagh (دوشنبه 25 فروردین 93), دختر بیخیال (دوشنبه 25 فروردین 93)

  18. #10
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 16 تیر 93 [ 10:07]
    تاریخ عضویت
    1392-11-03
    نوشته ها
    26
    امتیاز
    329
    سطح
    6
    Points: 329, Level: 6
    Level completed: 58%, Points required for next Level: 21
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class250 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    55

    تشکرشده 39 در 18 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام دوست عزیز
    امیدوارم که مشکلاتت به زودی حل بشه
    من یه پیشنهادی دارم چرا یه پرستار بچه استخدام نمی کنی که بیاد بچه رو مواقعی که سرکار هستی تو خونه نگه داره میتونی پرس و جو کنی و یه کسی که بتونی بهش اعتماد کنی رو پیدا کنی
    خاله من هم کارمنده ولی بچش رو از یه سالگی تا 5 سالگی یه خانمی نگه میداشت تازه باسوادم بود و تو خونه بهش آموزشم میداد

  19. 3 کاربر از پست مفید پشیمون تشکرکرده اند .

    akasha (سه شنبه 26 فروردین 93), khaleghezey (دوشنبه 25 فروردین 93), گل شب بو (سه شنبه 26 فروردین 93)


 
صفحه 1 از 6 123456 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. استعفا بدم؟
    توسط بانوی آفتاب در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 19
    آخرين نوشته: یکشنبه 10 دی 96, 13:15
  2. از کارم متنفرم، ولی نمی‌توانم استعفا دهم!
    توسط rahekhoob در انجمن علمی و آموزشی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: پنجشنبه 20 خرداد 95, 11:22
  3. مدیر فبلیم که از کارش استعفا دادم تعقیبم میکنه!
    توسط delkhosh در انجمن سایر مشکلات خانواده
    پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: یکشنبه 08 شهریور 94, 16:37
  4. استعفا مي دم
    توسط sayehhaye_mah در انجمن سرگرمی و تفریح
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: چهارشنبه 26 فروردین 88, 11:29
  5. علايم استعمال مواد مخدر
    توسط lord.hamed در انجمن اعتیاد
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: دوشنبه 18 آذر 87, 11:56

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 03:45 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.