با خاستگاری که خوبه ولی شغلش شهرای دیگه است اشنا بشم؟!!!

[فرشته اردیبهشت]

ستیلا نه اصلا اصلا مامانی نیستم ادم مستقلی ام به کسی خیلی وابسته نیستم با این که ولی همسر فرق داره مطمانا ادم هم وابسته میشه وهم دلبسته ...

فک کن ازدواج کردم باهاش و اون رفت هرروز زنگ میزنم و گریه وناله میکنماونم مجبوره کارشو ول کنه و بیاد و بعد پاشم برم براش کار دست و پا کنم لابد...

اینا رو میدونم چون ازبس به من گفتن سختگیری تو انتخاب خیلی به خودم رو نمیدم و اینجا میگم ببینم عقلانیه یا نه؟

[صبا_2009]

سلام
به نظر من بهشون بگین فقط بخاطر شرایط کاریشون نمی خواین بیشتر باهاشون آشنا بشین و اگر یه کار ثابت تو شهر خودتون یا یه شهر دیگه داشتن جواب شما فرق میکرد شاید این مساله باعث شد یه فکر اساسی برای کارشون کنند و چند وقته دیگه مجددا با شرایط متفاوت برگشتند.
یه نکته دیگه من خیلی ها رو دیدم که تو سن بالای 30 هم استخدام رسمی شدند و اون مدتی که کار خصوصی داشتند براشون سابقه کار محسوب میشه و باعث میشه موقع استخدام محدودیت شرط سنی واسشون برداشته بشه.

[mansor]

از طرفی اون 27 سالشه کدوم سازمان یا اداره ای هست که تو این سن نیرو جذب کنه؟ هست همچین چیزی؟

سلام

در مورد این سوالتون باید بگم که در اکثر استخدامی ها معمولا حداکثر سن رو برای داوطلبان کارشناسی 28 سال و برای کارشناسی ارشد 30 سال در نظر می گیرند ضمن اینکه تو خیلی از استخدامی ها مدت خدمت سربازی رو هم به حداکثر سن اضافه می کنند.

حرفای بعدیتون اصلا شباهتی با تاپیک اولتون نداره. اگه ایشون می تونستند یک کار ثابت پیدا کنند، با این توصیفی که شما ازشون ارائه دادید فکر می کنم گزینه مناسبی براتون بود. ایشون هنوز برای استخدام شدن فرصت داره.

البته همه چیز بستگی به خودتون و اون حس درونتون داره.

[فرشته اردیبهشت]

میشه رو حساب اینکه خب شاید بعدا اینجا یه جایی استخدام شه برم جلو؟یا نه فقط شرایط موجود رو در نظر بگیرم؟

اقای منصور مرسی از جواب اون سوالم

حالت پستام فرق داره چون تاپیک اولم توصیف احساساتی بود و بقیه بررسی عقلانی .

[leila6868]

سلام عزیزم ب نظرمن یکم بیشتر فکر کن ،شوهر من عسلویه کار میکنه و 22روز از یک ماه رو پیشم نیس ،با اینکه فقط 4ماه از زندگیم میگذرا احساس بدی نسبت به این ازدواج پیدا کردم چون بیشتر اوقات مجبورم تنها باشم،راستی شوهرم مرد خیلی خوبیه ولی دوری و فاصله گاهی خیلی غیرقابل تحمل میشه

[kamr]

میشه رو حساب اینکه خب شاید بعدا اینجا یه جایی استخدام شه برم جلو؟یا نه فقط شرایط موجود رو در نظر بگیرم؟

اقای منصور مرسی از جواب اون سوالم

حالت پستام فرق داره چون تاپیک اولم توصیف احساساتی بود و بقیه بررسی عقلانی .

فرشته جان خودت میدونی که تو هر چیزی استثنائات و معجزاتی هست . شاید این آقا سال آینده از یه استخدامی خوب

اسمش دراومد ولی بالاخره شرایط موجود رو در نظر بگیری بهتر و عاقلانه تره. چون ایشون هم با این شرایط اومدن

خواستگاری شما. اگر و شاید و باید رو کنار بذارید و با شرایط الانش شرایططون رو مقایسه کنید.

اگر قبول کردید که مبارکه اگر نه که خیلی راحت شرایطتون رو همونجور که برای ما نوشتید به ایشون هم بازگو کنید .

مطمئنا قانع میشن.

[khaleghezey]

درود بانو (( شرمنده نوشتم توی هم هستش و نمیتونم فاصله بندازم چون واسم مشکل خورده تالار))تا اونجایی که بنده بشخصه خانم ها رو میشناسم با حقوق کمتر و شغل در شان و منزلت شوهر بهتر میسازن تا حقوق بالا دوری و شغلی که بنظر همسر در شان و منزلت شوهر نباشه.بنظرم بانو (صبا) بسیار زیبا به مشکلتون پرداختن و اینکه مستقیم نگرانیتون رو بهشون بگین و پیشنهاداتی که دارین بنظرم به ایشون بدین حالا میمونه پیشنهادات که این بستگی به شما داره.اگه شاغلی که دست و بالت بازتره.ببین الان ما توی شهر گرگان استان گلستان ساکنیم حداقل درآمد رو بگیر رو 800 تومان ببین میتونه شغلی با این حدود پیدا کنه دوما : ایشون خونه دارن یا امکان کمک از طرف خانواده خوشدون یا خانواده شما در صورت نداشتن خانه برای خریدش هست؟پس اندازشون چه مقداره.البته اینم هست دوران عقد یکسالی طول میکشه تا اونموقع ایشالله بتونن یه شغل با این شرایط پیدا کنن.راستی درآمد الانشون چقدره؟ (( فقط یه خواهش لطف کن همه حواست رو روی فاصله کاری نزار به بقیه چیزا هم توجه کن بقیه شرایطی که میخوای رو کامل داره؟)) کلا شووووهر خوب این دوره زمونه کمه از دستت نپره که کمبوده شوووهره ههههههههه {{ چرا شکلکا واسه من کار نمیکنه نوشته هام پشت هم قاطی میان}}

[kamr]

الان ما توی شهر گرگان استان گلستان ساکنیم }

خاله قزی عجب شهری دارین ها. خدایی خیلی باحاله. من شهریور واسه یه همایشی 2 روز اونجا بودم . واقعا کیف کردم.

از بهترین روزای عمرم بود. بتونم بازم میام شهرتون. نواقعا جای رویاییه. هر وقت به عکس هامون نگاه میکنم واقعا کیف میکنم.

انگار پشت عکسها خدادادی فتوشاپ شده.هووووووووووووووووو

[khaleghezey]

خواهشا الکی جوگیر نشو من یکی آدرش بده نیستم بیاین خونمون فک و فامیلی تلپ شین کنگر بخورین لنگر بندازین ههههههههههههههه

[kamr]

خواهشا الکی جوگیر نشو من یکی آدرش بده نیستم بیاین خونمون فک و فامیلی تلپ شین کنگر بخورین لنگر بندازین ههههههههههههههه

خیلی هم دلت بخواد. تازه اشم تا ناهار خواران هست خونه شما رو میخوایم چیکار . من اون موقع به

خاطر اینکه اولین بارم بود شمال میومدم اونقدر محو زیبایی هاش شده بود حیفم اومد بریم هتل.حتی نذاشتم همسرم بره هتل بگیره و رفتیم ناهارخوران چادر زدیم. هووووووووو چه کیفی داد

- - - Updated - - -

ببخشید فرشته جان منو و خاله قزی جان از موضوع پرت شدیم. ولی اینا هم خودش تجربه است ها. همه این تفریحات و

گشت و گذارها زمانیه که همسرت کنارت باشه.