با خاستگاری که خوبه ولی شغلش شهرای دیگه است اشنا بشم؟!!!

[1234567]

من همه پست های اینجا رو فقط به این خاطر نوشتم تا با هرکسی که در مورد ازدواج سوال میپرسه کسی اینطوری رفتار نکنه
تا بدونید که چقدر این قضاوتای سطحی غلطه

نمیدونم چرا این کار رو کردم فقط میخواستم شما هم ببینید که از روی نوشته یه نفر رو قضاوت کردن چه حس بدی به مطرح کننده سوال میده

همینجا از فرشته اردیبهشت عذر خواهی میکنم

نظر واقعیم اینه :
هیچ پسری کامل نیست یعنی خدا هیچکسو کامل نیافریده
پس هر کسی مشکلات خاص خودشو داره
مشکل کار کردن یه پسر چندان مورد مهمی نیست و قابل حله فقط یکم باید صبر کنید و با طرف مقابل راه بیایید

مهم اینه که به دلتون نشسته و معیارهاتونو داره

و اینکه برعکس خیلی از دخترا از همون اول تونسته اثر گذاری خوبی روی شما داشته باشه

امیدوارم فقط به خاطر کار ردش نکنید و بهش فرصت بدید

[mansor]

جلسه اول خیلی ازش خوشم اومد ذوق زده شدم از حرفاش

چیزایی رو که میخاستم رو گفت تقریبا

هدفمون یکی بود از ازدواج بین خاستگارام این حرفا رو فقط از اون شنیدم

پسر سالمیه پاکه با ایمان و مودب از قیافش هم فک کنم خوشم میاد

از نظر مذهبی هم باهم توافق داریم

دلبستگی رو از طرفش حس کردم

مبارک ها باشه
بابا شما دیگه خیلی سخت گیرید. این همه تو انجمن نوشته شده یا حتی خودتون کامنت میذارید که هیچ خواستگاری نیست که صد در صد معیارها رو داشته باشه حالا گیر دادید به محل کارش.
مشکلات بقیه رو بخونید می فهمید که مشکل شما در برابر اونا چیزی نیست که فکرتون بهش مشغول بشه.
اینقدر سخت گیر نباشید...

[فرشته اردیبهشت]

سلام

ممنون از راهنمایی های خوبتون

ولی هرچی بیشتر جلو میرم و فکر میکنم و خودم رو توی اون زندگی تصور میکنم حس ارامش بهم نمیده چون مثل یه ریسک میمونه

ابی بیکران عزیز اون که کارش دولتی نیست برا هر بار انتقالی باید خون دل بخورم و اواره باشم

جوابم داره به طرف رد کردم مایل میشه در حالی که اون امیدواره... چی بگم

دلیل منطقی نداره این ازدواج داره؟

ازون گذشته بهتر نیست ایشون با یه دختر خانه دار ازدواج کنه؟

از طرفی اون 27 سالشه کدوم سازمان یا اداره ای هست که تو این سن نیرو جذب کنه؟ هست همچین چیزی؟

خیلی لاغر شدم از بس به این قضیه فک کردم

- - - Updated - - -

اقای 12345678 من واقعا نمیدونم شما چیکار دارین میکنین؟ و چی میگین؟

- - - Updated - - -

مطمانم اگه کارش دولتی بود بیشتر تلاشمو میکردم چون حداقل راحتتر بود

دوستان ایا دلیلم برا رد کردن منطقیه یا دارم از سرم بازش میکنم؟ اون فعلا شمارمو داره نمیدونم تا چه حد باهاش اشنا بشم؟ چون نمیدونم چیکار بکنم خیلی خشک باهاش حرف میزنم تا ...

[صبوری]

سلام فرشته ارديبهشت.
به نظر من ببين اون آقا واقعا اراده كار كردن داره يعني اگر بنا به دلايلي كارش كه شركتي هست رو از دست بده مي تونه شغل ديگه اي براي تامين مخارج خانوادش داشته باشه يا دست رو دست مي ذاره تا يه كار از آسمون بيوفته پايين .

زندگي كردن تو يه شهر ديگه اگر خانواده همسرت هم خونشون با خونه پدري شما تو يه شهر باشه مشكل نيست چون اون آقا هر فرصتي پيدا كنه برمي گرده زادگاهش تا به خانواده شما و خانواده خودش سر بزنه .

راجع به اين خواستگار بايد احتمال بدي كه كارت رو از دست ميدي ببين ميتوني باهاش كنار بياي؟؟؟

[kamr]

سلام فرشته اردیبهشت.

با خوندن پستهاتون برداشتم این بود که کار شما دولتیه.

اگه اینطوریه بذار آب پاکی رو بریزم تو دستت. با اطمینان 100% میگم که با این ازدواج براتون شرایط بسیار سختی خواهد بود. چون خواهرم

هم دقیقا مثل شماست و بدتر اینکه هم کار خواهرم رسمی دولتیه و هم کار همسرش و هیچ خبری هم از انتقالی به تبعیت از همسر و

جابجایی نیست. 1 ساله دارن تلاش میکنند یا خواهرم انتقالی بگیره یا همسرش ولی دریغ از یه

چراغ سبز. پس شما که کارتون سختتره چون کار ایشون خصوصیه. مطمئنا بعد عروسی هم با

نامزدی هیچ فرقی نمیکنین. چون ایشون که نمیتونن کارشون رو ول کنن مگر اینکه شما استعفا

بدین که اونم ببینید آیا به این همه از خودگذشتگی میرزه؟


پس از الان همه این موارد رو در نظر بگیرید بعد جواب بدید. تحریکتون نمیکنم ولی الکی دهنتون آب

نیفته. چون بعد ازدواج با این وضع ادارات ما مجبورید یا زندگیتون و همسرتون رو بگید و

استعفا بدید یا شغلتون رو بگید و با وضعی که ایشون از موقعیتشون توصیف کردند کنار بیاید.

- - - Updated - - -

خلاصه اینکه فعلا بدترین شرایط رو در نظر بگیرید و شرایط رو با روحیات خودتون و صبوریتون بسنجید و بعد تصمیم بگیرید.

[ستیلا]

سلام فرشته جان .ایا برای شما سخت خواهد بود که اون اقا دو هفته سرکار و دو هفته استراحت باشند و به زندگیشون رسیدگی کنند و در کنار شما باشند؟؟؟
به نظر من این هم میتونید ازشون بپرسید البته اگه مایل بودید و از طرف اون اقا هم امکانپذیر بود..برادر من هم یه شغل داره که دو هفته سرکار هست و دو هفته در ماه رو استراحت مییکنند و میاد خونه.

[فرشته اردیبهشت]

سلام فرشته ارديبهشت.
به نظر من ببين اون آقا واقعا اراده كار كردن داره يعني اگر بنا به دلايلي كارش كه شركتي هست رو از دست بده مي تونه شغل ديگه اي براي تامين مخارج خانوادش داشته باشه يا دست رو دست مي ذاره تا يه كار از آسمون بيوفته پايين .

زندگي كردن تو يه شهر ديگه اگر خانواده همسرت هم خونشون با خونه پدري شما تو يه شهر باشه مشكل نيست چون اون آقا هر فرصتي پيدا كنه برمي گرده زادگاهش تا به خانواده شما و خانواده خودش سر بزنه .

راجع به اين خواستگار بايد احتمال بدي كه كارت رو از دست ميدي ببين ميتوني باهاش كنار بياي؟؟؟

ممنون صبوری عزیز ولی فک کنم درستش اینه که با این شرایط خودم رو بسنجم خیلی نشدنیه

از طرفی من اگه ازدواج کنم نیاز دارم هرروز همسرم رو ببینم نه این که بره و هر وقت خدا خاست بیاد

نه کارم مهمترین چیز تو زندگیمه تحت هیج شرایطی از دستش نمیدم

- - - Updated - - -

سلام فرشته اردیبهشت.


بدین که اونم ببینید آیا به این همه از خودگذشتگی میرزه؟


پس از الان همه این موارد رو در نظر بگیرید بعد جواب بدید. تحریکتون نمیکنم ولی الکی دهنتون آب

نیفته. چون بعد ازدواج با این وضع ادارات ما مجبورید یا زندگیتون و همسرتون رو بگید و

استعفا بدید یا شغلتون رو بگید و با وضعی که ایشون از موقعیتشون توصیف کردند کنار بیاید.

- - - Updated - - -

خلاصه اینکه فعلا بدترین شرایط رو در نظر بگیرید و شرایط رو با روحیات خودتون و صبوریتون بسنجید و بعد تصمیم بگیرید.

سلام عزیزم کاملا عاقلانه است و اصلابه این فکر نمیکنم که من کارم رو رها کنم مجبور که نیستم با هاش ازدواج کنم


امروز صبح خیلی فک کردم عقلم یه ایست بزرگ نشونم میده منم میخام عاقلانه انتخاب کنم نه با رویا و انشالله درست میشه و این حرفها ..

یعنی به این زودی نه رو بگم؟ دیگه هیچی نپرسم؟

اصلا انگیزه ای برا جواب دادن به پیام ها یا زنگش ندارم

- - - Updated - - -

سلام فرشته جان .ایا برای شما سخت خواهد بود که اون اقا دو هفته سرکار و دو هفته استراحت باشند و به زندگیشون رسیدگی کنند و در کنار شما باشند؟؟؟
به نظر من این هم میتونید ازشون بپرسید البته اگه مایل بودید و از طرف اون اقا هم امکانپذیر بود..برادر من هم یه شغل داره که دو هفته سرکار هست و دو هفته در ماه رو استراحت مییکنند و میاد خونه.

ممنون ستیلای عزیز م

راستش درین مورد سوال نکردم که بعد از تاهل مرخصی بیشتر میشه یا نه؟ فک کنم نمیشه چون این شرایط رو بهم گفته تازه .فک نمیکنی 2 هفته هم کمه؟
تازه من ادمی ام که اگه ازدواج کنم حتی خونه خودمون هم نمیخام بیام خیلی بمونم ازین کار بدم میاد مگه به حالت مهمونی... اون دو هفته یا سه هفته رو حتما مامان بابای اون میگن بیا با ما بمون مادرم میگه بیا خونه ما.... هیچ کدوم رو نمیشه اجرایی کرد

[کاغذ بی خط]

سلام خانمی
نمی دونم اون خانواده ای که با دوپرخه سفر می کنن رو تو تلویزیون دیدی ....خیلی هم خوشبختن...
به نطرم زندگی خوبی میشه اگه این مرد همونی باشه که بخوای بش عشق بورزی...
باید بی خیال کارت بشی
باید ادمی باشی که تغییر پذیری بالا داشته باشه
و به نطرم بی خیال این بشو که همسرت رو بفرستی یه شهر دیگه و 1ماه ازش دور بشی....
ولی ابی بیکران قشنگ گفته...

[فرشته اردیبهشت]

سلام خانمی
نمی دونم اون خانواده ای که با دوپرخه سفر می کنن رو تو تلویزیون دیدی ....خیلی هم خوشبختن...
به نطرم زندگی خوبی میشه اگه این مرد همونی باشه که بخوای بش عشق بورزی...
باید بی خیال کارت بشی
باید ادمی باشی که تغییر پذیری بالا داشته باشه
و به نطرم بی خیال این بشو که همسرت رو بفرستی یه شهر دیگه و 1ماه ازش دور بشی....
ولی ابی بیکران قشنگ گفته...

سلام هانیه جان نمیتونم کارم رو بخاطر ازدواج از دست بدم جزیی از هویتم هست و عاشقانه دوسش دارم .

از طرفی این که تنها خاستگارم نیست چون ازش خوشم میاد بخاطر این اینقدر بررسیش میکنم وگرنه شرایطش اصلا برا زندگی با من جور نیست و فک میکنم اشتباهه که اومدن

خاستگاری من ...

فک میکنم کار ثابت و استقلال مالی اولین شرط اقتدار مرد هست ومن فقط میتونم مرد با ابهت و مقتدر رو دوس داشته باشم

مگه میشه با وچرخه زندگی کرد ؟ فک کنم اینا یسری فانتزی هستن .

[ستیلا]

ممنون صبوری عزیز ولی فک کنم درستش اینه که با این شرایط خودم رو بسنجم خیلی نشدنیه

از طرفی من اگه ازدواج کنم نیاز دارم هرروز همسرم رو ببینم نه این که بره و هر وقت خدا خاست بیاد

نه کارم مهمترین چیز تو زندگیمه تحت هیج شرایطی از دستش نمیدم

- - - Updated - - -



سلام عزیزم کاملا عاقلانه است و اصلابه این فکر نمیکنم که من کارم رو رها کنم مجبور که نیستم با هاش ازدواج کنم


امروز صبح خیلی فک کردم عقلم یه ایست بزرگ نشونم میده منم میخام عاقلانه انتخاب کنم نه با رویا و انشالله درست میشه و این حرفها ..

یعنی به این زودی نه رو بگم؟ دیگه هیچی نپرسم؟

اصلا انگیزه ای برا جواب دادن به پیام ها یا زنگش ندارم

- - - Updated - - -



ممنون ستیلای عزیز م

راستش درین مورد سوال نکردم که بعد از تاهل مرخصی بیشتر میشه یا نه؟ فک کنم نمیشه چون این شرایط رو بهم گفته تازه .فک نمیکنی 2 هفته هم کمه؟
تازه من ادمی ام که اگه ازدواج کنم حتی خونه خودمون هم نمیخام بیام خیلی بمونم ازین کار بدم میاد مگه به حالت مهمونی... اون دو هفته یا سه هفته رو حتما مامان بابای اون میگن بیا با ما بمون مادرم میگه بیا خونه ما.... هیچ کدوم رو نمیشه اجرایی کرد

فرشته جان من فکر میکنم موقعیت کاریتون خیلی مهم هست برای شما و نمیتونید اونو کنار بذارید (البته با این وضعیت کاری که واقعا حیف هست کارتون رو رها کنید اخ اخ این همه درس خوندم اخرشم باید بشینم گوشه ی خونه و از دور رویای کار خوب رو برای خودم تصور کنم ولی امیدم به خدا هست) پس اینو باید در نظر بگیرید .

در مورد پیشنهاد من مبنا رو بر این گذاشته بودم که یه حسی نسبت به این خواستگار پیدا کرده بودید و دوست نداشتیدید بی خود رد کنید .از طرف دیگه فکر کردم خیلی مامانی هستید و میتونید اون دو هفته رو پیش خانواده بگذرونید که شکر خدا یه خانم مستقل هستید و این خوبه.

باید ببینید با انتخابشون چی بدست میارید و چی از دست میدید .یه لیست تهیه کنید و همه نکات مثبت و منفی رو بنویسید .بعد نتیجه بگیرید مثبته بهتر خواهد بود یا منفیه.