با سلام حدودا یک ماه پیش یکی از همکارانم به من پیشنهاد ازدواج داد و من هم در جوابش گفتم باید بیشتر با هم آشنا بشیم. تا بتونم تصمیم بگیرم البته من این موضوع رو فقط با مادرم در میان گذاشتم. اما متاسفانه در مورد بعضی خصوصیات اخلاقی ایشون دچار تردید شدم. من شاغل در بانک هستم و ایشون تازه به شعبه ما منتقل شده در شعبه قبلی شون با ریس شعبه سر یک مساله ای دچار درگیری شده و ایشون رو سریع از اونجا به یک شعبه دیگه ( شعبه محل خدمت من) منتقل کردند. قبلا در یک شعبه دیگر هم که شعبه کشیک بوده ( ساعت کاری بیش از ساعت کاری سایر شعب بوده) اصلا زیر بار اضافه تر ماندن در ساعات کشیک نمی رفته و اتفاقا سر این مساله با ریس دچار اختلاف شده البته خودش برای من تعریف کرد. مرتب از خصوصیات اخلاقیش میگه من بله قربان گو نیستم البته با همکاران و مشتریان رابطه خوبی داره و من طی تحقیقات فهمیدم نمرات ارزشیابی کاری ایشون بسیار پایین هست یعنی روسا از ایشون اساسا رضایتی ندارند و خودشم هم میگه ادم سازمان پذیری نیست و جایگاه شغلی اصلا براش اهمیت نداره برعکس من می خوام به نحو احسنت در محل کارم ظاهر بشم. اما ایشون نه. مثلا سر مساله ساعت ورود و خروج( کمی تاخیر در ساعت ورود داشته) ریس بهش گیر داده بودند اما اهمیتی نمی داد و جوابش رو هم میده از این نظرها ( از لحاظ کاری) باهاش اختلاف نظر دارم نمی دونم این قضیه خیلی مهمه یا نه؟ در ضمن هر دو در یک رده شغلی هستیم دوست داشتم حداقل کمی بالاتر باشه اما با این نگرش ایشون قضیه ترقی منتفی هست. البته چون کارمند رسمی هست ثبات شغلی داره . ایا با این اخلاق که ایشون با بالا دستییشون دارند تو زندگی شون هم همینطور خواهد بود؟ یکبار راجع به زن به یکی از همکارهای خانمم نظرش رو گفته بود که بعضی وقتها لازمه ادم تو روی زن دربیاد! می خواستم راهنمایی کنید ایا اصلا بیشتر هم دیگر رو بشناسیم یا با این تفاصیل قید قضیه رو بزنم. در ضمن من 32 سال و ایشون 37 ساله هستند. راهنمایی کنید نمی دونم چه کنم.
علاقه مندی ها (Bookmarks)