به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 24
  1. #1
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 14 تیر 97 [ 22:56]
    تاریخ عضویت
    1392-12-18
    نوشته ها
    524
    امتیاز
    13,135
    سطح
    74
    Points: 13,135, Level: 74
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 115
    Overall activity: 2.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    2,154

    تشکرشده 1,301 در 451 پست

    Rep Power
    102
    Array

    جواب اونا مثبته یا منفیه باشه برای شرایط من(دوران عقد ) + نداشتن بابای پول دار + و چجوری بهش پیشنهاد بدم

    سلام.من این ترم فارغ التحصیل میشم دچار دودلی هستم(دیگه نیاز نیست بگم که کار اصلی ندارم ولی پاره وقت دارم ماشین ندارم خونه ندارم ولی جیب خالی دارم مثل اکثر جونا ) من علاقه ی خیلی شدیدی به همکلاسیم دارم دختری هستش که خیلی از معیارهای مناسب ازدواج شخص مورد نظر منو داره کلا ازدواج توی سن پایین رو میپسندم ولی تا پارسال روم نمیشد به خونوادم بگم دست خالی من یکی رو دوست دارم و وقتی داری پول توجیبتو هنوز از بابات میگیری ولی دیگه الان که ترم اخرم تصمیم گرفتم با خونوادم این روزا صحبت کنم و بهشون حرف دلمو بزنم(و دیگه قبلش گفتم بیام با شما مشورت کنم) ولی از چند تا چیز میترسم
    ضمنا بگم اون دختره خیلی خوب منو میشناسه هم کلاس بودیم دیگه خیلی و ضمنا تا این سنم هم با هیج دختری رابطه نداشتم نمیدونم عرضشو ندارم تواناییشو ندارم(علی الرغم این که با دختران زیادی توی دانشگاه برخورد داشتم به علت مسایل درسی و توی صحبت و .. باهاشون راحت بودم و هستم) و حتی شده فرصتش پیش اومده بارها توی دانشگاه و دیدم دخترایی که شاید بهشون پیشنهاد دوستی میدادم یا حتی ازدواج قبول میکردند ولی کلا من ترجیح دادم صبرپیشه کنم و این که من دست روی دخترایی میزارم که دست نیافتنی هستند در حدی که خیلی از پسرا به خاطر برخورد و حجاب و این طور رفتاراشون جرات نمیکنند حتی بهشون نزدیک بشند (حتی اونایی که خیلی ادعا دارند با هر کی بخوان میتونند دوست شند و..)چون میدونند این دخترا اهل چیزی نیستند مگه ازدواج باشه...

    داشتم میگفتم من میترسم

    1-اول این که من میگم مامانمو بفرستم دانشگاه شماره ی خونشونو بگیره و زنگ بزنه به مامانش ماجرا رو بگه و اگه اجازه دادند بریم خواستگاری ؟؟به نظرتون این کار درسته؟؟ یا نه خودم اول برم بهش از علاقم بگم و نظرشو راجب خودم بپرسم به هر حال اونم نظرش مهمه و اگه نظرش مثبت بود بعدش از خودش شماره بگیرم و بدم خونوادم؟؟

    2- اخه میترسم بعد تماسم مادرم بگند پسر شما نه سربازی داره و نه کار و نه پس اندازی و فقط سالم زندگی کرده و رفیق بازی نکرده و درس خونده و حتی اجازه ی خواستگاری ندند و جواب منفی بدند بعدش فردا توی بچه های دانشگاه هم بپیچه من خواستگاری کردم و جواب رد شنیدم و این طوری تحقیر بشم

    2- من میگم بهتر نیست قبل زنگ زدن و یا حرف زدن با خودش یه جوری ادرس خونشون رو گیر بیارم و ببینم در چه سطحی هستند و اگه دیدم خیلی از ما بالاتر نبودند از نظر موقعیت مسکونی و سطح مالی و.. تازه اون وقت بهشون زنگ بزنیم یا برم بهش حرف بزنم اخه من نمیدونم در چه سطح مالی هستند و فکر میکنم بالاتر از ما باشه سطح مالیشون و چون منم الان دست خالی هستم بهم جواب رد بدند.من به معنای واقعی الان هیچ چیز مالی ندارم از خودم.

    3-کلا میگم اگه جوابشون مثبت باشه و بریم خواستگاری و همه چی خوب پیش بره من میخوام به مامانم بگم که دوران عقد رو بگه بین 3.5 سال تا 4 سال شاید بپرسید چرا این قدر طولانی ؟؟ دو سال برای سربازی و دو سال هم برای ارشد ؟؟ فکر میکنید اونا قبول میکنند این مدت طولانی رو به نظرتون ایا این مدت طولانی هستش و ممکنه جواب رد بدند به خاطر این موضوع؟؟

    4- میترسم بگند کار چی داری و .. اخه من کار پاره وقت میکنم و درامدش نهایتش در حدی هست بتونم خرجیمو در بیارم و خیلی خیلی کمه برای یه زندگی ولی خب پاره وقت هستش تا وقتی که مدرکمو بگیرم و ارشد و پایان خدمت میتونم به جاهای خوبی برسم ولی میگم با این سوالا تحقیرم نکنند ؟؟

    اکثر دوستام میگند با شرایط من و خودشون میگند اول ارشد بعدش کارت پایان خدمت بعدش کار بعدش پس انداز بعدش تزاه به ازدواج فکر کنیم حساب میکنم اعصابم خورد میشه
    اگه میتونستم این دختر رو فراموش کنم شاید دیگه تا همون سن ازدواج نکنم و ترجیح میدم به ادامه ی تحصیل در یه دانشگاه خوب فکر کنم همون دوستام میگند برو بابا درگیر زندگی بشی مگه میتونی ادامه ی تحصیل هم بدی و درس بخونی و منو منصرف میکنند

    ولی من دوست ندارم این شوق که به ازدواج رو داشتم سرکوب کنم ولی از طرفی هم اهداف بزرگی توی سر دارم مثل درس خوندن توی یه دانشگاه تاپ مثلا زبان انگلیسیم الان متوسطه فول بشه و.. توی نظرات میخوندم بعضی دخترا دوست دارند از اول یه زندگی شیک و مرتب داشته باشند ولی بعضی دخترا میگند نه ما حاظریم سختی رو تحمل کنیم و با هم زندگی رو بسازیم و.. به هر حال این روزا خیلی کلافه هستم و همه خونواده متوجه این حالت من شدند فکر میکنید چی بهتره و واقعا راسته ادم با جیب خالی ازدواج کنه خدا لنگش نمیزاره چون بزرگترین ترس من همین مسایل مالی بعد ازدواج از کمترین هاش بگیرید تا بزرگترینش که مسکن هست ؟؟راستش خیلی از دوستام شاید نصف استعداد های منو نداشتند ولی چون سطح مالی خوبی داشتند و باباشون پشتشون بود الان بیش از چند ما هست که عقد هم کردند و این منو عذاب میده به خاطر پول بخواد ازدواج به تاخیر بیفته.در عوضش خدا بهم خیلی استعداد ها داده و از هر چیزی بیش تر شاکرش هستم ولی برای شروع زندگی هیچ پول و پشتیبانی ندارم.
    ممنونم.

  2. 6 کاربر از پست مفید فدایی یار تشکرکرده اند .

    1234567 (پنجشنبه 22 اسفند 92), mohammad6599 (سه شنبه 20 اسفند 92), noamooz (سه شنبه 05 فروردین 93), کاغذ بی خط (یکشنبه 03 فروردین 93), پونه (دوشنبه 19 اسفند 92), ستیلا (دوشنبه 19 اسفند 92)

  3. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 13 دی 96 [ 22:59]
    تاریخ عضویت
    1392-11-30
    نوشته ها
    297
    امتیاز
    6,423
    سطح
    52
    Points: 6,423, Level: 52
    Level completed: 37%, Points required for next Level: 127
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    625

    تشکرشده 345 در 183 پست

    Rep Power
    51
    Array
    در حدی توان داری ک خرج جشن و مراسم و خرید و طلا روانجام بدین؟؟؟اگه اره ک برو جلو***اول خودت قضیه رو مطرح کن و بعد از چند هفته اقدام رسمی***چیکار داری خونشون کجاست و سطح مالیشون در چ حدیه دااش من؟؟؟شما فقط باید ببینی سطح توقعشون در چ حدیه(مثلا مادرم میگه اگه واس ابجیت خاستگاری بیاد ک از بقیه نظر ها اوکی باشه ولی تنگ دست باشه خودمون مثل پسرمون حمایتش میکنیم با اینکه ابجیم داره واسه ارشد تو ی دانشگاه توپ و یه رشته توپ اماده میشه و همه چی تمومه)***بعدشم فک نمیکنم هیچ خانواده ای قبول کنن ک دخترشون 4سال عقد کرده بمونه***پس شما اول باید زن بگیری بعد امریه سربازی و کار پاره وقت و بعد ارشد***میتونم بپرسم حقوقتون چقدره و اینکه خونوادتون چقد میتونن کمک کنن؟

  4. 2 کاربر از پست مفید baitollah-abbaspour تشکرکرده اند .

    فدایی یار (سه شنبه 20 اسفند 92), کاغذ بی خط (یکشنبه 03 فروردین 93)

  5. #3
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 14 تیر 97 [ 22:56]
    تاریخ عضویت
    1392-12-18
    نوشته ها
    524
    امتیاز
    13,135
    سطح
    74
    Points: 13,135, Level: 74
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 115
    Overall activity: 2.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    2,154

    تشکرشده 1,301 در 451 پست

    Rep Power
    102
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط baitollah-abbaspour نمایش پست ها
    در حدی توان داری ک خرج جشن و مراسم و خرید و طلا روانجام بدین؟؟؟اگه اره ک برو جلو***اول خودت قضیه رو مطرح کن و بعد از چند هفته اقدام رسمی***چیکار داری خونشون کجاست و سطح مالیشون در چ حدیه دااش من؟؟؟شما فقط باید ببینی سطح توقعشون در چ حدیه(مثلا مادرم میگه اگه واس ابجیت خاستگاری بیاد ک از بقیه نظر ها اوکی باشه ولی تنگ دست باشه خودمون مثل پسرمون حمایتش میکنیم با اینکه ابجیم داره واسه ارشد تو ی دانشگاه توپ و یه رشته توپ اماده میشه و همه چی تمومه)***بعدشم فک نمیکنم هیچ خانواده ای قبول کنن ک دخترشون 4سال عقد کرده بمونه***پس شما اول باید زن بگیری بعد امریه سربازی و کار پاره وقت و بعد ارشد***میتونم بپرسم حقوقتون چقدره و اینکه خونوادتون چقد میتونن کمک کنن؟
    سلام.راستش اره ولی خب بستگی داره سطح توقع طرف هم چقدر باشه ؟؟!! مثلا دست بزاره روی جواهر کجا تا یه حلقه ی معمولی.من چند تا از تاپیکا رو خوندم مدیران گفته بودند خودم بهش بگم حتی اگه خودش هم خوشش بیاد و.. ولی خونوادش ممکنه ناراحت شند چون با توجه به دختری که تربیت کردند مشخصه خیلی روی این چیزا حساس هستند این که یکی مستقیم از دخترشون خواستگاری کنه یا نه.دوست من خیلی بهم روحیه دادی راستش من فکر میکردم مثلا چون یه خونواده ی دختری وضع مالی بهتری داشته باشند شاید به هر کسی از راه بیاد و هم شانشون نباشه از نظر مالی و پایین تر باشه دختر ندند و از این بابت استرس زیادی داشتم و دارم.حقوقم در حد همون کارگری حساب کن شما یا نصفش ولی خب کارم پاره وقته دیگه بیش تر درس میخوندم.خوادم هم میتونند کمکم کنند در حد همون مراسم و.. و بقیش و ادامش باید با خودم باشه.و این که من شغلی که مد نظرم هستش باید حتما فوق لیسانس بگیرم و نمیتونم اول برم سر خونه زندگیم بعدش برای فوق لیسانس بخونم دوستام میگن 4 سال دختر مردم رو چیکار کنی و منو منصرف میکنند میگم شاید اونا قبول کنند این شرایط منو .

    راستی مگه این جا سایت همدردی نیست یعنی کسی پیدا نمیشه به درد یه همنوعش برسه و نظر بده.واقعا دستتون درد نکنه.باید حتما شکست عشقی میخوردم یا نمیدونم درگیر یه رابطه بودم و کلی حاشیه که همه می اومدند کمک میکردند خب من که اومدم از راه درست برم وقتی مبینم همین توی نظر دادن هم کسی کمکم نمیکنه بعدش میگیم جوونا میرند دنبال فساد و...

  6. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 13 خرداد 94 [ 15:09]
    تاریخ عضویت
    1392-5-05
    نوشته ها
    146
    امتیاز
    2,138
    سطح
    27
    Points: 2,138, Level: 27
    Level completed: 92%, Points required for next Level: 12
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    145

    تشکرشده 307 در 119 پست

    Rep Power
    25
    Array
    رک بگم من جای بابای اون دختر باشم میگم نننننننننننه
    نه برای اینکه پاره وقت کار میکنی
    نه برای اینکه درست تموم نشده
    برای اینکه میخوای دختر رو سه سال!!! عقد کرده نگه داری
    مگه مغز خر خوردم دخترم سه سال معطل نگه دارم و شانس ازدواج با مورد مناسب دیگه رو ازش بگیرم که حالا ایا ازدواجی صورت بگیره یا نه. اونم تو این جامعه که دختر یه سال بیشتر از عقدش بگذره کلی حرف و حدیث میگن

    اگه جای شما هم بودم بازم میگفتم نننننننننننه
    من پنج ماهه از عقدم میگذره دارم امروز و فردا میکنم دو ماه دیگه هم بگذره عروسی رو بگیرم
    فکر کردی دوران عقد فقط خوشیه! فکر کردی دوران تو عقد رو میتونی راحت تحمل کنی

  7. 2 کاربر از پست مفید Naashena تشکرکرده اند .

    فدایی یار (پنجشنبه 22 اسفند 92), کاغذ بی خط (یکشنبه 03 فروردین 93)

  8. #5
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 13 دی 96 [ 22:59]
    تاریخ عضویت
    1392-11-30
    نوشته ها
    297
    امتیاز
    6,423
    سطح
    52
    Points: 6,423, Level: 52
    Level completed: 37%, Points required for next Level: 127
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    625

    تشکرشده 345 در 183 پست

    Rep Power
    51
    Array
    عقد طولانی رو تقریبا هیچ دختر و خانواده دختری نمیپسندن حتی اونایی که کم توقعن***دختر خانوم شاغلن؟***به نظرم اول خودت برو جلو و خودتو بهش بشناسون و از اهداف و ... حرف بزن اگه نظرش مثبت بود بعد یکی دو ماه خاستگاری رسمی***نکته تنگ!! : اگه برخورد مناسبی ندیدی اصلا ناراحت نشو و از قبل خودتو واسه هر نوع جوابی اماده کن یعنی اگه مثبت هم بود نری جو گیر بازی در بیاری و احساسی تصمیم بگیری***خاستگاری=شناخت هرچه بیشتر

  9. 2 کاربر از پست مفید baitollah-abbaspour تشکرکرده اند .

    فدایی یار (پنجشنبه 22 اسفند 92), کاغذ بی خط (یکشنبه 03 فروردین 93)

  10. #6
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دوشنبه 20 دی 00 [ 13:07]
    تاریخ عضویت
    1390-10-20
    نوشته ها
    1,523
    امتیاز
    24,667
    سطح
    95
    Points: 24,667, Level: 95
    Level completed: 32%, Points required for next Level: 683
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,759

    تشکرشده 3,304 در 1,073 پست

    Rep Power
    218
    Array
    سلام
    حتی اگه اونا هم قبول کنن به هیچ عنوان دوران عقد طولانی خوب نیست و مشکلاتی به زندگی اضافه می کنه .
    اون دو سالی که می خواید بذارید درس بخونید رو بیشتر کار کنید تا زیر یه سقف با هم زندگی کنید بعد که اوضاع مالیت بهتر شد درستون رو ادامه بدید تا هم حرف و حدیث کمتر شه هم زیر منت نباشید .
    دوره سربازی هم فکر کنم الان 18 ماه باشه نه 2 سال که تا شما بله رو بگیری نصفش گذشته دیگه

  11. کاربر روبرو از پست مفید zendegiye movafagh تشکرکرده است .

    فدایی یار (پنجشنبه 22 اسفند 92)

  12. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 23 اردیبهشت 93 [ 17:08]
    تاریخ عضویت
    1392-7-17
    نوشته ها
    43
    امتیاز
    691
    سطح
    13
    Points: 691, Level: 13
    Level completed: 82%, Points required for next Level: 9
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    32

    تشکرشده 21 در 13 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام حالت چطوره برادر؟
    امیدوارم حال و احوالت این دم عیدی خوب و سلامت باشه
    خواستم برات بنویسم ولی ازت معذرت می خوام شاید در حدی نباشم که اینجا بنویسم اونم به دو جهت:
    1: 3سال از بنده بزرگتری و عزیز مایی
    2: در مظهر دوستان نظرم شاید کاربردی نباشه


    از یه جهاتی با هم شبیه هستیم از اون جهاتی که گفتی قصدت خیره از اون جایی که اونقدر مرد بودی و شهامت به خرج بدی که بیای اینجا برامون بنویسی و .....
    ولی دوستان هیچ کدوم یاری نمی رسونن واقعا تاسف می خورم
    ولی خواستم به نوبه ی خودم برات بنویسم شاید پاره ای از مشکلاتت رفع شه چرا که با اینکه سنم از شما کمتر این مسئله ای رو که گفتی تجربه کردم

    موضوع من شبیه به شماس
    منم از یه خانوم متشخصی خوشم اومده و به ایشون علاقه پیدا کردم
    می گم علاقه که یه وقت فکر نکنی عاشق شدم نه
    این دوره زمونه هر ادمی که ادعای عاشقی رو در اورد جدی نگیر چون با یه نگاه عاشق شدن امکان نداره اون یه هوسه

    بله من به این خانوم علاقه پیدا کردم از اونجایی که از هدفم اگاه بودم با عقلم تصمیم گرفتم و دلمو و به دریا زدم و رفتم به طرفم گفتم رفتم به طرفم گفتم که از کی به شما علاقه داشتم و این علاقه ام از کجا نشئت گرفت
    عین یه مرد رفتم بهش گفتم از این خوشجحال بودم که عین یه مرد گفتم حتی نه گفتن رو به جوون خریده بودم چون که من از خودم اون قدری مطمئن بودم که اگه هم 1% بگه نه تقصیر رو از جانب خودم نمی دونستم
    به هر حال می خوام بگم که کار من این گونه بود


    یادت باشه همیشه صداقت و مردونگی داشته باش تو کارات
    ازدواج هم عالیه مطمئن باش اگه همین مردونگی رو جلو خانواده دختر خانوم رو کنی مطئن باش اون خانواده هم تورو حمایت می کنند
    صداقت خیلی مهمه
    از خانوادت هم خجالت نکش با اینکه من دارم برات می نویسم حتی جرئت نمی کنم به خانواده ام بگم (جرئن نکردن با خجالت کشیدن زمین تا اسمون فرق داره )



    همه چیز هم پول نمی شه
    کسانی رو هم می شناسم که میلیاردرند ولی شخصییتشون رو به هر چی می فروشند
    خودت میگی کار داری ولی نیمه وقت
    اونم خوبه

    در خصوص سربازی و ارشد هم اگه خانواده خانوم متشخص و اصیل باشند با شما راه می ایند چون مشابه این موضوعات برای یکی از اشنایان اتفاق افتاده بوده

    در اخر می خوام بهت بگم اگه اون خانوم رو شما شناخت داره پس گفتن صادقانه بهت بینهایت کمک می کنه ولی یادت باشه زمانی این گفتن جواب می دهد که قصدت ازدواج باشه هاااا
    چون یه ادم متشخص تن به دوستی نمی ده

    موفق باشی در تموم مراحل زندگیت

  13. 2 کاربر از پست مفید رفیق فابریک تشکرکرده اند .

    فدایی یار (پنجشنبه 22 اسفند 92), zendegiye movafagh (چهارشنبه 21 اسفند 92)

  14. #8
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 14 تیر 97 [ 22:56]
    تاریخ عضویت
    1392-12-18
    نوشته ها
    524
    امتیاز
    13,135
    سطح
    74
    Points: 13,135, Level: 74
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 115
    Overall activity: 2.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    2,154

    تشکرشده 1,301 در 451 پست

    Rep Power
    102
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط Naashena نمایش پست ها
    رک بگم من جای بابای اون دختر باشم میگم نننننننننننه
    نه برای اینکه پاره وقت کار میکنی
    نه برای اینکه درست تموم نشده
    برای اینکه میخوای دختر رو سه سال!!! عقد کرده نگه داری
    مگه مغز خر خوردم دخترم سه سال معطل نگه دارم و شانس ازدواج با مورد مناسب دیگه رو ازش بگیرم که حالا ایا ازدواجی صورت بگیره یا نه. اونم تو این جامعه که دختر یه سال بیشتر از عقدش بگذره کلی حرف و حدیث میگن

    اگه جای شما هم بودم بازم میگفتم نننننننننننه
    من پنج ماهه از عقدم میگذره دارم امروز و فردا میکنم دو ماه دیگه هم بگذره عروسی رو بگیرم
    فکر کردی دوران عقد فقط خوشیه! فکر کردی دوران تو عقد رو میتونی راحت تحمل کنی
    ببخشید به نظر من دوران عقد بهترین دوران زندگی میتونه باشه ..این که شما میخواید زودتر برید به نظرم سخت در اشتباه هستید و باید به فکر حل موضوع باشید چرا این طوره ...
    اما راجبی این که گفتید جواب ایشون نه هست و میخوام بپرسم اگه اون منو بشناسه و بدونه ادم موفقی هستم و.. ممکن نیست نظرش عوض شه و بگه این قدر خوب هست که به پاش سه سال صبر کنم و اینده موفقی دارم ؟؟

    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط baitollah-abbaspour نمایش پست ها
    عقد طولانی رو تقریبا هیچ دختر و خانواده دختری نمیپسندن حتی اونایی که کم توقعن***دختر خانوم شاغلن؟***به نظرم اول خودت برو جلو و خودتو بهش بشناسون و از اهداف و ... حرف بزن اگه نظرش مثبت بود بعد یکی دو ماه خاستگاری رسمی***نکته تنگ!! : اگه برخورد مناسبی ندیدی اصلا ناراحت نشو و از قبل خودتو واسه هر نوع جوابی اماده کن یعنی اگه مثبت هم بود نری جو گیر بازی در بیاری و احساسی تصمیم بگیری***خاستگاری=شناخت هرچه بیشتر
    نه به نظر من گفتن مستقیم گفتن درست نیست و خودم نمیرم بهش بگم..نه این که تواناییش رونداشته باشم..نه..خیلی راحت میتونم برم حرف دلمو بگم ولی با تحقیقاتی که کردم میدونم این درست نیست مخصوصا با شناختی که از اون پیدا کردم حدس میزنم خونوادش خودم برم صحبت کنم اصلا نپسندند...
    نه اونم دانشجوست...

    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط zendegiye movafagh نمایش پست ها
    سلام
    حتی اگه اونا هم قبول کنن به هیچ عنوان دوران عقد طولانی خوب نیست و مشکلاتی به زندگی اضافه می کنه .
    اون دو سالی که می خواید بذارید درس بخونید رو بیشتر کار کنید تا زیر یه سقف با هم زندگی کنید بعد که اوضاع مالیت بهتر شد درستون رو ادامه بدید تا هم حرف و حدیث کمتر شه هم زیر منت نباشید .
    دوره سربازی هم فکر کنم الان 18 ماه باشه نه 2 سال که تا شما بله رو بگیری نصفش گذشته دیگه
    دوره ی سربازی الان 21 برای جاهای سخت و 24 ماه سایر جاهاست !! قوانین جدیده !!
    اما شما خودتون ترجیح میدید مثلا سر یه سال برید سر خونه ی بخت بعدش همسرتون ماهی 800 درامد داشته باشه با یه شغل ساده مثلا یا نه ترجیح میدید همسرتون حقوقی حتی یک سوم 800 یعنی 250 حدودی داشته باشه !! ولی بعد سه سال تحمل دوران عقد یه شغل خیلی بهتر داشته باشه از نظر اجتماعی و..
    شما کدومو مناسب تر میدونید؟

    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط رفیق فابریک نمایش پست ها
    سلام حالت چطوره برادر؟
    امیدوارم حال و احوالت این دم عیدی خوب و سلامت باشه

    ولی دوستان هیچ کدوم یاری نمی رسونن واقعا تاسف می خورم

    منم از یه خانوم متشخصی خوشم اومده و به ایشون علاقه پیدا کردم

    بله من به این خانوم علاقه پیدا کردم از اونجایی که از هدفم اگاه بودم با عقلم تصمیم گرفتم و دلمو و به دریا زدم و رفتم به طرفم گفتم رفتم به طرفم گفتم که از کی به شما علاقه داشتم و این علاقه ام از کجا نشئت گرفت
    عین یه مرد رفتم بهش گفتم از این خوشجحال بودم که عین یه مرد گفتم حتی نه گفتن رو به جوون خریده بودم چون که من از خودم اون قدری مطمئن بودم که اگه هم 1% بگه نه تقصیر رو از جانب خودم نمی دونستم
    به هر حال می خوام بگم که کار من این گونه بود


    یادت باشه همیشه صداقت و مردونگی داشته باش تو کارات
    ازدواج هم عالیه مطمئن باش اگه همین مردونگی رو جلو خانواده دختر خانوم رو کنی مطئن باش اون خانواده هم تورو حمایت می کنند
    صداقت خیلی مهمه
    از خانوادت هم خجالت نکش با اینکه من دارم برات می نویسم حتی جرئت نمی کنم به خانواده ام بگم (جرئن نکردن با خجالت کشیدن زمین تا اسمون فرق داره )



    همه چیز هم پول نمی شه
    کسانی رو هم می شناسم که میلیاردرند ولی شخصییتشون رو به هر چی می فروشند
    خودت میگی کار داری ولی نیمه وقت
    اونم خوبه

    در خصوص سربازی و ارشد هم اگه خانواده خانوم متشخص و اصیل باشند با شما راه می ایند چون مشابه این موضوعات برای یکی از اشنایان اتفاق افتاده بوده

    در اخر می خوام بهت بگم اگه اون خانوم رو شما شناخت داره پس گفتن صادقانه بهت بینهایت کمک می کنه ولی یادت باشه زمانی این گفتن جواب می دهد که قصدت ازدواج باشه هاااا
    چون یه ادم متشخص تن به دوستی نمی ده

    موفق باشی در تموم مراحل زندگیت
    دوست من شکسته نفسی نفرما...همین که کمک کردی خیلی خوب بود ممنون..راستش ادما هر چی سن کمتری دارند انعطاف و اهداف بزرگرتر دارند و.. من سه سال پیش فکر میکردم 4 کارو میتونم به بهترین نحو همزمان انجام بدم هرچی سن میره بالاتر با حقایق بیش تر متوجه میشه ادم و.. بگزریم خودت تجربه میکنی منو یاد همون گذشته انداختی خیلی خوب بود ممنون..

    راستی شما پیشنهاد دادی چی شد؟؟ایشون قبول کردند؟؟

    این که گفتی دوستان کمک نکردند واقعا همین طوره من دلم خوش بود با راهنمایی بقیه انشالله به یه نتیجه ای میرسم..بازم از شما و همه ی دوستانی که وقت گذاشتند یه دنیا ممنونم..

    نه راجب خونواده من مشکلی ندارم و اون کلا یه بحث دیگه ای بود.بحث غرور مردانم بود..

  15. #9
    Banned
    آخرین بازدید
    سه شنبه 09 اردیبهشت 93 [ 22:46]
    تاریخ عضویت
    1392-10-22
    نوشته ها
    333
    دستاوردها:
    Tagger Second Class250 Experience PointsOverdriveSocial3 months registered
    تشکرها
    518

    تشکرشده 726 در 247 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    رفیق چرا داری وقتتو اینجا تلف میکنی
    برو از طرف مقابل خواستگاری کن
    مگه خانوادش خوب نیستن مگه دختر فهمیده ای نیست
    یا دخترشونو بهت میدن با نمیدن

    بجای اینکه این همه انرژی بذاری و سعی کنی ماها رو قانع کنی برو و اون دختر و خانوادشو قانع کن

    باور کن بعضی خانواده ها هستند که به دلایل مختلف حاظرن دخترشون به عقد تو در بیارن
    مثلا برای اینکه دخترشون به گناه نیوفته
    یا میترسن از اینکه بمونه روی دستشون و بعدها خواستگار پیدا نشه
    بعضی پدر مادرا که از صفر شروع کردن ممکنه درکت کنن و خودشونو جای تو بذارن

    خود منم شرایطم یه جورلایی مثل خودته ولی بابت شرایطم اصلا ناراحت نیستم چون اینطوری میتونم یه دختر قانع و بساز پیدا کنم و دختری که بخاطر خود من بیاد جلو خیلی بهتر از دختریه که بخاطر پولم بیاد

    کلی پسر شرایط تو رو دارن

    تو که توی ذهن همکلاسی هات نیستی باور کن خیلیاشون مثل تو هستند (اصلا یبار مطالب این سایت رو بخون تا متوجه بشی خیلی ها مشکل تو رو دارن)

    به نظر من دخترا باید مشکلات تو رو درک کنن

    همه باید به این طرز فکر برسن که زندگیشونو از صفر و از هیچ شروع کنن

    اگر دختر جواب منفی داد ناراحت نشو و سعیتو بکن چند سال دیگه وقتی شرایطت مهیا شد مجدد اقدام کنی
    این روزا وضعیت ازدواج خیلی سخت شده و احتمال اینکه اون دختر تا چند سال دیگه ازدواج نکنه خیلی زیاده چون همه پسرای هم سن تو همین مشکلات رو دارن

    تنها نکته منفی اینه که زیر بار مسئولیت و تعهدات خیلی سنگینی خواهی رفت
    من خودم چون فهمیدم تحمل این بار سنگین کار من نیست خیلی شرایط سخت رو به جون خریدم ولی پیشنهاد ازدواج به کسی ندادم تا اوضاعم یکم رو براه بشه

    توانایی مواجه با مشکلاتی مثل درس و سربازی و کار و ازدواج و ... برای من غیر ممکن بود و وقتی دیدم قرار بهترین سالهای زندگیم اینطوری سپری بشه با اینکه اون موقع مورد خوب زیاد دور و برم بود دور ازدواج رو خط کشیدم

    فعلا با شرایط خیلی بهتر از تو (فقط بخاطر مشکل کار و اینکه مشکل سربازی و تحصیلات رو نداشتم) به بن بست خوردم

    من که نتونستم ولی امیدوارم تو بتونی این موانع رو کنار بزنی

    موفق باشی

  16. 5 کاربر از پست مفید 1234567 تشکرکرده اند .

    meinoush (شنبه 02 فروردین 93), Naashena (جمعه 23 اسفند 92), فدایی یار (جمعه 23 اسفند 92), کاغذ بی خط (یکشنبه 03 فروردین 93), رفیق فابریک (شنبه 24 اسفند 92)

  17. #10
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 13 خرداد 94 [ 15:09]
    تاریخ عضویت
    1392-5-05
    نوشته ها
    146
    امتیاز
    2,138
    سطح
    27
    Points: 2,138, Level: 27
    Level completed: 92%, Points required for next Level: 12
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    145

    تشکرشده 307 در 119 پست

    Rep Power
    25
    Array
    نمی خواستم دوباره جواب بدم ولی چون در مورد من و دوران عقد قضاوت کردی میگم
    نه اینکه تو دوران عقد خوشی نباشه ولی دوری که دوران عقده سخته
    اینکه بخواهی برای همو دیدن و درکنار هم بودن برنامه بچینی اخرش سه ساعتم نتونی کنارش باشی سخته برای هردو
    اینکه دوران عقد بزرگترا هی پیگیر عروسی هستند سخت میکنه مخصوصا اگه طولانی بشه که حرف و حدیثم میاد وسطتو دوران عقد تو اختیار کامل زن و زندگیتو نداری هنوز و اینم سختی هایی داره
    و یسری چیزا که تا تجربه نکنی نمی فهمی منم عین تو فکر میکردم پس زود قضاوت نکن و نسخه برای من نپیچ
    شما هم برو جلو ببین چی میشه!

  18. 2 کاربر از پست مفید Naashena تشکرکرده اند .

    فدایی یار (جمعه 23 اسفند 92), رفیق فابریک (شنبه 24 اسفند 92)


 
صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. ازدواج برای پول
    توسط Lonelylife در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 13
    آخرين نوشته: سه شنبه 23 مرداد 97, 19:14
  2. چه جوري از شوهرم پول بگيرم. راهكار بگيد لطفا
    توسط negad در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 19
    آخرين نوشته: جمعه 19 خرداد 96, 18:07
  3. از پولی که دوری اورده نفرت دارم
    توسط msa در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: سه شنبه 27 مرداد 94, 21:12
  4. مشکل پوچی
    توسط gsboon در انجمن طــــــــرح مشکلات خانواده: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: سه شنبه 05 خرداد 94, 18:03
  5. زندگي پوچ
    توسط Hesan در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: پنجشنبه 28 شهریور 87, 20:54

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 12:36 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.