به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 4 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 35
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 06 فروردین 93 [ 10:46]
    تاریخ عضویت
    1392-12-17
    نوشته ها
    16
    امتیاز
    127
    سطح
    2
    Points: 127, Level: 2
    Level completed: 54%, Points required for next Level: 23
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class7 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    18

    تشکرشده 17 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array

    چیزی که در مورد باجناق آینده شنیده ام عصبیم کرده و فکر تلافی در آینده هستم ،لطفاً راهنمایی کنید

    سلام

    اولا مطالب ارسال شده با این نام کاربری مال دوستم هست و من با نام کاربریش اومدم

    دوما نمیدونم این مطلب در قسمت مناسب گذاشتم یا نه مدیران ببخشن

    سوما اصلا نمیدونم گفتن این مطلب درسته تو عمومی یا نه به هرحال میگم راهنمایی کنید.



    سلام من شش ماه به یک دختر خانوم 22 ساله دوست شدم خودم 27 سالمه خیلی بهم هم علاقه مندیم و عاشق هم هستیم من بعد از 5 ماه شناخت همه جور این خانم بهش قول ازدواج دادم و قرار چند روزه دیگه برم خواستگاریش
    قبل از این که موضوع رو بگم من خیلی خیلی به این خانوم اعتماد دارم به پاکی و نجابت و سنگینیش همه جور تست کردمش سربلند شده حتی تعقیبش کردم با شماره های مختلف تستش کردم و ......
    کارهای زیادی واقعا فهمیدم ذاتا دختره پاکی هست
    و همه چیز رو راجب گذشتمون به هم گفتیم اون قسم خورد که فقط با یک پسر دوست داشته در حد اس ام اس اونم در حد یک ماه
    من هم بهش گفتم با چند دختر قبلا دوست بودم
    خیلی دختر حرف گوش کنی هست و هر چیزی براش اتفاق بیوفته و هر کی مزاحمش بشه بهم میگه

    تا اینکه دیدم همیشه با نفرت از داماد شون یعنی شوهر خواهرش که پسرعموش هست صحبت میکنه من پرسیدم راجب اخلاق شوهر خواهراش که از همه تعریف میداد غیر از این یکی که پسرعموش هم هست
    تا اینکه گفت چرا ازش متنفره
    میگفت نه ماه پیش خونه خواهرم بود وقتی خواهرم رفت حموم این بزور و صورتمو بوسید و خیلی ببخشید میگم دست به سینه هام زد در حد چند ثانیه من هر چی تلاش کردم نتونستم خودمو نجات بدم گفت از ناراحتی گریه کردم ولی برای زندگی خواهرم خراب نشه چیزی به کسی نگفتم ولی دیگه باهاش حرف نزدم تا چند روز بعد دوباره همین کار رو کرد منم با مشت زدمش ولی
    قسم میخورد نمیدونستم باید چیکار کنم به کی بگم از رو دوست داشتن خواهر و بچه خواهرم نگران زندگیش بودم به کسی نگفتم

    گفت دیگه تو این نه ماه طرفم نیومد قسم خورد که بی تقصیره
    من نظرم نسبت به عشقم اصلا عوض نشود و قبولش دارم و واقعا صداقت تو حرفاش پذیرفتم


    حالا خیلی عصبی هستم
    نمیتونم بی خیال دختر بشم
    ولی به این فکر میکنم باجناق آینده ام دست به زنم زده عصبی میشم این موضوع یک روز بهم گفته

    دختر گفت حاضرم رفت و آمدم رو با خونه خواهرم قطع کنم
    ولی من خیلی قاطی کردم
    چیکار کنم ؟
    چطوری در اینده حالش دامادشون بگیرم ؟
    به خانواده اش بگم راجب دامادشون؟
    دختر میگه من بی تجربگی کردم به کسی نگفتم ولی هرچی تو صلاح میدونی انجام بده

    بازم ببخشید این موضوع بر خلاف میلم تو عمومی مطرح کردم ولی نیاز به راهنمایی دارم

    ممنون
    ویرایش توسط a boy : پنجشنبه 22 اسفند 92 در ساعت 10:20

  2. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 05 اردیبهشت 95 [ 21:48]
    تاریخ عضویت
    1392-1-05
    نوشته ها
    54
    امتیاز
    2,542
    سطح
    30
    Points: 2,542, Level: 30
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 58
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    230

    تشکرشده 223 در 59 پست

    حالت من
    Shad
    Rep Power
    0
    Array
    سلام به دوست دوستمون سکوت مرداب.
    قبول دارم که آدم اعصابش خیلی خورد میشه.
    ولی حساس نشو . حساس نشو.

    بالاخره دوستت هم یه مشت محکم بهش زده و حقش رو گذاشته کف دستش.






    خودت رو کنترل کن. و سعی کن کلا از ذهنت پاکش کنی.



    احتمالا خود فرد خاطی هم الان از کرده خودش پشیمون باشه ، یا شاید در آینده اصلاح بشه.
    مغز آدمها هم مثل کامپیوترها بعضی وقتها دچار bug ( اشکال سیستمی) میشه و ممکنه برای هر کسی پیش بیاید.
    همه آدمها ممکنه خطاها و شیطنت هایی داشته بوده باشند. و اگر کسی انتظار چشم پوشی از خطاهاش رو داره باید او نیز از خطاهای دیگران بگذره.
    همونطور که ما کامپیوترها رو بخاطر اینکه گاها هنگ میکنن دور نمیریزیم. آدمها رو هم نمیشه طرد کرد.( مگه اینکه اشکالات زیربنایی داشته باشن).
    باید امیدوار باشیم که به اشتباه خودش پی ببره و بدونه که حاصل برخی آتشفشانهای احساسی ویرانی ارتباطات انسانیست.

    کلا از ذهنت پاکش کن.
    از ذهنت پاکش کن.
    پاکش کن.
    آفرین.
    انسانی که هدفش خدمت به خداست ممکن است انسان خوبی باشد
    اما انسانی که هدفش خدمت به انسان باشد حتما انسان خوبی است.


  3. 6 کاربر از پست مفید kiann تشکرکرده اند .

    a boy (پنجشنبه 22 اسفند 92), abi.bikaran (پنجشنبه 22 اسفند 92), khaleghezey (سه شنبه 27 اسفند 92), toojih (پنجشنبه 22 اسفند 92), فرهنگ 27 (پنجشنبه 22 اسفند 92), ستیلا (پنجشنبه 22 اسفند 92)

  4. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 06 فروردین 93 [ 10:46]
    تاریخ عضویت
    1392-12-17
    نوشته ها
    16
    امتیاز
    127
    سطح
    2
    Points: 127, Level: 2
    Level completed: 54%, Points required for next Level: 23
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class7 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    18

    تشکرشده 17 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array
    خیلی سخته برام فعلا تازه شنیدم آمپرم رو نقطه جوشه

    ولی نه خودم در اینده خونشون میرم نه میزارم زنم پاشو بزار اونجا

    ولی تلافیش رو سرش میارم نه اینکه به زنش دست بزنم خدای نکرده ولی باید یک طوری ابروش رو ببرم تا آروم بشم

    باجناق کشی نشه خوبه نمیدونم کاش بهم نمیگفت ولی از یک طرف تحسینش میکنم بهم اعتماد کرد و گفت که این ادم پست رو بشناسم


    ولی ***شو پاره میکنم

    میگن باجناق فامیل نمیشه هنوز فامیل نشده میخوام حالشو بگیرم
    ویرایش توسط a boy : پنجشنبه 22 اسفند 92 در ساعت 11:42

  5. #4
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    سه شنبه 10 اردیبهشت 98 [ 12:47]
    تاریخ عضویت
    1392-1-05
    محل سکونت
    خانه سبز
    نوشته ها
    1,631
    امتیاز
    24,877
    سطح
    95
    Points: 24,877, Level: 95
    Level completed: 53%, Points required for next Level: 473
    Overall activity: 30.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocial10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    5,037

    تشکرشده 6,499 در 1,515 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    267
    Array
    سلام آقای دوست سکوت مرداب!

    نامزدتون زیادی از حد صادقه!

    و البته خیلی به شما اعتماد داره و حتما مطمئنه که شما فرد منطقی هستین!

    من هم امیدوارم که نامزدتون در موردتون اشتباه نکرده باشه و واقعا فرد منطقی باشین!


    من درک می کنم که تو این جور شرایط دیگه مردها منطقشون کار نمی کنه و غیرتی می شن.

    نامزدتون اگه واقعا مردها را می شناخت نباید همچین موضوعی را به شما می گفت.چون براتون تحملش و رفتار منطقی سخت می شه.

    نمی دونم باید اسم همچین آدمایی را چی بذاریم. این آدم ها علاوه بر اینکه زندگی خودشون را خراب می کنند،دوست دارن زندگی بقیه را هم خراب کنند!!!

    نذارید این ها به نیت پلیدشون برسن!!!


    اگه همش به این موضوع فکر کنید و این افکارتون را آبیاری کنید؛علاوه بر اینکه فراموش کردن این موضوع براتون روز به روز دشوارتر می شه،لحظات شیرین نامزدیتون را هم سر یک آدم بوووووق الکی الکی حروم میشه و بعدا افسوس خواهید خورد!


    پس نتیجه اینکه دیگه بهش فکر نکنید .اما تدابیری بیندیشید:


    1)تو جمع های خانوادگی بسیار بی اهمیت نسبت به ایشون باشید.اگر خواستین دیداری باهم داشته باشید حتما در جمع باشه.نه اینکه خودتون تنها و خانمتون برید خونشون!!!


    2)به نظر می رسه خانومتون پوشش محرکی دارن یا اون موقع داشتن که این آقای بوووووق نتونسته خودش را کنترل کنه!

    یکم به خانومتون بگین برای اینکه دیگه همچین چیزی تکرار نشه،و شما خیالتون آسوده تر باشه،پوششون را سنگین تر انتخاب کنند.حتی جلوی فامیل!!!!

    این طوری آرامش بیشتری خواهید داشت.خودتون به عنوان یک مرد حتما می دونید چه پوشش هایی محرک است.آخه ما خانم ها نمی تونیم نگاه آقایون را درک کنیم.پس هم فکری شما با ایشون کمک کننده است.


    3)همچین آدم بووووووووووقی لیاقت یک ذره توجه هم نداره!اصلا بهش محل ندین.دنبال این که تلافی کنید هم نباشید. خدا خودش براش تلافی می کنه!!!


    4)یک چند روزی مسافرت برین،تا این موضوع فراموشتون بشه!و آرامش اولیه را کسب کنید.الان از این موضوع دور تر بشین براتون بهتره!


    الان آقای کروکدیل میاد این لینک را بذاره.چرا ایشون بیان بذارن!من خودم پیش دستی می کنم و این لینک زیبا را براتون می ذارم:



    موفق باشید و قدر لحظات شیرین زندگیتون را بدونید

    بی خودی این شیرینی را به تلخی تبدیل نکنید
    اگر روزی ،محبت کردی بی منت، لذت بردی بی گناه ، بخشیدی بی شرط
    بدان آن روز را واقعا زندگی کرده ای


    یا ضامن بی ضامن ها...!!!

    حسرت کرب و بلا در دل من پنهانیست؛
    من ندانم که چه اندازه ز عمرم باقیست؛

    کربلا گر نشدم دعوت، از این بار گناه،
    ضامن من بشود ضامن آهو کافیست؟



    با توکل بر خدای متعال:محکم، با امید و با انگیزه
    ویرایش توسط مصباح الهدی : پنجشنبه 22 اسفند 92 در ساعت 12:58

  6. 9 کاربر از پست مفید مصباح الهدی تشکرکرده اند .

    a boy (پنجشنبه 22 اسفند 92), Amir_23 (پنجشنبه 22 اسفند 92), asemaneabi222 (پنجشنبه 22 اسفند 92), khaleghezey (سه شنبه 27 اسفند 92), sara 65 (سه شنبه 27 اسفند 92), toojih (پنجشنبه 22 اسفند 92), فرهنگ 27 (پنجشنبه 22 اسفند 92), تهمتن (سه شنبه 27 اسفند 92), خانوم مجرد (پنجشنبه 22 اسفند 92)

  7. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 02 آذر 93 [ 13:22]
    تاریخ عضویت
    1392-12-21
    نوشته ها
    74
    امتیاز
    789
    سطح
    14
    Points: 789, Level: 14
    Level completed: 89%, Points required for next Level: 11
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    16

    تشکرشده 173 در 57 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سکوت مرداب عزیز
    به نظر من این که دوستتون این موضوع رو از همه مخفی کرده کار درستی نبوده درسته که خواسته زندگی خواهرش رو حفظ کنه . بهتر بود این موضوع رو با یک نفر مثلا" مادر خودش مطرح می کرد تا یک بزرگتر تصمیم بگیره که در مقابل این عمل زشت باید چی کار کرد
    سکوت همیشه هم کار درستی نیست چه بسا باعث وقیح شدن همچین آدمایی می شه اگه بار اول موضوع رو با خانواده در میون می ذاشت هم خودش عذاب نمی کشید هم اونا یه فکر اساسی راجع به زندگی خواهرش می کردن
    ویرایش توسط فرشته آسمان : پنجشنبه 22 اسفند 92 در ساعت 13:17

  8. 2 کاربر از پست مفید فرشته آسمان تشکرکرده اند .

    a boy (پنجشنبه 22 اسفند 92), مصباح الهدی (پنجشنبه 22 اسفند 92)

  9. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 06 دی 94 [ 10:32]
    تاریخ عضویت
    1392-11-21
    نوشته ها
    28
    امتیاز
    1,620
    سطح
    23
    Points: 1,620, Level: 23
    Level completed: 20%, Points required for next Level: 80
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    27

    تشکرشده 55 در 16 پست

    Rep Power
    0
    Array
    داداش این اصلا رابطه نیس و حساس نباش
    من همچین دختری گیرم بیاد تا اخر عمرم ولش نمیکنم
    تو این زمونه دختر پاک و راستگو به خدا نعمته
    به اون عوضی هم فک نکن اصلا

  10. 4 کاربر از پست مفید siam 2015 تشکرکرده اند .

    a boy (پنجشنبه 22 اسفند 92), khaleghezey (سه شنبه 27 اسفند 92), sara 65 (سه شنبه 27 اسفند 92), toojih (پنجشنبه 22 اسفند 92)

  11. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 06 فروردین 93 [ 10:46]
    تاریخ عضویت
    1392-12-17
    نوشته ها
    16
    امتیاز
    127
    سطح
    2
    Points: 127, Level: 2
    Level completed: 54%, Points required for next Level: 23
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class7 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    18

    تشکرشده 17 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ممنونم ازتون

    اتفاقا بهش گفتم چجوری لباس پوشیدی بنده خدا قسم خورد لباس پوشیده و معمولی کسی که پست و حوس باز باشه به خواهر و مادر خودش هم چشم داره

    قطعا هیچ وقت خونشون حتی یک بار هم نمیرم چه برسه بزارم زنم بره

    چون خیلی قبولم داره بهم گفت درسته اعصابمو خراب کرد ولی بیشتر رفت تو دلم با اعتمادی که بهم کرد ولی قاطی کردنمو دید بنده خدا ترسید گفت چه غلطی کردم بهت گفتم

    ولی علاوه بر اینکه خودم محل بهش نمیزارم و رفت و امد نمیکنم حتما بعدا به برادر بزرگش که مجرده و خیلی غیرتی میگم قطعا اون بهتر میدونه چیکار کنه خودش هم فکر زندگی خواهرشه


    یه جمله بگم شاید ربط نداشته باشه ولی بگم تو دلم نمونه

    متاسفانه خیلی از مرد های امروزی جامعه ما بی ناموسی رو کلاس و روشن فکری میدونن مثلا زنش لخت تو عروسی برقصه فکر میکنن خیلی با کلاس هستن نمیدونن اولا اینجا ایرانه دوما چشم ناپاک به ازای هر سه نفر تا دو نفر هست


    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط siahkamar نمایش پست ها
    داداش این اصلا رابطه نیس و حساس نباش
    من همچین دختری گیرم بیاد تا اخر عمرم ولش نمیکنم
    تو این زمونه دختر پاک و راستگو به خدا نعمته
    به اون عوضی هم فک نکن اصلا

    آره بخدا واقعا نعمته من عاشق همین کاراش شدم عاشق وفاداری و نجابتش و عاشق ...............

    حساس نمیشم ولی باید تلافی کنم که بعد ها پیش خودش فکر نکن من به زنش دست زدم و پیش خودش بخنده

    باید تاوان پس بده باید حاله افراد پست رو گرفت فکر نکنن زرنگ هستن و کسی باهاشون کار نداره
    ویرایش توسط a boy : پنجشنبه 22 اسفند 92 در ساعت 13:46

  12. #8
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 22 مهر 94 [ 19:19]
    تاریخ عضویت
    1391-9-06
    نوشته ها
    1,013
    امتیاز
    19,589
    سطح
    88
    Points: 19,589, Level: 88
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 261
    Overall activity: 13.0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger Second ClassSocialOverdrive10000 Experience Points
    تشکرها
    5,188

    تشکرشده 3,056 در 916 پست

    Rep Power
    196
    Array
    برادر خوبم اولا نامزد شما دختر خیلی فهمیده ای هستن و با تمام عذابی که میدونم این مدت کشیدن ولی به خاطر زندگی خواهرشون اینو مطرح نکردند و شما رو امین تر و منطقی تر از همه تشخیص دادند . پس شمام به خاطر همسر ایشون مطرحش نکنید چون مطرح شدن این موضوع موجب از هم پاشیدگی خانواده ایشون خواهد شد گر چه ایشون ادم رذلیه و اگه شمام مطرح نکنید خودش ضربه اشو خواهد خورد . ولی رفت و امدتونو با این ادم محدود کنید و مواظب حیله های بعدیش باشید این جور ادما نه تنها هوس باز بلکه خیلی رذلن و با طرح نقشه های شیطانی ممکنه دام هایی برای شما و نامزدتون بذاره . این جور ادما سعی دارن دیگران رو هم مثل خودشون به گند بکشن . و چشم دیدن خوشبختی دیگران رو ندارن ولی در اخر خودشون رسوا میشن . چون ما هم همچون فردی رو تو فامیل داشتیم . اینا رو گفتم که هوشیار باشید .

  13. 5 کاربر از پست مفید واحد تشکرکرده اند .

    a boy (پنجشنبه 22 اسفند 92), khaleghezey (سه شنبه 27 اسفند 92), toojih (پنجشنبه 22 اسفند 92), فرهنگ 27 (پنجشنبه 22 اسفند 92), مصباح الهدی (پنجشنبه 22 اسفند 92)

  14. #9
    Banned
    آخرین بازدید
    سه شنبه 09 اردیبهشت 93 [ 22:46]
    تاریخ عضویت
    1392-10-22
    نوشته ها
    333
    دستاوردها:
    Tagger Second Class250 Experience PointsOverdriveSocial3 months registered
    تشکرها
    518

    تشکرشده 726 در 247 پست

    Rep Power
    0
    Array
    این آقا با اون مشتی که از خانم شما خورده کاملا ارشاد شده
    بعضی وقتا مرد ها فکر میکنن دختر دوست داره که رابطه داشته باشه و حالا که مجرده گشنه و تشنه روابط جنسیه و از این جور مسائل

    الان چند ماهه که دیگه سراغ همسرت نیامده پس نشون میده به اشتباهش پی برده

    شما اگر واکنش غیر منطقس انجام بدی اگر خدایی نکرده دفعه بعد اتفاق بدی برای همسرت رخ بده دیگه به شما نمیگه در حالی که شاید نیاز باشه به شما بگه و اینطوری مورد عذاب واقع میشه
    از طرفی هم ممکنه شما کاری کنید که زندگی خواهرش از هم بپاشه

    نیازی نیست مستقیم به کسی بگید
    همینکه ببینه اون دختر ازدواج کرده دیگه سمت شما نمیاد
    شما هم وقتی پیش اون مرد هستید غیر مستقیم بهش بفهمونید که خیلی غیرتی هستید و چقدر به همسرتون تعصب دارید و از مردای هوس باز متنفرید و از این حرفا (یکم طرف مقابل رو بترسونید و حد و حدودش رو بهش متذکر بشید)
    اسمی از اون مرد نیارید ،و به در بگید که دیوار بشنوه ،پیاز داغشم زیاد کنید
    خود طرف دوزاریش می افته

    به نظر من اون موقع شیطان رفته توی جلدش و حالا دیگه فهمیده چه اشتباه بزرگی انجام داده الان حتما پشیمانه مخصوصا وقتی واکنش همسرتون رو دیده

    شما هم دیگه بیش از حد به این ماجرا فکر نکن و سعی نکن تلافی کنی و انتقام بگیری

  15. 5 کاربر از پست مفید 1234567 تشکرکرده اند .

    a boy (پنجشنبه 22 اسفند 92), khaleghezey (سه شنبه 27 اسفند 92), toojih (پنجشنبه 22 اسفند 92), فرهنگ 27 (پنجشنبه 22 اسفند 92), مصباح الهدی (پنجشنبه 22 اسفند 92)

  16. #10
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 14 تیر 97 [ 22:56]
    تاریخ عضویت
    1392-12-18
    نوشته ها
    524
    امتیاز
    13,135
    سطح
    74
    Points: 13,135, Level: 74
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 115
    Overall activity: 2.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    2,154

    تشکرشده 1,301 در 451 پست

    Rep Power
    102
    Array
    سلام.دقیقا مشابه این اتفاق شما برای یه بنده خدایی که من میشناسم و فکر کن از من 30 سال حداقل بزرگترند رو از زبون یه نفر شنیدم..یعنی ماجرا از اون جا شروع شد که میگفتم چرا این دو خوناوده ی اشنا با هم اختلاف دارند و کارد و استخون هستند تا وقتی سنم بیش تر شد متوجه موضوع شدم که دقیقا مشابه شما بود.... در واقع اون خانم که مورد تعدی و دست درازی قرار گرفته بود مثل خانم شما نتونسته بود از حقش دفاع کنه و اون اشناشون فکر میکرده این خوشش میاد !!! به هر حال بعد ها به شورهش گفته بود و بعد هم به زن اشنا گفته بودند و .. به هر حال یه اختلاف پدید اومد.من خودم این قدر از اون اشنا که اشنای ماست متنفر شدم !! هر چند ممکنه توبه کرده باشه و این کار درست نیست ولی خواستم قبح کار رو نشون بدم...

    دوست عزیز این که شما خانمتون رو به خاطر صداقتش بخواید ول کنید واقعا درست نیست و از روی پست های بعدی متوجه شدم بی خیال این موضوع شدید و خوشحال شدم...انشالله بعد ازدواج بیشتر با همسرتون صحبت کنید که جز راست نباید گفت و هر راست نشاید گفت..خداییش این که ایشون به هیچکی نگفته برای حفظ زندگی خواهرش خداییش خیلی از خود گذشتگی کرده !! یعنی چطور حتی به والدینش نگفته برای حفظ زندگی خواهرش... و دیگه این قدر روی دلش بوده این موضوع که کسی رو از شما امینتر ندونسته

    ولی باز یه مورد مشابهی من دیدم طرف به شوهرش گفته بود فلانی به من شماره داده !!! و درخواست دوستی کرده باورت میشه طرف رفته بود اون بنده خدا رو به قتل رسونده بود و کشته بود !! یعنی این دوست داشتن و این صداقت ایشون ممکنه منجر به بروز اتفاقات بد هم خدایی ناکرده بشه پس حتما روی این موضوع و این که ایشون بتونند اون قدر به جایی برسند که این چیزا پیش نیاد ..اون پسر عموهه در واقع دیده ایشون شاید زیاد قاطعیت از خودش نشون نداده و قبلن و این فکر به سرش افتاده و..

    اما به نظر من بهتره شما طوری رفتار کنید بعد ازدواج که انگار از این موضوع اصلا خبر ندارید و هر کی پرسید چرا رابطه ندارید بگید خود خانمم خواسته و اصلا باهاش رابطه نداشته باشید تا شان شما هم حفظ بشه...اون فرد هم واقعا هیچ حرفی ندارم بعضی ها حیوان هستند تا ادم...

  17. 5 کاربر از پست مفید فدایی یار تشکرکرده اند .

    a boy (پنجشنبه 22 اسفند 92), alireza35 (جمعه 23 اسفند 92), khaleghezey (سه شنبه 27 اسفند 92), toojih (سه شنبه 27 اسفند 92), مصباح الهدی (پنجشنبه 22 اسفند 92)


 
صفحه 1 از 4 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: چهارشنبه 18 فروردین 95, 11:28
  2. پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: چهارشنبه 11 دی 92, 18:50
  3. چیکار کنم از عصبانیتم کاسته بشه...(نیازمند راهنمایی شدید)
    توسط بی وفا در انجمن سایر مشکلات خانواده
    پاسخ ها: 54
    آخرين نوشته: چهارشنبه 02 مرداد 92, 16:36
  4. آیا تمیزی و زیبایی و نظافت تنها مخصوص خانم هاست؟!
    توسط mostafavi9090 در انجمن سایر مشکلات خانواده
    پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: چهارشنبه 03 آبان 91, 12:44

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 04:26 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.