سلام نازنین،
کاملا حق دارید ناراحت باشید. این آقا واقعا بی شخصیت هست و به نظرم بد عادت شده است. متأسفانه من شما را دعوت به مصالحه نمیکنم!
به نظرم از آنجا که دو همکار دیگر شما این مسائل برایشان عادی هست و شما هم تماس نزدیک با آنها دارید، این آقا تصور کرده که با شما هم میتواند همین برخوردها را داشته باشد. البته اینکه ایشان به چنین تصوری رسیده، متأسفانه تا مقداری به طرز برخورد شما هم باز میگردد که به ایشان اجازه داده اید، حتی جرات کند از شما بپرسد برای چه عکسی (حاملگی، گردن یا ...) رفته بوده اید.
راستش اگر من جای شما بودم، شاید کاری میکردم که این آقا را حداقل تا مرحله اخراج ببرند، تا درس خوبی برایش بشود و هر زمانی من را از دور دید به جای سوال کردن، برود جایی پنهان شود. به هر حال، راه حل، فرار کردن و از این ساختمان به آن ساختمان رفتن نیست، چون این شما نیستید که مشکل دارید، این نگهبان هست که مشکل دارد.
اگر ازدواج کرده اید، همین فردا که سر کار رفتید، به همکاران خانمتان بگویید که خیلی سطحی این موضوع را با شوهرتان (اگر متأهل نیستید، پدر یا برادرتان) مطرح کرده اید و ایشان از حضور فردی با چنین شخصیتی در محل کار شما با خبر شده است، و امروز هم میخواسته به محل کارتان بیاید و با رییستان صحبت کند. چرا که وظیفه یک نگهبان، نگهبانی و حراست هست، و این چه نگهبانی هست که به جای وظیفه اصلیاش انقدر با خانومها گرم میگیرد و انقدر جسارت دارد که به جای حراست از این محیط، بر عکس، اندام خانمها را زیر نظر دارد و در مورد اندام آنها حتی نظر میدهد، در مورد شخصیترین مسائل آنها (حاملگی یا...) سوال میپرسد. بگویید که به سختی و تنها با این شرط شوهرتان را از این مساله منصرف کرده اید که خودتان این مساله را با مقام مسول مطرح کنید، چرا که با حضور چنین فردی در این اداره شوهرتان دیگر این محیط را امن نمیداند و اجازه فعالیت در آنجا را به شما نمیدهد.
در همین حد کافی هست، و این را فقط به همین همکاران خانمتان منتقل کنید. آنها خود خبر را به گوش آنکه باید برسد میرسانند. مطمئن باشید او حساب کار خود را میکند و ماست را کیسه میکند. و شما هم از این به بعد، خیلی جدیتر و خشک با او برخورد کنید. در صورت تکرار چنین مساله ای، موضوع را واقعا به همین صورت که ذکر کردم با مسول یا رئیس بخشتان مطرح کنید، تا وظیفه اصلی این فرد را برایش خیلی روشن یاد آوری کنند.
موفق باشید،
کامران
عاشق همه سال مست و رسوا بادا
ديوانه و شوريده و شيدا بادا
با هوشياري غصه هر چيز خوريم
چون مست شديم هرچه بادا باد
علاقه مندی ها (Bookmarks)