به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 6 از 6 نخستنخست 123456
نمایش نتایج: از شماره 51 تا 58 , از مجموع 58
  1. #51
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 21 دی 93 [ 23:45]
    تاریخ عضویت
    1391-5-23
    نوشته ها
    535
    امتیاز
    3,418
    سطح
    36
    Points: 3,418, Level: 36
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 82
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    573

    تشکرشده 935 در 360 پست

    Rep Power
    65
    Array
    سلام دوست عزیز
    درکت میکنم الان ناراحتی وبه دنبال راه چاره میگردی
    فقط یه سوال میخوام بپرسم اگه بخوایم به هرقیمتی توجه بدست بیاریم درسته؟
    به نظرمن احساسات روکناربذار میدونم به توجه ومحبت نیازداری ولی فعلاهمه روبیخیال شو
    بعدیه کاغذبردارتوش همه خواسته هات روبنویس معیارهاوارزوها وانتظاراتت ازهمسرایندت
    تویه کاغذدیگه معیارهاوشرایطی که این اقاداره روبنویس
    خیال بافی تعطیل
    فقط واقعیت هاروبنویس اینکه دراینده این چنین خواهدشدنه درحال حاضرچطوری هست
    بعدش ببین میتونی باشرایطش کناربیای ؟
    خانواده باازدواجتون موافقت میکنند؟
    الان وقته اینه که چشمهاروبازکنی باعقل به موضوع نگاه کنی
    اگه بخواهیم واقع بینانه حرف بزنیم مادخترهااحساساتی هستیم هرچقدرهم احساساتمون روکنترل کنیم بازواردماجرامیشه ولی پسرها منطقی ترند وقتی میخواهندکاری روانجام بدند احساسات روکنارمیذارن فقط باعقل تصمیم میگیرند مثلا پسری بخوادبابه خواستگاری بره اول خودش وشرایطش رودرنظرمیگیره چی داره چی نداره خانواده دخترچه توقعاتی دارند وووو همه روسبک سنگین میکنه بعدتصمیم میگیره هرچقدرهم دختررودوست داشته باشه ولی اول خودش رومیبینه امامادخترهابرعکس اول پسر رومیبینیم میگیم باشرایطش کنارمیام عشق باشه کافیه
    به نظرت کافیه؟
    راستی زوددلخورنشو کسی اینجابدت رونمیخواد همه بخاطرخودته درک میکنم تواین شرایط ادم زوددلخوروناراحت میشه ولی گاهی لازمه یکی یه تلنگری به مابزنه هرچندبه ناراحتی مامنجربشه همین تلنگرهاست که باعث میشه واقع بینانه تر نگاه کنیم
    موفق باشی

    - - - Updated - - -

    مگه میشه پدری بچش رودوست نداشته باشه ممکنه ناراحت باشه ولی به معنی عدم دوست داشتن نیست
    مطمئن باش دوست داره ولی به روش نمیاره قلب همه پدرومادرهاواسه بچشون میتپه

    - - - Updated - - -

    دوستان دو گونه اند : يكي آنان كه هميشه شما را مي خندانند و از ايشان خيري نخواهيد ديد، ديگر آنان كه عيب شما را مي گويند و شما را به انديشه وا مي دارند؛ قدر ايشان را بدانيد.((ابوالعلاءمُعري))

  2. 4 کاربر از پست مفید roseflower تشکرکرده اند .

    eimanpaladin (دوشنبه 04 فروردین 93), khaleghezey (سه شنبه 05 فروردین 93), sanjab (دوشنبه 04 فروردین 93), veis (دوشنبه 04 فروردین 93)

  3. #52
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 12 مرداد 93 [ 17:37]
    تاریخ عضویت
    1392-12-23
    محل سکونت
    اصفهان
    نوشته ها
    26
    امتیاز
    351
    سطح
    7
    Points: 351, Level: 7
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 49
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class250 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    21

    تشکرشده 52 در 20 پست

    Rep Power
    0
    Array
    با سلام اینو بگم و تموم
    پدر و مادر هر چقدر نسبت به بچه خودشون بی تفاوت باشن ( آخر آخرش پدر و مادر هستن ) هیچ موقع دلشون نمیاد بدبختی و اعصاب خوردی فرزند خودشون رو ببینند .
    شما اگر با پدرتون مشکل دارید - کاری نداره حتما پدرتون یه چیزی از شما دیده که باهاتون یکم سرد شده - کنار پدرتون برید ( اصلا هم بحث اینکه خجالت میکشم و از حرفا نباشه ) از پدرتون بپرسید
    که دلیل این رفتارش چی هست ( شاید شما یکم زیادی رویه این بحث زوم کردید و حساس شدید و مشکلی نباشه ) - بهترین کار اینکه با پدرتون صحبت کنید -
    هیچ موقع هم نسبت به پدر و مادرتون بدگمان نباشید-
    فعلا.....

  4. 3 کاربر از پست مفید eimanpaladin تشکرکرده اند .

    khaleghezey (سه شنبه 05 فروردین 93), sanjab (دوشنبه 04 فروردین 93), veis (دوشنبه 04 فروردین 93)

  5. #53
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 03 آبان 95 [ 19:37]
    تاریخ عضویت
    1393-1-03
    نوشته ها
    71
    امتیاز
    2,112
    سطح
    27
    Points: 2,112, Level: 27
    Level completed: 75%, Points required for next Level: 38
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    35

    تشکرشده 174 در 61 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ویس عزیز

    اگر کسی اینجا وقت میگذاره و چیزی ارسال میکنه فقط برا اینکه شما رو راهنمائی کند ( همانطور که قبلا دیگران ما رو راهنمائی کردند اون هم بدون نیت بدی - من به نوبه خودم ازشون تشکر میکنم )

    میدونی بهترین فردی که میتواند به شما کمک کند چه کسی هست ؟

    شاید بگی مشاور و دوست و خانواده و . . . نه ! این خود شما هستید که میتوانید بزرگترین کمک رو به خودتون بکنید !!

    پس خودزنی و عصبانیت مشکل شما رو کمتر نخواهد کرد بلکه افزایش خواهد داد

    پس مثل یه فرد بالغ و عاقل خودت رو کنترل کن و منطقی فکر کن ( هرچند که از نوشته شما مشخصه فردی عاقل و بالغ هستید منتهی کمی دلخوری از موضوعات مختلف باعث شده کمی احساسی شوید )

    ببینید الان شما دوتا موضوع رو دارید با هم پیش میبرید

    پدرتان و دوستان که شما رو رها کرده به نظر شما با یک دست میتوان دوتا هندونه برداشت ؟

    به نظر من سعی کنید به مشکل اصلی تر بپردازید (شاید این دو به ظاهر از هم جدا نباشد اما در باطن این دو موضوع از یکدیگر جدا هستند )

    موفق باشید

  6. 5 کاربر از پست مفید ذمانح تشکرکرده اند .

    khaleghezey (سه شنبه 05 فروردین 93), sanjab (دوشنبه 04 فروردین 93), میشل (دوشنبه 04 فروردین 93), veis (دوشنبه 04 فروردین 93), ستیلا (دوشنبه 04 فروردین 93)

  7. #54
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 05 تیر 97 [ 14:07]
    تاریخ عضویت
    1392-5-19
    نوشته ها
    312
    امتیاز
    8,869
    سطح
    63
    Points: 8,869, Level: 63
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 181
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    480

    تشکرشده 882 در 242 پست

    Rep Power
    60
    Array
    ممنونم از همه دوستان
    من یه کمی آروم ترم
    میشل جان تاپیکت و حرفات کمکم کرد.
    امیدوارم بتونم برات جبران کنم عزیزم
    آقا/خانم ذمانح راست میگن. من موضوعات مختلفی رو با هم قاطی کردم و از نظر احساسی یکهو بهم ریختم.
    این تعطیلات هم که باعث شده رفتارارو بیشتر ببینم یه مقدار این وضعیت رو تشدید کرده
    که باعث شد با خودم اون کارو کنم که هنوزم باور ندارم دست رو خودم بلند کرده باشم
    در کل یه کمی آروم ترم. ممنون از همگی

  8. 4 کاربر از پست مفید veis تشکرکرده اند .

    khaleghezey (سه شنبه 05 فروردین 93), sanjab (دوشنبه 04 فروردین 93), میشل (دوشنبه 04 فروردین 93), ذمانح (سه شنبه 05 فروردین 93)

  9. #55
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 23 خرداد 99 [ 20:21]
    تاریخ عضویت
    1392-7-21
    نوشته ها
    374
    امتیاز
    9,911
    سطح
    66
    Points: 9,911, Level: 66
    Level completed: 66%, Points required for next Level: 139
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    1,128

    تشکرشده 851 در 242 پست

    Rep Power
    50
    Array
    ویس عزیز هرچند میدونم خیلی سخته این رفتارهای پدرتون رو میبینید ولی باز هم پدر شما هست.یک عمر زحمت شما رو کشیده.درسته ایشون عقایدشون با شما متفاوت هست و حق با شماست اما باز هم پدر شماست.من شما رو کاملا درک میکنم اما ویس این تویی که باید زندگی کنی .


    عزیزم شما 28 سال سن دارید و میدونم منطقی هستید ولی گاهی وقتا ما ادمهای بالغ هم نمیخواهیم قبول کنیم راه درست همونی هست که میدونیم .


    عزیزم شناخت ات رو هدفدار کن و یکبار برای همیشه تصمیم ات رو جدی کن.

    اگه مشکل مالی دارند شما بهشون بگید که حاضرید با این درامد هم با ایشون زندگی کنید .(من خودم خیلی افراد رو میشناسم که با حداقل درامد با ساده ترین شرایط ازدواج کردند و زندگی شیرینی رو شروع کردند.).

    امیدوارم بهترین تصمیم رو بگیرید.
    فرو افتادن در مقابلِ خدا ؛ تنها راه برخاستن است …

  10. #56
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 17 آبان 95 [ 15:15]
    تاریخ عضویت
    1391-2-26
    نوشته ها
    2,672
    امتیاز
    25,995
    سطح
    96
    Points: 25,995, Level: 96
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 355
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    6,844

    تشکرشده 7,555 در 2,378 پست

    Rep Power
    351
    Array
    ویس الان بی قراری. یه مقدار به خودت مهلت بده. اروم باش. تعطیلات برات هنوز ادامه داره؟ اگه داره از این فرصت برای پالایش فکرت استفاده کن. اول از همه قبل از پدرت یا دوستت به خودت نگاه کن به جای سیلی خودتو ببوس و نوازش کن. وقتی بیشتر از دیگران بی مهری می بینیم باید با خودمون مهربون تر باشیم عزیزم. الان حساس شدی و دل نازک واسه همینم بهت خیلی داره فشار میاد. اگه فکر می کنی خدا وجود داره حداقل دو سه روز خودتو به خدا بسپر و به هیچ چیز دیگه ای فکر نکن. فقط ارامشتو پیدا کن.
    بعدا می تونی وقتی ارامشت بیشتر شد بشینی سر فرصت با دوستت صحبت کنی که چشه؟ چی می خواد. بعدانا که حالت بهتر شد می تونی یه روز با احترام از پدرت بپرسی که دوست داره تو چطور دختری باشی یا حتی بپرسی که چرا این احساسو داری که به اندازه ی کافی دوست نداره.
    هر چی بخوایو می تونی بعدا بپرسی. الان دو سه روز ریلکس باش. اروم اروم. به این چیزا فکر نکن. بذار ذهنت استراحت کنه. بعد راه حل ها خودشون میان پیشت.

  11. 4 کاربر از پست مفید meinoush تشکرکرده اند .

    eimanpaladin (دوشنبه 04 فروردین 93), khaleghezey (سه شنبه 05 فروردین 93), میشل (دوشنبه 04 فروردین 93), veis (دوشنبه 04 فروردین 93)

  12. #57
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    درود بانو veis

    ناراحتتون کردم ببخشید ولی شما داری خلا عاطفی بین خودت و پدرت رو به بدترین شکل ممکن پر میکنی.من جای شما باشم واقعا میگم نمیتونم یعنی هنوز اونقدر یاد نگرفتم رفتار جراتمندانه داشته باشم و اعتماد بنفسم بالا باشه بتونم حرفام رو با پدرم بزنم ولی فکر کنم شما بتونی بشینی با ایشون حرف بزنی.کاری که انجام دادی در مورد قرعه کشی کاملا انسانی و اخلاقی بودش ولی مشکل اینجاست که ما مردا غرور داریم و توی مسائل مالی یکم بیشتر بفکر خودمون هستیم تا دیگران و نظر ما اینه زنها از نظر مالی عقلشون خوب کار نمیکنه(البته ببخشیدا ولی نظر من بشخصه برعکسه) شاید خودشم بعدا متوجه شده کارش درست نیست ولی براش سخته که قبول کنه.

    هر انسانی توی دنیا حداقل 5 تا 10 نفر رو داره که دوسش دارن یکی بیشتر یکی کمتر.شما فعلا آروم باش بخودت استراحت بده و سعی کن رابطت رو با پدرت خوب کنی حسی که داری رو متوجه میشم کاملا مقصر نیستی ولی باید عذرخواهی کنی ولی یادت باشه پدر شما سنش چقدره و برای چه دورانیه و اینکه دیگه شخصیتش شکل گرفته همینه که هست عوضم نمیشه قرارم نیست شما هم عوض بشین فقط همینجور یکه هستین همدیگر را بپذیرید.فعلا آسیب پذیر هستی اگه میگم فرقی نداره توی چه سنی باشید برای اینه اون آقا بقول شما 32 سالشه میدونی یعنی چی این سن؟!!!!بچه که نیست میفهمه خیلی بیشتر از من و شما هم میفهمه 32 بهار رو تجربه کرده ولی مشکل اینه نمیخواد مسئولیت قبول کنه حالا به هر دلیلی شما داری به کسی تکیه میکنی که خودش نیاز داره به اینکه به کسی تکیه کنه.ولی ذهن خوانی نکن یه فرصت بهش بده جدی بهش بگو تکلیف رو مشخص کنه بعد اون مهلت دیدی اقدامی نکرده دیگه باهاش کار ینداشته باش به هیچ عنوان تمومش کن.

    پ.ن:از شخصیت شما و امثال شما خیلی خوشم میاد خیلی زیاد اینکه اخلاقمدار هستید اینکه انسانیت دارید اینکه روی عقاید و باورهاتون پافشاری میکنید اینا فوق العادست شاید خنده دار بنظر برسه ولی من یکی بخودم قول دادم امسال تا اخر سال بتونم یه کاری رو دیگه انجام ندم شاید سال قبل نهایت 5تا 10 بار انجامش دادم ولی امسال سعی میکنم انجامش ندم به هیچ عنوان حداقل کمترش کنم اینکه وقتی مسول خریدی میاد از من فاکتور بگیره سعی کنم اضافه تر ننویسم حتی اگرم خرید نکرد مهم نیست شاید واسه تو راحت باشه ولی واسه من یکی میشه گفت مهمترین هدف زندگیم توی این یکساله.قدر خودت رو بیشتر بدون دختر خوب و اینو بدون خیلی ها هستن دوست دارن و خیلی ها هم هستن به شما بعنوان یه الگوی اخلاقی و انسانی توجه میکنن یه عدشون بهمون این حرفو زدن و یه عده بیشترشون نه نگفتن.

    بشخصه خوشحالم شما جز دوستان و کاربران عزیز همدردی هستید و میتونم ازتون یاد بگیرم

    ولی نظرم عوض نمیشه بهش مهلت بده بعد تموم شدن کات کن بصورت کامل
    دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
    ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
    ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
    ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
    ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
    در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
    ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !

  13. 2 کاربر از پست مفید khaleghezey تشکرکرده اند .

    veis (پنجشنبه 07 فروردین 93), دارم خفه مسشم (شنبه 23 فروردین 93)

  14. #58
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 24 فروردین 93 [ 10:07]
    تاریخ عضویت
    1393-1-18
    نوشته ها
    6
    امتیاز
    34
    سطح
    1
    Points: 34, Level: 1
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 16
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    2

    تشکرشده 2 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array
    من دوساله گفته برو.....................کجای کاری.........خسته م


 
صفحه 6 از 6 نخستنخست 123456

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: دوشنبه 16 آذر 94, 21:33
  2. پیشنهاد هایی برای سورپرایز کردن همسر و خارج کردن زندگی از یک نواختی
    توسط به دنبال خوشبختی در انجمن شوهران و زنان از یکدیگر چه انتظاراتی دارند
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: پنجشنبه 05 آذر 94, 00:27
  3. پاسخ ها: 19
    آخرين نوشته: دوشنبه 22 تیر 94, 01:23

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 15:15 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.